مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

... قبل از انجام گناه توصیه به گناه نکردن بهتر از توبه کردن است . اما بعد از گناه می گوییم : توبه کن تا آثار گناه از بین برود. به دیگران توصیه کنیم که گناه نکنید چون ممکن است توفیق توبه پیدا نکنی یا اصلاً در حال گناه مرگ تو را در یابد! امام صادق به آن شخصی که در مورد شنیدن صدای موسیقی خانه همسایه سؤال کرده بود، فرمود: مگر این آیه را نشنیده ای که خدای تعالی می فرماید: "و لا تقف ما لیس لک به علم إنّ السمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان مسئولاً" از گوش تو سؤال می شود که چه چیزی را شنیدی؟از چشم سؤال می شود چه چیزی را دیدی؟ و .... از همه اعمال شما سؤال می شود . اگر در همان حال گناه بمیری چه پاسخی به خدا خواهی داد؟ چه کسی ضمانت داده که شما فرصت توبه پیدا خواهی کرد؟؟؟ اما اگر گناه مرتکب شدی باید توبه کنی تا به نقطه اول برگردی! اما ارکان توبه چیست؟ شرایط توبه کدام است؟ توبه نصوح که در قرآن هم آمده است، چیست؟؟.


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
...وقتی پیغمبر اکرم از دنیا رفت حضرت علی مکفّل تجهیز و تدفین پیامبر شد، فضل بن عباس و به نقلی اسامة بن زید هم همراه او شدند . آنها مهیای غسل دادن پیامبر شدند . یکی از اصحاب به نام اوس بن خولی از پشت در با یک اندوه جان خراشی از امیر المؤمنین خواست او را به درون بپذیرد و در امر تجهیز پیغمبر اکرم او را شریک کند . امیر المؤمنین اجازه داد و او وارد شد. به نقل بلاذری :" وقتی بدن مطهر پیغمبر اکرم را غسل دادند ، امیر المؤمنین وارد قبر پیغمبر شد و بیرون آمد بعد فضل بن عباس ورود پیدا کرد و بعضی ها نوشته اند اسامة بن زید هم رفت. در اینجا ابن خولی با یک حالت تضرّع و اندوهی گفت: من در زمان حیات پیغمبر اسلام مأموریت دفن شهدا را داشتم . برای همه شهدا به امر مستقیم پیغمبر من وارد قبر می شدم و هیچ شهیدی نیامد مگر اینکه من او را درون قبر گذاشتم و الآن پیغمبر ، اعظم و برتر از همه شهداست و حیف است من برای رسولی که به شهادت رسیده وارد قبر نشوم!!!


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
آنچه که یوسف را یوسف کرد قانون نبود ، اخلاق هم نبود، خدا بود . لذا به زلیخا نگفت من تن به این پیشنهاد تو نمی دهم چون قانونی نیست ، خلاف قانون مصر است ، نگفت این کار اخلاقی نیست ، پای خدارا وسط کشید و گفت :   " إنّه ربّی احسن مثوای "   پای خدارا وسط کشید .  اینها درس است. درس بزرگ این سوره است . می خواهد بگوید : قانون تنها ؛ نه؛ اخلاق با قانون هم ، نه، چیزی که مشکل تو را حل می کند ، آن چیزی که تورا حفظ می کند، اعتقاد به خداست .
کدام خدا ؟ همان خدایی که   " إن تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله "چه آشکارا چه پنهان خطا کنید خدا شمارا محاسبه خواهدکرد اگر کسی این اعتقاد را داشته باشد شب هم پشت چراغ قرمز می ایستد .
" واعلموا انّ الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه " بدانید خدا وند می داند در درون شما چه می گذرد پس حساب ببرید .این است که انسان را حفظ می کند و الا(قانون) اگر انسان دید پلیس نیست ؛ دوربین نیست ، تخته گاز می دهد و می رود . (اخلاق هم) کسی نیست که بخواهد اخلاقی رفتار کند لذا گاز می دهد و می رود .
اما در قران هرجا می گوید : " اوفوا بالعقود " بلافاصله می گوید : " اتقوا الله " به پیمان هایتان وفادار باشید " بعد می گوید:" تقوا پیشه کنید"....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 74 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 7  از سوره مبارکه فرقان
وَ قَالُواْ مَا لِ هذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَ یَمْشىِ فىِ الْأَسْوَاقِ لَوْ لَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا
و گفتند: «چرا این پیامبر غذا می‏ خورد و در بازارها راه می‏ رود؟! (نه سنت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‏ ای بر او نازل نشده که همراه‏ وی مردم را انذار کند (و گواه صدق دعوی او باشد)؟!
تفسیر : 1-برخى‏ از مردم، کمال را عیب و نقص مى‏ بینند. (ما لهذا الرسول) (زندگى‏ عادّى‏ و حضور در میان مردم، براى‏ رهبر کمال است.(
2- دعوت به خدا منافاتى‏ با کامیابى‏ از دنیا ندارد. (یأکل یمشی(
3- رهبر نباید از جامعه جدا باشد. کسى‏ که اهل رفت و آمد با مردم است، بهتر مى‏ تواند آنها را ارشاد کند. (یمشى‏ فى‏ الاسواق)
4- انبیا آن چه احتیاج داشتند، شخصاً مى‏ خریدند. (یمشى‏ فى‏ الاسواق(
... "من یتق الله یجعل له مخرجا  "هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند در تنگناها ، درمخمصه ها یک راه برون رفتی راپیش پای اوخواهدگذاشت .
وقتی که همه درها بسته است ، قفل و مسدود است خداوند دری را باز خواهد کرد .
این را ماجرای یوسف به نمایش گذاشت . وقتی همسرعزیز مصر" غلقت الابواب " تمام درها را خودش با دست خودش بست "  خانه خلوت ، زلیخا در اوج زیبایی ، یوسف در اوج جوانی ، هیچکس هم خبر دار نبود ، هیچکس هم خبر دارنمی شد اما یوسف خدا را در نظر گرفت و چون خدا را در نظر گرفت ، در بسته باز شد. زلیخا به دنبال او بود حالا که به سمت در حرکت کرد، دری که قفل بود یکباره باز شد . چون همسر زلیخا پشت در بود ، کلید انداخت و در را باز کرد. همین که در باز شد، همسر زلیخا صحنه را دید ، گوشه گوشه صحنه به زیان یوسف بود ، خانه خلوت ؛ زن جوان ، جوانی مثل یوسف ، سخن خود زلیخا که گفت : اگر کسی قصد خیانت داشته باشد جزای او چیست؟ آن هم قصد خیانت به همسرتوکه عزیز مصرهستی . تماما صحنه به سود زلیخا بود. تنها دفاعی که یوسف می توانست از خودش  داشته باشد دو سه کلمه بود :" قال هی راودتنی عن نفسی " او به دنبال من بود من به دنبال او نبودم .اما ببینید درهمین صحنه ای که همه چیزبه حمایت زلیخا است وهیچ چیز به حمایت یوسف نیست ، چگونه بی گناهی یوسف ثابت میشود...

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 73 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 71  از سوره مبارکه طه
قَالَ ءَامَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِى عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکمُ مِّنْ خِلَافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فىِ جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَ أَبْقَى‏
(فرعون) گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اذن دهم به او ایمان آوردید؟! مسلما او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است! به یقین دستها و پاهایتان را بطور مخالف قطع می‏ کنم; و شما را از تنه‏ های نخل به دار می ‏آویزم; و خواهید دانست مجازات کدام یک از ما دردناکتر و پایدارتر است!»
تفسیر : 1- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. «قال آمنتم» فرعون، همه کارشناسان را براى نابودى حقّ جمع کرده بود، ولى همه به دست موسى‏ علیه السلام هدایت شدند.
2- در نظام طاغوتى، خفقان حاکم است ومردم حتّى از آزادى عقیده نیز محرومند. «آمنتم له قبل ان آذن لکم»
3- تهدید و تهمت، شیوه‏ ى کار طاغوت‏هاست. «انّه لکبیرکم»
4- انبیا با روح انسان کار مى‏ کنند، ولى طاغوت‏ها با ضربه به جسم انتقام مى‏ گیرند. «لاقطّعن...» غافل از آنکه با شکنجه و قتل نمى‏ توان باور واعتقادات مردم را تغییر داد.

... بعضی ها فکر می کنند که تسبیح دست بگیرند و روزی سیصد بار ، چهار صد بار مثلا سبحان الله بگوید ،لا اله الا الله بگوید ، این ذکر است . این به قول صائب تبریزی بند بازی است . ذکر یعنی خدا را یاد کردن یعنی وقتی که انسان می تواند معصیتی بکند به یاد خدا بیافتد و ترک کند ، به این ذکر می گویند . الان می توانم غیبت فلانی را بکنم به یاد خدا بیفتم و بگویم خدا خوشش نمی آید پس من هم غیبت فلانی را نمی کنم . این می شود ذکر . شما نه سبحان الله گفته اید نه لا اله الا الله گفته اید ، شما ذاکرید . ولی کسی صبح تا شب تسبیح دستش است ، سبحان الله می گوید به وقتش هم غیبت می کند، به وقتش هم تهمت می زند. این به عمرش یک ذکرهم نگفته است. لذا درروایت داریم خیلی ها که ذاکرند دردنیا وقتی به آن عالم می روند می بینند هیچ اثری از ذکرآنها در پرونده آنها نیست ؛ می گویند : ما یک عمر ذکر گفتیم . می شنوند که :
به ما چیزی نرسیده است . چون حقیقت ذکر همین است . و این آیه حقیقت ذکر را برای ما نشان می دهد .
ذاکر واقعی و ذکر حقیقی و حقیقت ذکر هم اینست که انسان در وقت گناه به یاد خدا بیافتد و از گناه فاصله بگیرد . همین کاری که پیشنهاد گناه به او می شود . "قال معاذ الله"  می گوید : پناه بر خدا "إنّه ربّی أحسن مثوای ولقد همّت به "همسر عزیز مصر به او توجه کرد "همّ بها" یوسف هم توجه کرد" لو لا أن راء برهان ربّه " اگر برهان پروردگارش را نمی دید"....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 72:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 57  از سوره مبارکه الذاریات‏
مَا أُرِیدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَن یُطْعِمُونِ
از آنان هیچ روزیى نمى‏ خواهم و نمى‏ خواهم که مرا خوراک دهند
تفسیر: خداوند بى نیاز است و عبادتى که از جن و انس مى‏ خواهد، به خاطر احتیاج او نیست بلکه به خاطر رشد آنهاست. «و ما أرید منهم من رزق...»

... قران می گوید :" و کذلک مکنّا لیوسف فی الارض " ما این چنین به یوسف منزلت بخشیدیم در زمین! شروعش ار این جا بود چون یک مدتی در چاه بود . حالا هم مدتی آوردیم که در قصر باشد . خدا جبار است ؛ کسی که خیلی جبران می کند . یعنی اگر مدتی نا ملایمات چشیدی ، یک مدتی هم در امن و آسایش باش .
و نُعلّمه من تاویل الاحادیث " ما به یوسف علم بخشیدیم "
خدا اگر بخواهد به کسی چیزی دهد ؛ دارایی نمی دهد، ثروت نمی دهد ، خیلی اگراو را دوست داشته باشد به اوعلم می دهد، دانش می دهد ؛ آگاهی می دهد . منتهی نه علمی که هسته را می شکافد علمی که خیلی بالاتر از آن است . " تاویل الاحادیث"  یعنی آن دانشی که هستی را برای انسان باز می کند ؛ بازگشت حوادث را روشن می کند . وقتی که اتفاقی افتاد بفهمد ریشه اش کجاست ؟ نتایجش کجاست ؟ برای همه ما این علم و آگاهی اتفاق می افتد منتهی متاسفانه در آخرت ."یوم یأتی تاویله "      آنجاست که تاویل همه چیز برایش روشن می شود . آنجاست که می فهمد فلان اتفاق که افتاد ریشه اش کجا بود؟ نتایجش چه بود ؟ ولی برای یوسف در همین جا اتفاق افتاد. یعنی در همین جا فهمید ریشه ها و نتایج اتفاقات چی بود و چی هست .
مهم اینست که در اینجا برای انسان روشن شود اگر اینجا روشن شود انسان دیگر جور دیگری زندگی می کند؛جوردیگری رفتار می کند ....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

تلاوت صفحه 71:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 6  از سوره مبارکه المائدة
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید چون به [عزم] نماز برخیزید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین [هر دو پا] مسح کنید و اگر جنب‏ هستید خود را پاک کنید [=غسل نمایید] و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یکى از شما از قضاى حاجت آمد یا با زنان نزدیکى کرده ‏اید و آبى نیافتید پس با خاک پاک تیمم کنید و از آن به صورت و دستهایتان بکشید خدا نمى‏ خواهد بر شما تنگ بگیرد لیکن مى‏ خواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد که سپاس [او] بدارید
تفسیر: نظافت و طهارت، لازمه‏ ی ایمان است. «یا ایّها الّذین آمنوا... فاغسلوا... فاطّهروا»
طهارت، شرط نماز است. «فاغسلوا»
همچنان که تماس با قرآن مخصوص پاکان است، ارتباط با خدا هم نیاز به طهارت دارد.«فاغسلوا»
آلودگى جسم، مانع قرب به خداست. «اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا»
اصل در کلام، رعایت حیا و عفّت و ادب است، خصوصاً در مسائل زناشویى. «لامستم النساء» البتّه در مسائل حقوقى، براى این که حقّى ضایع نشود، قانون روشن و بى ‏پرده بیان مى‏ شود.
شرایط و مقدّمات نماز، تخفیف بردار هست، ولى تعطیل بردار نیست. «فلم تجدوا ماءً فتیمموا»
با آب یا خاک آلوده، نمى ‏توان با خداى پاک، ارتباط برقرار کرد. «صعیداً طیّباً»
هم خوردنى‏ها باید طیّب باشد، که در دو آیه قبل به آن اشاره شد، هم تیمّم باید به خاک طیّب باشد. «صعیداً طیّباً»
در احکام دین، حرج و دشوارى نیست. «ما یرید اللّه... من حرج»
هدف از وضو و غسل و تیمم، طهارت معنوى و آمادگى براى ارتباط با خداوند است. « لیطهّرکم»
تکالیف الهى، براى انسان نعمت است. «لیتمّ نعمته علیکم»
انجام تکلیف، یکى از مصادیق شکر خداست. «لعلّکم تشکرون»

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی