مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

شهادت بی بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها

روز سیزدهم جمادی‌الاولی، بنا بر نقلی روز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ بنابراین بجاست که فرمایش سیدبن‌طاووس به مناسبت روز سوم جمادی‌الثانی، در این روز هم مورد توجه قرار گیرد.

▪️ سید می‌فرماید: «شایسته است اهل وفا در این روز بر مظالم باطنی و ظاهری که بر آن حضرت رفت، به‌حدی که شبانه دفن شد، اندوهگین باشند و بر کسانی که به او ستم کردند و آن حضرت و پدر بزرگوارش را آزار و اذیت نمودند خشمگین باشد و با زیارت‌نامه‌ای که در «جمال الاسبوع» یادآور شده‌ایم، زیارت کنند».


📝زیارت نامه حضرت فاطمه (س)

📌پس زیارت کن حضرت فاطمه(علیها السلام) را از نزد روضه مطهّره و اختلاف شده در موضع قبر آن مظلومه، طایفه ای گفته اند که مدفون است در روضه ای که مابین قبر و منبر باشد وبعضی دیگر گفته اند که در خانه خودش است و فرقه سوم گفته اند که در بقیع مدفون است و آنچه بیشتر اصحاب ما بر آن می باشند آن است که زیارت شود آن مظلومه از نـزد روضـه و کـسی که آن معظّمـه را زیـارت کند در این سه موضع افضل است و چون ایستادی در این مواضع از برای زیارت آن مُمْتَحنه بگو: 👇

🌸یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الَّذی خَلَقَکِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَکِ، فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَةً، وَزَعَمْنااَ نّا لَکِ اَوْلِیآءُ وَمُصَدِّقُونَ، وَصابِرُونَ لِکُلِّ ما اَتانا بِهِ اَبُوکِ، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَاَتی بِهِ وَصِیُّهُ، فَاِنّا نَسْئَلُکِ اِنْ کُنّا صَدَّقْناکِ اِلاّ اَ لْحَقْتِنا بِتَصْدیقِنا لَهُما لِنُبَشِّرَ اَنْفُسَنا بِاَ نّا قَدْ طَهُرْنا بِوَلایَتِکِ.

👈و مستحبّ است نیز آنکه بگوید:

🌸السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ نَبِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ حَبیبِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَلیلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ صَفِّیِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمینِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِیآءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِکَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِّیَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سِیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ، مِنَ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ،

🌿السَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللهِ، وَخَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسـَّلامُ عـَلَیْکِ اَیَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّکِیـَّةُ، اَلسـَّلامُ عـَلَیْکِ اَیَّتـُهَا الْحَوْرآءُ الاِْنْسِیَّةُ، اَلسـَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلیمَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ،

🌸السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، اَشْهَدُ اَ نَّکِ مَضَیْتِ عَلی بَیِّنَة مِنْ رَبِّکِ، وَاَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللهِ، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ، وَمَنْ جَفاکِ فَقَدْ جَفا رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ،

🌸ومَنْ آذاکِ فَقَدْ آذی رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ، وَمَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ، وَمَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ، لاَِنَّکِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذی بَیْنَ جَنْبَیْهِ، اُشْهِدُ اللهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ، اَ نّی راض عَمَّنْ رَضیتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ، مُتَبَرِّءٌ مِمَّنْ تَبَرَّئْتِ مِنْهُ، مُوال لِمَنْ والَیْتِ، مُعاد لِمَنْ عادَیْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ اَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ اَحْبَبْتِ، وَکَفی بِاللهِ شَهیداً وَحَسیباً وَجازِیاً وَمُثیباً.

☀️پس صلوات می فرستی برحضرت رسول وائمه اطهار(ع)

غدیر ، واقعه ای که به فراموشی سپرده شد
مسلمانان حج‌گزار پنج شنبه 18 ذی الحجه به غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر وعراق از جمعیت،جبرئیل آیه تبلیغ را بر پیامبر(ص) نازل کرد و از جانب خداوند، به رسول خدا(ص) امر نمود تا علی(ع) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود، به مردم معرفی کند.

پس از نزول این آیه، پیامبر(ص) دستور توقف کاروان را صادر نمود و گفت آنانی که پیشاپیش حرکت می‌کنند، به محل غدیر بازگردند و کسانی که عقب مانده‌اند، به کاروان، ملحق شوند.

پیامبر(ص) پس از ادای نماز ظهر، خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن فرمود:

«حمد و ستایش مخصوص خداوند است و از او یاری می‌خواهیم و به او ایمان داریم و از شر نفس‌هایمان و زشتی‌های کردارمان، به او پناه می‌بریم... خداوند لطیف و خبیر مرا خبر داد که من به زودی (به سوی او) فرا خوانده می‌شوم و (دعوت او را) اجابت خواهم نمود... من پیش از شما در کنار حوض (حوض کوثر) حاضر می‌گردم و شما در کنار آن بر من وارد می‌گردید، پس بنگرید که پس از من چگونه درباره ثقلین  رفتار می‌کنید؛ ثقل اکبر کتاب خداست... و ثقل دیگر، عترت من است...»

سپس رسول خدا(ص)، دست علی(ع) را بلند نمود تا مردم او را ببینند و فرمود:

«ای مردم، آیا من از خود شما، به ولایت [سرپرستی] شما سزاوار‌تر نیستم؟ مردم پاسخ دادند: آری،‌ ای رسول خدا. حضرت فرمود: خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین‌ام و من به خود شما، به ولایت [سرپرستی] شما سزاوار ترم. پس هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست.» رسول خدا(ص) سه بار این جمله را تکرار کرد و فرمود: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن هر کسی را که علی را دوست دارد و او را مولای خود بداند و دشمن بدار هر کسی را که او را دشمن می‌دارد و یاری نما هر کسی را که او را یاری مینماید و به حال خود رها کن هر کس را که او را وا می‌گذارد.» سپس خطاب به مردم فرمود: «حاضران این پیام را به غایبان برسانند.»...

هنوز جمعیت متفرق نشده بودند که دوباره جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند، آیه سوم سوره مائده نازل شد که به آیه اکمال مشهور است. در بخشی از آیه آمده است: «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً؛ امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.»

در این هنگام، مردم به امیر مؤمنان مولا علی علیه السلام تهنیت گفتند. از جمله کسانی که پیشاپیش سایر صحابه، به امام علی(ع) تهنیت گفتند، عمر بود. او پیوسته خطاب به امیرمؤمنان(ع) می‌گفت: بر تو گوارا باد‌! ای پسر ابوطالب!!، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی.

پیامبر(ص) نیز دستور داد خیمه‌ای برای علی(ع) برپا کردند و به مسلمانان فرمان داد دسته دسته خدمت ایشان برسند و به عنوان امیر مؤمنان به او سلام دهند و همه مردم حتی همسران رسول خدا (ص) و همسران مسلمانان، دستور پیامبر(ص) را عملی ساختند.

مسلمانان و به‌خصوص شیعه همواره روز غدیر را از عیدهای بزرگ می‌دانند و این روز در میان ایشان به عیدغدیر معروف و مشهور است. همچنین از اهل سنت روایت شده که هر کس روز 18 ذیحجه را روزه بگیرد، خداوند ثواب روزه شصت ماه را برای او می‌نویسد.

رسول خدا صلوات الله علیه فرمود : «روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد که در آن روز، برادرم امام علی علیه السلام را به عنوان پرچمدار امتم منصوب کنم تا بعد از من، مردم توسط او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند در آن روز، دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.» 

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «روز غدیرخم عید بزرگ خداست. خدا پیامبری مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانی است.»
امام رضا علیه السلام فرمود: «روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... اگر مردم ارزش این روز را می‌دانستند، بی‌تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می‌کردند.»
تابش اختر دهم

چشم و چراغ آل فاطمه آمد                          دست گل جواد الائمه آم

   بانگ منادی آمد تبارک اللَّه                         موسم شادی آمد تبارک اللَّه

نیمه ذی‏ الحجه است و ملائک مشتاق به خاک آمده ‏اند تا قدم‌های آسمانی دهمین بهار از راه آمده را بوسه باران کنند.
میلاد باسعادت پاکیزه‌ترین خلق خدا، معدن لطف و صفا، گستره‏ ی عظیم ولایت،

پناه درماندگان، امام علی النقی (ع) بر عاشقان سیره‏ اش مبارک باد

پسر حضرت زهرا (س)! دل ما را دریاب                                     ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران

سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن                                 تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران

ابن الرضا

امام محمد بن علی ، جواد الائمه علیه السلام در ماه رجب سال صد و نود وپنج پای به عرصه جهان گذاشتند و در آخرین روز از ماه ذی القعده سال ۲۲۰ به شهادت رسیدند . در عظمت ایشان سخن بسیار و قلم ناتوان است تا آن جا که در زمان ولادت ایشان ، پدر بزرگوارشان حضرت رضا علیه السلام ایشان را مولودی خواندند که هیچ مولود دیگری برای شیعه بابرکت تر از ایشان نبوده است .

یکی از نکاتی که در زندگی سراسر نور و خیر و رحمت و برکت آن حضرت به چشم می خورد ، رسیدن ایشان به امامت در سنّ نه سالگی است . آری در مناصب الهیِ نبوت وامامت ، شرط سنّی وجود ندارد و خدای قادر متعال می تواند علم و عصمت و تمام خصوصیات یک پیامبر یا امام را به کودکی خردسال یا نوزادی تازه به دنیا آمده عطا کند . ( همان گونه که حضرت عیسی در گهواره سخن گفتند و از نبوت خویش خبر دادند ). امام جواد علیه السلام نیز در کودکی و پس از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند.
با آن که دست ظلم و بیداد کین به آن حضرت مهلت چندانی نداد و جواد الائمه علیه السلام در سنّ بیست وپنج سالگی به شهادت رسیدند اما مکارم اخلاق و فضائل و کرامات و مناقب بسیاری از آن حضرت در کتب شیعه و سنّی نقل شده است از جمله آن که :
مأمون عباسی ، مجلسی با حضور بزرگان علمای اهل سنّت تشکیل داد تا از آن حضرت که به ظاهر کم سنّ وسال بودند، سوالاتی پرسیده شود. یحیی بن اکثم ،عالم بزرگ دربار ،سؤالی در بحث حجّ از آن حضرت پرسید و با جواب دقیق و محکم امام جواد علیه السلام مواجه شد ، از علم و دانش امام متحیّر گردید و در چهره او عجز و ناتوانی و شکست دیده می شد . سرانجام در آخرین روز ذی القعده سال ۲۲۰ آن حضرت با توطئه خلیفه عباسی و زهری که امّ الفضل همسر ایشان با آن ، ایشان را مسموم کرد به شهادت رسیدند . مرقد مطهر ایشان در کنار جد بزرگوارشان امام موسی ابن جعفر علیهما السلام در شهر کاظمین ، زیارتگاه دوستداران اهل بیت علیهم السلام است.

" اللهم ارزقنا زیارة قبر ولیک محمد به علی الجواد"

چند نمونه از کلمات نورانی امام محمد تقی علیه السلام :
من أطاع هواه أعطی عدوّه مناه
هرکس از هوی وهوس خویش پیروی کند ، آرزوی دشمنش را برآورده کرده است .
قد عاداک من ستر عنک الرشد اتّباعا لمن تهواه .
کسی که راه صحیح و درست را از تو بپوشاند بخاطر آنکه طبق هوی و میل تو رفتار کرده باشد با دشمنی کرده است .
عزّ المومن فی غناه عن الناس .
عزّت مومن در بی نیازی او از مردم است .
الثقه بالله ثمن لکل غال و سُلّم الی کلّ عال .
اعتماد به خداوند بهای هر گرانبهائی است و نردبانی است برای هر بلند پایه ایست.
المؤمن یحتاج الی ثلاث خصال ، توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه .
مؤمن به سه ویژگی نیازمند است : توفیق الهی ، موعظه کننده ای درونی ، پذیرش نصیحت از کسی که او را نصیحت می کند.

یاد پیر جماران

چهاردهم خرداد دیگری فرا رسید و فضای عمومی کشور آکنده شد از یاد و خاطره‌ی آن شخصیّت عظیم، آن مرد بزرگ، آن رهبر بی‌جایگزین، آن دل عطوف، آن اراده‌ی پولادین، آن عزم سرشار از صلابت، آن ایمان عمیق و روشن، آن خردمند حکیم و دور‌اندیش. ملّت ما و کشور ما امروز و تا آینده‌های دور به نگاهبانی از این یاد و خاطره‌ی عزیز احتیاج دارد.

  مهم‌ترین ابتکار امام بزرگوار. امام ابتکارات زیادی داشتند لکن این مهم‌ترین ابتکار امام است، و آن عبارت است از «جمهوری اسلامی»؛ این ابتکار امام بزرگوار بود؛ این همان مردم‌سالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیّت پیدا کرد و عنوان نظامِ برخاسته‌ی از فکر و اراده‌ی ملّت ایران و رهبریِ امام بزرگوار شد.

 بحمدالله انقلاب و نظام امام خمینی نه تنها فرو نپاشید و نه تنها متوقّف نشد بلکه روز‌به‌روز قدرتمندتر شد؛ تسلیم نشد، جا نزد، روزبه‌روز استقلال خودش را بیشتر روشن کرد، آشکار کرد، توفیقات بزرگ به دست آورد، بر موانع غلبه کرد؛ چقدر موانعی بر سر راه این انقلاب و این نظام پی‌درپی به وجود آوردند؛ انواع و اقسام: سیاسی، اقتصادی، امنیّتی، و غیره. بر همه‌ی اینها غلبه کرد، پیش رفت. امروز جمهوری اسلامی، هم توسعه‌یافته‌تر از اوّل کارِ چهل سال پیش است، هم پیشرفته‌تر است و از همه جهت جلوتر است به فضل الهی.

 خب، این سؤال پیش می‌آید که راز این ماندگاری چیست، راز این پیشرفت چیست. چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی، به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد؟ علّت چیست و رازش چیست؟ من عرض میکنم راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». همراهیِ این دو کلمه با هم؛ و موجودی که از این دو کلمه تشکیل شده، باید هم پایدار بماند؛ هم جمهوری و هم اسلامی؛ مردم و اسلام؛ جمهوری یعنی مردم، اسلامی هم که یعنی اسلام؛ مردم‌سالاری دینی.

 کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر را، این نظریّه را -نظریّه‌ی جمهوری اسلامی را- خلق کرد، آن را وارد میدان نظریّه‌های سیاسی گوناگون کرد -که در آن دوره نظریّات مختلف سیاسی، شرقی، غربی در عرصه‌ی مسائل سیاسی و ذهنیّتهای سیاسی با هم برخورد [داشت]- بعد به آن تحقّق بخشید، عینیّت بخشید. صِرف ایجاد یک نظریّه نبود بلکه آن را تحقّق داد و نظام جمهوری اسلامی را به وجود آورد. کار بزرگ امام این است...

بیانات رهبر معظم انقلاب در سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب 14 خرداد 1400

میلاد منجی

بوے گلها
                 عالمے را مست و حیران میڪند
                                                             دیدن مهدے
                                                                              هزاران درد ، درمان میڪند

مدعے گوید
              ڪہ با یڪ گل نمے گردد بهار
                                                          من گلے دارم
                                                                        ڪہ دنیا را گلستان میڪند.

امام محمدباقر(ع) درباره امتحان و غربال شدن مردم در دوران فترت می فرمایند:

«وَ اللَّهِ لَتُمَیزُنَّ وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ کمَا یغَرْبَلُ الزُّؤَانُ مِنَ الْقَمْح؛8

به خدا سوگند! آزموده می شوید؛ امتحان می شوید؛ غربال می شوید؛ آن سان که گندم غربال می شود و از شلتک جدا می گردد.»

خداوند دیار البشری را از ابتلاء و امتحان معاف نداشته است. این از سنّت های خداوند متعال است. تنها در این صورت است که سعید از شقی و صالح از طالح بازشناخته می شود. پیامبران الهی نیز هماره در معرض بزرگ ترین امتحانات و ابتلائات بودند؛ حتّی آنان مراتب سخت تری از امتحان و ابتلاء را تجربه کرده اند. خداوند مؤمنان را از ابتلائات وحشتناک آخرتی و شقاوت امان داده؛ امّا از ابتلاء و امتحان معاف ندانسته است. در همین باره امام صادق(ع) می فرمایند:

«الْمُؤْمِنُونَ یبْتَلَوْنَ ثُمَّ یمَیزُهُمُ اللَّهُ عِنْدَه...؛

مؤمنان به شدّت مبتلا می شوند تا خداوند آنها را مورد آزمایش قرار دهد. خداوند آنها را از بلاها و تلخی های دنیا امان نداده است؛ بلکه آنها را از کوری و شقاوت آخرت امان داده است؛ چنان که حسین بن علی(ع) ـ در روز عاشورا ـ کشته های خود را روی یکدیگر قرار می داد و می گفت: کشته های ما، کشته های پیامبر و آل پیامبران است.»9

به استناد این روایات، هرچه زمان بگذرد و به سال های قبل از ظهور نزدیک تر شویم، وضع مؤمنان و شیعیان سخت و سخت تر می شود تا در غربالگری عصر غیبت، مؤمنان و منتظران بازشناخته شوند.

این چنین نیست که دروازه ای را گشوده و رخصت دهند تا جماعتی گله وار هجوم بیاورند، بر مسندها تکیه بزنند و گمان برند که پذیرفته درگاه حضرت محبوب شده اند.

لاجرم هرکس باید شرایط پذیرفته شدن را در خود فراهم آورد. این سخن معقول و پذیرفته هر صاحب خردی است. در این دوران سخت، و آنگاه که شدّت و سختی به منتهای خودش می رسد، صفوف، معلوم و تفکیک می شود تا به آنجا که هرکس جای خودش را در صفوف تشکیل شده شناخته و در آن قرار می گیرد؛ بلکه آن را فاش و علنی نیز می سازد.

شدّت یافتن سختی ها و مصیبت های طاقت فرسا، به منزله فرمان سکوت و انفعال در برابر عوامل آشکار و نهان ابلیس و مستکبران و متجاوزان نیست؛ به عکس، این همه، خود حاصل سکوت و انفعال درازمدّت سالیان متمادی و قرون ماضی در برابر غاصبان و متجاوزان به حقّ آل محمّد(ص) و تنها گذاردن ایشان در برابر صفوف فشرده آل امیه و آل عبّاس و بالأخره خاندان های زرسالار یهودی است. برآیند نهایی عمل جمعی مردم در سال های قبل از ظهور، ظهور عینی یافته و خود را می نمایاند. به عبارتی، از ماست که بر ماست. با این همه، این آمادگی مستضعفان برای از خود بیرون شدن و مطالبه حقوق از دست رفته اشان است که سبب جبران مافات و انهدام و انعدام آل اسرائیل و فرزند خواندگانش در سراسر جهان می شود.


ان شاءالله با ظهور حضرت مهدی و دولت مهدوی همه مشکلات حل شود و از سربازان رکاب حضرتش باشیم.

یا زینب

 السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الصِّدیقَهُ الْمَرْضِیَّهُ
السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْفاضِلَهُ الرَّشیدَهُ
السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْکامِلَهُ الْعالِمَهُ الْعامِلَهُ، السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْکَریمَهُ النَّبیلَهُ
السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ
السَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ اظْهَرَتْ مَحَبَّتَها لِلْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ فی مَوارِدَ عَدیدَهٍ وَتَحَمَّلَتِ الْمَصائِبَ المُحْرِقَهِ لِلْقُلُوبِ مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدیدَهٍ
السَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ حَفِظَتِ الْامامَ فی یَوْمِ عاشُوراءَ فی الْقَتْلی
 وَبَذَلَتْ نَفْسَها فی نَجاهِ زَیْنِ الْعابِدینَ مِنْ مَجْلِسِ اشْقَی الْاشْقِیاءِ
وَنَطَقَتْ کَنُطْقِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلامُ فی سِکَکِ الْکُوفَهِ وَحَوْلُها کَثیرٌ مِنَ الْاعْداءِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یا تالِیَ الْمَعْصُومِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَهُ فی تَحَمُّلِ الْمَصائِبِ کَالْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.
رحلت جانگداز بزرگ بانوی صبر و استقامت زینب کبری سلام الله علیها بر همه عاشقان و علاقمندان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت و تعزیت باد.               

پیشکش عمه جانمون، بانوی صبر و شجاعت، حضرت زینب سلام الله علیها:
پس از حسین ،جهان بر سرش خراب شده                            برای حفظ حرم، زینب انتخاب شده
نشاند بوسه به حلق بریده، از آن رو                                     به خون تشنه لبی، معجرش خضاب شده
کسی که داغ دو فرزند بر جگر دارد                                       نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده
چه رفته بر دل #زینب ،کسی نمی‌داند                                 دمی که وارد مهمانی شراب شده
اگرچه خطبه خودش خوانده بود اما شهر                               پر از صدای رسای ابوتراب شده
هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرین                                            به شام و بزم می و کوفهٔ خراب-شده
به صبر عمهٔ سادات، شیعه مدیون است                              که شرح کرب و بلا، مانده و کتاب شده....

▪️ داستان رحلت #دختر پیامبر در مصادر رسمی تاریخ اسلام بسیار کوتاه، سرد و ساده نقل شده است. این مورخان نقل می کنند:
ایشان در روز آخر عمر مبارکش، سلمی، زن ابورافع (صحابی پیامبر) را خواسته و به او فرمود:  
➖برای من آب مهیّا کن.
سلمی می گوید:
من از ایشان در آن ایام که دوران سختی #بیماری بود، پرستاری می کردم. آن روز حال دختر پیامبر بسیار بهتر شده بود و ایشان از همه ی روزها آرام تر بودند. اتفاقاً امیرالمؤمنین #على، به دنبال کاری به خارج از خانه رفته بود. آب را آماده کردم. دختر پیامبر بدن خود را به بهترین صورت شست وشو داد. آن گاه جامه ای تازه خواست و پوشید.
▫️سپس به من فرمود:
«در وسط اتاق برای من #بستری آماده ساز»
ایشان در آن بستر دراز کشیده، رو به قبله خوابیدند.
▪️ بعد به من فرمود:
مادر! من همین الآن جان خواهم سپرد. اگر از دنیا رفتم و شما خواستید بدن مرا #غسل بدهید، هرگز بدنم را برهنه نکنید.
این را گفت و جان سپرد. پس از مرگ #فاطمه، علی به خانه آمد. من ماجرا را به او خبردادم. در ادامه نقل می کنند:
امیرالمؤمنین #علی خود غسل ایشان را برعهده گرفت ایشان نماز خواند و آنگاه او را #شبانه دفن کرد. مآخذ مکتب #خلافت بیش از این چیزی ندارند. اما در مداری شیعی مسأله کمی توضیح داده شده است.
 
◾️ محدث بزرگ شیعی قرن هفتم، «علی بن عیسی اربلی» از صدوق نقل می کند: آنگاه که وفات آن حضرت نزدیک شد، به اسما فرمود:
جبرئیل هنگامی که وفات رسول خدا رسید، کافوری از بهشت برای ایشان آورد...برو بقیه ی حنوط پدرم را از فلان محل بیاور و آن را در کنار سر من قرار بده. من به آنچه فرموده بود، عمل کردم و حنوط را در کنار ایشان قرار دادم. آن گاه روی خود را با لباس پوشانید و فرمود:
ساعتی منتظر من باش. آن گاه صدایم بزن. اگر جواب گفتم که خب! وگرنه بدان که من به نزد پدرم #رحلت کرده ام.
▫️ اسما مدتی انتظار کشید. آنگاه دختر پیامبر را صدا کرد، اما جوابی نیامد. بار دیگر صدا زد:
ای دختر محمد مصطفی!
ای دختر بهترین کسی که زنان او را حمل کرده اند! ای دختر بهترین کسی که بر روی سنگ ریزه ی بیابان ها راه رفته است! ای دختر کسی که به مقام قاب قوسین راه یافت هیچ جوابی نبود. پارچه را از روی صورت دختر پیامبر از برداشت او از دنیا #مفارقت کرده بود. خود را بر روی ایشان انداخت و می بوسید و می گفت:
فاطمه! آنگاه که به محضر پدرت وارد شدی، سلام مرا هم برسان.
▪️بی مادری
 طولی نکشید که #حسن علیه السلام و #حسین علیه السلام به خانه آمدند. #مادر را در بستردیدند که پارچه ای بر رویش کشیده شده است.
 پرسیدند:
اسما! چرا مادر ما در این ساعت خوابیده است؟
 اسما حادثه را پنهان نکرد و گفت:
ای فرزندان رسول خدا! #مادر شما نخوابیده است؛ او از دنیا
رفته است.
#حسن (ع) خود را بر روی #مادر انداخت و می گفت:
#مادر با من سخن بگو قبل از اینکه روح از بدنم مفارقت کند.
#حسین (ع) هم خود را بر روی پاهای #مادر انداخت، آن را می بوسید و می گفت:
مادر! من فرزندت #حسین هستم. با من سخن بگو قبل از اینکه قلبم پاره شود. اسما گفت:
ای فرزندان #رسول خدا! بروید به نزد پدرتان و او را از این حادثه خبردار کنید.
آن دو از خانه بیرون رفتند. آن وقت صدای فریاد گریه شان برخاست.  صحابه که در مسجد بودند، دور آن دو را گرفتند و گفتند:
 ای فرزندان #رسول خدا! چرا گریه می کنید؟ خدا چشم های شما را نگریاند. شاید نظر به جایگاه پدر بزرگتان کردید و به این علت گریه می کنید؟
گفتند:
#مادر ما، #فاطمه، از دنیا رفته است.
▪️ #امیرالمؤمنین علی(ع) که این سخن را شنید، از بزرگی مصیبت به رو به زمین افتاد و با خود می گفت:
من خود را به چه کسی #تسلیت بدهم ای #دختر پیامبر؟ من خود را در مصیبت های روزگار به تو آرام می ساختم؛ حال بعد از تو چه کسی را خواهم داشت؟؟

مام طبق وصیت دختر پیامبر به سرعت به کار غسل، کفن، نماز و دفن ایشان پرداخت. #جزئیات حوادث در هیچ یک از اسناد و مدارک موجود #نیست.
 خانه ی امام کوچک بود و بایستی از نامحرمان خالی شود تا امکان غسل فراهم بیاید. ناگزیر این کار انجام گرفت. شست وشو و #غسل دختر پیامبر و آن چنان که اسناد می گویند با حضور جمع اندکی از نزدیکان که عبارت بودند از: چهار فرزند خردسال ایشان و فضه (خادمه) و اسماء بنت عمیس انجام گرفت. غسل دهنده طبق وصیت دختر پیامبر، امام بود و اسما نیز ایشان را یاری می کرد...
▪️ یک اختلاف جدی در میان مورخان و تذکرہ نویسان وجود دارد. پاره ای گفته اند:
1⃣ جسد مطهر با همراهی همین کسان به #بقیع تشییع و در آنجا به خاک سپرده شد و البته برای اینکه قبر مطهر ایشان
مشخص نباشد، چندین صورت قبر ساخته شد.
دیگران گفته اند:
2⃣ ایشان را در کنار #روضه ی پیامبر بین قبر و منبر به خاک سپرده اند.
دسته ی سوم گفته اند:
3⃣ جایگاه دفن ایشان همان #خانه ی خود آن حضرت بود.

▪️کلینی آورده است: چون دختر پیامبر از دنیا رفت، امیرالمؤمنین او را پنهان به #خاک سپرد و آثار قبر را از میان برد.
▪️شیخ مفید، اضافه کرده:
و آنگاه که دفن پایان یافت و دست ها را از خاک قبر تکان داد، اندوه چون سیلی براو هجوم آورد و اشکها بر صورت مبارک فرو ریخت. ناچار به قبر پیامبر روی کرده، همه ی دردی که بر دلش می گذشت را با ایشان در میان نهاد...

▪️زبان حال امام را از زبان خودش در خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه بخوانید...

🔹اموال بیت نبوت
شکست خوردن در #هجوم به بیت نبوت، دولت را از انجام نقشه ها و اهداف ظاهراً از پیش تعیین شده اش باز نداشت؛ بلکه چند روز بیشتر از رحلت نبی اکرم نگذشته بود که هجومِ دوباره ی مأموران دولت با #مصادره ی اموال خاندان نبوت ادامه یافت.
اگر مقدار آنچه خاندان نبوت از قبل به عنوان #ملک در دست داشت و آنچه بعداً به صورت #ارث پیامبر نصیب آنها می شد و همچنین #موقوفاتی که تولیت آن به ایشان واگذار شده بود را بدانیم، بزرگی و خطر این هجوم روشن تر خواهد شد.
🔹 سوال:
آیا واقعاً دولت خلفا با کمبود بودجه روبه رو بود و برای تحرکات جنگی دفاعیِ آینده اش نیاز به این اموال داشت؟
🔸پاسخ:
خیر؛ نظر حکومت این بود که خاندان نبوت #تھی دست باشند تا در #مقابله ای که با دولت جدید خواهند داشت، کاری از پیش نبرند؛ یا اینکه فکر می کردند اگر پولی این چنین در خانه ی نبوت باشد، آنها آن را بین مردم تقسیم نموده، به دست فقرا خواهند رساند و این کار مردم را به دور ایشان جمع خواهد کرد و حذف آن ها دیگر ممکن نخواهد بود.
 در اینجا آوردن نکته ای ضروری است و آن، اینکه
❌ متأسفانه تمام #مورخان و #فقیهان و #مفسران و حتی #اهل لغت همه ی آنچه را که روزی #مِلک پیامبر بوده است زمان #حیات به دخترشان #بخشیده شده بود و نیز تمام آنچه به عنوان #ارث از آن حضرت باقی مانده بود را #«صدقه» نام نهاده اند.
✓ ما به هرکتاب تاریخی، تفسیر و متن فقهی که مراجعه کنیم و یا به هرکتاب لغت که نگاهی می اندازیم، چیزی جز عنوان «صدقه» مشاهده نخواهیم کرد. این نام گذاری جز روایتی که #ابوبکر در روزهای اولیه ی حکومت خود نقل کرده بود، هیچ #سنددیگری #ندارد. او گفته بود که خود از رسول خدا شنیده است که:
همه ی آنچه از ما پیامبران باقی می ماند، صدقه است!
 بنابراین، همه ی کسانی که به نوعی در زمینه ی اموال پیامبراکرم سخن گفته اند، از آنها با عنوان صدقه نام برده اند و لذا ریشه ی این نام گذاری نبایستی از چشم محققان پوشیده بماند و آن را نامی تاریخی و مسلم بدانند...

🔹 بررسی اموال پیامبر
 در سال سوم هجرت یک ثروتمند یهودی که تازه مسلمان شده بود، در جنگ احد شرکت کرد و به شهادت رسید. وی قبل از شهادتش همه ی اموال خود را برای پیامبر وصیت کرد. آنچه این یهودی تازه مسلمان داشت، #هفت_باغ بود که همه ی آنها طبق این وصیت به شخص پیامبر منتقل گشت.
🔹 به گفته ی مورخان، سرانجام پیامبر این باغات را در سال هفتم هجری فرمود. اما نمیدانیم که آیا خبر این وقف صحیح است یانه ؟ آیا این باغات بعد از پیامبر توسط دولت خلفا #مصادره شد و یا به عنوان ارث، به وارثان ایشان رسید و آنها آن را #وقف کردند؟
🔹 پیامبر به مدینه که هجرت فرمود، مردم آن شهر تمام #زمین هایی را که به علت عدم دسترسی به آب قابل کشت و زرع نبود، در اختیار آن حضرت قرار دادند. این زمینها نیز بخشی از املاک پیامبر محسوب می شد که مصادره شد.
🔹 طایفه«بنی نضیر» به دلیل توطئه های گوناگون ناچار به ترک مدینه و واگذاشتن سرزمینشان شدند و زمین ها و باغات مزبور به فرمان الهی در قرآن، #ملک_خاص رسول خدا شد؛ ایشان پاره ای از این زمینها را به عنوان ملک به کسانی از اصحاب خویش بخشیدند و بقیه همچنان در دست پیامبر بود تا اینکه ایشان رحلت فرمود.
🔹قلعه های «خیبر» هفت یا هشت قلعه ی نیرومند جنگی بود. تعدادی از قلعه ها با #صلح به دست آمد تعدادی با #جنگیدن؛ و البته به همت و شجاعت امیرالمؤمنین فتح شد. بنابراین همه ی آنچه با صلح به دست آمده بود، طبق دستور قرآن به تمامی ملک و خالصه ی آن حضرت گردید و یک پنجم آنچه به جنگ فتح شده بود، طبق دستور دیگر قرآن در اختیار پیامبر قرار گرفت.
 #قلعه های وطیح وسلالم چون با صلح به دست آمده بودند، ملک و خالصه ی پیامبر شد. این اموال مانند سایر اموال ارزشمند باقی مانده از پیامبر با #مصادره از دست خاندان ایشان خارج شد.
🔹«وادی القری» سرزمین آبادی بود که آب فراوانی داشت. ثلث این سرزمین در اختیار قبیله ای عربی به نام «بنوعذره» و باقیمانده ی آن، ملک یهودیان بود.
پیامبراکرم، یهودیان را به اسلام دعوت کرد و چون نپذیرفتند، با ایشان قرارداد عدم تعرض امضا فرمود و بر نصف زمین هایشان صلح کرد. بنابراین #ثلث وادی القری خالصه ی رسول خداوند بود.
🔹فتح خیبر، یهودیان «#فدک» را بیمناک ساخت. واسطه ای به محضر رسول خدا، فرستادند و پیشنهاد صلح دادند. پس این سرزمین هم باصلح فتح شده بود و فیء و خالصه ی رسول خدا به حساب می آمد؛ و چنان که می دانیم، این سرزمین آبادان را پیامبر چند سال قبل از رحلت به دخترشان #بخشیده بودند؛ ولی قبل از اینکه حتی ده روز از رحلت ایشان بگذرد، به دست مأموران دولت تصرف گشت.
🔹تفصیل این حوادث بسیار بیشتر از آن است که گفته شد. در هرصورت، دولت حاکم اگر در آن روزها نمی توانست با مخالفان بیرونی خود مقابله کند، اما برای مصادره ی اموال باقی مانده از پیامبر و اموال خاندان نبوت توانایی داشت و حتی اندکی در اعمال توانایی خود درنگ نکرد!.
🔹اسناد ما در زمینه ی چگونگی #مصادره ی اموال خاندان نبوت و بسیار اندک است. در یک گزارش می خوانیم:
 عمر می گوید:
آنگاه که پیامبراین جهان را ترک گفت، من و#ابوبکر به نزد #علی رفتیم و به او گفتیم در مورد آنچه پیامبر به جای
گذارده است، چه میگویی؟
او (على علیه السلام) گفت:
➖ ما از همه کس به رسول خدا نزدیک تر هستیم [طبق قانون همه ی آنها به ما می رسد]
من گفتم:
-- در مورد آنچه از ماترک ایشان در خیبر به جای مانده است چه میگویی؟
➖ آنچه در خیبر است هم، مال ماست !
-- آنچه در فدک باقی مانده است چه؟
➖ آن هم مال ماست . من گفتم:
-- به اینها که می گویید نخواهید رسید مگر اینکه از روی #جنازه های ما عبور کنید.
🔹 این گزارش معتبر بخشی از اهدافی که دولت خلفا در دست اجرا داشت را نشان می دهد. اما درباره ی اینکه آنها چگونه و به چه شکل به طرح خود عمل کردند و به اهداف خود رسیدند، چندان چیزی نمیدانیم؛ ولی هنگامی که به عکس العمل خاندان نبوت و در مقابل اعمال #خلفا نگاه می کنیم، با اینکه باز هم در این مورد به طور جدی با کمبود اطلاعات رو به رو هستیم، متوجه می شویم که مجموعه ی اموال باقی مانده از پیامبر و حتی آنهایی که در زمان حیات خودشان به دخترشان بخشیده بودند، همه بلافاصله بعد از وفات ایشان به دست دولت خلفا مصادره شده اند.

🔹 داستان فدک
دختر پیامبر به دنبال اخذ اموال خاص خودش -یعنی سرزمین فدک- به خلیفه مراجعه کرد. آیا او حکومت تازه را #قبول داشت که برای دادخواهی به آن مراجعه کرده بود؟ یا او می خواست اثبات کند، این زمینها مال شخصی اوست؟ همه ی قواعد و قوانین هم به نفع او بود. مالی در اختیار داشت و وکلای او در آن زمین ها تصرف داشتند.
اگر کسی علیه این ملکیت ادعایی داشت، او باید شاهد می آورد. در فقه اسلام، «ید» نشانه ی #مالکیت است. پس وقتی مال در تصرف اوست، دیگر از او شاهد طلب نمی کنند! اما مأموران دولت به فدک #حمله برده، وکلای ایشان را از آنجا #بیرون رانده بودند. بنابراین #دختر پیامبر به #اعتراض نزد خلیفه رفته بود که:
این زمین مال من است و پدرم این زمین را به من بخشیده است.
🔹خلیفه که هم مدعی بود و هم قاضی، بر مالکیت فاطمه (س) شاهد طلب کرد.
 در یک خانواده اگر #پدری به فرزندش چیزی ببخشد، آیا لازم  است چند نفر شاهد باشند؟ چگونه ممکن است از کسی مثل پیامبر با وجود آیه ی تطهیر، شاهد طلب کرد؟
طبق یک نقل، #امیرالمؤمنین علی (ع) به شهادت آمد. اما ابوبکرشاهد دیگری هم طلبید. «ام ایمن» نیز شهادت داد. ابوبکر گفت:
آیا با شهادت یک #مرد و یک #زن خود را #صاحب_حق میدانی ؟؟

🔺این حادثه به شکل دیگری نیز نقل شده است:  
مدائنی» از «موسى بن عقبة» نقل می کند: فاطمه بعد از بیعت مردم با ابوبکر به نزد او آمد و گفت:
ام ایمن و «رباح» شهادت می دهند که رسول خدا فدک را به من بخشیده است.

🔹 پس از شهادت ام ایمن و «رباح» ابوبکر بعد از مقدماتی که نظیر آن را در اسناد گذشته دیده ایم، براساس #سیاست_نرمش، سراسر به #مدح پیامبر و #دختر ایشان می پردازد و می گوید:
این مال، مال همه ی مسلمانان است و پیامبر از آن، پیادگان را خرج سواری می داد و یا به اشکال دیگر در راه خدا #انفاق میکرد و #من هم همان طور که ایشان عمل کرده بودند، عمل خواهم کرد!
🔹 در اینجا دختر پیامبر چه کار می توانست بکند؟ زور بود و ترفند عوام پسند هم عرضه می شد. همه ی راه ها بسته بود. ناگزیر به یک مبارزه ی منفی روی آورد و فرمود:
به خدای سوگند با تو سخن نخواهم گفت.
 واین، اعلام یک تحریم بود و در این مرحله متوقف نماند؛  بلکه پا را به مرحله ای بالاتر گذاشت و فرمود؛
به خدا سوگند تو را #نفرین خواهم کرد.

🔹این نفرین چه معنا و اثری می توانست داشته باشد؟ نفرین، آخرین کاری بود که دختر پیامبر و در مقابل زور و قدرت و ستم دولت می توانست انجام بدهد. اما اینکار هیچ تأثیری بر رفتار دولت حاکم نداشت و آن ها تصمیم به #مصادره ی همه ی اموال خاندان نبوت گرفته بود.
🔹اول کاری که دختر پیامبر کرد، مبارزه برای #احقاق حق خودش را به کوچه و بازار کشید. در متون روشن نیست چند روز بعد، ایشان به #مسجد آمد تا دولت خلفا را در حضور مردم به #محاکمه بکشاند. در اینجا دختر پیامبر تنها #ادعای فدک نداشت، بلکه همه ی اموالی را که از پدرش به او رسیده بود، می طلبید.
🔹حضرت زهرا(س) در مسجد اصلا سخن از فدک نگفت؛ بلکه به عنوان تنها وارث باقی مانده از پیامبر، همه ی اموال و املاک پدرش را طبق #قانون_ارث_قرآن ادعا کرد. آنچه در آن روز در سخنرانی بلند و کوبنده ی ایشان آمده بود، راه را از همه سو بر دولت حاکم می بست و چنان که اشاره شد، خلیفه ناگزیر بود بازهم در حدّ مقدور، نرمش نشان بدهد و حتّی #گریه کند!
🔹یعقوبی می گوید: #فاطمه، دختر پیامبر نزد #ابوبکر آمد و #میراث پدرش را از او خواستار گردید. اما خلیفه به او گفت که پیامبر خداوند فرموده:
«انّا معاشر الانبیاء لا نورث، ما ترکنا صدقة»؛ ما گروه پیامبران میراث نمی دهیم. آنچه به جای می گذاریم، صدقه
است.
➖ پس حضرت زهرا گفت:
«أ فی الله أن ترث اباک ولا ارث ابی. اما قال رسول الله المرء یحفظ فی ولده»؛ آیا حکم خداست که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم میراث نبرم؟ آیا پیامبر خدا نگفته است: حق و حرمت مرد درباره ی فرزندانش رعایت می شود؟
 پس ابوبکر گریست.

🔹ما همه ی ابعاد و جوانب آنچه که دختر پیامبر انجام داد را نمی توانیم به روشنی از تاریخ به دست بیاوریم.
 بازار مکاره ای از دروغ و جعل در تاریخ اسلام به وجود آمده که حیرت آور است. اما خوشبختانه اسنادی در دست است که جای هیچگونه تردیدی ندارد، ازجمله عایشه طبق نقل بخاری و مسلم می گوید:
فاطمه دختر پیامبر کسی را فرستاد و میراث خودش را از ابوبکر طلب کرد؛ یعنی خالصه ی پیامبر در مدینه شامل اموال بنی نضیر، سپس «فدک» و باقیمانده ای از خمس «خیبر»

🔹... ابوبکر گفت: پیامبر فرموده است که ما ارث به جای نمیگذاریم. آنچه از ما باقی می ماند، #صدقه است. لذا ابوبکر از اینکه به فاطمه چیزی بدهد، امتناع ورزید. فاطمه از رفتار او خشمگین شد و تا روزی که از دنیا رفت، از او دوری گزید و با او سخن نگفت.
🔹او شش ماه بعد از پیامبر زندگی کرد و آنگاه که وفات یافت، شوهرش على ایشان را #شبانه دفن کرد و ابوبکر را از آن خبردار نساخت.
🔹دوران #مبارزه دختر پیامبر با مسأله فدک یا میراث پدر و عدم موفقیت ظاهری ایشان پایان نیافت. از این به بعد ایشان به همراهی شوهر بزرگوارش راه طولانی دیگری برای مقابله با وضع وجود در پیش گرفتند.
🔹امیرالمؤمنین، حضرت صدیقه را بر مرکبی سوار می نمود و همراه حسنین چندین شب به خانه ها یا مجالس انصار می رفت و بر در هر خانه، دختر پیامبر صاحب خانه را مخاطب قرار داده، می فرمود:
➖ای گروه انصار! خداوند و دختر پیامبرتان را یاری کنید...
 اما همت و شجاعت انصار با تفرقه شکست خورده بود و هیچکس جواب درستی نمیداد. تنها می گفتند:
❌ دیگر کار از کار گذشته است و ما با این مرد بیعت کرده ایم و نمیتوانیم با او مخالفت کنیم.
آخرین کسی که دختر پیامبر به ملاقات او رفت معاذ بود؛ اما اونیز به دختر پیامبر پاسخ منفی دادو گفت: تنها با یاری من چه کار می توان انجام داد؟
🔹 بعدازاین، در تاریخ روشن نیست چه حوادثی پیش آمد، اما می دانیم دختر پیامبر به شدت کوشید تا به همه ی اشکال ممکن نشان دهد و اثبات کند که وضع موجود مشروع نیست و خدا و پیامبر از آنچه پیش آمده است، راضی نیستند...

🔹 مورخان گفته اند که هیچ کس (یا حداقل اکثریت قریب به اتفاق مردم)، شک نداشت که صاحب حکومت بعد از پیامبر، على علیه السلام است.
 
🔹 امام علی مورد قبول همگان بود و هیچ کس در اینکه صاحب امر بعد از پیامبر، حضرت علی (ع) است، شک نداشت. حتی مورخان از یک پشیمانی بزرگ که بعد از بیعت روز دوشنبه و سه شنبه برای اکثریت مسلمانان پیش آمده بود، سخن گفته اند.
🔹 لذا در اینجا یک #سوال مهم پیش می آید: برای جریان #سقیفه چه توجیهی وجود دارد؟ و اگرهمه، علی علیه السلام را صاحب امر می دانستند و میل اکثریت با ایشان بود، دیگر چرا در سقیفه جمع شدند و می خواستند کسی دیگر را به حکومت برگزینند؟

🔹 ما در گذشته این پرسش را جواب داده ایم و گفتیم که جریان سقیفه، برخاسته از یک #هیجان ناشی از #تعصب ها و رقابت های #قبیله ای بود، نه چیز دیگر؛ و در آن #عقل و #منطقی حکومت نمیکرد و اگر با مسائل تعصبات قبایل عربی به خوبی آشنا شده باشیم، این جواب ها کاملا قابل قبول خواهد بود.
🔹حوادث آینده هم سخن ما را تأیید می کند و جایگاه بزرگ و بی همتای امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در بین مسلمانان آن زمان با روشنی بیشتری ثابت میکند.
🔹 اما چه شد که امیرالمؤمنین مجبور به #بیعت با خلفا شد؟
آنچه در تاریخ ذکر شده، بالا گرفتن اختلاف مهاجر و انصار، پدید آمدن مدعیان نبوّت و در خطر قرار گرفتن مدینه به عنوان مرکز اسلام بود. #هیچکس از مسلمانان آماده جهاد نبودند و تا امیرالمؤمنین #علی (ع) بیعت نکرد، #حکومت قریشیان قرار و اعتباری نیافت.

 🔺مدینه ی آن روز قبل از بیعت امیرالمؤمنین علی(ع) تنها نام پایتخت جهان اسلام را داشت و #ابوبکر از مقام خلافت (به معنای حکومت بر جهان اسلام)، تنها #نماز جماعت مسجدالنبی و #امامت نماز جمعه ی آن شهر را به عهده داشت. زیرا مردم، حکومت او را آن طور که باید، پذیرا نشده بودند؛ لذا هیچ کس در تحت فرمان فرماندهان جنگی آن دولت به جنگ نمی رفت.
🔺در خارج از مدینه، دشمنان بزرگ با لشکرهای انبوه در انتظار حمله به شهر و نابود ساختن همه چیز بودند. قبایل فراوانی با اینکه به اسلام وفادار مانده بودند، اما حکومت مرکزی را قبول نداشتند. مردم، دیگر زکات مالشان را که تا دیروز به مدینه می آوردند و پرداخت می کردند، به دولت ابوبکر نمی دادند.
🔺خلاصه اینکه با توجه به اسناد کهن، کسانی با تکیه بر قریشی بودن، توانستند قدرت و حکومت بعد از پیامبر را به چنگ بیاورند، به هرشکل ممکن، حتی با زور و عنف، رأس خاندان #نبوی یعنی امام عل، امیرالمؤمنین(ع) را به نزد #خلیفه بردند تا از او #بیعت بگیرند.
🔺اما تمام این کوششها ناکام ماند و امام که نباید بیعت می کرد، بیعت نکرده به خانه بازگشت. اما علت #شکست اصحاب حکومت چه بود؟ و چرا آنها نتوانستند به هدف خودشان که #وادار کردن امیرالمؤمنین علی به بیعت بود، برسند؟ اینجا نیز با یک حلقه ی دیگر از تاریخ روبه رو هستیم. در برابر صاحبان قدرت که و به هدف خود از هیچ چیز ابا نداشتند، پس چطور شد؟
و چه کسی مانع شد؟ که هم بیعت به سرانجام نرسید و هم امام علی (ع) به سلامت به خانه بازگشت.

▪️سرتاسرمدت کوتاهی که دختر پیامبر بعداز پدر زنده بود، به #مبارزه با دولت حاکم و مقابله با اعمال خصمانه آنها گذشت. آن حضرت در این مدت همه چیز را به وسیله ای برای #مقابله با حکومت تبدیل کرده بود. گاهی #فریاد می زد و گاهی #خطبه می خواند. یک روز اعلام #برائت می نمود و روز دیگر از پذیرفتن #ملاقات حاکمان خودداری می کرد و حتی #وصیت کرد که غاصبان به تشییع جنازه او نیایند و برجسدش نماز نخوانند و سرانجام با دستور #پنهان_ساختن قبرش، یک نشان ماندگار از #عدم_مشروعیت را بر جبین آن حکومت نقش کرد. این، روی واقعی تاریخ است.

🔹البته ما در تمام این زمینه ها به طور جدّی با کمبود منابع و ابهام آنچه در دسترس است، روبه رو هستیم. اگر به تاریخ آن دوران از منظر مورخان رسمی نگاه کنیم، دورانی #نسبتاً آرام گزارش شده است و مورخان و محدثان توانسته اند با پنهان کاری، درگیری های جدی و بحران های عمیق آن عصر را #مخفی بدارند و این، روی دیگر تاریخ است!

🔹در جریان این مقابله دیدیم که #اولین بار این بیت نبوت بود که مورد *
#هجوم مأموران نظام حاکم قرار گرفت. آنها میخواستند امیرالمؤمنین علی را به مسجد ببرند تا از ایشان به عنوان #اصل و #رأس خاندان نبوت #بیعت بگیرند و با این کار مخالفان حکومت جدید را به #تسلیم وادار نمایند.
🔸 این اقدام، اولین عملی بود که آن دولت بعد از اینکه حکومت را به چنگ آورده بود، انجام داد و در انجام آن بسیار جدی بود و سرانجامِ آن می توانست بسیار خطیر باشد و عواقب ناگواری به بار آورد.
🔹بنابراین کاری که دختر پیامبر و در مقابل آن انجام داد، کاری بس بزرگ بود و همان عمل باعث شد که امیرالمؤمنین بیعت #نکرده و به #سلامت به خانه بازگردد و به این ترتیب اولین اقدام دولت خلفا با مقابله ی دختر پیامبر به #شکست منتهی شد
🔺سپر بلا
یعقوبی بعد از نقل #هجوم اصحاب حکومت به،خانه امیرالمؤمنین علیه، السلام، حادثه ای را نقل می کند:
فاطمه (س) از خانه اش بیرون آمد و خطاب به مهاجمانی که خانه اش را مورد تهاجم قرار داده و اشغال کرده بودند، فرمود:
از خانه ام بیرون روید وگرنه به خداوند سوگند سرم را برهنه میکنم و به او شکایت می برم.
با شنیدن #تهدید، مهاجمان و مردمی که در خانه بودند، بیرون رفتند و آنجا را ترک کردند.
➖ آیا #حمایت دختر پیامبر و در برابر حمله ی دولت خلفا به خاندان نبوت تنها همین جا بود؟ یا حوادث به این شکل اتفاق افتاد که ایشان بعد از صدماتی که در حمله به خانه دیده بود، هنگامی که توانست روی پای خود بایستد، وقتی بود که #امام را برای بیعت برده بودند و یک بار دیگر به مقابله با مجموعه ی کسانی که می خواستند با زور به بیعت امام علیه السلام دست پیدا کنند، #برخاست و آنجا بود که به تهدید پرداخت!؟
🔹#تهدید به یک #نفرین؟! اما آیا اصحاب قدرت از یک تهدید لفظی می ترسیدند یا به این گونه چیزها اعتقاد داشتند؟

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی