مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

...  در مفهوم کلمه "یس" سه احتمال وجود دارد:
1/ مطابق بقیه سوری که با حروف مقطعه آغاز می شود ، این آیه نیز از آیات متشابه بوده و توضیح و تفسیر قطعی آن در دست ما نیست.
2/ یس مشتمل بر دو کلمه یا + س است ؛ یا حرف ندا و سین مخفف انسان و مقصود از این انسان، انسان کامل است که حضرت رسول ( صلوات الله علیه) مصداق بارز آن است (به قرینه آیات بعد) و یا مخفف "سید المرسلین" یا "سامع الوحی " است.
3/ "یس" نام خاص پیامبر اکرم ( صلوات الله علیه) بعد از بعثت است . به استناد کلام امام باقر علیه السلام که فرمودند: " پنج نام از نامهای پیامبر اکرم ( صلوات الله علیه) در قرآن امده که عبارتند از :احمد ، محمد، عبد الله، یس ، نور" ....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
فَضلُ القُرآنِ عَلی سائِرِالکَلامِ کَفَضلِ اللهِ عَلی خَلقِهِ
برتری قرآن بر سایر سخنان، همانند برتری خداوند است بر بندگانش .                                              جامع الاخبار / 47
تلاوت صفحه ششم:
 

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 62  از سوره مبارکه بقره
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
ترجمه : در حقیقت کسانى که [به اسلام] ایمان آورده و کسانى که یهودى شده‏اند و ترسایان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد
تفسیر : تمام ادیان آسمانى، اصول مشترک دارند؛ توحید، معاد و انجام اعمال صالح. «آمن باللَّه و الیوم الاخر و عمل صالحاً»
مهم‏ترین اصل اعتقادى بعد از توحید، معاد است. «ءامن باللَّه و الیوم الاخر»
صاحبان ادیان دیگر در صورت بی ‏اطلاعى از اسلام، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، اگر به دین آسمانى خود ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند ودر بى ‏اطلاعى خود مقصّر نباشند، اهل نجات هستند. «من آمن باللّه... لاخوف علیهم...»
انسان، تنها در سایه ‏ى ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مى ‏یابد. «لا خوف علیهم»
سعادت وکرامت، مربوط به ایمان وعمل صالح است، نه عنوانِ مسلم، یهودى، مسیحى، صابئى. «من آمن باللّه... لاخوف علیهم...»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
یاعَلی ! سَیِّدُ الکَلامِ القُرآنُ .                              
ای علی ! برترین سخن، قرآن است .                                                                         تفسیرابی الفتوح2/319
تلاوت صفحه پنجم:
 

آیه شماره 86  از سوره مبارکه الأنبیاء
وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِینَ
ترجمه : و آنان را در رحمت‏خود داخل نمودیم چرا که ایشان از شایستگان بودند
تفسیر : نام بزرگان را زنده نگاه داریم و کمالات آنانرا بازگو نماییم. «و اسماعیل و ...»
صبر، خصلت ارزشمندى است که خداوند، دارندگان آن را مى‏ستاید. «کلّ من الصّابرین»
صبر، زمینه‏ساز ورود انسان در رحمت الهى است. «کلٌّ من ّلصابرین و ادخلناهم فى رحمتنا»
کسب درجات و مقامات، پس از موفّقیّت در آزمایشات الهى است. «الصابرین و ادخلناهم»
برخوردارى از رحمت الهى در گرو عمل صالح است. «ادخلناهم - من‏الصالحین»
صبر و صلاح، از صفات انبیا است، و هر که به آنها متصف باشد، نشان از پیامبران دارد. «و اسماعیل و ... من‏الصابرین - من‏الصالحین»
قال الرّضا علیه السلام :
لا تَطلُبُوا الهُدی فی غَیرِالقُرآنِ فَتَضِلّوا.
هدایت را جز از قرآن مجویید که گمراه خواهید شد .                                                                         امالی صدوق /438
تاوت صفحه چهارم:
 

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 56  از سوره مبارکه مریم‏:
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ترجمه : و در این کتاب از ادریس یاد کن که او  پیامبر راستگویى بود
تفسیر : یاد و تجلیل از بزرگان وسیله رشد و هدایت دیگران است. «واذکر»
تجلیل‏ ها باید پایدار بماند. «فى الکتاب»
معیار تجلیل از افراد، باید ارزش هاى معنوى آنان باشد. «صدّیقاً نبیّاً»
صداقت، شرط تأثیرگذارى در تبلیغ است. «صدّیقاً نبیّاً» تقدّم کلمه‏ ى «صدّیق» بر «نبىّ»، نشانه‏ ى آن است که صداقت زمینه‏ ى نبوّت است.
قال علی علیه السلام :
مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِیَ اِلَی الَّتی هِیَ اَقوَم .
هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود .                                                 نهج البلاغه خطبه 147
تلاوت صفحه سوم :
 

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 118  از سوره مبارکه بقره
وَقَالَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ لَوْلاَ یُکَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِینَا آیَةٌ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ
ترجمه : افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمى‏ گوید یا براى ما معجزه‏ اى نمى‏ آید کسانى که پیش از اینان بودند [نیز] مثل همین گفته ایشان را مى‏ گفتند دلها [و افکار]شان به هم مى‏ ماند ما نشانه‏ ها[ى خود] را براى گروهى که یقین دارند نیک روشن گردانیده‏ ایم
تفسیر : اصالت به تلاش و لیاقت است، نه تقاضا و توقّع. گروهى هستند که به جاى تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابجاى خود را مطرح مى‏ کنند. «لولا یکلّمنا اللّه»
سنّت خداوند اتمام حجّت و بیان دلیل است، نه پاسخگویى به خواسته‏ ها وتمایلات نفسانى هر کس. «قد بیّنا الایات»
قال امیرالمؤمنین علیه السلام :
وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ .
بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید .                  

  نهج البلاغه خطبه 176

تلاوت صفحه دوم :
 

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 90  از سوره مبارکه الأنعام‏: "  أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ "
ترجمه : اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است پس به هدایت آنان اقتدا کن بگو من از شما هیچ مزدى بر این [رسالت] نمى‏ طلبم این [قرآن] جز تذکرى براى جهانیان نیست
تفسیر : پیروى از هدایت پیامبران، اقتدا به هدایت الهى است. «هَدَى اللَّه فَبِهُداهمُ اقتَدِه»
نام و یاد و راه اولیاى خدا باید زنده بماند و نوآورى‏ ها نباید ارزش‏هاى پیشین را از یاد ببرد. «فبهداهُمُ اقتَدِه»
ارزش انسان به خط فکرى و سیره‏ ى عملى اوست. (فرمود: «فَبِهُداهُمُ اقتده»، و نفرموده: «بهم اقتَدِه»).
نسخ ادیان گذشته، به معناى بطلان اصول و کلیّات آنها نیست، خط کلّى انبیا باید تداوم یابد. «فَبِهُداهمُ اقتَدَه»
موفّق‏ ترین انسان باید از کمالات و اخلاق نیک و روش استوار پیشینیان بهره ‏مند شود. «فَبِهداهمُ اقتَده»
اهداف تمام انبیا، یکى است. (زیرا اقتدا به انبیایى که اهداف متضادّى دارند ممکن نیست). «فبهداهم اقتده»
دلیل و نتیجه‏ ى پیروى، باید هدایت یافتگى باشد. «هَدَى اللَّه فبهداهم اقتده»
مبلّغ نباید به دنیا طلبى، گرایش داشته و به آن متّهم شود. «قل لاأسئلکم»
یکى از تفاوت‏هاى پیامبران با دیگر مدّعیان آن است که هدف پیامبران، مادّیات نیست. «لا أسئلکم»
انبیا، مایه‏ ى یادآورى انسان‏هاى فراموشکار و غافلند. «ذِکرى‏»
اسلام، دین جهانى است. «ذکرى‏ للعالمین»
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
نَوِّروا بُیوتَکُم بِتِلاوَةِ القُرآنِ .
خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید .                                                                       اصول کافی 2/610
از این پس قصد داریم هر روز با تلاوت یک صفحه از کتاب عظیم الشآن قرآن، انس و الفت خود را با این سخن الهی بیش از پیش بیفزاییم . تلاوت صفحه اول:
 

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ
ترجمه : و او آن را در پى خود سخنى جاویدان کرد باشد که آنان [به توحید] بازگردند
تفسیر :  خداوند حافظ و نگاهبان آئین توحید در تاریخ است. «جعلها کلمة باقیة»
نسل حضرت ابراهیم پرچمدار توحید در طول تاریخ است. «جعلها کلمة باقیة فى عقبه»
عملکرد پدران در سرنوشت نسل مؤثّر است. «جعلها کلمة باقیة»
جناب استاد، حجة الاسلام والمسلمین عالی در بیان اثرات "بسم الله الرحمن الرحیم" عرضه داشتند:
  • در روایات داریم که : مؤمن مذنب وقتی وارد جهنم می شود انجا هم طبق عادت "بسم الله الرحمن الرحیم" می گوید، آنگاه آتش به اندازه چهل سال از او دور می شود....
  • ... ذات مقدس پروردگار عالم با اسماء کمالاتش خودش را نشان داده والاّ ذات خداوند از ما مخفی است . ما خدا را با همین اسامی می شناسیم؛ با خالقیتش ، با رازقیتش ، با رحمانیتش ، با رحیمیتش و ... می شناسیم. یعنی این اسماء هستند که ما را با ذات خدا آشنا کردند با این اوصاف و کمالات با خدا آشنا شدیم و با همین اسماء باید با رابطه داشته باشیم . همین الفاظ اسماء مثل آنچه در دعای جوشن کبیر آمده ، خودشان خاصیت دارند و بسیار ارزشمند هستند . مثلاً ذکر" یا حیّ ویا قیّوم" دل مرده را زنده می کند و انسان نشاط پیدا می کند. از همین اسماء لفظی کرفته تا آن اسمائی که رابط اصلی بین مخلوقات هستند (اسماء عینی خداوند)......
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
در اولین جلسه کلاس تفسیر قرآن حجة الاسلام والمسلمین آقای عالی ضمن بیان نکاتی پیرامون ادب قرآن ، تلاوت و تفقه در آیات آن به تفسیر سوره یس پرداختند.
در این سوره که از سور مکی است آیات اعتقادی نمود بیشتری دارد و حول سه محور :
  1. پیامبر و رسالتش ، معجزه پیامبر ، هدف قرآن و نزول آن
  2. مبدأ و توحید
  3. معاد ، بهشت و جهنم و خصوصیات عالم آخرت
وبه یک معنا اصول دین در این سوره بیان شده است البته همراه با نکات اخلاقی – تربیتی و از این جهت قلب قرآن نامیده شده است.
امام صادق (ع) فرمودند هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یس است . پس هر کس در روز آن را بخواند ، در آن روز در حفظ خدا بوده و تا شب روزی داده می شود و اگر کسی آن را در شب قبل از خوابیدن بخواند......


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
با تشکر و سپاس از استاد گرانقدر « خانم وحیده گلپور» که ما را با نگارش این گنجینه یاری نمودند توجه شما را به آخرین بخش از معارف قرانی (جزء 30) جلب می نماییم.:
به هر حال برخی با تأیید و توفیق الهی پذیرای تذکرند و برایشان نفع دارد پس " فذکّر إن نفعت الذکری" (9 اعلی) و به زودی کسی که از خدا می ترسد متذکر می شود (10 اعلی) اما کسی که به سراغ تو می آید و کوشش می کند و از خدا ترسان است (8-9 عبس) و اما کسی که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوا باز دارد .... (400 نازعات) از آنجا که موج خشیت و ترس یا به تعبیر دیگر روح حق طلبی و حق جویی که مرتبه ای از تقواست در این افراد موجود است، از مواعظ الهی و تذکرات پیامبران نفع می برند که فرمود: "هدی للمتقین" و نیز فرمود: در داستان فرعون عبرت برای کسی است که از خداوند بترسد (26 نازعات) پس "قد افلح من زکّیها" (9 شمس) پس از قسم های ابتدای سوره به خورشید و ماه و شب و روز و آسمان و زمین و نفس و ... و سپس فرمود: " قد أفلح من تزکّی" (14-15 اعلی) و کسی که نام پروردگارش را یاد کرد، با تقواترین انسانها از عذاب الهی «آتش زبانه کشیده جهنم» دور می شود زیرا مال خود را در راه خدا می بخشد تا پاک شود.(17-18 لیل) در حالیکه هیچ کس را نزد او حق نعمتی نیست تا بخواهد به این وسیله او را جزا دهد بلکه تنها هدف این انسان متقی جلب رضای پروردگار بزرگ است و به زودی راضی و خشنود می شود (21-19 لیل) و باز می فرماید: کسی که انفاق کند و تقوا داشته باشد و جزا را تصدیق نماید پس ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم (7-5 لیل) و اهل تذکر، اهل نماز است ("فصلّ" (15 اعلی) دستور الهی را دریافت نموده اند که خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کرده اند و از شرک به توحید باز گردند نماز را بر پا داشته ، زکات را بپردازند و این است آیین مستقیم و پایدار (5 بینه) و می دانند که انسانها در زیانند مگر کسانی که ایمان و عمل صالح انجام داده ، یکدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی و استقامت توصیه نموده اند ( سوره عصر) که اینان همان اصحاب یمین هستند. (18-17 بلد)
و بدبخت ترین افراد کسانی هستند که از تذکر دوی کنند " یتجنبها الاشقی" (11 اعلی) همان کسی که در آتش بزرگ وارد می شود سپس در آن نه می میرد و نه زنده می شود (13-12 اعلی) پس فرمود: "وقد خاب من دسّیها" (10 بلد) آن کسی که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته نومید و محروم گشته (1)کنایه ای از آلودگی به گناه و معصیت و خوهای شیطانی گنهکاران و درست در نقطه مقابل تزکیه، کافرانی هستند که ایمان نیاورده و هنگامی که قرآن بر آنان خوانده می شود سجده نمی کنند و پیوسته آیات الهی را انکار می نمایند (22-20 انشقاق) به راستی چرا؟؟ این انکار کنندگان شومند نامه اعمالشان در دست چپ وارد آتش فروبسته عذاب شوند که راه فراری از آن نیست (20-19 بلد) فزون طلبی و تفاخر آنان را چنان به خود مشغول ساخته که بر تعداد مردگان خویش هم تفاخر می کنند. (1-2 تکاثر) در برابر نعم پروردگارشان ناسپاس و بخیلند (8-6 عادیات) آیا این انسان گمان می کند که هیچکس نمی تواند بر او دست یابد؟ می گوید: مال زیادی را در کارهای خیر نابود کردم!! آیا انسان گمان می کند هیچکس او را ندیده که عمل خیری انجام داده؟ " أیحسب أن لم یره أحد؟" (7-5 بلد) اما از این حقیقت غافل است که خداوند نه فقط ظواهر اعمال او را در خلوت و جمع می بیند بلکه از اعماق قلب و روح او نیز آگاه است و از نیات او با خبر ، مگر ممکن است خدایی که وجود بی انتهایش به همه چیز احاطه دارد چیزی نبیند و نداند؟! او کسی است که بخل ورزد و بی نیاز ی طلبد و پاداش را انکار کند به زودی او را در مسیر دشواری قرار دهیم، پس در جهنم سقوط کرده و اموالش سودی به حال او ندارد. (10-8 لیل) او کسی است که با یتیم خشونت می کند و به اطعام تشویق نمی نماید و جزا را تکذیب می کند(2) (3-1 ماعون) با نعمت مغرور و با ابتلا به سختی ها مأیوس شده گوید: خداوند مرا خوار کرده هرچند این به خاطر آن است که یتیمان را گرامی نمی دارند و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمی نمایند و میراث را از راه مشروع و نا مشروع جمع کرده می خورند و مال و ثروت را بسیار دوست دارند (20-15 فجر) و آ ن را جمع می نمایند (2 همزه) و می فرماید: وای بر کم فروشان آنان که وقتی برای خود پیمانه می کنند حق را کامل و برای دیگران کم می گذارند (3-1 مطففین) وای بر این عیبجویان مسخره کننده (1 همزه) کسانی که در نماز خود سهل انگارند « ریا» می کنند و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع می نمایند وای بر انها؟! اگر بنده نمازگزار را ببینند او را از نماز نهی می نمایند در حالی که او هدایت یافته است و مردم را به تقوا فرمان می دهد و اینان حق را انکار کرده به ان پشت می کنند. " ألم بأن الله یری" ؟! (14-9 علق) و اینکه عالم هستی محضر خداست و اصولاً توجه به این واقعیت که چیزی از اعمال و نیات آدمی پنهان نیست می تواند باز دارنده بسیاری از گناهان و اعمال خلاف باشد مشروط بر اینکه ایمان به این مطلب واقعاً در دل جای گرفته و به صورت یک باور قطعی در آید.
به یقین این انسان در برابر پرودگار کریم مغرور شده ! (6 انفطار) " غرّک: از ماده غرور در اصل به معنای غفلت به هنگام بیداری است و به تعبیر دیگر غفلت در جایی که انسان نباید غافل باشد آری او طغیان می کند از اینکه خود را بی نیاز می بیند ( 7-6 علق) او زندگی دنیا را مقدم داشته (39-37 نازعات) در حالیکه آخرت بهتر و پایدارتر است (17-16 اعلی) مرگ بر این انسان کافر وناسپاس!! (17 عبس) خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات خواهد کرد ! آری اقوامی که در شهرها طغیان کردند و فساد فراوان (1)، پس خداوند تازیانه عذاب را برآنان فرو ریخت (13-11 فجر) و به یقین خداوند در کمینگاه ستمگران است. (14 فجر)
پس ای رسول خدا هرگز طغیانگر را اطاعت نکن و به او تقرب مجوی! (19 علق)
سوگند به آسمان و ... که هر کس مراقب و محافظی دارد (4-1 طارق) به وسیله آنان همه چیز شمارش و ثبت شده (29 نبأ)
بی شک نگاهبانانی بر شما گمارده شده والامقام و نویسنده اعمال نیک و بد شما که میدانند شما چه می کنید(4) (انفطار10-12) و بالاخره روزی که در صور دمیده می شود فرارسد با یک صیحه عظیم و مهیب «الصّاخه» از شدت وحشت انسان از پدر و مادر و برادر و زن و فرزندش می گریزد (عبس33-36) زلزله ای وحشتناک وسپس محشر است زمین به لرزه در آمده و بارهای سنگین خود را خارج می سازد. انسان می گوید زمین را چه می شود؟! در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو می نماید زیرا خداوند به او وحی کرده! و مردم ناگهان همگی بر عرصه زمین ظاهر می گردند (2-1زلزال، 14-13 نازعات) این روز، روز جدائی، میعاد همگان است فوج فوج به محشر درآیند. (17-18نباء) آیا نمی دانند در آن روز تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته شده و آنچه در درون و نیز علاقه شدید به مال دارند و در سینه هاست آشکار شده و پروردگار از آنها کاملاً باخبر است. (9-11عادیات) آن زمان آسمان و کرات آسمانی از هم شکافته شده (1انفطار، 3انشقاق) و تسلیم فرمان پروردگارش شود. (2 انشقاق) ستارگان بی فروغ و پراکنده شده فرو می ریزند (2 انفطار، 2 تکویر) خورشید در هم پیچیده شده(1تکویر) دریاها بر افروخته شده و به هم پیوسته می شوند (3 انفطار ، 4 تکویر) کوهها مانند پشم رنگین حلاجی شده گشته به حرکت درآیند(20نبأ، 5 قارعه،3 تکویر) زمین گسترده شود و آنچه در درون دارد بیرون افکنده و خالی شوند (4انشقاق) و یا قبرها زیر و رو گردند، مردگان خارج شوند. آسمان گشوده شده و به صورت در های متعدد در می آید (19 نبأ) و پرده از روی آن برداشته می شود.
آری دوزخ شعله ور گردد و بهشت نزدیک شود (13 – 12 تکویر) با ارزشترین اموال به دست فراموشی سپرده می شود (6 تکویر) زیرا گرفتن قهر آمیز و مجازات پروردگار بسیار شدید است! (12 بروج) مردم مانند پروانه ها پراکنده اند (4 قارعه) مسلماً خداوند می تواند انسان را باز گرداند (8 طارق) سوگند به روز موعود ، به یقین بازگشت همه به سوی ماست (2 بروج ، 25 غاشیه،8 علق) آخرت و دنیا از ماست (13 لیل) و حساب انسانها هم با ماست.(26 غاشیه)
پس قیامت فرا می رسد که قارعه است «کوبنده»، غاشیه است «همه را در بر می گیرد» . حادثه بزرگ است " الطامة الکبری". در آن روز انسان به یاد کوشش هایش می افتد و جهنم برای هر بینندهای آشکار می گردد (36-34 نازعات) درمان افزون طلبی علم الیقین است . قطعاً شما جهنم را خواهید دید و به عین الیقین می رسید سپس از نعم بازرسی می شوید (8-5قارعه) نامه اعمال گشوده می شود (12 تکویر) نامه اعمال ابرار در علیّین است نامه ای رقم خورده و سرنوشتی قطعی (20-18 مطففین) و نامه اعمال بد کاران در سجّین است و آن هم نامه ای رقم زده شده و سرنوشتی است حتمی (9-7 مطففین) هر کس می داند چه چیزی را آماده کرده است (14 تکویر) می داند انچه را از پیش فرستاده و آنچه را برای بعد گذاشته است ( 5 انفطار) آن روز " یوم تبلی السرائر" است و انسان یار یاوری ندارد. (8-1 طارق) " یوم الدین" است چه می دانی چیست؟ یوم الدین روزی است که هیچ کس قادر بر انجام کاری به سود دیگری نمی باشد (19-17 انفطار) سوگند به شاهد و مشهود که پیامبر(ص) و گواهان اعمال و اعمال مورد نظرند (3-2 بروچ) وقتی زمین سخت در هم کوبیده می شود و فرمان پروردگار می رسد . فرشتگان صف در صف و جهنم حاضر می شود انسان گنهکار آن روز متذکر می شود!! و می گوید : ای کاش برای زندگیم چیزی از پیش فرستاده بودم!! (24 – 21 فجر) پس کسی که نامه عملش به دست راست او داده می شود « ابرار» به زودی حساب آسانی برای او می شود، با چهره ای نورانی و خوشحال و خندان به سوی اهل و خانواده اش باز می گردد (9-7انشقاق، 38-37 عبس) و گروه دیگر «فجار» نامه اعمالشان به پشت سر آنها داده می شود. به زودی فریاد می زنند: ای وای بر من! هلاک شدم و در شعله های سوزان آتش می سوزد با چهره ای تاریک و غبار آلود. چرا که او در میان خانواده اش در دنیا مسرور بود و گمان می کرد که هرگز بازگشت نمی کند " بلی إنّ ربه کان به بصیراً" (15-10 انشقاق، 42 – 40 عبس) این کافران فاجر ، این طغیانگران که مجازاتشان موافق و مناسب اعمال آنهاست (26 نبأ) درون عذابند و می سوزند و از آن غایب و دور نمی باشند (16 انفطار) وقتی به آنچه با دستهای خود از قبل فرستاده روبرو می شوند، گویند : "یا لیتنی کنت تراباً" (40 نبأ)
آری چهره هایی شاداب و با طراوتند از سعی و تلاش خود خشنود در بهشت خود با نعمی خاص... اعمالشان را می بینند ذره های خیر هم محسوب شده،  وزنه اعمال سنگین و خوشحال ، اینان بهترین مخلوقاتند "خیر البریة" خدا از آنان راضی و آنان هم از خداوند رضایتمندند. به آنان گفته می شود: ای صاحب نفس مطمئنه! به سوی پروردگار بازگرد در حالی که تو از او خشنودی و او هم از تو خشنود. در سلک بندگانم درآی و در بهشتم وارد شو! (8-7 بینه، 30-27 فجر، 7-6 قارعه، 7 زلزال، 16-8 غاشیه)
و در مقابل چهره هایی خاشع و ذلت بار، عمل کرده ولی خسته، معذّب به عذابهای خاص ... آنها هم اعمالشان را می بینند ذره های شر هم محسوب شده اما وزنه اعمال سبک و چنین کسی پناهگاهش هاویه است یعنی آتش سوزان. اینان در دنیا پیوسته به مؤمنان می خندیدند و مسخره می کردند وقتی به سوی خانواده خود باز می گشتند با حالتی مسرور و خندان مؤمنین را گمراه معرفی می کردند و امروز « روز قیامت» مؤمنان به کفار می خندند ، .... به سرنوشت شوم آنان می نگرند آیا با این حال کافران پاداش اعمال خود را گرفتند ؟ (36-29 مطففین) بلی، خداوندی که غفور و ودود است و خداوندی که " فعّال لما یرید" است (16-14 بروج) بهترین حکم کنندگان می باشد (8 شرح) " والامر یومئذ لله" (19 انفطار)!!

1)     مانند ابولهب و زنش که در مذمت آنان سوره ای اختصاص یافته است و یا اصحاب فیل
2)     از عقبه عبور ننموده که همان آزاد کردن برده، غذا دادن به گرسنگان یتیم از خویشاوند و یا مستمند خاک نشین(16-11 بلد)
3)    به راستی آیا گمان نمی کنند برانگیخته می شوند در یوم عظیم (5 مطففین)

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی