در هاله ای از نور، آرام آرام پیش می آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم میشد.
عده ای سایه نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور دارند؛ با صلیبهای به ظاهر آراسته، با ناآرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می کردند و تمام ذهنشان سرشار از شکّ بود؛ شکّ به آنچه در دست و دلشان بود.
امّا آنان که در هاله ای از نور پیش می آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود.
هستی، چنان غرق تماشایشان بود که انگار خداوند، بهشت را به معرض تماشا گذاشته است. تواضع خورشید در آسمان و کُرنش خاک در زمین نشان می داد که آن «پنج تن»، آیینه ی جمال الهی اند؛ برگزیدگان راستین خداوند در زمین. و عنایت الهی، آنان را زیر چتری از حمایت گرفته است. عطر «کسای» حقیقت از وجودشان می تراوید و نگاهشان آکنده از تبسّم مِهربانی بود.
پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه ی عظمت الهی و سر چشمه ی زلال معرفت است.
چه کسی می تواند به انکار برخیزد؛ وقتی که آدم علیه السلام بگوید: اِلهی یا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمّدٍ صلی الله علیه وآله و سلم ...؟
وقتی که نوح بگوید: ...، وقتی ابراهیم و موسی و عیسی بگوید: ... چه کسی می تواند انکار کند!
محمّد صلی الله علیه وآله و سلم یعنی: قرآن، یعنی: لَوْلاک لَما خَلَقتُ الْاَفْلاک؛ علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام یعنی: محمد صلی الله علیه وآله و سلم، یعنی: اِنَما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ اَهْلَ البَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا.
چه کسی می تواند سخاوت خورشید، شرافت ماه، صداقت آب، کرامتِ درخت و نجابت گل را نادیده بگیرد.؟!
رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش دستهایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابو حارثه جریان گرفت او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می نشیند، او که آسمان و زمین می ستایندش. از آن لحظه که دستهایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه ی دشتها و کوهها را متلاشی خواهد کرد. از جا می خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم می گذارد: ای ستوده ترین خلقت الهی، ای آسمانی ترین آیینه ی خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت تو است و رشته ی جان ما در دستهای آسمانی ات.
در دایره ی قسمت، ما نقطه ی تسلیمیم لطف، آنچه تو اندیشی، حکم، آنچه تو فرمایی
عید قربان است یا عید عنایات خداست
عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست
عید سعید قربان را ــ که یکی از خاطرههای بزرگ تاریخی همهی متدیّنین جهان
است ــ تبریک عرض میکنم به ملّت عزیز ایران و به همهی مسلمانان و به
پیروان ادیان ابراهیمی.
دههی اوّل ذیحجّه، دههی خاطرههای آموزنده و دههی تضرّع و انابهی الیاللّه
خاطرهی روز عید قربان، خاطرهی بزرگی است؛ اساساً دههی اوّل ذیحجّه،
دههی خاطرهها است. در ماه ذیحجّه، هر دههای یک خصوصیّتی دارد؛ دههی
اوّل، هم دههی خاطرههای پُرشکوه و مهم و آموزنده است و هم دههی تضرّع و
توجّه و انابهی الیاللّه است. خاطرهها از خاطرات مربوط به حضرت موسیٰ
(علیه السّلام) شروع میشود که مسئلهی «وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ
لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ
لَیْلَة» [است که] چهل شب میعاد حضرت موسیٰ با پروردگار عالم در کوه طور
یا همان میقاتی که بود طول کشیده؛ که در تفسیر هست که این چهل شب از اوّلِ
شبِ اوّل ذیقعده است تا شب عید قربان. و اوّل، قرار سی شب است، بعد ده شب
اضافه میشود که همین ده شب ذیحجّه است؛ که این[موضوع]، اهمّیّت این شبها
را نشان میدهد.
رنجهای حضرت موسیٰ در این خاطرات مشخّص است. خب زحمات فراوان حضرت موسیٰ
(علیه السّلام) در مصر، درگیری با فرعون و مشکلات عجیب و غریبی که بعد از
برگشتن از مدیَن تا بیرون آمدن از مصر برای این بزرگوار پیش آمد ــ در
رابطهی با فرعون، در رابطهی با بنیاسرائیل، در رابطهی با سَحَره و
دیگران ــ و بعد از آن معجزهی عظیمی که اتّفاق افتاد، که دریا شکافته شد و
دشمنِ بنیاسرائیل با همهی نیروهایش جلوی چشم آنها غرق شد، خب این دیگر
باید یک ایمان ثابت مستقرّی را در بنیاسرائیل به وجود میآورد؛[ولی] این
جوری نشد. اوّل که گفتند «اِجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَة»، که
دنبال شرک و بتپرستی و مانند[بودند و] اینها دلشان پَر زد برای بتپرستی
ــ این اوّل کار بود ــ بعد هم که قضیّهی گوساله [بود] که این ظاهراً
مربوط به همین چهل روز است؛ که این بزرگوار وقتی که از میعاد برگشت، دید که
اوضاع دگرگون شده و ملّت برگشتند.
چه رنج بزرگی است برای یک پیغمبر، یک داعیِ الیاللّه، با این همه زحمت
عدّهای را در راه خدا به راه بیندازد و ایمان به اینها تلقین بکند، بعد به
یک چیز جزئی اینها از این ایمان برگردند! که در قرآن دارد «وَاَلقَی
الاَلواحَ وَاَخَذَ بِرَأسِ اَخیهِ یَجُرُّهُ اِلَیه»، حضرت این وضع را
که دیدند، بشدّت خشمگین، ناراحت، متأسّف شدند، که در قرآن حدّاقل دو جا به
این [موضوع] اشاره شده است، که «لا تَکونوا کَالَّذینَ آذَوا موسىٰ»؛
آزار بنیاسرائیل به حضرت موسیٰ در اینجا ذکر شده؛ یک جا هم در سورهی صف
است که «قالَ موسىٰ لِقَومِهِ یا قَومِ لِمَ تُؤذونَنی وَقَد تَعلَمونَ
أَنّی رَسولُ اللَّهِ إِلَیکُم»؛ این نشاندهندهی آن است که اذیّت و
آزار بنیاسرائیل به حضرت موسیٰ خیلی بزرگ بوده؛ این ده شب خاطرهی این
واقعات(۶) مهمّ تاریخی است و به ما نشان میدهد که حرکت در راه حق با وجود
معجزاتی مثل معجزات موسیٰ چقدر مشکلات دارد و چطور باید با این مشکلات
مواجه شد و صبر کرد، که این یک خاطره است. بعد مسئلهی روز عرفه است که روز
دعا و توسّل و توجّه و اوج توجّه به خدا است که در روایت از امام صادق
(علیه السّلام) نقل شده که ایشان فرمودند پدرم، یعنی حضرت باقر، در روز
عرفه در عرفات در هوای داغِ آنجا روزه میگرفتند ــ که لابد روزهی نذری
بوده است ــ و دعا میخواندند و ...
مقام معظم رهبری - 99/5/10
ای حـــرمت ملجا درماندگان
آقا سلام میدهم از جان و دل به تو ...
تا این که بشنوم «وَ علیک السّلام» را
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام )
🌟حالا که نیامدم دمت را بفرست
☀️من نیستم آن جا کرمت را بفرست
🌟گفتم که مریضم و دوا می خواهم
☀️پس گرد و غبار حرمت را بفرست
🌸تولد امام مهربانی ها حضرت امام رضا(ع) بر تمامی دوستداران اهل بیت مبارک باد.🌸
✨ در این روز زیبا و عزیز برای ظهور فرزند برومندش آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی دعا کنیم تا مرهمی باشد بر آلام این دنیای پر درد.
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
ای نگاه تـو کلید بخت خوش اقبالها
کاش دیدارت میسر بود دراین سالها
ندبهات آرامش نابی بـه دلها هدیه داد
دورمان کرد از هجوم پوچ قیل و قالها
هر سحر بعد از نماز صبح، حافظ خواندهایم
تا بیاید نامت ای فریاد رس! در فالها
در نماز عیدمان هم آرزویی جز تـو نیست
اینکه پایانی شوی بر جنگها، جنجالها
آخرین افطاری این ماه نزدیک اسـت و کاش
روی ماهت جلوهگر باشد در استهلال ها
ماه شعبان ماه دعا و مناجات با خداست. ماه تهذیب و آمادگی برای ورود به رمضان است. اعمال و دعاهای فراوانی در این ماه وارد شده است. تولد امام حسین، امام سجاد، حضرت ابوالفضل و حضرت صاحب الزمان، مهدی علیهم السلام در این ماه واقع شده است. مناجات شعبانیه از مهمترین دعاهای این ماه است.
تنها ماهی که در آن، شهادت هیچ یک از معصومان واقع نشده، ماه شعبان است .ماهی سرتاسر شادی، خیر و برکت که مهم ترین آنان، تولد دو امام همام است. چه راز و رمزی بین سالار شهیدان علیهم السلام و نهمین فرزندش وجود دارد؟ چرا باید در شب میلاد امام حسین علیهم السلام لحظه ها را با یاد و نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چراغانی کرد؟ چرا باید برترین و بهترین عمل در شب نیمه شعبان،زیارت امام حسین علیهم السلام باشد؟ بارزترین پیوند این دو دردانه هستی چیست؟
در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. تمامیِ ماه مبارک رمضان، لیلـة القدر، شب مبعث پیامبر(ص)، عید سعید غدیر و...در شمار این ایّام مبارک است. امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان نیز در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به وفور به اهمیّت این ماه اشاره شده است. بنابر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم(ص) در یکی از سال ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند. قسمت هایی از این خطبه چنین است: «شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می شمارند و حقّ آن را می شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می گردد و در آن بهشت آذین بسته می شود. و این ماه را شعبان نامیده اند زیرا در آن ارزاق مؤمنان تقسیم می شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می دهد.»
بگو با خستگان، صبح سعادت سر زد از خاور مشام جان خوشبو میشود ار نکهت دلبر
سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا تبسم می کند منجی عالم بر رخ مادر
خدایا عیدی ما را ظهور او عنایت کن کـه ما را جز ظهور او نباشد حاجتی دیگر
حلول ماه مبارک شعبان، ماه رسول خدا « ص »؛
مطلع النور، ماه آماده سازی روح برای وارد شدن بـه ضیافت الله
بر عموم شعبانیان مبارکباد
در روز برگزاری جشن میلاد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و رئیس مذهب شیعه امام صادق علیه السلام حجت الاسلام مهدوی ارفع (بنیانگذار نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی) ضمن تشریح شباهتهای عصر کنونی با دوران ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به رمز گشایی از حرکت هوشمندانه رهبر عظیم الشأن انقلاب پرداختند:
دریافت
حجم: 17.3 مگابایت
هنگام امتحان که بشود خیلی ها پا پس می کشند و تردیدهای فراوان در اعماق وجودشان رخنه می کند که شاید عقیده ای که داشته اند هم آنچنان بنیان محکمی نداشته است، شاید هم به دنبال بهانه ای هستند که راه فراری باشد از آنکه در بوته ی آزمایش عیارشان سنجیده شود.
قربانی کردن فرزندی که در کهنسالی پس از سالها انتظار نصیبت شده است امتحانی است بس دشوار و آوردگاهی که عیار بندگی ات با آن سنجیده می شود. مسلخی که باید از هر کس و هر چه که دوست داری دل بکنی و نشان دهی که آداب بندگی را خوب میدانی.
قربانی ابراهیم خلیل الله فرزندی بود که به آن دلبستگی داشت و خدا میخواست او را بیازماید به دل بستگی اش. تنها اوست که میداند در لحظه ابتلاء آیا ما هم می توانیم از دلبستگی هایمان دل بکنیم و در راه طاعت پروردگار و ایمان راسخ به او قربانی کنیم؟
آری اینگونه توحید و خداپرستی بندگان مورد آزمایش قرار می گیرد تا غربالی باشد میان آنانکه ادعای پیروی و اطاعت از دستورات الهی را دارند.
آیا مردم گمان کرده اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می شوند و آنان (به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث) مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (سوره عنکبوت آیه 2)
عید قربان یا عید الاضحی از اعیاد بزرگ اسلامی در دهم ذی الحجه در حقیقت قربانگاه نفس و مجالی برای رسیدن به شرافت بندگی است همانگونه که دو پیامبر خدا امر الهی را اطاعت کرده و در مسلخ گاه بندگی بار دیگر راه را به مومنان حقیقی نشان دادند و از این بابت است که خداوند آن را سنتی قرار داده است که هر ساله تلنگری باشد بر عیار دلدادگی بندگان مخلص و حقیقی.
عید بندگی و اخلاص بر همگی مبارک
"" لذت عرفات ""
برای ورود به عرفات باید در میقات نیّت حج تمتع کرد اما میان این دو نیّت فاصله عجیبی است. بار اول نیت عمره تمتع و بار دیگر نیت حج تمتع.
برای احرام عمره باید بیرون از بیت العتیق مُحرم شد اما برای احرام حج تمتع میتوان از بیت العتیق مُحرم شد
در عمره تمتع هنوز طعم وصال چشیده نشده و درحج تمتع بوی وصال یار استشمام می شود گویا درعمره همه چیز گذراست و در حج تمتع پایدار و جاودان .
حاجی درعمره تمتع هنوز رهایی از وجود نفسانی را تجربه نکرده و در حج تمتع آزاد و رها از هر تعلقی مُحرم می شود.
سرزمین عرفات به قدوم مبارک حضرت ولیعصر متبرک شده است و اگر چشمی پاک باشد، پرتو نور وجود حضرتش را در عرفه ادراک می کند.
در روایت آمده است : حضرت ولیعصر خطاب به علی بن مهزیار میفرمایند:
ای پسر مهزیار! پدرم امام حسن عسگری به من دستور داد که برای اقامت ، کوههای سخت وسرزمبن خشک ودور دست را برگزینم ،عرفات یکی از همین سرزمینها ست.
روز نهم ذی الحجه روز تجلی وجه الله ، روز معرفت و شناخت امام زمان است .
سرزمین عرفات معطر به عطر یوسف گمشده است.
عرفات مجلس معارفه ایست که در بیابان برگزار می شود و نشان از معرفت بی انتهایی است که همه طالب آنند.
در عرفات همه در خلوت خویش می اندیشند، عبادت می کنند ، گریه می کنند و یا گروهی با مولای خود بی صدا نجوا می کنند.
وقوف در این سرزمین از اذان ظهر تا غروب آفتاب واجب است.
زمان بهانه ایی است که هیچ چیز پنهان وناپیدا نباشد.
تابش مستقیم خورشید نمادی از تابش وجود حضرت حجت است.
سِرّ اعظم حج، اجتماع در عرفات است که هیچ صاحب معرفتی از وصال به امام نا امید نیست گرچه چشمانش از دیدن امام محروم است اما چشمان حضرت به سوی اوست. امام آب گوارا بر تشنه لبان و راهنمای گمشدگان است. امام امانتداری همراه، پدری خیر خواه و برادری مهربان است.
چه سعادتمند چشمانی که به پرتو نور او در عرفات روشن می شوند و چه خسارت دیده اند چشمانی که از برکت وجودش غافل اند.
اهل دل معتقدند عرفات از دو جهت پایگاه و مرکز شناخت است:
اول آنکه زائر در عرفات به عجزکامل خویش و به صفرالیدی اش در مقابل مولا اقرار می کند و این سرزمین برای او نشان صحرای قیامت است .
دوم آنکه حاضرین در عرفات جلوه گریهای محبوب را چنان بوضوح احساس میکنند که دلیلی برای ناامیدی باقی نمی ماند .
خداوند به برکت امیر الحاج و وجود ولی الله، می بخشد و بنده به واسطه او طلب می کند. در این سرزمین و فضای ملکوتی ، تنها گناه ناامیدی، پرونده حاضرین را سیاه می کند.
حاجی باید یقین کند که مورد عنایت خاص خدای خویش است.
عرفات کلاس فشرده ایست که از ظهر شاگرد می پذیرد وغروب آنها را با گنجینه ای از علوم و معارف الهی به مشعر می فرستد.
زائر در عرفه با علم به این مطلب دعا می کند که هر دعایی مستجاب است زیرا یکی از القاب امیرالحاج حضرت بقیه الله الاعظم ، یدالباسط است یعنی دست باز خدا .
در عرفه ما سراغ دست باز خدا می رویم ایشان هرچه عطا کند از خزانه کرم خدا کم نمی شود . خدا برای یدالله اش محدودیتی قرار نداده است که تا چه اندازه عطا کند ، سفره رحمت خدا در عرفات چنان گسترده است که به هیچکس اجازه نمی دهند از رحمت خدا نا امید برگردد و نا امیدی را بالاترین گناه انسان در عرفات می دانند
حاجی باید در نهایت امید قدم به این سرزمین بگذارد .
عرفات سرزمین اعتراف به تقصیر هاست .
در آن سرزمین هرکس به قصور خود پی میبرد گویا روشنایی و وضوح عرفات تا عمق جان نفوذ می کند و انسان بیشتر از همیشه بر نواقص و کاستی های
خود واقف می شود.
همه آمده اند تا در این صحرا بگویند:خدایا از کاستی ها و نواقصمان به تو پناه می اوریم .
سرکشی های ما در مقابل تو فقط به جهت کوتاهی و کم کاری های خود ماست ، ناتوانی های ما در امر بندگی زائیده ظلمتهای نفسانی ماست .
چنین شناختی در فضای نورانی عرفات بر زائر حاکم می شود ، او در آن صحرا، آرام و بی صدا و گاه با گریه و ناله در محضر حق اعتراف می کند.
خدایا منیت هایم موجب تاریکی درونم شده و سبب گمراهی در مسیر بندگی ام گشته ، اگر تو مرا تحت حمایت خویش قرار ندهی و از رذایل نفسانی رهایم نسازی ، تمام موجودی ام از دست می رود.
گویا در عرفات، آتش عشقی در نی فتاده است . این آتش بیش از هر زمان شعله می کشد و منیت ها را می سوزاند و خاکستر می کند .
طعم تلخ هجرانها در عرفات بیشتر احساس می شود ، حضور در آنجا معنایی دیگر به خود می گیرد و چون حضور آن غایبِ همیشهِ حاضر در عرفات احساس می شود باید دست در دامنش زد و اعلام کرد:
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل تا سرا پرده گل نعره زنان خواهد شد
مولای من ! غم هجران تو تنها درد زندگی من است .
یعقوب وار وا اسفا همی زنم دید خوب یوسف کنعانم آرزوست
هریک از ما برای درمان غم فراق مولی ، به عرفات امید بسته ایم.
از ظهر تا غروب در کوره عشق این سرزمین می سوزیم تا در این کوره گداخته شویم و بسوزیم شاید خروج از عرفات تولد و آغازی دوباره باشد ، آغازی بدون منیت های گذشته و تولدی بدون خطاهای پیشین .
حافظ شکایت از غم هجران چه می کنی در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج🌼
التماس دعا"
استاد بروجردی ، کتاب جرعه ایی از بیکران حج
ایام البیض در اصل «اَیامُ لَیالِی البیض» به معنای روزهای شبهای سفید است که «لیالی» حذف شده است و این روزها به ایام البیض معروف شده است.بیض جمع بَیضاء است که در عربی به معنای سفید است. اعراب قدیم رسم داشتند که ایام ماهها را بر اساس میزان روشنایی ماه نامگذاری کنند و از آنجا که نور ماه در این سه شب از شبهای دیگر بیشتر است، به این نام نامیده شدهاند. از دیگر نامهای این ایام، اَواضح و غُرّ است.
دلیل دیگری هم برای این نامگذاری در روایات ذکر شده است. در علل الشرایع آمده است: «جبرئیل آدم(ع)را در حالی که سر تا پا سیاه شده بود به زمین فرود آورد. فرشتگان وقتی آدم را با این هیئت دیدند به ضجه در آمده و گریستند و به درگاه حق تعالی عرضه داشتند: پروردگارا مخلوقی را آفریدی و از روح خود در او دمیدی و فرشتگانت را به سجده کردنش وادار نمودی حال با یک گناه رنگ سفیدش را به سیاهی مبدل فرمودی!؟
منادی از آسمان ندا میدهد: امروز را برای پروردگارت روزه بگیر، آدم آن روز را که مطابق با روز سیزدهم ماه بود روزه گرفت، پس ثلث سیاهی از او زائل گشت. سپس منادی در روز چهاردهم نداء کرد: امروز را برای پروردگارت روزه بگیر. آدم آن روز را هم روزه گرفت و ثلث دیگر از سیاهی زائل گردید. روز پانزدهم باز منادی او را به گرفتن روزه دعوت نمود، وی آن روز را هم روزه گرفت و تمام سیاهی او زائل گردید و به همین خاطر این ایام به ایام البیض موسوم شد.»
اعمال ایام بیض در ماه رجب
مهمترین عمل در این سه روز اعتکاف و روزه است. بر اساس آنچه از روایات به دست میآید، به نظر میرسد،
روزه
۳ روز در هر ماه، در دوران پیش از
اسلام
نیز امری پسندیده
بوده و روزۀ حضرت ابراهیم(ع) دانسته
شده است.پیامبر(ص) ضمن برانگیختن مردم، از آنان خواسته است که روزه گرفتن
ماهیانه خویش را در ایام بیض قرار دهند...
در گفتاری از علی بن ابیطالب(ع) که خود در این روز مبارک دیده به جهان گشودهاند درباره مراقبات اعتکاف آمده است: معتکف باید در طول اعتکاف، مسجد را ترک نکند، پیوسته به ذکر خدا و تلاوت قرآن و نماز مشغول باشد. درباره مسائل دنیوی سخن نگوید. شعر نسراید. فحش و سخنان زشت بر زبانش جاری ننماید. جدال و خودنمایی نکند و هر اندازه بتواند از سخن گفتن لب فرو بندد، بهتر است.
حال که توفیق حضور در بین معتکفان درگاه الهی را نیافته ایم، فرا رسیدن این ایام پربرکت را به همهی مسلمین جهان تهنیت گفته و از معتکفان بارگاهامن الهی و شما عزیزان همراه در طاعاتتان تمنای دعای خیر داریم.
پیامبر اکرم (ص)
التَّفَکُّرُ فی عَظَمَةِ اللّهِ وجَنَّتِهِ ونارِهِ ساعَةً خَیرٌ مِن قِیامِ لَیلَةٍ.
یک ساعت اندیشیدن در باره عظمت خداوند و بهشت و دوزخ او ، بهتر از شبى را به عبادت گذراندن است .