تلاوت صفحه 494 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 17 از سوره مبارکه حجرات
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُواْ قُل لَّا تَمُنُّواْ عَلَىَّ إِسْلاَمَکُم بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
آنان بر تو منّت مى گذارند که اسلام آورده اند. بگو: اسلام آوردنتان را بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت دارد که شما را به سوى ایمان هدایت کرد، اگر راست مى گویید.
نکات تفسیری :
1-خداوند به اسلام و ایمان و عبادت ما احتیاج و نیازى ندارد. «لاتمنّوا علىّ»
2- نشانه ى ایمان صادقانه، خود را منّت دار خداوند دانستن است، نه منّت گذاشتن بر او. «لاتمنّوا... بل اللَّه یمنّ... ان کنتم صادقین» (مسلمان واقعى خود را طلبکار خدا نمى داند.)
3- منّت نهادن بر پیامبر، در حقیقت منّت گذاردن بر خداست. (خداوند پاسخ منّت بر پیامبرش را آنگونه مى دهد که گویا منّت بر او گذاشته اند.) «یمنّون علیک... بل اللَّه یمنّ...»
4- شما اسلام آوردن خود را منّت مى گذارید، «یمنّون علیک ان اسلموا» در حالى که خداوند شما را به مرحله ى ایمان هدایت فرموده است. «هداکم للایمان»
5- مقصد نهایىِ تکامل انسان، ایمان است، «هداکم للایمان» نه تظاهر به اسلام، زیرا منافقان نیز در ظاهر چنین مى باشند.
تلاوت صفحه 493 :
آیه
شماره 15 از سوره مبارکه حجرات
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ
لَمْیَرْتَابُواْ وَ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِى سَبِیلِ
اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ
مؤمنان، تنها کسانى هستند که به خدا ورسولش ایمان آورده و دچار تردید نشدند و با
اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند. اینانند که (در ادّعاى ایمان)
راستگویانند.
نکات تفسیری :
1- ایمان به پیامبر، در کنار ایمان
به خداوند لازم است. «آمنوا باللّه و رسوله»
2- نشانه ى ایمان واقعى، پایدارى و عدم تردید در آن است. «ثمّ لم یَرتابوا»
3- ایمان، امرى باطنى است که از راه عمل شناخته مى شود. «انّما المؤمنون الّذین...
جاهدوا...»
4- ایمان بدون جهاد، شعارى بیش نیست. «جاهدوا باموالهم و انفسهم...» (کمال ایمان
به گذشت از جان و مال است.)
5- در فرهنگ اسلام، جهاد مالى و جانى، باید در راه خدا باشد. «جاهدوا... فى سبیل
اللّه»
تلاوت صفحه 492 :
آیه
شماره 14 از سوره مبارکه حجرات
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَلَکِن قُولُواْ
أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِى قُلُوبِکُمْ وَإِن تُطِیعُواْ
اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ
غَفُورٌ رَّحِیمٌ
آن اعراب بادیه نشین گفتند: ما ایمان آورده ایم، به آنان بگو: شما هنوز ایمان
نیاورده اید، بلکه بگوئید: اسلام آورده ایم و هنوز ایمان در دلهاى شما وارد نشده است
و اگر خدا و رسولش را اطاعت کنید، خداوند ذرّه اى از اعمال شما کم نمى کند. همانا
خداوند آمرزنده مهربان است.
نکات تفسیری :
1- هر کس حریم خود را حفظ کند و بیش
از آنچه هست خود را مطرح نکند. «قولوا اَسلَمنا»
2- اسلام، امرى ظاهرى است، ولى ایمان، به دل مربوط است. «فى قلوبکم»
3- راه رسیدن به ایمان، اطاعتِ عملى است، نه ادّعاى زبانى. «لما یدخل الایمان... و
ان تُطیعوا اللَّه و رسوله...»
4- خداوند، عادل است وذرّه اى از پاداش عمل انسان را کم نمى کند. (مدیریّت صحیح آن
است که ذرّه اى از حقوق دیگران کم گذاشته نشود.) «لا یَلِتکم من اعمالکم شیئاً»
5- اطاعت از خدا و رسول، زمینه دریافت بخشش و رحمت الهى است. «تطیعوا... انّ اللّه
غفور رحیم»
تلاوت صفحه 491 :
آیه
شماره 13 از سوره مبارکه حجرات
یَآ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى
وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ
اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم
تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامى ترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست، همانا
خدا داناى خبیر است.
نکات تفسیری :
1-مرد یا زن بودن، یا از فلان قبیله
وقوم بودن، ملاک افتخار نیست که اینها کار خداوند است. «خلقنا، جعلنا»
2- تفاوتهایى که در شکل و قیافه و نژاد انسانها دیده مى شود، حکیمانه و براى
شناسائى یکدیگر است، نه براى تفاخر. «لتعارفوا»
3- کرامت در نزد مردم زودگذر است، کسب کرامت در نزد خداوند مهم است. «اکرمکم
عنداللّه»
4- قرآن، تمام تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیله اى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى،
فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مى شمارد و ملاک فضیلت را تقوا مى داند. «ان
اکرمکم عنداللّه أتقاکم»
5- ادّعاى تقوا و تظاهر به آن نکنیم که خدا همه را خوب مى شناسد. «علیم خبیر»
تلاوت صفحه 490 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 12 از سوره مبارکه حجرات
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُواْ وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ
اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى گمانها دورى کنید، زیرا بعضى گمانها گناه است. و (در کار دیگران) تجسّس نکنید و بعضى از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (هرگز) بلکه آن را ناپسند مى دانید و از خدا پروا کنید، همانا خداوند بسیار توبه پذیر مهربان است.
نکات تفسیری :
1- ایمان، تعهّدآور است و باید از یکسرى افکار و اعمال دورى نماید. «یا ایّها الّذین آمنوا اجتنبوا...» (ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست.)
2- براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتناب کنیم. (بنابراین از آنجایى که برخى گمانها گناه است، باید از بسیارى گمانها، دورى کنیم.) «اجتنبوا کثیراً... انّ بعض الظن اثم»
3- براى جلوگیرى از غیبت باید زمینه هاى غیبت را مسدود کرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیرى و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهى کرده است.) «اجتنبوا کثیراً من الظن... لاتجسسوا ولا یغتب»
4- همان گونه که مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصى که مورد غیبت قرار گرفته است، چون حاضر نیست، قدرت دفاع ندارد. «میتاً»
5- غیبت کردن، نوعى درّندگى است. «یأکل لحم اخیه میتاً»
تلاوت صفحه 489 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 11 از سوره مبارکه حجرات
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُواْ خَیْراً مِّنْهُمْ وَلَا نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْراً مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُواْ أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
اى کسانى که ایمان آورده اید! مبادا گروهى (از شما) گروهى دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخره شدگان بهتر از مسخره کنندگان باشند و زنان نیز، زنان دیگر را مسخره نکنند، شاید که آنان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیبجویى نکنید و یکدیگر را با لقبهاى بد نخوانید. (زیرا) فسق(و بدنام بودن) پس از ایمان، بد رسمى است، (و سزاوار شما نیست.) و هرکس (از این اعمال) توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.
نکات تفسیری :
1- کسى که مردم را از توهین به دیگران باز مى دارد نباید در شیوه ى سخنش توهین باشد. «لایسخر قوم من قوم» (نفرمود: «لاتسخروا» یعنى شما که مسخره کننده هستید.)
2- ریشه ى مسخره کردن، احساس خودبرتربینى است که قرآن این ریشه را مى خشکاند و مى فرماید: نباید خود را بهتر از دیگران بدانید، شاید او بهتر از شما باشد. «عسى ان یکونوا خیرا»
3- ما از باطن و سرانجام مردم آگاه نیستیم، پس نباید ظاهربین، سطحىنگر وامروز بین باشیم. «عسىانیکونوا خیراً...»
4- بد صدا زدن، یک طرفه باقى نمى ماند، دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده مى شود. «لاتنابزوا بالالقاب» («تنابزوا» براى کار طرفینى است)
5- مسخره کردن و بدنام بردن، گناه است و توبه لازم دارد. «و من لم یتب فاولئک هم الظالمون» (البتّه توبه تنها به زبان نیست، بلکه توبه ى تحقیر کردن، تکریم نمودن است.)
تلاوت صفحه 488 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 10 از سوره مبارکه حجرات
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند، پس میان برادران خود، (در صورت اختلاف و نزاع) صلح و آشتى برقرار کنید و از خدا پروا کنید تا مورد رحمت قرار گیرید.
نکات تفسیری :
1- جلوگیرى از نزاع و اقدام براى اصلاح و برقرارى صلح، وظیفه ى همه است، نه گروهى خاص. «فاصلحوا»
2- اصلاح کننده نیز خود را برادر طرفین درگیر بداند. «فاصلحوا بین أخویکم»
3- اصلاح و آشتى دادن، آفاتى دارد که باید مراقب بود. «فاصلحوا... و اتقوا اللّه»
4- صلح و صفا، مقدّمه ى نزول رحمت الهى است. «فاصلحوا... ترحمون»
5- جامعه بى تقوا، از دریافت رحمت الهى محروم است. «اتقوا اللّه لعلّکم ترحمون»
تلاوت صفحه 487 :
آیه
شماره 9 از سوره مبارکه حجرات
وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ
بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُواْ الَّتِى
تَبْغِى حَتَّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَآءَتْ فَأَصْلِحُواْ
بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُواْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ
و اگر دو گروه از مؤمنان به نزاع و جنگ پرداختند، پس میان آنان صلح و آشتى برقرار
کنید. سپس اگر یکى از دو گروه بر دیگرى تجاوز کرد، با متجاوز بجنگید تا به فرمان
خداوند بازگردد. پس اگر متجاوز بازگشت (و دست از تجاوز برداشت)، میان آن دو گروه
به عدالت صلح برقرار کنید و عدالت ورزید که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.
نکات تفسیری :
1- مسلمانان در برابر یکدیگر مسئولند
وبى تفاوتى در برابر درگیرى ها پذیرفته نیست. «فَاصلِحوا بینهما»
2- در مبارزات اسلامى، هدفهاى شخصى، قومى، حزبى، یا انتقام، خودنمائى و گرفتن زهر چشم
از دیگران مطرح نیست، بلکه هدف، برگشتن یاغى به راه خداست. «حتّى تَفىء الى امر
اللَّه»
3- در مرحله ى درگیرى که متجاوز معلوم نیست، باید تلاش براى خاموش کردن اصل فتنه و
ایجاد صلح باشد، «فَاصلحوا بینهما» ولى در مرحله ى بعد که متجاوز و یاغى شناخته
شد، صلح باید در سمت و سوى دفاع از مظلوم و گرفتن حقّ او از ظالم باشد. «فَاصلحوا
بینهما بالعَدل»
4- وظیفه مسلمانان در شرایط مختلف تفاوت دارد؛ گاهى اصلاح است و گاهى جنگ. (در این
آیه، هم کلمه «اصلحوا» دو بار آمده است و هم کلمه «قاتلوا»)
5- صلح دادن دو طرف جنگ بدون برقرارى عدالت، محبوب خداوند نیست. «انّ اللّه یحبّ
المقسِطین»
تلاوت صفحه 486 :
آیه
شماره 33 از سوره مبارکه فرقان
وَ لَا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ
تَفْسِیرًا
آنان هیچ مثلی برای تو نمی آورند مگر اینکه ما حق را برای تو می آوریم، و تفسیری
بهتر (و پاسخی دندان شکن که در برابر آن ناتوان شوند)!
نکات تفسیری :
1- قرآن، کتاب جامعى است و به همه ى
ایرادها پاسخ مى دهد. «و لایأتونک بمثل الاّ جئناک بالحقّ...»
2- انبیا با مخالفان درگیر بودند و از راه استدلال با آنان رفتار مى کردند.
«لایأتونک بمثل الاّ جئناک بالحقّ...»
3- خداوند از انبیا دفاع مى کند و در برابر سخنان باطل کفّار، کلام حقّ را مطرح
مى کند. «و لا یأتونک بمثل الاّ جئناک» و نفرمود: «جئتَ»
4 - علم و سخن پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله از جانب خداست. «جئناک...»
5- گفتار و اعتراض دیگران را با کلام بهتر جواب دهیم. «و احسن تفسیرا»
تلاوت صفحه 485:
آیه
شماره 23 از سوره مبارکه عنکبوت
وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بَآیاتِ اللَّهِ وَ لِقَائهِ أُوْلَئکَ یَئسُواْ مِن
رَّحْمَتىِ وَ أُوْلَئکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
کسانی که به آیات خدا و دیدار او کافر شدند، از رحمت من مایوسند; و برای آنها عذاب
دردناکی است!
نکات تفسیری :
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣