... از بسیج امکانات فراهم هرقل و هم پیمانان او در جنگ موته می شود فهمید که :
1/ آنها می دانستند که فتنه انگیز یها و شیطنت هایشان بالاخره چاره ای جز تقابل با اسلام در بر نخواهد داشت .
2/ آنها اخبار رشادت مسلمانها را داشتند و می دانستند که آنها در سایه دین و پیغمبر ، پیروزی های بزرگی به دست می آورند .
3/ می دانستند جنگ با مسلمانها یک جنگ استثنایی است (جنگ با اعتقاد غیر از جنگ با سیاست و انگیزه هاست)
4/ اینها با علم به تعداد مسلمانها (3000 نفر ) ، 200 هزار نفر را بسیج کردند و آوردند .[ مثل آنچه در کربلا رخ داد ، دیدند یاران امام حسین صد واندی نفر هستند ولی 40 هزار نفر آوردند .]
استاد درادامه ترجمه و تبیین آیات مبارکه سوره انسان بیان کردند که : اینها یادآوری است برای کسی که جویای راه به سوی خداوند باشد . به تعداد انسان ها راه برای رسیدن به خداوند موجود است . شما نمی خواهید مگر آن که خداوند بخواهد . هر کس را که خدا بخواهد وارد رحمت خودش می کند . این آیه و آیه قبل به نوعی بوی جبر و اجبار می دهد . جبر مطلق است ولی در آیه " فَمَن شاءَ أَتَّخِذَ الی رَبِّه سَبیلاً " اختیار مطلق انسان را گوشزد می کند ....
نباید غصه گذشته را خورد ، حال را باید مغتنم دانست ...
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق نیست فردا گفتنش شرط ای رفیق
قال أطعِمنِی و إنِّی جائِعٌ وَ اعتَجِل فَالوقتُ سیفٌ قاطعٌ
از همین حالا باید شروع کرد به برنامه ریزی ، گذشته را رها کرده و آینده را هم فکرش را نکنید . با یک برنامه ریزی منطقی و معقول مدیریت وقت و زمان را بکنید و از وقت خود استفاده کرده و از لحظه لحظه ی زندگی لذّت ببرید . کسی که از زندگیش لذّت نمی برد ، تمام زندگیش تباه شده است . وای بر کسانیکه زندگیشان با عبارت " این نیز بگذرد " طی می شود ...
با استناد به آیات قرآن ، معیار فضیلت پاکی است ، چه زن باشد چه مرد ، معیار علم است ، ایمان است ، جهاد فی سبیل الله است ، هیچ فرقی بین زن و مرد نیست ، هیچ نعمتی از نعمت های بهشت خاصّ مردان نیست ، چون جنسیّت معیار نیست .
البته در این که مرد و زن متفاوت هستند تردیدی نیست . عالم روانی خانم ها با آقایان کاملاً فرق می کند ، از نظر جسمی شرایطشان با آقایان فرق دارد ، از حیث روحی و معنوی هم با هم تفاوت دارند (به لحاظ ذات نه اکتساب ) کسی که این دو را مساوی می داند ، به بدیهیات توجه نکرده است . صلابت و قاطعیّت و قدرت بدنی مردها بیشتر است . در مقابل لطافت روحی و رقّت قلبی خانم ها بیشتر است .
بر حسب همین تفاوتها ، اسلام یک تقسیم کاری را انجام داده که این کار معیار برتری نیست ...
... در روایت داریم شیاطین 2 دسته هستند : شیاطین جن و شیاطین انس
شیاطین انس از ذکر " لا حوُلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللهِ العَلیِ العَظیم " فرار می کنند و دور می شوند .
شیاطین جن هم از ذکر " اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَد " فرار می کنند .
چنانکه آیة الکرسی ، اذان با صدای بلند گفتن ، همراه داشتن قرآن شیاطین جن را فراری می دهد .
با " بِسمِ الله " گفتن هم حریم می گیرند و کمی از ما دور می شوند ولی دوباره باز می گردند . مگر اینکه در وجود خود انسان ذکر ، نهادینه شده باشد که در این صورت از خود انسان حریم می گیرند و دور می شوند ...
موضوع اسلام آوردن خالدبن ولید خیلی عبرت آموز است ؛ ایمان یا اسلام آوردن خالدبن ولید طبق آنچه که خودش گزارش کرده ( این گزارشها در سال های بعد از پیغمبر اکرم (ص) ثبت شده است . زمانیکه این جمله ها دارای اثر وضعی و درآمد بود ، نوشته شد و به اصطلاح برای خود شناسنامه ی کاری (رزومه) درست کرده ) اینگونه است : زمانیکه خداوند به من اراده خیر کرد و محبت اسلام را در دل من قرار داد ، من با خودم گفتم : "خالد ! تو در همه ی جنگ ها با پیغمبر مشارکت داشتی ، در همه ی این نبردها پیغمبر به سلامت عبور کرد و تو نتوانستی به پیروزی قطعی برسی ! و هرگز هم تلاش شما برای حذف پیامبر عربی و پاک کردن اسلام از شبه جزیره عربستان به فرجام نخواهد رسید ..."
بعد می گوید : باز به خودم گفتم : " یادته وقتی پیامبر از مکّه به طرف مدینه آمد چکار کردی ؟!!!... در اصلان ، راه را بر او بستی و بنا داشتی در نماز شّر او را کم کنی و در نماز او را به قتل برسانی [ ذهنتان کجا رفت ؟کربلا ! ].خودش ادامه می دهد که در نهایت تعجب دیدم که پیامبر در یک اقدام هوشمندانه نماز را به خوف برگزار کرد !
اینها اصلاً بنا دارند نماز را سر ببرند...
این قسمت از سوره ی مبارکه ی انسان ، یکی از زیباترین و جذاب ترین و گویاترین بخش های قرآن در توصیف نعمت های بهشت است . لذا برای اینکه امید در دلمان زنده شود و بدانیم چه چیزی را قرار است در این دنیا ترک کنیم و به چه چیزی قرار است برسیم ، برای اینکه این دنیا در ذهن ما تحقیر شود و این نعمت های دنیا خیلی به دلمان ننشیند ، این آیات نازل شده است . با توجه به اینکه نعمت هایی که در این آیات توصیف شده ، حقیقتی غیر از این دارند که در ذهن ما نمی گنجد و خداوند برای اینکه ما بفهمیم با زبان و ادبیات ما و استفاده از واژه هایی که مورد فهم ما هست ، بیان کرده چون فهم و کشش ذهنی ما اجازه درک اصل و حقیقت این نعمت ها را نمی دهد . همانطور که عذاب های قیامت در این دنیا قابل درک نیست ...
.... از سال پنجم هجری نقشه ی دور کردن امیر المؤمنین (ع) از خلافت کشیده می شد یعنی 6 سال قبل از وفات رسول اکرم
اولاً این روشن است که از اولین روز رسالت رسول اکرم (ص) همه می دانستند که جانشین پیامبر امیرالمؤمنین (ع) است یعنی شواهدی داریم حتی در روایات عامّه ، که هر کسی که از همان روز اول می آمد مسلمان شود ، پیامبر از او اقرار می گرفت بر جانشینی حضرت امیر و شاهد بزرگ این موضوع حضرت خدیجه (س) است که وقتی اظهار به اسلام کرد شهادت به ولایت امیرالمؤمنین هم داد حتی اظهار برائت کرد از منافقین قبیله تیم ، عدی و امیه . این را همه می دانستند...
حتی تا سال پنجم هر کدام از سه خلیفه تلاش می کنند که خود را به صدر برسانند . لذا
در عین اینکه منافق هستند ، با هم دشمن خونی هم هستند . در حالیکه از سال پنجم به بعد برای کنار زدن امیرالمؤمنین با هم متحد شدند .
تا سال پنجم ، یهود و قریش تصوّر میکردند که می توانند پیامبر را از راه نظامی از جامعه حذف کنند .. وقتی جنگ بدر را بر پیامبر تحمیل کردند، پیامبر در اوج فقر به جنگ رفت. در روایات آمده بیشتر از نیمی از لشکر شمشیر نداشتند و با چوب دستی به میدان جنگ رفتند . در کل لشکر فقط یک نفر شتر برای سواری داشت ، یعنی در اوج نداری به مصاف قریش تا بن دندان مسلح رفتند و پیروز شدند ....
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣