... "من یتق الله یجعل له مخرجا "هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند در تنگناها ، درمخمصه ها یک راه برون رفتی راپیش پای اوخواهدگذاشت .
وقتی که همه درها بسته است ، قفل و مسدود است خداوند دری را باز خواهد کرد .
این را ماجرای یوسف به نمایش گذاشت . وقتی همسرعزیز مصر" غلقت الابواب " تمام درها را خودش با دست خودش بست " خانه خلوت ، زلیخا در اوج زیبایی ، یوسف در اوج جوانی ، هیچکس هم خبر دار نبود ، هیچکس هم خبر دارنمی شد اما یوسف خدا را در نظر گرفت و چون خدا را در نظر گرفت ، در بسته باز شد. زلیخا به دنبال او بود حالا که به سمت در حرکت کرد، دری که قفل بود یکباره باز شد . چون همسر زلیخا پشت در بود ، کلید انداخت و در را باز کرد. همین که در باز شد، همسر زلیخا صحنه را دید ، گوشه گوشه صحنه به زیان یوسف بود ، خانه خلوت ؛ زن جوان ، جوانی مثل یوسف ، سخن خود زلیخا که گفت : اگر کسی قصد خیانت داشته باشد جزای او چیست؟ آن هم قصد خیانت به همسرتوکه عزیز مصرهستی . تماما صحنه به سود زلیخا بود. تنها دفاعی که یوسف می توانست از خودش داشته باشد دو سه کلمه بود :" قال هی راودتنی عن نفسی " او به دنبال من بود من به دنبال او نبودم .اما ببینید درهمین صحنه ای که همه چیزبه حمایت زلیخا است وهیچ چیز به حمایت یوسف نیست ، چگونه بی گناهی یوسف ثابت میشود...