تلاوت صفحه 416 :
آیه
شماره 22 از سوره مبارکه لقمان
وَمَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ
بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
و هر کس روى خود را (به حقیقت) به سوى خدا کند، در حالى که نیکوکار باشد، پس بى
تردید به دستگیره (و رشته ى) محکمى چنگ زده، و پایان همه ى کارها به سوى اوست.
نکات تفسیری :
1-
تسلیم خدا شدن، یک امر اختیارى است و اکراه و اجبارى وجود ندارد. «مَن یسلم وجهه»
2- تسلیم خدا بودن، باید با عمل همراه باشد. «یسلم... و هو محسن»
3- نیکوکار بودن، به تنهایى کافى نیست، اخلاص در عمل هم لازم است. «یسلم وجهه... و
هو محسن»
4 - با توجّه به معاد و تفّکر درباره ى آینده، راه خود را انتخاب کنیم. «و الى
اللّه عاقبة الامور»
5- آفرینش، همه به یک سوى و یک هدف روانه است. «و الى اللّه عاقبة الامور»
صحبت ما در جلسۀ گذشته به این مقطع از تاریخ اسلام رسید که بعد از درگذشت رهبرعالیقدر اسلام(ص) ، توسط برخی از بزرگان مهاجر و اکابر اصحاب پیغمبر اکرم (ص) در تبانی با یکدیگر ، کودتایی به راه افتاده شد و مسیر امامت و خلافت اسلامی را از آن راه و طریقی که پیغمبر اکرم (ص) معین فرموده بود خارج کردند .خیرخواهی شخصیتهای موثر مسلمانها هم در بازگرداندن اوضاع و اصلاح انحرافات و پر کردن شکافی که در امت اسلامی به وجود آمده بود نا فرجام ماند و مولای ما امیرالمومنین (ع) ناچارا برای توجیه بزرگان مهاجر و انصار و این که حجت هم بر آنها تمام شده باشد، شبانه حضرت صدیقه طاهره(س) واهل بیت نورانی خودشان را به در خانه های آنها می رساندند اما نتیجه ای بدست نیامد . بدون تردید حضور شبانۀ امیرالمومنین (ع) و حضرت بانوی بانوان عالمین در مقابل منازل بزرگان انصار برای خود امیرالمومنین (ع) سخت تر از بقیه و طاقت فرساتر از دیگران بود . بطوری که اگر شما در لابلای اوراق تاریخ نگاه کنید می بینید وقتی بعضی از بدخواهان امت اسلامی ، وجود مقدس او را بخاطر این اقدامات زبان زخم می زنند ، امام گاهی دفاع می کند و گاهی هم مظلومانه و غریبانه تحمل می کند و پاسخی ارائه نمی کند .
ابن ابی الحدید در جلد اول شرح نهج البلاغه ص135 یک نامه ای را از معاویه بن ابی سفیان به امیرالمومنین (ع) بازگو کرده که در فرازی از آن اینطور نوشته شده:" تو همان کسی هستی که بعد از بیعت با ابو بکر زنت!! را بر درازگوشی سوار می کردی و دستهای دو پسرت؛ حسن(ع) و حسین (ع) را می گرفتی و از اهالی بدر می خواستی که ترا علیه مصاحب پیغمبر یاری کنند، و به استثنای 4 یا 5 نفر ، هیچکس ترا اجابت نکرد . در حالیکه اگر به حق بودی! دیگران هم به تو پاسخ می دادند."
این نامه ها برای امیرالمومنین(ع) خیلی سنگین بود .نامه های خیلی بی ادبانۀ معنا دار و درعین حال جزیی از برنامه های براندازی آشکار و پنهان جبهۀ ضد توحید در دوران حیات نورانی امیرالمومنین (ع) است.
یعقوبی در جلد 2 تاریخ خودش ص116 روایت کرده : محصول تلاش های شبانۀ امیرالمومنین (ع) و حضرت صدیقۀ طاهره(س) این شد که چهل نفر او را اجابت کردند . و توافق شد که این چهل نفر فردا روز با موهای حلق شده و تراشیده شده با شمشیر آخته و آماده خودشان را به امیرالمومنین (ع) برسانند و دنبال احقاق حق باشند ولی صبح
قال النبی(ص) : الحسنُ و الحسینُ خیرُ اهلِ الارضِ بَعدِی و بعدَ اَبِیهما و اُمُّهما اَفْضَلُ نِساءِ اهلِ الارض.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: حسن و حسین بعد از من و پدرشان بهترین اهل زمیناند و مادرشان برترین زنان اهل زمین است.
تلاوت صفحه 415 :
آیه
شماره 60 از سوره مبارکه عنکبوت
وَ کَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تحَمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ
إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
چه بسا جنبنده ای که قدرت حمل روزی خود را ندارد، خداوند او و شما را روزی می دهد;
و او شنوا و داناست.
نکات تفسیری :
1-
براى تقویت ایمان و توکّل بر خداوند، به الطاف الهى نسبت به موجودات دیگر توجّه
کنیم. «و کایّن من دابّة»
2- رزق و روزى به زرنگى نیست. «لا تحمل رزقها اللّه یرزقها و ایاکم»
3 - براى خداوند، رزق دادن به جنبنده هاى ناتوان و انسانهاى سالم و کاردان، یکسان
است. «یرزقها و ایّاکم»
4- علم و آگاهى خداوند ضامن تأمین روزى موجودات است. «السمیع العلیم»
قال النبی(ص) : فاطِمةُ اَعَزُّ الناسِ علیَّ.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: فاطمه عزیزترین و محبوبترین مردم برای من است.
گفتگوی ما به اینجا رسید که تعدادی از اصحاب پیغمبر و امیرالمومنین (ع) از پیشامد به سختی ناراحت بودند پس از مشاوره و گفتگو با هم تصمیم گرفتند که بعد از مذاکره و گفتگوی با امیرالمومنین (ع) جبهۀ مقابلۀ خودشان را با جریان کودتا را پی گیری کنند . رای و نظر امیرالمومنین (ع) هم به این قرار گرفت که آنها در مجامع و مجالس حاضر شوند و با آنها مناظره و گفتگو داشته باشند . لذا با امر و رهنمود امیر (ع) اصحاب بزرگوار در مسجد نبوی حاضر شدند و راه انذار و گفتگو را پیش گرفتند . فضای مسجد و فضای مدینه هم یک فضای انتخاباتی بود . بیعت گرفتن و رای جمع کردن ، مثل همان شرایطی که در هر فضای انتخاباتی ممکن است وجود داشته باشد. گروه گروه از مهاجر و انصار با ابی بکر بن ابی قحافه وارد بیعت می شدند . ابوبکر هم بر فراز منبر پیغمبر اکرم اسلام (ص) سرخوش ریاستی بود که در همین فاصلۀ کم و کوتاه هم دریافت کرده بود که در مسیر ریاست او موانع مهمی وجود نخواهد داشت . یعنی این درک هم برای او به وجود آمده بود .
دوستان امیرالمومنین (ع) هم وقتی وارد مسجد شدند خودشان را به نزدیکترین جای ممکن به منبر رسول خدا رساندند و در اطراف منبر و محل استقرار ابی بکر ، تجمع پیدا کردند . و اولین فرصتی که به دست آمد خالد بن سعید بن عاص قیام کرد ( من بخشها و فرازهایی از این مجموعه گفتگوها را برای شما برگردان کرده ام عرض می کنم . بقیه اش هم در مصادر و مآخذی که عرض می کنم هست. اگر خواستید کاملش را هم می توانید ملاحظه بفرمایید . برای اینکه رعایت امانت هم بشود من پایبندی خودم را به متن حفظ می کنم و تحلیل خودم را جدا و اصل گفتگو را هم مستقلا برای شما عرض می کنم .)
خالد بن سعید مستقیما ابوبکر را بر فراز منبر پیغمبر اکرم (ص) مخاطب قرار می دهد . و به او گفت : از خشم و غضب خداوند ترسان باش .( به این عبارتها خوب دقت کنید ) ابن ابی قحافه ! تو خود مواضع و بیانات رسول خدا را در رابطۀ با علی بن ابیطالب می دانی . آیا روز بنی قریظه را فراموش کرده ای ؟ آن زمانیکه همۀ ما در اطراف رسول خدا بودیم و آن حضرت در آن شرایط سخت خطاب به بزرگان اصحاب فرمود : ای گروه مهاجر و انصار ، من برای شما وصیتی دارم , فرمانی را در این مقام و در این مکان به شما ابلاغ می کنم که شما باید حتما آن را بشنوید و هم قبول کنید و آن پیغام اینست که بعد از من ، علی ، امیر و فرماندۀ شما و جانشین بعد از من در میان شماست . این را بدانید ، بپذیرید ، و در آن تردید نکنید که این امر را خدای علی اعلی به من ابلاغ فرمود . و اگر شما وصیت مرا در مورد علی پاسداری نکنید و به یاری او نشتابید در تکالیف و احکام خودتان اختلاف کرده اید ! یعنی در عبادت هایتان خلل وارد می شود . دیانت شما دچار اختلال و شورش خواهد شد و بدها و بدکارگان امت بر شما مستولی خواهند شد . بدانید اهل بیت من وارث امامت و رهبری من و قیام کنندگان به امر من هستند . بعد با صدای بلندتر و رساتری ادامه داد : پسر ابی قحافه ! آیا به خاطر داری بعد از همین سخنان بود که پیغمبر اکرم اسلام (ص) دست به دعا برداشت و از خداوند متعال درخواست کرد تا حافظان وصیت او را در زمرۀ یاران آن حضرت و رستگاران امت قرار دهد و از خداوند متعال خواست تا بدعهدها و ظلم کنندگان به اهل بیتش را از بهشت الهی محروم بسازد؟ ( این سوال را خالد بن سعید از ابی بکر بن ابی قحافه کرد ) طبیعتا باید ابوبکر پاسخ می داد . اما آن کسی که در مقام پاسخ بر آمد
تلاوت صفحه 414 :
آیه
شماره 58 از سوره مبارکه عنکبوت
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ
الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ
أَجْرُ الْعَامِلِینَ
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفه هایی از
بهشت جای میدهیم که نهرها در زیر آن جاری است; جاودانه در آن خواهند ماند; چه خوب
است پاداش عمل کنندگان!
نکات تفسیری :
1-
کارهاى شایسته، در کنار ایمان ارزشمند است. «آمنوا و عملوا الصالحات»
2- شرط دستیابى به بهشت، ایمان و عمل صالح است. «آمنوا و عملوا الصالحات لنبوّئنهم
من الجنّة»
3- خداوند، بهشت را براى مؤمنان ضمانت کرده است. («لنبوّئنهم» با لام و نون تأکید
آمده که نشانِ قطعى بودن است.)
4- غرفه هاى بهشت، بسیار عالى است. («غرفاً» نکره و همراه با تنوین، نشانه ى عظمت
و بزرگى است)
5 - نهرهاى بهشتى دائماً در جریان است. («تجرى» فعل مضارع، نشانه ى دوام و استمرار
است)
قال النبی(ص) : اِنَّ فاطمةَ مِنّی وَ هی نُورُ عَینی و ثَمرةُ فؤادی یَسُوؤنی ما ساءَها و یَسُرُّنی ما سَرَّها.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است و او روشنایی چشمانم و میوه قلب من است، آنچه او را بیازارد مرا آزار میدهد و آنچه او را خوشحال کند مرا خوشحال میکند.حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣