حضرت امیر مؤمنان در فراز آخر خطبه 152 می فرمایند:"بهائم همه همّ و غمّشان شکمشان است. درّندگان هم همه همّ و غمّشان تجاوز به غیر خودشان و کشتن و زخم زدن و حمله به دیگران است. زنها هم همه همّ و غمّشان زیور آلات دنیا و فساد در دنیاست." اینجا سؤالی مطرح می شود و آن اینکه حضرت می فرمایند بهائم چنین اند و سبائع این چنین و زنها هم چنان!! پس مردها چه می شوند ؟؟؟؟؟
.. اینها فکر می کنند خداوند گودالی با بلدوزر حفر کرده ، چند تا کامیون مار و عقرب هم در آنجا ریخته ، یک مقدار هم هیزم و آتش زده و هر کس را که گناه کرده آنجا می اندازند. مارها و عقربها او را نیش می زنند و آتش هم او را می سوزاند... توجه ندارند این مار و عقرب چیزی جز اعمال و رفتار خودشان نیست.
سخنها چو مار و کژدمند مار گردد عاقبت گیرد دمت
اینجا نیش زده ، ندیده که این زخم زبان خیلی بدتر است از زخم چاقو است .... آنچه که در قیامت اتفاق می افتد فقط تجسّم همین اعمال دنیایی ماست!!!
... آهن ربا آهن را جذب می کند . چوب و سنگ را نمی شناسد. امام به منزله ی یک حوزه مغناطیسی است در کل عالم که کسانی را جذب می کند که او را می شناسند و با او سنخیت داشته باشند. کافر در حوزه مغناطیسی جاذبیت امام قرار نمی گیرد و او را نمی شناسد به این معنا که او در حوزه مغناطیسی ولایت او نیست ....
استاد پس از بیان فراز آخر خطبه 151 ، وارد مباحث عالی خطبه 152 شدند. خطبه 152 یکی از سرمایه های فرهنگی است که قبل از امیر المؤمنین هیچ کس این مطالب را بیان نکرده نه در کتاب های آسمانی آمده نه در سخنان حکما. این ها مطالبی است پیرامون توحید و معاد و ... که اول بار امیر المؤمنین بیان نموده است ابن ابی الحدید (که از دانشمندان بزرگ اهل تسنن و بسیار تعصبی است ) در شرح نهج البلاغه می گوید : " این سخنان را از هیچ یک از صحابه نداریم .... "
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣