موضوع اسلام آوردن خالدبن ولید خیلی عبرت آموز است ؛ ایمان یا اسلام آوردن خالدبن ولید طبق آنچه که خودش گزارش کرده ( این گزارشها در سال های بعد از پیغمبر اکرم (ص) ثبت شده است . زمانیکه این جمله ها دارای اثر وضعی و درآمد بود ، نوشته شد و به اصطلاح برای خود شناسنامه ی کاری (رزومه) درست کرده ) اینگونه است : زمانیکه خداوند به من اراده خیر کرد و محبت اسلام را در دل من قرار داد ، من با خودم گفتم : "خالد ! تو در همه ی جنگ ها با پیغمبر مشارکت داشتی ، در همه ی این نبردها پیغمبر به سلامت عبور کرد و تو نتوانستی به پیروزی قطعی برسی ! و هرگز هم تلاش شما برای حذف پیامبر عربی و پاک کردن اسلام از شبه جزیره عربستان به فرجام نخواهد رسید ..."
بعد می گوید : باز به خودم گفتم : " یادته وقتی پیامبر از مکّه به طرف مدینه آمد چکار کردی ؟!!!... در اصلان ، راه را بر او بستی و بنا داشتی در نماز شّر او را کم کنی و در نماز او را به قتل برسانی [ ذهنتان کجا رفت ؟کربلا ! ].خودش ادامه می دهد که در نهایت تعجب دیدم که پیامبر در یک اقدام هوشمندانه نماز را به خوف برگزار کرد !
اینها اصلاً بنا دارند نماز را سر ببرند...
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣