مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

... صحافی ها را ببینید صحاف ها این پایان نامه ها را که جلد می کنند جلدها خوش قواره نیستند ، صاف نیستند . این را ده - بیست ساعت زیر دستگاه های پرس ، زیر فشار می گذارند،  بعد در می آورند صاف صاف است . انسان هم همینطور است. اگر بخواهد صفایی پیدا کند باید فشارها را تحمل کند.  با فشار هاست که به صفایی می رسد . یوسف اگر صفایی پیدا کرد بخاطر فشار هایی بود که از ابتدا متحمل شد ، حال هر کسی که بخواهد صفای بیشتری پیدا کند باید فشاربیشتری هم تحمل کند.

و حضرت یوسف از همان ابتدا از آغوش گرم پدر جدا شد و به آغوش سرد چاه افتاد ؛ به دست چه کسانی؟ این خودش یک فشار است ! از فشار چاه خیلی بیشتر بود . به دست برادران خودش آنهم برادران بزرگترازخودش ؛ نه هم سن و سال خودش ! برادران او را به چاه انداختند و بی رحمانه رفتند . "و جاء ت سیّاره " یک کاروانی ، یک قافله ای از راه رسید ...

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

تلاوت صفحه 70:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 55  از سوره مبارکه المائدة
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ
ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده ‏اند همان کسانى که نماز برپا مى‏ دارند و در حال رکوع زکات مى‏ دهند
تفسیر: اسلام، هم دین ولایت است و هم دین برائت. هم جاذبه دارد و هم دافعه. آیات قبل، از پذیرش ولایت یهود و نصارى نهى کرد، این آیه مى‏ فرماید: خدا و رسول و کسى را که در رکوع انگشتر داد، ولىّ خود قرار دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا لا تتّخذوا... انّما ولیّکم اللَّه...»
از اینکه به جاى «اولیائکم»، «ولیّکم» آمده ممکن است استفاده شود که روح ولایت پیامبر و على‏ علیهما السلام، شعاع ولایت الهى است. «ولیّکم»
معمولاً در قرآن نماز وزکات در کنار هم مطرح شده است، ولى در این آیه، هر دو به هم آمیخته‏ اند. (دادن زکات در حال نماز) «الّذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون»
کسانى که اهل نماز و زکات نیستند، حقّ ولایت بر مردم را ندارند. «انّما ولیّکم اللَّه...» («انّما»، نشانه‏ ی انحصار ولایت در افراد خاصّ است)
براى توجّه به محرومان، نماز هم مانع نیست. «یؤتون الزکاة و هم راکعون» (آرى، فقیر نباید از جمع مسلمانان دست خالى برگردد.)
ولایت از آنِ کسانى است که نسبت به اقامه ى نماز وپرداخت زکات پایدار باشد. «یقیمون الصلوة ویؤتون...» («یقیمون» و«یؤتون» نشانه دوام است)
هرگونه ولایت، حکومت و سرپرستى که از طریق خدا و رسول و امام نباشد، باطل است. «انّما ولیّکم اللَّه...» (کلمه «انّما» علامت حصر است)
توجّه به خلق براى خدا در حال نماز، با اقامه نماز منافات ندارد.«یؤتون الزکاة و هم راکعون»
کسى که نسبت به فقرا بى تفاوت باشد، نباید رهبر و ولىّ شما باشد. «انّما ولیّکم اللَّه... و یؤتون الزکاة»
کارهاى جزئى (مثل انفاق انگشتر) نماز را باطل نمى‏ کند. «یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون»
در فرهنگ قرآن، به صدقه مستحبّى هم «زکات» گفته مى ‏شود. «یؤتون الزکاة»
ولایت‏ها در طول یکدیگرند، نه در برابر یکدیگر. ولایت بر مسلمین، ابتدا از آنِ خداست، سپس پیامبر، آنگاه امام. «انّما ولیّکم اللَّه و رسوله و الّذین آمنوا...»

... حسادت از کجا شروع می شود و به کجا ختم می شود. اینکه ازکجا شروع می شود ، گاهی ممکن است ازیک چیز بسیار ناچیز و غیر قابل توجه آغاز شود، یک چیز بسیار پوچ مثل حسادتی که برادران یوسف به یوسف پیدا کردند .
چرا حسادت کردند؟ چون پدر آنها ، یعقوب، به یوسف توجه و ا لتفات بیشتری می کرد . در حالی که حق هم همین بود . اولاً کوچکترین فرزند خانواده بود ، کوچکترها نیاز به توجه و محبت بیشتری دارند . دوم اینکه از مادر دیگری بود و نسبت به آنها احساس تنهایی وغریبی می کرد ؛ طبیعی است که بایستی به او توجه و محبت بیشتری می شد اما همین ، با همه این دلایل حسادت برادرها را برانگیخت که چرا پدر ما به او محبت بیشتری می کند؟ حسادت از اینجا شروع شد اما به کجا ختم شد؟ به اینکه نشستند و نقشه قتل یوسف راکشیدند ، بعد کمی تخفیف دادند و به اتفاق نظر آنها قرار شد یوسف را به چاه بیاندازند ، همین کار را هم کردند و یوسف را به چاه انداختند ، بعد هم گذاشتند شب بشود ، شب که شد ، شبانه گریان آمدند "و جاءوا اباهم عشاء یبکون " برادران یوسف شبانه ، گریان نزد پدر آمدند . چرا شبانه آمدند؟چون می خواستند نقش بازی کنند وشب فضای مناسب تری برای نقش بازی کردن .اگر روز می آمدند و با پدرروبرو می شدند " رنگ رخسار خبر می دهد از سر ضمیر "
فقط زبان نیست که حرف می زند ، چشم هم حرف می زند، نگاه هم حرف می زند ، صورتها هم حرف می زنند ، صادقانه هم حرف می زنند، آدمها ممکن است به شما دروغ بگویند اما نگاهشان به شما دروغ نمی گوید ....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 69 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 58  از سوره مبارکه الذاریات‏
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است
تفسیر: کسى که خودش رزّاق است، چه نیازى به رزق بندگان دارد. «ما أرید منهم من رزق... ان اللّه هو الرّزاق»
تمام امکانات و تخصّص‏ها و ابزارها، وسیله و بستر رسیدن به رزق است ولى روزى رسان تنها خداست. «انّ اللّه هو الرّزاق»
خداوند در توان روزى‏ رسانى کمبودى ندارد. «هو الرّزاق ذوالقوّة»
با گذشت زمان، قدرت روزى رسانى خداوند کمرنگ نمى‏ شود. «المتین» («متین» به معناى ثابت و استوار است)

یک مطلب راجع به مسائل هسته‌ای عرض بکنیم؛: اوّلاً در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای، دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت می کنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، می فهمند که دارند چه‌کار می کنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند، آمریکا به مذاکرات هسته‌ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می‌بینید در بین آمریکایی‌ها هست، سناتورهای آمریکا یک‌جور، دولت آمریکا یک‌جور، این معنایش این نیست که اینها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم می دانند امّا ابراز استغنا می کنند.
در همین پیام نوروزی رئیس‌جمهور آمریکا متأسّفانه حرفهای غیر صادقانه‌ای وجود داشت. بااینکه نسبت به ملّت ایران علی‌الظّاهر اظهار دوستی می کنند امّا انسان کاملاً و به روشنی درمی‌یابد که این اظهارات صادقانه نیست. یکی از حرفها این بود که در ایران کسانی هستند که با حلّ دیپلماتیک مسئله‌ی هسته‌ای موافقت ندارند؛ این را او می گوید. این دروغ است؛ در ایران هیچ‌کس نیست که نخواهد مسئله‌ی هسته‌ای حل بشود و با مذاکرات حل بشود. آنچه ملّت ایران نمی خواهند عبارت است از قبول تحمیل‌ها و زورگویی‌های آمریکا؛ این را نمی خواهد. آنچه ملّت ایران در مقابل آن مقاومت می کند قبول زورگویی‌های طرف مقابل است. طرف مقابل می گوید بیایید مذاکره کنیم و شما حرفهای ما را موبه‌مو قبول کنید؛ این را می گوید. ملّت ایران در مقابل این ایستاده است و یقیناً نه مسئولین ما، نه هیئت مذاکره‌کننده و پشت‌سرِ آنها ملّت ایران، مطلقاً این را قبول نخواهد کرد.
نکته‌ی دوّم در مورد مسائل هسته‌ای این است که این مذاکراتی که امروز در جریان است که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره می کنند، مذاکره‌ی با آمریکا صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و لاغیر، این را همه بدانند. ما درباره‌‌ی مسائل منطقه‌ای با آمریکا مذاکره‌ای نمیکنیم؛ هدفهای آمریکا در مسائل منطقه‌ای، درست نقطه‌ی مقابل هدفهای ما است. ما در منطقه امنیّت و آرامش می خواهیم، تسلّط ملّتها را می خواهیم؛ سیاست آمریکا در منطقه ایجاد ناامنی است. ما نه در مسائل منطقه‌ای، نه در مسائل داخلی و نه در مسئله‌ی تسلیحات، با آمریکا مطلقا صحبت و مذاکره‌ای نداریم؛ مذاکره، صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و اینکه ما در موضوع هسته‌ای با روش دیپلماسی چگونه می توانیم به نتیجه برسیم.
نکته‌ی سوّم؛ اینکه آمریکایی‌ها تکرار می کنند که «ما قرارداد با ایران می بندیم، بعد نگاه می کنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمی داریم» این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را به خوبی می فهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است ؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.
یک نکته‌ی دیگر؛ آمریکایی‌ها تکرار می کنند که ایران بایستی در تصمیم‌هایی که می گیرد و چیزهایی که قبول می کند، بازگشت‌ناپذیری‌ای وجود داشته باشد؛ این را ما قبول نداریم. اگرچنانچه طرف مقابل می تواند به هر بهانه‌ای باز هم تحریمها را علیه ملّت ایران برقرار کند، هیچ وجهی ندارد که هیئت مذاکره‌کننده‌ی ما بپذیرد و کاری انجام بدهد که این کار برگشت‌ناپذیر است؛ به‌هیچ‌وجه، این یک صنعت مردمی است، یک صنعت بومی است، متعلّق به مردم است، دانش آن و فنّاوری آن مال مردم است، باید پیش برود؛ این پیشرفت جزء ذات هر صنعت و فنّاوری است. آنها بحث بمب اتم را پیش می کشند، خب خودشان هم می دانند که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم امّا این را یک بهانه‌ای قرار داده‌اند برای فشار آوردن بر ملّت ایران. ما در این مذاکرات به همه‌ی تعهّدات بین‌المللی پایبند بودیم، ؛ نقطه‌ی مقابل و طرف مقابل ما آمریکایی‌ها هستند، عهدشکنی کردند، تلوّن و تقلّب نشان دادند، رفتار آنها یک رفتاری است که برای ملّت ما مایه‌ی عبرت است؛ آن کسانی هم که در درون مجموعه‌ی روشن فکری کشور هنوز ملتفت نبودند که طرف مقابلشان – آمریکا – کیست، خوب است نگاه کنند به این مذاکرات و بفهمند با چه کسی مواجهند و آمریکا امروز در دنیا چه دارد انجام می دهد. این تهدیدهایی هم که می کنند بی‌اثر است؛ اینکه تهدید می کنند به تحریم بیشتر، اینکه در خلال حرفها تهدید می کنند به تحرّک نظامی، اینها تهدیدهایی است که ملّت ایران را نمی ترسانَد؛ ملّت ایران ایستاده است و ان‌شاءالله با کمال موفّقیّت از این آزمون بزرگ بیرون خواهد آمد؛ البتّه توفیقات الهی میتواند ملّت ما را در این راه موفّق کند.
مسائل مهمّ دیگری هم وجود دارد که مجال طرح آنها الان نیست؛ مسلّماً کارهای بزرگی برعهده‌ی ملّت و دولت ایران است؛ مسئله‌ی اتّحاد اسلامی، مسئله‌ی کمک به ملّتهای مستضعف، گسترش نفوذ معنوی اسلام در منطقه که امروز پرچم آن دست ملّت ایران است، اینها کارهای بزرگی است که اگرچنانچه خدای متعال توفیقات خود را شامل حال ملّت عزیزمان بکند – که ان‌شاءالله خواهد کرد، به برکت دعاهای شما، به برکت همّت و تلاش شما و بخصوص جوانان – این کارهای بزرگ را ان‌شاءالله انجام خواهیم داد.
و السّلام‌علیکم‌و رحمة الله‌و برکاته

برادران یوسف پیش یعقوب آمدند : "قالوا یا أبا نا مالک لا تأمنّا علی یوسف و إنّا  له الناصحون "

چرا به ما اطمینان نمی کنی  نسبت به یوسف ؟ یعقوب چه بگوید؟ بگوید اطمینان دارم یا ندارم ؟ بگوید اعتماد دارم ! دروغ گفته (هر راست نباید گفت) . بگوید اعتماد ندارم ! (هر راست نشاید گفت) لذا هم راست می گوید هم راستش را نمی گوید ، چه گفت ؟ " قال إنّی لیحزُننی أن تذهبوا به "

گفت : اگر یوسف را ببرید من نگران می شوم"  راست گفت . خیلی به یوسف دلبسته بود . "و أخافُ أن یأ کله الذئب ُ"       شما می دانید منطقه کنعان ؛ منطقه گرگ خیزی است ،به همین خاطر به آن مَذئبه یعنی محل گرگها . می ترسم گرگها برسند و اورا تکه تکه کنند "و انتم عنه غا فلون "  کلامش را غربال می کند . نمی گوید گرگ ها بیآیند و شما نتوانید از او مراقبت کنید. چون آنها خودشان را آدمهای قدرتمندی می دانستند ، می گفتند :" نحن عصبة"  کلامش را نرم کرد "و انتم عنه غافلون" شما سرگرم کار خودتان باشید و نسبت به اوحواستان جمع نباشد .
ببینید هم راست گفت وهم راستش را نگفت .نگفت شما می خواهید یوسف را درچاه بیاندازید وگرنه یعقوب می دانست ، این صریح آیه قران است : "سیر الله عملکم و رسوله "  خدا کارهای شما را می بیند نه این که می داند ، اصلا جلو چشمش است که شما چکار می خواهید بکنید . "و رسوله " و پیامبر او هم می داند . کسی که پیامبر خدا می شود ،علم و آگاهی او همان علم و اگاهی الهی است ....


حجم: 5.8 مگابایت
تلاوت صفحه 68:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 59  از سوره مبارکه الذاریات‏
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ
پس براى کسانى که ستم کردند بهره ‏اى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران [قبلى]شان پس [بگو] در خواستن عذاب از من شتابزدگى نکنند
تفسیر: کسى که خدا را عبادت نکند و خود را در مسیر هدفى که براى آن آفریده شده قرار ندهد، ظالم، بلکه کافر است. «الا لیعبدون... للّذین ظلموا... کفروا»
سنّت الهى درباره ستمگران، در طول تاریخ یکسان است. «ذَنوباً مثل ذَنوب اصحابهم»
تاریخ گذشتگان، بهترین گواه بر حتمى بودن کیفر ستمگران است. «ذنوباً مثل ذنوب اصحابهم»
کارهاى مشابه، کیفرهاى مشابه دارد. «مثل ذنوب أصحابهم»
رفتارهاى مشابه، افراد را به یکدیگر پیوند مى‏ دهد. «مثل ذنوب أصحابهم»
قهر و لطف خداوند زمان بندى حکیمانه دارد، عجله و شتاب ما در آن اثرى ندارد. «فلایستعجلون»

روز 12 فروردین، نظام جمهوری اسلامی با 98 درصد آرای ملت مسلمان، تثبیت شد و بار دیگر واقعه ای مهم در تاریخ به وقوع پیوست؛ واقعه ای شگرف که هرگز استکبار جهانی، آن را پیش بینی نمی کرد. سرکردگان کفر که از دیدگاه آنان، هیچ ملتی نباید سرنوشت خود را به دست گیرد، می کوشیدند از ادامه نظام جمهوری اسلامی در ایران جلوگیری کنند، غافل از آنکه انقلاب اسلامی، از قیام حسین (ع) سرچشمه گرفته است.
«صبحگاه 12 فروردین که نخستین روز حکومت الله است، از بزرگ ترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را جشن بگیرند و زنده نگاه دارند. 12 فروردین روزی است که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت، دستان سلطه شیطان برای همیشه از دامان ایران کوتاه شد و حکومت مستضعفان جانشین آن گردید»
مردم ایران اسلامی، که در طول مبارزه های انقلابی خود شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را سرلوحه شعارهای خود قرار داده و با فریادهایشان، حمایت خود را از جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند، با هدف تثبیت نتایج مبارزه های اسلامی خود، در روزهای دهم و یازدهم فروردین 58 با حضور در پای صندوق های رأی، به حکومت جمهوری اسلامی رأی قاطع دادند.
پیش از آن برخی گروه ها و جریانات سیاسی ناهمسو با جریان عمومی مردم، نام های گوناگونی مانند جمهوری بدون قید اسلامی) یا جمهوری دموکراتیک را برای نوع و شکل حکومت آینده پیشنهاد می دادند، ولی حضرت امام خمینی ره) از مردم خواستند: «رای بدهید به جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر.» به این ترتیب،  98/2 درصد مردم با لبیک به ندای رهبر خود، پایه های نظام اسلامی را تثبیت کردند و خواستار حاکمیت اسلام ناب و پیشرفته در حکومتی بر پایه مشارکت و حضور مردم در سرنوشت خویش شدند.
تشکیل جمهوری اسلامی، نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه شعله های امید را در دل محرومان و مستضعفان جهان برافروخت. به این ترتیب، آنان امیدوار شدند می توانند پس از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده خداوند ـ تبارک و تعالی ـ را ببینند؛ وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران که کتاب وحی آن را نوید می دهد.
جمهوری اسلامی، خواست مردم بود و خواهد بود. 12 فروردین، روز تحقق آرمان های بلند مردم بود. مردمی که در راه انقلاب، زندان ها، تبعیدها، شکنجه ها، سختی ها و محرومیت های بسیاری کشیدند و شهادت بهترین فرزندان خود را دیدند، پس از پیروزی انقلاب، در یک همه پرسی تاریخی، برای تحقق آرمان های والای شهیدان، به استقرار جمهوری اسلامی رأی دادند.
و امروز ما با تمام وجود اعلام می کنیم :

جمهوری اسلامی آری . حکومت خود کامان هرگز!  05

من پیام رئیس جمهور آمریکا را که به مناسبت عید نوروز خطاب به مردم ایران ‌کرده است دیدم؛ او در این پیام می گوید که شما بیایید حرفهای ما را قبول بکنید؛ در واقع محتوا و محصول حرف او این است می گوید در مذاکرات هسته‌ای آن چیزی را که ما به شما دیکته می کنیم این را شما قبول بکنید تا در کشور شما ‌کار به وجود بیاید، ‌تا سرمایه به وجود بیاید، تا فعّالیّت اقتصادی در کشور شما راه بیفتد؛ یعنی همین نگاه دوّم. این نگاه، نگاهی است که هرگز به نتیجه نخواهد رسید؛ ‌باید نگاه کنیم به درون کشور، ظرفیّتهای درونی بسیار است. این اقتصاد مقاومتی‌ای که ما عنوان کردیم و مطرح کردیم و خوشبختانه مورد قبول و استقبال همه‌ی صاحب‌نظران قرار گرفت – یعنی من حتّی یک نفر از صاحب‌نظران اقتصادی و اجتماعی را ندیدم که آنچه را به‌عنوان سیاست اقتصاد مقاومتی مطرح شده، او رد کند – ناظر به همین است؛ یعنی ناظر به امکانات درونی کشور. وقتی که اجازه نمیدهند که شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج ‌آب آن همسایه‌ی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم.
نه در اقتصاد و نه در هیچ برنامه‌ی دیگری، بدون هدف‌گذاری نمی شود حرکت کرد، باید هدف‌گذاری بشود. اگر در هر کاری بدون هدف‌گذاری مسئولان دولتی حرکت کنند و پیش بروند، کار به روزمرّه‌گی خواهد رسید؛ به نتیجه نمیرسد. هدف‌گذاریِ مشخّص و ثابتی باید وجود داشته باشد که به‌سمت آن هدف، همه‌ی دستگاه‌ها را و همه‌ی امکانات را بسیج کنند. به نظر بنده آن چیزی که امسال و سالهای بعد از این باید به‌عنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایه‌گذاری بر روی تولید داخلی. همه‌ی تلاشها از سوی همه باید برای تقویت تولید داخلی بسیج ‌بشود. از همه‌ی مسئولانی که در زمینه‌های اقتصادی فعّالیّت دارند و از همه‌ی آحاد مردم باید مطالبه بشود که به مسئله‌ی تقویت تولید داخلی کمک کنند.
البتّه راه‌هایی وجود دارد برای کمک که من بعضی را عرض می کنم. یکی از لازم‌ترین کارها این است که از بنگاه‌های تولیدی متوسّط و کوچک حمایت بشود؛ یکی از کارها این است که فعّالیّتهای بنگاه‌های دانش‌بنیان تقویت بشود. اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه میکنیم، فقط به خاطر این نیست که میخواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک می کند؛ بنگاه‌هایی که دانش‌بنیان هستند می توانند به اقتصاد ملّی کمک کنند. یکی از کارهای لازم، نهضت کاهش خام‌فروشی است. اینکه من چندی پیش راجع به وابسته بودن اقتصادمان به نفت اعتراض کردم و در سخنرانی گفتم، ناظر به این است. ما باید کاری کنیم که خام‌فروشی بتدریج کاهش پیدا کند، تا اینکه بکلّی از بین برود؛ باید ارزش افزوده ایجاد کرد. بانک‌ها می توانند نقش ایفا کنند؛ هم نقش کمک کننده و هم نقش تخریب کننده؛ این مورد توجّه مسئولان ارشد بانکی کشور باید قرار بگیرد. بعضی از بانک‌ها در سرتاسر کشور با شیوه‌های خاص برخی از بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسّط را به تعطیلی کشاندند، نابود کردند؛ بانک‌ها می توانند کمک بکنند و یا می توانند تخریب کنند. یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایه‌گذاری است؛ یکی از کارهای اساسی ‌کاهش واردات کالاهای مصرفی است؛ یکی از کارهای اساسی مبارزه‌ی با قاچاق است. کارهای گوناگونی را مسئولین دولتی می توانند انجام بدهند؛ بخشی از آنها این چیزهایی بود که من اینجا عرض کردم. البتّه این کارها همه کارهای دشواری است؛ گفتن این حرفها آسان است، عمل کردن آنها مشکل است. امّا همین کار مشکل را مسئولین حتماً بایستی انجام بدهند چون مسئله مسئله‌ی مهمّی است.مردم هم می توانند نقش ایفا کنند. آن کسانی که قادر بر سرمایه‌گذاری هستند، سرمایه‌گذاری‌شان را متوجّه تولید کنند و در تولید سرمایه‌گذاری بکنند. کسانی که مصرف‌کننده هستند – که همه‌ی ملّت ما در واقع مصرف‌کننده‌اند – محصولات داخلی را مصرف کنند که من روی این بارها و بارها تکیه کردم و امروز هم عرض می کنم و تکیه می کنم. ‌همه سعی بکنند محصولات داخلی را مصرف بکنند، کارگر ایرانی را حمایت بکنند، کارگاه تولیدی داخلی را با مصرف کردن [محصول] آن رونق بدهند. پرهیز از اسراف؛ کسانی که اهل اسرافند بدانند، این اسراف و زیاده‌روی و ریخت‌و‌پاش که در اسلام این‌همه مذّمت شده است، سرنوشت اقتصاد ملّی را تعیین می کند؛ اگرچنانچه از اسراف و زیاده‌روی و ریخت‌وپاش اموال شخصی، چه آب، چه نان، وسایل تشریفاتی زیادی در مهمانی‌ها، در عقدها، در عروسی‌ها، در بقیّه‌ی ‌مراسم و چه بقیّه‌ی چیزهای دیگر پرهیز بشود، به اقتصاد ملّی کمک می کند. آن کسانی که در کارهای تجارت خارجی و دادوستد خارجی هستند، می توانند نقش ایفا کنند؛ نقش آنها هم عبارت است از صحّت عمل، تا بتوانند آبروی ملّت ایران را [حفظ کنند].
تحریم تنها ابزار دشمن است، این را بدانند. تنها ابزار دشمن برای مقابله‌ی با ملّت ایران امروز عبارت است از تحریم؛ اگر ما درست عمل کنیم، با تدبیر عمل کنیم، تحریم میتواند بی‌اثر بشود. همچنان‌که اشاره کردم، همین دستگاه‌های تولیدی و صنعتی‌ای که امروز خوشبختانه دستگاه‌های دولتی آنها را افتتاح میکنند – ازجمله همین فاز دوازدهم پارس جنوبی که قبلاً اشاره کردم و همین پیشرفتهای نظامی و همین پارک‌های علم و فنّاوری و امثال اینها – کارهایی است که میتواند این‌جور تحریم را از بین ببرد؛ اثر تحریم را اوّل کاهش بدهد، بعد هم از بین ببرد. تحریم، مشکل‌تراش بود امّا برای ما برکاتی هم داشت. تحریم به ما نشان داد که باید به خودمان متّکی باشیم و به ما ثابت کرد که میتوانیم از نیروهای درونی خودمان استفاده کنیم. اگر مسئولین دولتی و آحاد مردم و بخصوص فعّالان بخشهای اقتصادی همّت بکنند، تلاش بکنند و دستگاه‌های رسانه‌ای عمومی هم کمک بکنند – که حالا اشاره خواهم کرد – ان‌شاءالله خواهیم دید که تحریم قادر نخواهد بود که ملّت ایران را از پیشرفت باز دارد.

ادامه دارد...

... چرا چای را در نعلبکی می ریزند ؟ چون نعلبکی سینه اش باز است ، گشاده است ، هر قدرهم داغ باشد زود سرد می شود اما استکان اینجور نیست حالا حالا داغ است .  خیلی آدمها استکانیند ، یک حرف داغ به او بزنی حالا حالا داغ است ، اصلاً سالها داغ است و حالا حالا سرد نمی شود . بعضی ها نه ؛ مثل نعلبکیند! داغترین حرف هارا اگر به او بزنی چند لحظه بعد فراموش می کند . بچه ها اینجورند .
چه کنیم که ظرفیت پیدا کنیم؟ چه کنیم که شرح صدر پیدا کنیم؟ یک راه بیشتر ندارد، آنهم معرفت است. انسان باید به یک معرفتی دست پیدا کند. آن معرفت کجاست ؟همین قران .  قران منبع و کانون معرفت است. منتهی معرفتی که قران دراختیار شما می گذارد بعضی مستقیمند بعضی غیرمستقیم .  گاهی مستقیم شما را نصیحت می کند :"  قولوا لهم قولا سدیداً * یصلح لکم اعمالکم"     خیلی روشن و صریح می گوید : راست بگویید همه مشکلاتتان حل می شود ...

دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی