چون که بد کردی بترس ایمن مباش زانکه تخم است برویاند خدای
دارو ها متعددند ومتنوع . انواع و اقسام و اشکال و رنگها و آثار متفاوتی دارند ولی همه یک هدف را تعقیب می کنند . با همه تنوع و تعدد و تلوّنی که دارند همه آنها به دنبال بهبود ، بهداشت و سلامت انسان هستند. قرآن هم دقیقاً یک همچنین وضعیتی دارد، داروخانه است ، شفا خانه است ، "و ما ننزل القرآن ما هو شفاءٌ و رحمةٌ " آیه آیه این قرآن دارو است اینها هم متنوع و متعددند . گونه گونه اند. اگر چه هر کدام به ظاهر نکته ای را تبیین می کنند اما در حقیقت همه آنها به دنبال یک هدفند و آن اینکه آدمی را به حق نزدیک کنند ، او را مقرّب کنند . و هر آیه ای هم درمان یک دارویی است چون در این راه دردها فراوانند.
یکی از دردهایی که همه ما را گاهی آزرده و خسته می کند، حرف و حدیث دیگران است که آرامش ما را از ما می گیرد . در همین ماجرای برادر بنیامین نوع برخورد یوسف چگونه است؛ یوسف چه ارامشی دارد وقتی که آنها نسبت سرقت به خود او می دهند. یوسفی که الآن عزیز مصر است و در یک جایگاه بلند و مرتفعی قرار دارد. نسبت سرقت را از کسانی می شنود که یک روزگاری او را به چاه انداختند. ولی با شنیدن این حرف و نسبت از کوره در نمی رود و آرامش دارد. با چه منطقی خودش را آرام می کند ؟ این درس است! یعنی اگر شما می خواهید در کنار این حرف و حدیثهایی که گاهی گزنده است آرامش پیدا کنید همین شیوه یوسفی را اجرا کنید....
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور
تنها چیزی که در این عالم ثابت است بی ثباتی است. غیر از آن هیچ چیز دیگری ثابت نیست. اگر امروز غمی داشتیم، غصه نخوریم. چون این غصه ثابت نمی ماند و تبدیل به فرج و گشایش می شود . نمونه اش یوسف است . یک روزی برادرانش او را به چاه انداختند و هر چه یوسف دست به دامانشان شد آنها هیچ اعتنا و توجهی نکردند . و امروز ماجرا معکوس شد. قرآن می گوید: " جاء إخوة یوسف " حالا برادران یوسف به سوی یوسف آمدند و دست به دامان او شدند....دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور
هان مشو نومیدچون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
قصه یوسف قصه عجیبی است.نشان می دهد که حتی اگر تو را به چاه انداختند غصه نخور. می شود به دنبال این چاه ، جاه باشد . بخت و تخت باشد . لذا جای نومیدی نیست . ما که واقف نیستیم خدا می خواهد چه کار کند . هر گاه هر غم و غصه ای برای پیامبر پیش می آمد این آیه را می خواند: " لعلَّ الله یُحدِثُ بعدَ ذلک امراً " شاید خدا بخواهد بعد از این غم و غصه دردناک، یک ماجرای شیرینی پیش بیاورد....حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣