امشب،
شب فروچکیدن قطره قطره دلهاست؛ شب گریه ستاره هاست. امشب، زمین نظاره گر اشک
های مهتاب است و فردا آفتاب مویه می کند، در خویش می شکند و پژمرده می شود. امشب،
دلِ آسمان گرفته است. امشب آرامش از همه جا رخت بربسته و فردا، طوفان سهمناک
حادثه ای تلخ، دلهای مؤمنان خدا را سخت می لرزاند. فردا برکه دلها، سرشار از
تلخابه اندوه می گردد و پیاله دیدگانِ سرخ عشاق حق، پر از غمابه فراق می شود.
فردا، پرندگان
سپیدبال آسمان آبی، پروازی سیاه میکنند. پروانه ها به گل ها تسلیت می گویند،
قاصدک ها، دیگر خبری از شادمانی و سرور را زمزمه نمی کنند. فردا، همه جا و همه
چیز به رنگ عزاست و این همه، در سوگ مرتضی علیه السلام است.
سوره مبارکه طارق :
می خواهند حقیقت بازگشتن پس از مرگ برای محاسبه و جزا را انکار کنند؛ به همین منظور به انکار مقدمه آن می پردازند و می گویند اگر قرار بر بازگرداندن مردگان و رسیدگی به امورشان است، باید همه مردگانِ بی شمار آدمیان با تمام افکار، گرایشها و اعمالشان حفظ شوند؛ در غیر این صورت، خبر معاد، خبر از امری غیر واقع خواهد بود؛ حال کیست که حفظ انسانها را ضمانت کند؟ اصلا مگر چنین امری ممکن است؟!
کافی است به نظام حفظ آسمان نظر کنند. آسمان با این عظمت، با اجرام نورانی حفظ می شود. آیا یادآوری سیستم حفظ آسمان برای تأکید بر حقیقت حفظ انسان، کافی نیست؟ آری، بیتردید بر هر انسانی حافظ و نگهبانی گمارده شده است تا او و عقاید و علایق و رفتارهایش را حفظ کند. حال که چنین است، آدمی خودش را با آسمان مقایسه کند و به مادّه اولیه خلق خویش نظر کند. حفظ آسمان دشوارتر است یا حفظ موجودی کوچک که از قطره آبی جهنده آفریده شده است؟ او باید بداند خدایی که این موجود را آفریده، توان حفظ کردن و بازگرداندن او را نیز دارد.
مکر می کنند و این حقیقت را جدّی نمی دانند. پاسخ خدا تأکیدی دوباره و خبر دادن از مکری دربرابر مکر ایشان است. مکر خدا فرصتی است که به آنان می دهد تا در خیال باطلشان غوطه ور شوند و با بدترین عذابها مواجه گردند.
سوره مبارکه اعلی :
مردی از جانب خدا مبعوث شده است تا واسطه هدایت تشریعی باشد. مردمی را می بیند که از تذکرات وحیانی او دوری می کنند. از ضعف خویش برای حفظ و ابلاغ وحی نگران است. نسبت به سودمندی تذکرات وحیانی خویش برای این جامعه قرآن گریز درتردید است. خود را دربرابر بازتاب مردمی تذکرات وحیانی خود مسئول می بیند.
سوی دیگر، مردمی هستند که از تذکرات او دوری می جویند و آهنگ تزکیه و یاد خدا و قصد پیوستن به جرگه نمازگزاران را ندارند. وحی الهی چنین ره مینماید:
ای فرستاده ما! نزاهت نام پروردگار بلند مرتبهات را مورد توجه قرار ده و با مطالعه روند هدایت تکوینی، از فضای ابهام و تردید نسبت به جریان هدایت تشریعی فاصله بگیر! ما تو را برای حفظ و ابلاغ وحی آماده می کنیم. تو تذکر بده و نسبت به سودمندی آن تردید نکن و بدان که مسئولیت عکس العمل مردمان در قبال تذکرات وحیانی تو بر عهده خود ایشان است و متوجه تو نیست.
و ای دوری کنندگان از تذکرات وحیانی رسول ما! بدانید که رستگاری شما در گرو پاکی و یاد خداست و تا وقتی که دل در بند دنیا دارید، به رستگاری نخواهید رسید. این حقیقتی نو پدید نیست و در همه کتابهای آسمانی پیشین و از جمله در صحف ابراهیم و موسی آمده است.
به این ترتیب، فضایی که می توانست جریان مبارک تذکر وحیانی را تحت تأثیر قرار دهد، خنثی می گردد و دوام این روند مبارک از جانب خدا ضمانت می شود و راه بهره مندی هرچه بیشتر انسانها از این مایه حیات روحانی مشخص می گردد.
کوفه
خاموش تو را میطلبد!
از خلوت تلخ کوچه
ها، هیچ صدایی برنمی خیزد.
کوفه، آبستن حادثه
ای تلخ است.
حادثه در کمین مردی
است که ترازوی عدالت را بر گرده رنج دیده اش نهاده بود و برای برپایی عدالت، تیغ
تیز طعنه و کنایه را به جان می خرید.
یکی سهم رفاقت
می خواست و دیگری سهم قرابت. یکی شأن صحابگی اش را به رخ علی علیه السلام
می کشید و دیگری، سابقه آشنایی اش با پیامبر صلی الله علیه وآله و قرآن را
دلیل می آورد.
و علی علیه السلام
سکوت می کرد در برابر این همه توقع گناه آلوده.
چه می خواستند از
علی؛ از مردی که روشنایی شمع بیت المال را برای دمی نشستن خود روا نمی داشت و
گَردِ کیسه های مردم را می تکاند تا ذره ای ناحق در دامن عصمتش ننشیند.
مردی که دست بر آتش
دنیا می گذاشت و از آتش آخرت، شب تا صبح ناله میزد و نجواگر کوچه های کوفه بود؟
سینه اش که زخمی
خنجرهای نبرد بود، زخمی تر شد؛
تا همیشه تاریخ،
نسخه بردباری و استقامت مولا اسوه مانای روزگار است.
علی علیه السلام
فرق شکافته بر آستان حق می برد، اما عدالت را به دنیاخواهان نمی فروخت.
مرد بود مولا؛
یگانه مرد روزگار تا همیشه الگوی ماندگار.
جهت هدایتی سوره مبارکه غاشیه:
در رویداد فراگیر قیامت، کسانی که به تذکر پیامبر برای هدایت به ربوبیت آفریدگار پشت می کنند و کفر می ورزند، صاحب چهره هایی زبون هستند و از اعمال خود جز ملالت، بهره ای ندارند و به سختی عذاب می شوند و کسانی که تذکر آن حضرت را می پذیرند و به ربوبیت آفریدگار ایمان می آورند، صاحب چهره هایی شاداب هستند و از تلاش خود خشنودند و به پاداشی بسیار نیکو می رسند.
سوره فجر سى آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام آن برگرفته از آیه اول و به معناى سپیده دم است. همانند دیگر سوره هاى مکّى، آیات آن، کوتاه و کوبنده و انذار دهنده است.
این سوره بخشهاى متعددى دارد که با سوگند به زمانهایى همچون شب، سحر و سپیده دم آغاز مى شود و با اشاره به سرگذشت اقوامى طغیان گرو سرکش ادامه مى یابد.
سنّت آزمایش و ابتلا از سوى خداوند و عکس العملهاى متفاوت انسان در برابر آن و همچنین حضور انسان در دادگاه قیامت و اظهار حسرت و پشیمانىِ ناپاکان و ابراز خشنودى در رضایتِ پاکان، ادامه آیات این سوره را تشکیل مى دهد.
دریافت
حجم: 20.8 مگابایت
امام حسن مجتبی سلام الله علیه:
کیفَ یکونُ المؤمنُ مؤمنا وهو یَسخَطُ قِسمَةُ ویُحَقِّرُ مَنزِلَتَهُ والحاکِمُ علَیهِ اللّه؟!
مؤمن چگونه مى تواند مؤمن باشد در حالى که از قسمت خود ناخشنود باشد و منزلت و وضعیت خود را ناچیز شمارد با آن که حاکم بر او(و تعیین کننده سرنوشتش) خداست؟
بحارالانوار ، ج 43 ص 351
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣