دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور
تنها چیزی که در این عالم ثابت است بی ثباتی است. غیر از آن هیچ چیز دیگری ثابت نیست. اگر امروز غمی داشتیم، غصه نخوریم. چون این غصه ثابت نمی ماند و تبدیل به فرج و گشایش می شود . نمونه اش یوسف است . یک روزی برادرانش او را به چاه انداختند و هر چه یوسف دست به دامانشان شد آنها هیچ اعتنا و توجهی نکردند . و امروز ماجرا معکوس شد. قرآن می گوید: " جاء إخوة یوسف " حالا برادران یوسف به سوی یوسف آمدند و دست به دامان او شدند....دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور
هان مشو نومیدچون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
قصه یوسف قصه عجیبی است.نشان می دهد که حتی اگر تو را به چاه انداختند غصه نخور. می شود به دنبال این چاه ، جاه باشد . بخت و تخت باشد . لذا جای نومیدی نیست . ما که واقف نیستیم خدا می خواهد چه کار کند . هر گاه هر غم و غصه ای برای پیامبر پیش می آمد این آیه را می خواند: " لعلَّ الله یُحدِثُ بعدَ ذلک امراً " شاید خدا بخواهد بعد از این غم و غصه دردناک، یک ماجرای شیرینی پیش بیاورد....یک کشاورز ، یک باغبان نهال را جایی می کارد که پیش از آن چیزی کاشته نشده باشد ؛خالی باشد؛
تخم کارد موضعی که کِشته نیست کاغذی جوید که آن بنوشته نیست
ای برادر موضع ناکشته باش کاغذ اسپید نا بنوشته باش
چقدر زیبا می گوید : مثل زمینی باش که چیزی در آن کاشته نشده باشد ، مثل یک صفحه کاغذ باش که روی آن چیزی نوشته نشده باشد . یعنی خاکی باش تا خدا تو را پُر کند . در این عطر فروشی ها دیدید ، شیشه هایی را پر از عطر می کنند که خالی باشند ، اگر شیشه ای یک ذره هم عطر داشته باشد دیگر در آن عطری نمی ریزند ، می گویند : ضایع می شود ، اصلا شما می روید عطر فروشی اگریک عطر را بو کنید دیگر بوی عطر دیگری را نمی فهمید، لذا قهوه ای ، چیزی باید جلو بینی بگیرید تا ازآن بوخالی بشوی، بعد می توانید بوی دیگری را حس کنید . تا خالی نشوید چیزی به شما نمی دهند . خدا هم همین طور است . تهی آی تا پُر معنا شوی، خالی شو تا شما را پر کنند .
یوسف چرا پر شد ؟ چون سینه اش خالی بود . از چه ؟ از همین کینه ها ، کدورت ها . یوسف هیچ کینه ای دردل نداشت. چرا ؟ سرّش را گفتم .چون آدمها را وسیله می دید، چون آدمها را واسطه می دید ، اگر کسی به او ظلم می کرد ، می گفت : او یک وسیله است ، یک واسطه است ، شاید علامت باشد که بین من و خدا یک مشکلی پیش آمده لذا می رفت و آن مشکل را حل می کرد....
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣