بــاغ گــل یــاس سـلام علیک مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
ای همه از خود سفرت تاحسین اذن دخـول حــرمت یاحسین
سایـــهنشین حـــرم آفتــاب غــرق شــده در کــرم آفتاب
فـــاطمه دوم حیــدر شــدی مادر یک ماه و سه اختر شدی
طوبـی، طوبـی لک زیـن احترام دختـر زهـرا بـه تو گوید سلام
قـدر تـو گـوی شرف از ناس برد ارث ادب را ز تــو عبــاس بــرد
جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟ جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد
جز تو که در کرب و بلای حسین چـار پسـر کــرده فـدای حسین
چـار پســر دادی و زیــن افتخــار شــد حــرم چــار امــامت مــزار
پــاسخ آن وفــا و احســاس تــو فاطمــه شــد مــادر عبـاس تــو
چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک
لیـک جوانــان عــرب ره سپـــر در پـی تابـوت تــو همچـون پسر
بــر لبشـان نالـه یا فاطمه اشـک فشاندنـد بــرایت همـه
دیــده اوتـاد بــرایت گـریست سیــدسجّاد بــرایت گــریست
نیست عجب اینکه به ترفیع تو فاطمـه آیــد پــی تشییـع تو
بـه غیـرت و وفا و احساس تو بـه خـون پیشانـی عبـاس تو
ناله جانسوز تو در گوش ماست چوبۀ تابوت تو بر دوش ماست
بـاز هـم آی ماه شهادت فروز مراسـم دفـن تـو مـیبود روز
بـر در بیـت تـو شـرارت نشد بر گل روی تـو جسـارت نشد
ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس لگــد بـه پهلـوت نـزد هیچکس
کـاش شـود جـاری اشـک همه از حـرمت تــا حـرم فاطمه
بــاغ گــل یــاس سلام علیک مــادر عبـــاس ســلام علیک
ای بــه بنیــن تــو درود همـه فاطمه یا فاطمه یافاطمه
شادی روح حضرت ام البنین صلوات
گل در میان آتش غمها نشست و بعد
گلبرگهای نازکش از هم گسست و بعد
یک تازیانه پیکر گل را هدف گرفت
شلاق،شد طناب شقایق پرست و بعد
شد طوق و دور گردن یک باغبان تنید
ظرف بلور غیرت مردی شکست و بعد
با داس تشنه بر شکم یاسمن زدند
طوری که غنچه از وسط ساقه جست و بعد
طوفان ضربه های لگد ناگهان زد و
راه نفس به یاس کمر بسته، بست و بعد
عمر بهارگونه آن گل تمام شد
بگرفت باغبان ثمرش روی دست و بعد
بردش که در میان زمین مخفی اش کند
اما به زیر هجمه غمها شکست و بعد
گفت ای عزیز گل کفنم، یاسمن بمان
بنگر مرا که در محنم، یاسمن بمان
آن خانه نمیدانم آن شب به چه قدرتى بر پاى ایستاده بود، آن مدینه چه مدینهاى بود که چنین مصیبتى را تاب آورد و در هم نشکست، آن چه قبرستانى بود که سرچشمه عصمت را در خویش فرو برد و دم بر نیاورد، آن چه خاکى بود که به خود جرأت داد، فاطمه را از على جدا کند؟ ...
غم تنهایی، پهن شده بود در همه لحظه ها.
نیمه شبهای تاریک، پر بود از دین فروشان.
رسم رسالت، از یادها می گریخت.
فاطمه بود و فاطمه بود و علی.
یک جهان تازه پردرد، بعد از رحلت پدر، دم از شعور می زد.
و گاهی آنان که کشکول پارسایی به دست داشتند،
غم فاطمه را نمی فهمیدند.
آن عشق ناب محمد(ص)، فاطمه بریده از آتش؛
کنون هر روز با علی در دل هزار خطبه از جور زمان می خواند.
فاطمه بود و غم جانکاه رحلت پدر
و درد باورنکردنی جفای مردم
بشارت پدر، نزدیک است که به وقوع بپیوندند.
می اندیشد به تنهایی علی، به شهید کربلا، به مظلومیت حسن و رنج بی نهایت زینب. طلوع خورشیدی عظیم، از روزنه سقف خانه، بشارت بهشت را برایش به ارمغان می آورد
ایام شهادت دریاست . باران بندبند انگشتان درختان را می شمارد و از سرشاخه های فروتن بیدهای مجنون فرود می آید . روزهای بیماری کسی است که مادر خورشیدهای دنباله داری است که تا هنوز تاریخ زلالی زمین را تضمین کرده اند .
ای بانوی آب و آیینه ! گیاهان از زمین به یاد تو سبز می رویند و شقایق ها از ازل تا ابد داغدار زخمی هستند که دستهایی نامهربان بر شانه های فدک زدند . هر دری را که می بینم دردی در من جوان می شود و زخمی کبود در من جوانه می زند .
ای زلال ترین بانوی دوعالم ! ای که تاریخ نامت را به احترام می نگارد . ای زلال تر از نسیم و ای ماناتر از عشق ! هرگاه نام تو بر زبانم می وزد جانی دوباره در من ریشه می دواند و اندوهی جانکاه زبانه می کشد . می دانم هیچ سنگی لایق آن نبوده است که بر مزارت بنشیند و از این رو تنها خورشید بر مزار تو سایه بان است .
هان ای « مادر پدر» نام تورا می برم ، زبان زمستانیم شکوفه می زند ، سلولهای صخره ای ام آواز می خوانند! کلمات مچاله شده ام دهان به دهان می گردند و جهان را شیرین می کنند . تودر کدامین نقطه جغرافیا خورشید شده ای ؟ در کدامین دریا مرواریدی ؟ باکدام ابر ، از کدام سمت می باری که درختان به احترام باریدنت سبز ایستاده اند ؟
ای بانوی زلال ! دریا مهاجر است ، رودها مهاجرند ، تنها اندوه توست ، تنها زخم پهلوی توست که در کبودی تاریخ ماندگار است . من که ذهن و زبانم با یاد تو شکفته می شوند ، امروز با زبانی شکسته کلماتی سوگوار و اندوهی ژرف در خود می شکنم . در جایی خواندم :
مگر میتوان پهلوی تو بود و شکسته نبود ؟
از آنجا که تعطیلات نوروزی امسال مصادف با ایّام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا "سلام الله علیها " شده است .نسبت به حفظ ارزشهای دینی و سنتهای عید و صله رحم چه باید کرد ؟
راهکار این مسئله را از زبان خانم دکتر همیز می شنویم:" اللهم صل علی محمد و آل محمد"
روز نهم ربیعالاول نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد، چرا که این روز را یکی از اعیاد مهم تلقی کرده و به خاطر سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) به شادی میپردازند. البته گهگاهی دیده میشود که بعضی از افراد جاهلانه یا عامدانه بیان میکنند که در چنین روزی خلیفه دوم کشته شده و داستانسراییهای بسیاری هم در زمینه دارند؛ افسانههایی که بیشتر توسط دشمنان اسلام و برای دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی ساخته میشود. عالمان دینی بر خرافهبودن این موضوع تأکید دارند و آن را موجب دامن زدن به اختلافات مسلمانان میدانند. حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای سال ۱۳۸۷ با بیان اینکه نباید به خاطر دفاع از شیعه به آتشافروزی میان غیر شیعه شتاب داد، تصریح میکنند: «این جور نباشد که کسى از یک گوشهاى خیال کند، دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد، این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست، اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از امریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست». امام خامنهای با هشدار درباره برگزاری چنین مراسمی میفرمایند: بعضیها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، این روزها و در این دوران کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند ... بعضی دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را میکنند، در حالیکه فاطمه زهرا راضی نیست، به گزارش فارس، در کتابهای تاریخی شیعه و سنی نیز تاریخ مرگ خلیفه دوم اواخر ذیالحجه و اول محرم ذکر شده است، این منابع تاریخی عبارتند از: «تاریخ الیعقوبى»، «التنبیه والإشراف»، «مروج الذهب»، «الفتوح»، «مسارّ الشیعه»، «الإمامة والسیاسة»، «أنسابالأشراف»، «الطبقات الکبرى» و «تاریخ الطبری». همچنین در سیره اهلبیت(ع) تأکید بر مدارا با اهل سنت صورت گرفته است، چنان که در کتابهایی نظیر «المحاسن للبرقی»، «الکافی»، «تفسیر العیاشی»، «بحارالانوار» و «مستدرک الوسایل» به احادیثی بر میخوریم که بر اصل وحدت مسلمانان اذعان دارند.
درباره عید الزهرا بدانیم
با توجه به نزدیک شدن به نهم ربیع روز تاجگذاری سرور همه ما امام عصر ارواحنا فداه توجه شما ر ا به این چند سطر جلب می کنم:
درباره تاریخ دقیق مرگ خلیفه ثانی :
طبق منابع تاریخی خلیفه دوم در بیست وششم ذی الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت. بنابراین وی در آخر ذیحجه یا اول محرم درگذشته است. این مطلب را همه ی مورخان اعم از شیعه و سنی در آثار خود آورده اند. لذا مراسم عمرکشان ( عید زهرا ) که عده ای در ماه ربیع الاول برگزار می کنند اساسا و آنهم با تاخیر حدود هفتاد روزه نمی تواند وجهی داشته باشد.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣