تلاوت صفحه 392 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 51 از سوره مبارکه عنکبوت
أَ وَ لَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلىَ عَلَیْهِمْ إِنَّ فىِ ذَالِکَ لَرَحْمَةً وَ ذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
آیا برای آنان کافی نیست که این کتاب را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آنها تلاوت می شود؟! در این، رحمت و تذکری است برای کسانی که ایمان می آورند (و این معجزه بسیار واضحی است) .
نکات تفسیری :
1- قرآن، کتابى جامع و کامل است و همه ى نیازهاى معنوى را به نوعى پاسخ داده و تأمین مى کند. «اولم یکفهم»
2- هم پیامبرِ خدا، «رحمة للعالمین»(154) است و هم کتابش. («رحمةً» نکره و با تنوین آمده، که نشانه ى بزرگى و عظمت آن است)
3- قرآن، مایه ى رحمت و دورى از غفلت است. «لرحمةً و ذکرى»
4- شرط دریافت رحمت و پذیرش تذکّرات الهى، ایمان است. «لقوم یؤمنون»
خداوند اسماء حسنای زیادی دارد ، به عقل ما اینطور می رسد که خداوند در طلیعه هر سوره ای متناسب با مضمون آن سوره یکی از اسماءش را به کار ببرد. مثلاً سوره توبه درباره جنگ و مبارزه و ... است، گفته شود : " بسم الله القاصم الجبّارین" در یک جایی بفرماید: " بسم الله الحکیم العلیم " ، " بسم الله الرازق الرحیم"... اما نه! همه جا می فرماید: " بسم الله الرحمن الرحیم" به نام خدایی که رحمت دارد، به نام خدایی که مهربان است. یعنی مسلمان ! اولین چیزی که از خدا در ذهنت نقش می بندد، مهربانی خدا باشد، غیر از این باشد غلط است، باطل است. خدا در طلیعه سوره هایش اعلان صلح و آشتی می کند. دین اسلام دین رحمت و آشتی است ....
برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.
حجم: 11.9 مگابایت
تلاوت صفحه 391 :
آیه
شماره 50 از سوره مبارکه عنکبوت
وَ قَالُواْ لَوْ لَا أُنزِلَ عَلَیْهِ ءَایَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ
إِنَّمَا الآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ
گفتند: «چرا معجزاتی از سوی پروردگارش بر او نازل نشده؟!» بگو: «معجزات همه نزد
خداست (و به فرمان او نازل میشود، نه به میل من و شما); من تنها بیم دهنده ای آشکارم!
نکات تفسیری :
1- بهانه جویى افراد لجوج، تمام شدنى
نیست. (با دیدن انواع معجزه، باز هم معجزه ى دیگرى مى خواهند.) «لولا انزل»
2- پیامبر در برابر بهانه جویان مقاومت مى کرد و به آنان پاسخ مى داد، زیرا معجزه
کارى حکیمانه و الهى است نه بازیچه ى بهانه جویان. «قل انّما الایات عند اللّه»
3- هشدار و انذار، به دلیل غفلت زدایى، قوىتر و مؤثّرتر از بشارت و امید است.
«انّما انا نذیر» و نفرمود: «انّما انا بشیر»
4- هشدار انبیا، صریح و شفّاف است. (نه با کنایه و ابهام و تعریض) «مبین»
حضرت امیر مؤمنان در فراز آخر خطبه 152 می فرمایند:"بهائم همه همّ و غمّشان شکمشان است. درّندگان هم همه همّ و غمّشان تجاوز به غیر خودشان و کشتن و زخم زدن و حمله به دیگران است. زنها هم همه همّ و غمّشان زیور آلات دنیا و فساد در دنیاست." اینجا سؤالی مطرح می شود و آن اینکه حضرت می فرمایند بهائم چنین اند و سبائع این چنین و زنها هم چنان!! پس مردها چه می شوند ؟؟؟؟؟
تلاوت صفحه 390 :
آیه
شماره 49 از سوره مبارکه عنکبوت
بَلْ هُوَ ءَایَاتُ بَیِّنَاتٌ فىِ صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ
مَا یَجْحَدُ بِایَاتِنَا إِلَّا الظَّلِمُونَ
ولی این آیات روشنی است که در سینه دانشوران جای دارد; و آیات ما را جز ستمگران
انکار نمیکنند!
نکات تفسیری :
1- نشانهى علم واقعى، پذیرش آیات
روشن الهى است. «فى صدور الّذین اوتوا العلم»
2- گرچه انسان براى رسیدن به مقصود، مأمور به تلاش و کوشش است، لیکن علم، هدیه ى
الهى است. «اوتوا العلم»
3- آیات قرآن، بر دل اهل علم مى نشیند و این گروه هستند که حقانیّت آن را با تمام
وجود درک مى کنند. «الّذین اوتوا العلم»
4 - نمونه ى روشن ظلم، ظلم فرهنگى و انکار نابجاست. «و ما یجحد بآیاتنا الاّ
الظلمون»
5- آنچه را که انسان مى فهمد، اگر انکار کند، نوعى ظلم است. «الاّ الظالمون»
استاد محمدی در ادامه تبیین و تفسیر حدیث 31 به بیان مبحث جبر و تفویض پرداخت و به این نکته اشاره کرد که : " جبر عبارت است از سلب آثار خاصّه از مراتب وجود و نفی اسباب و مسبّبات به طور کلی و القای واسطه ها . این معنا مطلقاً باطل و مخالف با برهان قوی است و اختصاص به افعال مکلّفین ندارد. اگر کسی با شما از موضع جبر سخن گفت بزن تو گوشش! وقتی می گوید چرا زدی؟ بگو من نزدم! جبر بود! درتقدیر تو چنین بود که بزنم تو گوشت !!!"
... وقتی صحبتهای حضرت بانو تمام شد ابوبکر بن ابو قحافه در مقام پاسخگویی برآمد. اقدام ابوبکر اشتباه بزرگی برای رئیس دولت کودتا به حساب می آید . برای اینکه ابتدا تا انتهای کلام بانو را که بررسی می کنید، هرگز شخص خاصّی را به صورت صریح مخاطب قرار نداد اگر چه طرح غصب فدک و امر ولایت امیر المؤمنین به خودی خود روشنگر و هدایتگر بود. اما این ابوبکر بود که با صراحت و روشنی به همه اهل مسجد و آیندگان تاریخ تفهیم کرد که "حرف اصلی سخنان افشاگرانه دختر پیغمبر منم!" چون اهل تاریخ خیلی با تاریخ کلاهبرداری کرده اند و خیلی از حقایق تاریخی را جعل کردند ... اگر ابوبکر وارد عمل نمی شد و صحبت نمی کرد قطع بدانید که این خط را تحریف می کردند. ولی وقتی ایستاد به مردم نشان داد که با من است . نه به آن مردم به آینده تاریخ هم گفت حرف دختر پیامبر با من است . امّا ....
تلاوت صفحه389:
آیه
شماره 40 از سوره مبارکه طه
إِذْ تَمْشىِ أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکمُْ عَلىَ مَن یَکْفُلُهُ
فَرَجَعْنَاکَ إِلىَ أُمِّکَ کىَْ تَقَرَّ عَیْنهُا وَ لَا تحَزَنَ وَ قَتَلْتَ
نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ
فىِ أَهْلِ مَدْیَنَ ثمَُّ جِئْتَ عَلىَ قَدَرٍ یَامُوسىَ
در آن هنگام که خواهرت (در نزدیکی کاخ فرعون) راه می رفت و می گفت: «آیا کسی را به
شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت می کند (و دایه خوبی برای او خواهد بود)!» پس
تو را به مادرت بازگرداندیم، تا چشمش به تو روشن شود; و غمگین نگردد! و تو یکی (از
فرعونیان) را کشتی; اما ما تو را از اندوه نجات دادیم! و بارها تو را آزمودیم! پس
از آن، سالیانی در میان مردم «مدین; سذللّه توقف نمودی; سپس در زمان مقدر (برای
فرمان رسالت) به این جا آمدی، ای موسی!
نکات تفسیری :
1- در نظام حاکمیت طاغوت، هر کس از
طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، باید نقش مبارزاتى خود را به خوبى انجام دهد.
«تَمشى اُختک»
2- خدا به وعده هاى خویش وفادار است.( امام باقرعلیه السلام فرمود: مدّت جدایى
فرزند از مادر سه روز بود. تفسیر نورالثقلین.) «اِنّا رادّوه الیک - فرجعناک الى
اُمّک»
3- نگرانى از بازتاب کارها، به اخلاص و عصمت ضربه نمى زند. «فنجّیناک من الغمّ»
(موسى علیه السلام یک قبطى را بدون تعمّد کشته بود و اگر چه گناهى نداشت، ولى
نگران و غمگین بود.)
4- مردان خدا آزمایشات سختى را در پیش روى دارند. «فتنّاک فتوناً»
انبیا نیز باید مزه ى حوادث سخت را بچشند لذا بعد از سالها زندگانى در کاخ، اینک
چوپانى در بیابان شروع مى شود. «فلبثت سنین فى اهل مدین»
5- پشت سر گذاردن مراحل سخت، مقدمه ى رسیدن به مقام الهى و معنوى است. «فتنّاک...
ثمّ جئت على قدر یا موسى»
آیات هشتم ونهم سوره ممتحنه مهمترین آیات پیرامون سیاست خارجی مملکت اسلامی است وظیفه ما را در تعامل با کفار و کسانی که دین ما را قبول ندارند بیان می کند. در این آیات دشمنان اسلام و کافران به دو گروه تقسیم شده اند:
الف( کافران حربى که با مسلمانان پیکار و آنان را از خانه هایشان اخراج کردند و یا افرادى که به این دشمنان کمک کردند و دشمنى خود را با اسلام و مسلمانان آشکار نموده اند. در این صورت مسلمانان وظیفه دارند که هرگونه رابطه ى دوستانه را با این کافران حربى قطع کنند.
ب( کافران غیر حربى که با مسلمانان کارى نداشتند و اقدام به جنگ و تبعید و آزار مسلمانان نمی کردند و حتى گروهى از آنان پیمان صلح با مسلمانان بستند.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣