در درسهای قبل داشتیم که سیاقة و قیادة هر دو به معنای راندن است با این تفاوت که سیاقة یعنی پشت کسی قرار بگیریم و او را به جلو هل دهیم و قیادة برعکس آن است یعنی کسی جلو قرار گیرد و مردم را از پشت سر دنبال خودش می کشد. در آیه 73 سوره زمر داریم : " و سیق الذین اتقوا ربّهم الی الجنة" چرا سیق گفته ؟ مگر آنها دلشان نمی خواهد به بهشت بروند که آنها را به سمت بهشت هُل می دهند؟
در بحار الانوار روایتی داریم که در روز قیامت وقتی صفوف مردم از هم متمایز می شود و بهشتیان مشخص می شوند ، از خدا در خواست می کنند که ما می خواهیم قبل از ورود به بهشت مولایمان اباعبدالله را ببینیم! بعد از اینکه خواسته آنها اجابت می شود و امام حسین به دیدار اینها می آید . پس از این دیدار به قدری مجذوب آقا می شوند که نمی توانند از این دیدار دل بکنند سرانجام ملائکه می آیند آنها را هل می دهند به سوی بهشت ....
... در روز قیامت که یوم الجمع است همه انسانها دور هم جمع می شوند ؛اعم از کافر و مؤمن و مسلم و ... و همه در آنجا در می یابند که باخته اند و حسرت می خورند که چرا به درجه بالاتری دست نیافته اند!!! می گویند صورت بسیار زیبایی در بهشت می آید که با تمام وجود می گوییم ای کاش این صورت زیبا مال من بود! ندا می آید که اتفاقاً این صورت زیبا مال تو بوده است. می گوییم نه اصلاً این طور نیست ، این اولین باری است که او را می بینم . ندا می آید این همان آیه قرآنی است که فراموشش کردی!!؛ آیات قرآنی که انسان در دنیا حفظ می کند و بعد فراموش می کند در قیامت با صورت بسیار زیبا و جمیل موجب حسرت انسان می شود لذا می گویند...
در جلسات قبل داشتیم فرمان حضرت امیر (علیه السلام) را به مالک اشتر می خواندیم . که در این فرمان مطالب مهمی را بیان می کند . در درس دهم از مجلد سوم این کتاب ( که به تازگی چاپ گردیده است.) گروههای مختلف اجتماعی را بیان می کند و حقوق هر کدام را تفصیلاً ذکر می کند . و از میان این گروهها به دو گروه قضات و طبقه سفلی که پایین ترین سطح اجتماعی را دارا هستند ، بسیار تکیه کرده و سفارش ویژه می نمایند.
حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در بیان معیارهای انتخاب قضات شایسته 12 ویژگی را برمی شمارد. از جمله اینکه :کارها او را در تنگنا قرار ندهد ، طرفین دعوا او را به خشم نیاورند. طمعکار نباشد. به پائین ترین درجه فهم اکتفا نکند ....
استاد محمدی درابتدای کلاس پس از توضیحاتی پیرامون فاجعه منا فراز آخر خطبه 143 را تفسیر و سپس وارد خطبه 144 درباره بعثت پیامبر و فضل اهل بیت شدند؛ حضرت امیر علیه السلام درباره ابتلای بندگان به آزمون های الهی می فرماید: این آزمایشها برای:
1/ شخصی که در معرض ابتلا قرار می گیرد، ورزیده و آبدیده می شود.
2/ در این صخنه های امتحان ، امتحان شونده نقاط ضعف و قوت خود را می شناسد.
3/ اتمام حجت می شود.
4/ سنت خداوند این است که هیچ کاری را بی سبب انجام نمی دهد....
حضرت امام در حدیث 24 پیرامون علم و انواع آن حدیثی را از امام موسی کاظم علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلوات الله علیه بیان کرده و ذکر نمودند :" بدان که بسیاری از علوم است که بر تقدیری داخل یکی از اقسام ثلاثه است که رسول اکرم ذکر فرمودند ، مثل علم طبّ و تشریح و نجوم و هیئت و امثال آن، در صورتی که نظرآیت و علامت به سوی آنها داشته باشیم ؛ و علم تاریخ و امثال آن ، در صورتی که با نظر عبرت به آنها مراجعه کنیم . پس آنها داخل در آیات محکمه می شوند ..."
در سوره مبارکه نحل داریم :" ... و أنزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نُزِّلَ الیهم..." قرآن به تنهایی کتاب هدایت نیست و تبیین پیامبر را لازم دارد. پیامبر جزئیات را بیان می فرماید. قرآن در حوزه امامت ارائه طریق می کند و ال مبنا را به دست ما می دهد . در این مبنا جان کلام داده شده و مشکل در تعیین مصداق برداشته و به عده پیامبر گذاشته شده :
مبنای شیعه در بحث امامت : " الامامة بید الله" امامت و خلافت دست خداست ، لذا قائل به منصوصیت امامت هستیم.
مبنای اهل سنت در بحث امامت : " الامامة بید الخلق" مردم باید امام را معرفی کنن: و این معرفی راههای مختلفی دارد: از جمله شورا، بیعت ، ( بر همین مبنا سال گذشته داعش با ابوبکر بغدادی در مسجد جامع موصل بیعت کردند و او خلیفة المسلمین شد.)....
کلاس مفاهیم قرآن استاد محمدی ؛ در آغاز سال تحصیلی 94-95 ، با سوره تغابن که یکی از سوره های آسان قرآن کریم است ، (درس هفتم از مجلد هفتم کتاب فهم زبان قرآن ) شروع شد . هدف اصلی این سوره یادآوری این حقیقت است که ایمان به خدا و پیامبر و پیروی از فرمان آنها ، تنها راه سعادت انسان و رهایی از آتش دوزخ است . و سپس به مؤمنان هشدار می دهد که ایمان و عمل صالح به تنهایی برای سعادتمند شدن انسان کافی نیست و افزون برآن ، باید تقوای الهی را نیز رعایت نمود و از مخالفت با خدا اجتناب کرد تا به فلاح و رستگاری رسید.
در آیه چهارم تأکید می کند که هر آنچه در آفاق موجود است در دایره علم الهی می گنجد و در درجه دوم به پنهان های شما هم آگاه است . رفتارهایی که آشکار یا پنهان می کنید . علاوه بر این خدا به تمام عقاید باطنی و چگونگی نیات شما که حاکم بر قلب و جانتان است ، آگاه است یعنی معرفت الهی و علم الهی اثر تربیتی فوق العاده ای بر انسان دارد....