قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جِلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ .
براستی این قلبها زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگار می گیرد، جلای قلب ها قرائت قرآن است . ارشاد القلوب / 78 تلاوت صفحه 31 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 19 از سوره مبارکه انفطار
یَوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَیْئًا وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
روزى که هیچ کس براى هیچ کس اختیارى ندارد و در آن روز، فرمان تنها براى خداست. تفسیر :روزى که هیچ کس براى هیچ کس اختیارى ندارد و در آن روز، فرمان تنها براى خداست.
قیامت روز سلب مالکیّت و اختیار از همه انسانهاست. «یوم لا تملک نفس لنفس شیئاً»
قیامت، تجلّى حاکمیّت مطلقه خداوند است. «و الامر یومئذ للّه»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن کانَ القُرآنُ حَدیثَهُ وَ المَسجِدُ بَیتَهُ، بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی الجَنَّةِ .
هر که قرآن سخنش باشد و مسجدخانه اش، خداوند برای او خانه ای در بهشت بنا کند .
امالی صدوق /405 تلاوت صفحه 30 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 1 از سوره مبارکه الفجر
وَ الْفَجْرِ 1 وَ لَیَالٍ عَشْرٍ 2
سوگند به سپیدهدم (1) و به شبهاى دهگانه (2) تفسیر :زمان، مقدّس و قابل سوگند است. «والفجر»
بعضى ایام از قداست ویژهاى برخوردار است. «ولیال عشر»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَفضَلُ العِبادَةِ قَراءَةُ القُرآنِ .
برترین عبادت، خواندن قرآن است مجمع البیان 1/15 تلاوت صفحه 29:
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 179 از سوره مبارکه آل عمران
مَا کَانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَآ أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّىَ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَکِنَّ اللّهَ یَجْتَبِی مِن رُّسُلِهِ مَن یَشَاء فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ
خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالى] که شما بر آن هستید واگذارد تا آنکه پلید را از پاک جدا کند و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند ولى خدا از میان فرستادگانش هر که را بخواهد برمى گزیند پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و اگر بگروید و پرهیزگارى کنید براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود تفسیر: خداوند، کفّار را به حال خود رها مى کند؛ «نملى لهم لیزدادوا اثماً» ولى مؤمنان را رها نمى کند. «ما کان اللّه لیذر المؤمنین»
جداسازى پاک از پلید، از سنّتهاى الهى است. «حتى یمیز الخبیث من الطیّب»
ایمان و کفر افراد، از امور درونى وغیبى است که باید از طریق آزمایش ظاهر شود، نه علم غیب. «حتّى یمیز الخبیث من الطیّب و ما کان اللَّه لیطلعکم على الغیب»
زندگى با مردم باید بر اساس ظاهر آنان باشد، آگاهى بر اسرار مردم، زندگى را فلج مى کند. «و ما کان اللّه لیطلعکم على الغیب»
علم غیب، مخصوص خداست و فقط به بعضى از پیامبران برگزیده اش، آن هم در حدّ اطلاع بر غیب نه تمام ابعاد آن، بهره اى داده است. «لیطلعکم»
هر چند زندگى باید به نحو عادّى سپرى شود، ولى خدا به افرادى علم غیب را عطا مى کند. «ولکن اللّه یجتبى من رسله»
درجات انبیا یکسان نیست. «یجتبى من رسله من یشاء»
خداوند علم غیب را به کسانى مى دهد که از جانب او صاحب رسالتى باشند. «ولکن اللّه یجتبى من رسله»
ایمان قلبى باید همراه با تقواى عملى باشد. «تؤمنوا و تتقوا»
طیب وپاکى اصالت داشته وپایدار است، ولى خبث عارضى ورفتنى است. «یمیزالخبیثمنالطیّب» جداکردن ناپاک از پاک، نشانه عارضى بودن ناپاک است.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَلقَلبُ الَّذی لَیسَ فیهِ شَیءٌ مِنَ القُرآنِ کَالبَیتِ الخَرِبِ .
قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، هم چون خانه ویران است .
کشف الاسرار میبدی 7/405
تلاوت صفحه 28:
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 63 از سوره مبارکه النساء
أُولَئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِی أَنفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا
اینان همان کسانند که خدا مىداند چه در دل دارند پس از آنان روى برتاب و[لى] پندشان ده و با آنها سخنى رسا که در دلشان [مؤثر] افتد بگوى تفسیر: تلاش منافقان بیهوده است، چون خداوند هم از درون و نیاتشان آگاه است و هم به موقع، افشاگرى مى کند. «یعلم اللّه ما فى قلوبهم»
معذرت خواهى منافقان، صادقانه نیست، وگرنه فرمان اعراض از آنان صادر نمى شد. «یعلم اللّه ما فى قلوبهم فأعرض عنهم»
شیوه ى برخورد رهبر با منافقان باید شیوه ى اعراض و موعظه باشد. «فأعرض عنهم و عِظهم»
در مقام موعظه، باید با صراحت، منافقان را نسبت به عواقب کار و سرنوشت شان هشدار داد. «فى انفسهم قولاً بلیغاً»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لا یُعَذِّبُ اللهُ قَلبًا وَعَی القُرآنَ .
خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده باشد، عذاب نمی کند . امالی طوسی 1/6 تلاوت صفحه 27 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 25 از سوره مبارکه لقمان
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
و اگر از آنها بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است مسلما خواهند گفتخدا بگو ستایش از آن خداست ولى بیشترشان نمىدانند تفسیر: خالق بودنِ خداوند، بر مشرکان نیز پوشیده نیست. «و لئن سألتهم من خَلَق... لیقولنّ اللّه»
مشرکان به انحراف خود اقرار ضمنى دارند. «لئن سألتهم... لیقولنّ اللّه»
همهى آفریدهها از آنِ اوست، پس تنها او را ستایش کنیم. «قل الحمدللّه»
سپاس خداوند را به زبان آوریم. «قل الحمدلِلّه»
انحراف مشرکان معمولاً برخاسته از جهل آنان است. «بل اکثرهم لایعلمون»
قال الصّادق علیه السلام : مَن قَرَأَالقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ ، اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ .
هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند ، قرآن با گوشت وخونش آمیخته گردد . اصول کافی 2/603
تلاوت صفحه 26:
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 6 از سوره مبارکه الصف
یار موعود « ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام »
وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ
و هنگامى را که عیسى پسر مریم گفت اى فرزندان اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را که پیش از من بوده تصدیق مىکنم و به فرستادهاى که پس از من مىآید و نام او احمد است بشارتگرم پس وقتى براى آنان دلایل روشن آورد گفتند این سحرى آشکار است تفسیر:اریخ زندگانى حضرت عیسىعلیه السلام قابل توجّه و به یاد ماندنى است «و اذ قال عیسى»
عیسى، رسول خدا است، او را خدا ندانید. «انّى رسول اللّه»
در تربیت الهى، کلاسهاى متعدّدى وجود دارد که هر کلاس، مقدّمهى کلاس بعدى و هر استاد تصدیق کننده استاد قبلى است. «و مصدّقاً لما بین یدىّ من التوراة و مبشّراً برسول...»
اسلام، کاملترین ادیان است، زیرا بشارت، در مورد چیز بهتر و کاملتر است. «و مبشّراً برسول»
در نزد اولیاى خدا، به جاى حسادت، بشارت است. «مبشّراً برسول من بعدى»
عیسى هم مبشَّر است، هم مبشِّر. او به آمدن پیامبر اسلام بشارت مىدهد «مبشّراً برسول...» و خداوند از وجود او بشارت مىدهد. «یا مریم ان اللّه یبشّرک بکلمة منه اسمه المسیح»
در دعوتها، هم به گذشته توجّه کنید «مصدقاً...»، هم زمان خود را در نظر بگیرید، «انّى رسول اللّه الیکم» و هم آینده را در نظر داشته باشید. «... من بعدى اسمه احمد»
در معرفى افراد آن گونه عمل کنید که هیچ ابهامى باقى نماند. «... اسمه احمد»
لجاجت، عنصرى است که باعث مىشود، نه بشارتهاى قبلى کارساز باشد و نه نشانههاى موجود. «فلمّا جاءهم بالبیّنات قالوا هذا سحرٌ مبین»
قال علی علیه السلام : حَقُّ الوَلَدِ عَلَی الوالِدِ اَن یُحَسِّنَ اسمَهُ وَ یُحَسِّنَ اَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ القُرآنَ .
حق فرزند برپدر این است که: او را نام نیکو نهد، به خوبی تربیت کند و به او قرآن بیاموزد . نهج البلاغه حکمة 399
تلاوت صفحه 25 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 1 از سوره مبارکه الحجر
الَرَ تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِینٍ
الف لام راء این است آیات کتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر تفسیر : با اینکه قرآن مقام بسیار والایى دارد، «تلک» ولى در عین حال دسترسى به آن آسان است، زیرا هم نوشته شده، «کتاب» و هم قابل خواندن است. «قرآن»
مطالب قرآن روشن است و مرز حقّ و باطل را بیان مىکند. «مبین»
قال علی علیه السلام : تَعَلَّمُوا القُرآنَ ؛ فَاِنَّهُ اَحسَنُ الحَدیثِ .
قرآن را فرا گیرید، زیرا که قرآن نیکوترین سخن هاست . نهج البلاغه خطبه 110
تلاوت صفحه 24 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 36 از سوره مبارکه إبراهیم
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ترجمه: پروردگارا آنها بسیارى از مردم را گمراه کردند پس هر که از من پیروى کند بى گمان او از من است و هر که مرا نافرمانى کند به یقین تو آمرزنده و مهربانى تفسیر: هنرهایى مثل مجسمه سازى مى توانند منشأ انحراف شوند، چنانکه بتها افراد بسیارى را گمراه کردند. «انّهنّ اضللن»
دیندارى با شعار نیست، با عمل و پیروى از دستورات است. «تبعنى»
میان رهبران آسمانى و مردم مومن، رابطه ى مکتبى برقرار است. «فانّه منّى»
انبیا حتّى نسبت به مخالفان خود دلسوز بودند و آنان را مأیوس نمى کردند. «مَن عصانى فانّک غفور رحیم»
مخالفت با دستور پیامبر، مخالفت خداست. «من عصانى فانّک»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن عَلَّمَ آیَةً فی کِتابِ اللهِ تَعالی، کانَ لَهُ اَجرُها ما تُلِیَت .
هر که آیه ای از کتاب خدا را به دیگری بیاموزد، پاداش آن آیه، تا زمانی که خوانده می شود به او نیز می رسد . مستدرک الوسائل 4/235 تلاوت صفحه 23 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 63 از سوره مبارکه الفرقان
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ترجمه : و بندگان خداى رحمان کسانى اند که روى زمین به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مى دهند تفسیر:بالاترین مدال براى انسان، مدال بندگى خداست. «و عبادالرحمن» زیرا انتساب به بى نهایت، انسان را بالا مى برد.
رفتار هر کس، نشان دهنده ى شخصیّت اوست. «عبادالرحمن ... یمشون على الارض هونا» (بندگان خاص خداوند، مظهر تواضع هستند.)
اسلام، دین جامعى است که حتّى براى چگونه راه رفتن برنامه دارد. «یمشون على الارض هونا»
تواضع، ثمره ى بندگى و نخستین نشانه ى آن است. «هوناً»
سرچشمه ى مدارا و نرم خویى بندگان خدا، ایمان است، نه ترس و ضعف آنان. «عباد الرحمن الّذین یمشون...»
وقار و نرمى از بارزترین صفات مؤمن است. «یمشون... هونا»
تواضع نسبت به همه ى مردم لازم است. (نسبت به زن و مرد، کوچک و بزرگ، دانا و نادان). «یمشون... هونا... قالوا سلاما»
با جاهلان مقابله به مثل نکنید. «اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما»
مُدارا و حلم و حوصله، از صفات بارز مؤمنان است. «قالوا سلاما»
تواضع باید هم در عمل باشد، «یمشون... هونا»، هم در کلام، «قالوا سلاما» و هم در عبادت. «سجداً و قیاماً»
با افراد نادان و فرومایه مجادله نکنید. «قالوا سلاما» (آنان سخنى در شأن خود مى گویند، ولى شما سخنى عالمانه و کریمانه بگویید)
بهترین وقت عبادت، شب است و بین شب ونماز ومناجات، رابطه محکمى است. «یَبیتُون لربّهم» (فضاى آرام، دورى از ریا، تمرکز فکر، از برکات شب است)
آنچه به عبادت ارزش مى دهد، اخلاص است. «لربّهم»
قال رسول الله صلی الله علیه وآله : اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ .
هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. اصول کافی ج2ص459
تلاوت صفحه 22:
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 31 از سوره مبارکه بقره
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ترجمه: و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى گویید از اسامى اینها به من خبر دهید تفسیر: معلّم واقعى خداست وقلم، بیان، استاد وکتاب، زمینه هاى تعلیم هستند.«عَلّم»
برترى انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «وعلّم آدم...»
انسان براى دریافت تمام علوم، استعداد و لیاقت دارد. «کلّها»
فرشتگان عبادت بیشترى داشتند و آدم، علم بیشترى داشت. رابطه مقام خلافت با علم، بیشتر از عبادت است. «نسبّح بحمدک... علّم آدم الاسماء»
براى روشن کردن دیگران، بهترین راه، برگزارى امتحان و به نمایش گذاشتن تفاوتها و لیاقتهاست. «علّم... ثم عرضهم... فقال انبئونى»
فرشتگان، خود را به مقام خلیفة اللهى لایق تر مى دانستند. «ان کنتم صادقین»