خدای متعال در این قسمت از ایات سوره قلم (17-33) داستان اصحاب الجنة را بیان می کند که در یک شب باغ سرسبز آنان را که تصمیم داشتند حق بیچارگان را ندهند، تبدیل به خاکستر کرد. به نحوی اوضاع باغ به هم ریخته بود که گمان کردند آنجا باغ آنها نیست و راه را گم کرده اند.این آیات اشاره به دو نکته اساسی دارد :
1. رابطه میان گناه و قطع روزی
2. انحصار طلبی بلای بزرگ ثروتمندان است ولی چه بسا آه محرومان به صاعقه های سوزانی تبدیل می گردد و خرمن زندگی این ثروتمندان انحصار طلب را به آتش می کشد.
در این درس از یک منظر دیگر به دنیا نگاه شده است، از دید اولیاء الهی اگر دنیا را بنگریم متوجه می شویم که ایشان به آنچه غالباً مورد توجه ماست اعتنایی ندارند مضافاً اینک به دست آوردن دنیا را نوعی از دست دادن می دانند.
این دیدگاه در ایات قرآن به این نحو بیان می گردد که ما به کافران نعمات زیادی اعطا می کنیم و اگر ترس از کافر شدن مسلمانان ضعیف القلب نبود آنقدر به کافران نعمت عطا می کردیم که خانه هایشان از طلا و جواهر ساخته شود . اما توجه داشته باشید که این ها متاع دنیایی و زود گذر است ، اصل ان چیزی است که در اختیار پروردگار است که جاودان و ماندگار است.....
شنیده ایم که محـــــــــــــمود غزنوی یک شب شراب خورد و شبش جمله در ســمور گذشت
گدای گوشه نشــــــــــــــینی لب تنوری خفت لب تنور بر آن بینوای عـــــــــــــــــــــور گذشت
علی الصباح یکی نــــــــــعره زد که ای محمود « شب سمور» گذشت و« لب تنور » گذشت ....
درقسمتی از این فرازها امیر المؤمنین (علیه السلام)می فرماید:
"مَن عَشِقَ شیئاً اعشیَ بَصَرَه و أمرَضَ قلبَه فَهُوَ یَنظُرُ بِعَینٍ غَیرِ صحیحةٍ و .... "
انسانهایی که عاشق دنیا شده باشند و به دنیا محبت بیش از حد داشته باشند، کور و کرمی شوند و قوه عاقله آنها کار نمی کند. وقتی که محبت بیاید چشم و گوش از کار می افتد و احیاناً عیوب را محسّنات می انگارد چون قوای ادراکی از کار افتاده و قلبش مریض شده با چشم و گوش معیوب می بیند ومی شنود....
چطور می شود که قلب انسان مریض می شود و دچار زیغ قلب شده و زنگار می گیرد؟؟
دراین جلسه استاد پیرو حدیث هفتم که در مذمّت غضب بود، پیرامون راه درمان این رذیله اخلاقی سه مرحله را توصیه نمودند:
درمان نظری : با مطالعه پی به آثار زیانبار غضب ببریم به طور مثال وقتی در روایات می خوانیم که غضب سرباز شیطان است ، هنگام عصبانی شدن می فهمد که مبدل به سربازی از جنود شیطان شده است. اگر انسان در نظر خوب عمل کند در رفتار کارش خیلی آسان می شود چون همه رفتارهای ما مبتنی بر دیدگاه های ماست.
درمان عملی : حرف نزدن و تغییر حالت در کنترل غضب بسیار مفید است . هنگام غضبناک شدن هیچ حرفی نزند و مطلقاً سکوت کند . حالت خود را تغییر دهد و اگر ایستاده است بنشیندچرا که خاک انسان را آرام می کند. ( غالباً انسان در حالت ایستاده عصبانی می شود و به ندرت پیش می آید که در حال خوابیده خشمگین شود.) اگر وضو هم بگیرد که نورٌ علی نور است (انسان در حال عصبانیت به خاطر تماس با شیطان اتش گرفته و شعله ور می شود ، آب او را خاموش می کند.)
درمان با ذکر : بهترین ذکرها در این زمینه گفتن " اعوذ بالله من الشیطان الرجیم"و " لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم" است.
شیاطین دو نوعند: انسی و جنی ؛ شیاطین جنی با ذکر "لاحول ولا قوة ...." فرار می کنند و شیاطین انسی با ذکر صلوات .......
حدیث غدیر به واسطه مزیتهایی که دارد ممتاز از احادیث دیگر است ؛ اخبار دو دسته اند:
1. اخباری که به سند متصل نیازی ندارد مثل جنگ خیبر ، خندق ، بدر ، جمل و ... که به عنوان خبر معروف از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و حکم صحت و صدقش مورد بحث و تردید نیست.
2. اخباری که محتاج سند متصل هستند مثل اخباری که در رابطه با احکام شرعی وارد شده که اگر سند متصل نداشته باشد اعتبار آن مخدوش است.
حدیث غدیر به هر دو صورت نقل شده یعنی در عین اینکه از کمال شهرت برخوردار است و مستغنی از سند متصل است ، دارای سند متصل هم هست . ضمن اینکه احکام شرعی غالباً خبر واحد هستند ولی حدیث غدیر یک سند متواتر است و به 110 طریق به پیامبر میرسد. با این وجود هیچ حدیثی به اندازه این حدیث مظلوم نیست !!. چرا که این حدیث در بین جمعیتی بالغ بر 170 هزار نفر بیان شد که اگر خلاصه کنیم و بگوییم 110 هزار نفر حاضر بودند و از این جمعیت فقط 110 نفر آن را نقل کرده اند یعنی از هر هزار نفر 999 نفر آن را سانسور کرده اند . یعنی جبهه استکبار و تحریف و سانسور تمام همتش را بر این گذاشته که هر چه بیشتر این خبر بی فروغ شود.....
سوره قلم یکی از 29 سوره ای است که با حروف مقطعه آغاز شده که در مورد این حروف نظرات متفاوتی بیان شده مثل اینکه : این حروف کد است ، این حروف رمزی است بین خدا و رسولش ، مخفف یک مطلب است ، یا اینکه این حروف پر کاربردترین حرف در این سوره است . به طور مثال در مورد نون که در ابتدای این سوره امده گفته اند که نون مخفف الرحمن است و یا اینکه استعمال این حرف در ایات و عبارات این سوره بیشتر استو . و عجیب تر از این حرف اینکه خداوند قسم می خورد به قلم و انچه که می نویسند؛ حساسترین چیزی که در دست بشر است ، قلم است . اساساً زندگی به دو بخش قبل از نوشتن و بعد از نوشتن تقسیم شده است ......
.... از حضرت رسول صلوات الله علیه درباره احسان به والدین پس از فوت آنها پرسیدند و حضرت در پاسخ فرمود: " والدین پس از فوت هم بر گردن فرزندان حق دارند و باید در حق آنها پنج کار را انجام داد؛
دعا کردن برای آنها ( دعا ، نماز ، صلوات در حق آنها)
استغفار کردن برای آنها
عمل به وصیتهای آنها (اعم از وصیتهای اخلاقی و مالی – زبانی یا مکتوب)
.... با عنایت به فرمایشات حضرت امیر (ع) ابتدا باید با خدا به صلح و آشتی رسید . و در قدم اول باید در درون خودم به صلح و آرامش برسم ، تا در درون خودم پر از کینه و ناراحتی و بغض و حسد باشد و در فکر نابودی و ضایع کردن کسی باشم به آرامش نخواهم رسید و حتی در خواب هم در گیر هستم . به همین دلیل صبح که بر می خیزم ، خسته و عصبی هستم چون شب را در آرامش سپری نکردم .....
حضرت امیر المؤمنین (ع) در این فراز از خطبه الزهرا به توصیف فرشتگان می پردازد: "آنچه که از روایات و آیات قران بر می آید این است که فرشته ها کارگزاران خداوند متعال و مجری احکام . مقررات و سنتهای الهی در کل نظام آفرینش و در تمام عوالم هستی اعم از مادی و معنوی هستند . جنس اینها از نوع موجودات مادی نیست بلکه مجرد هستند و از همان اول که خلق می شوند در حد تکامل هستند . آنها موجوداتی معصوم و پاکند و نافرمانی خدا را نمی کنند . مثل انسانها زاد و ولد و گرسنگی و خواب و ... ندارند."
یک سؤال تحقیقی:اگر فرشتگان معصومند ، ماجرای فطروس و حبس شدنش در یکی از جزایر دنیا چیست؟ اگر فرشتگان مقرب ترند، چرا شب معراج جبرئیل از یک مرحله ای بالاتر نتوانست برود؟ اگر فرشتگان داناترند ، چرا در مسابقه علمی بین آدم و ملائکه ، آدم برنده شد???
.... غضب یک حالت نفسانی است که در انسان به خاطر شعله ور شدن آتش انتقام پیدا می شود که هر چه این شعله فروزانتر باشد ، خشم بیشتر خواهد شد و این آتش نفس انسان را آلوده و بیمار خواهد کرد . مثلاً اگر شما در یک غار آتشی روشن کنید ، دود حاصل از آن فضای داخل غار را خفقان بار خواهد کرد . وقتی انسان هم عصبانی می شود فروزندگی آن حالت نفسانی ، اتاق نفس را آلوده و در گیر می کند .ریشه و مواد اولیه غضب و خشم در درون انسان هست.
انسان در طی سه مرحله خشمگین می شود : 1. امور ایجاد کننده ؛ قوه غضبیه در ذات انسان هست 2. امور زمینه ساز ؛ که اصولاً از خارج بر انسان عارض می شود. 3. بروز دادن ؛ که در این مرحله پس از طی دو مرحله قبل، گاهی کوچکترین جرقه باعث انجار خشم انسان می شود......