... این ابوسفیان همان ابوسفیانی است که تا مجبور نشد به پیامبر نزدیک نشد. در تمام دوران زندگیش یک لحظه هم دست از مبارزه با اسلام برنداشت اما در این لحظات پر التهاب و ناآرامی که جامعه اسلامی را در خود گرفته و یک بحران سهمناک روحی و روانی بر جامعه حاکم شده، رسیدن به تصمیم درست کار خیلی سختی است ، گاهی سه چهار سال طول می کشد تا مردم متوجه تبعات یک اقدام و عمل شوند و برای رسیدن به یک فهم درست اگر زیرک ، کیّس و دقیق نباشند ممکن است زمانی به نتیجه برسند که به نتیجه رسیدنشان دیگر خیلی کارآیی نداشته باشد.
لذا ورود ابوسفیان به خانه امیر المؤمنین یک برنامه هدفدار بود که جامعه را به هم می ریخت . اگر ابوسفیان صداقت داشت و نسبت به جریان کودتا موضع داشت ، راه مقابله با کودتا این بود که مهتران و بزرگان وقت و جوانان آل امیه را به مسجد ببرد نه به خانه ی علی آن هم به تنهایی ! چون فتنه در آنجا داشت صورت می گرفت نه در خانه علی.....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

امام صادق علیه السلام می فرماید به روز نهم محرم ، تاسوعا گفته می شود چون در این روز عمر سعد مغرور شد به فراوانی افرادی که تحت امر او بودند و به محاصره ای که برای حسین بن علی انجام گرفت و یقین پیدا کرد که غلبه پیدا می کند...

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

استاد قنبری در جلسه اول ترم جاری پیرامون مسئله غدیر نکاتی را طرح نمودند که توجه شما را به سخنان ایشان جلب می نماییم:

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

آخرین جلسه ترم جاری، آقای دکتر قنبری: 

 

 

 

جهت دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید

حجم: 23.2 مگابایت

 

... قباد بن منذر گفت: اینها هیچ سهمی برای شما قائل نیستند.  لذا اگر پیشنهاد شما را در مشارکت کردن در قدرت و تأسیس دولت خود مختار یا دو تا حکومت در قلمرو عربستان قبول نکردند اینها را اخراج کنید و با توانایی خودتان حکومت را قبضه کنید . یعنی عملاً وارد یک دوره درگیری از نوع جدیدی در شبه جزیره عربستان شوید . قباد بن منذر که به شدت بر افروخته شده بود با اوقات تلخی تمام گفت :"به من اعتماد کنید . من مرد جهان دیده ای هستم" و بعد هم مثل عمر شمشیر کشید و گفت :"هر کس مخالفت کند بینی اش را با شمشیر خرد می کنم ." این همان چیزی بود که عمر و ابوبکر می خواستند. اینجا موقعیت ابوبکر بیشتر تثبیت شد چون لااقل او شمشیر نکشید.....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

.... به نظر می اید اجتماع انصار یک تجمع باز دارنده از سوی گروهی بود که به هر علتی نسبت به آینده خودش احساس نا امنی می کرده و باورش این است که بعد از در گذشت پیغمبر اکرم اسلام زمامداری و رهبری جامعه اسلامی منطبق با اراده خدا و خواست پیغمبر اکرم در اختیار وارث پیامبر و وصیّ پیغمبر قرار نمی گیرد . چرا؟ چون اینها قبلاً با علی بن ابیطالب بیعت کرده بودند و همه جا حضور داشتند .....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

شما دیدید وقتی امام راحل از دنیا رفتند ، تمام موجودیت کشور رفت اطراف تابوت امام و جایی که پیکر مطهر امام در آن قرار داشت . و آنهایی که توانستند بیایند از طریق دوربینهای تلویزیون پای آن نشستند . یکی از گرفتاریهایی  آن موقع این بود که با امر رهبری و ولایت آقا گیر داشتند، اما آنچه که باعث شد اقبال عامّه به سرعت به طرف آقا برگردد ، احترام و اعزاز زیاد مردم نسبت به امام بود و اثر آن احترام و تکریم امام در قالب بیعت با ایشان معنا پیدا کرد به طوری که دیگران را دچار بهت کرد.... اینها هم اگر می خواستند و امر حکومتی شان درست بود و قائل به  جانشینی ابوبکر بعد از پیامبر بودند، طبیعتاً باید اعزاز پیغمبر می کردند . بدن پیغمبر که قرار نبود تا 60 سال دیگر بماند و مردم نگاه کنند . یک روز ، دو روز ، یک ساعت ، دوساعت صبر می کردند تا بدن مطهر پیامبر دفن شود .....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

... حقیقت بی انکار این بود که پیغمبر اکرم (ص) از دنیا رفته بود . مردم در گذشت پیامبر را به معنای خاتمه یافتن رسالت او نمی دانستند و به آرمانهای پیامبر پایبند بودند و اگر وارد خانه می شدند با امیر المؤمنین (ع) کنار بستر پیامبر(ص) روبرو می شدند و واقعه غدیر را به خاطر می آوردند. پس نباید به طور قطعی با مرگ پیامبر(ص) کنار می آمدند و می پذیرفتند و این مهمترین نقش عمر بن الخطاب بود ....  برای دور نگهداشتن مردم از خانه پیامبر(ص) گفتند: پیامبر از هوش رفته و این وضعیت را حفظ کردند تا جناب ابوبکر رسید، رفت داخل و آمد بیرون و گفت: " إنّا لله و إنّا إلیه راجعون" و در همین هنگام جناب عمر بن الخطاب از هوش رفت ....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

... ما معمولاً آن چیزی که در خانه پیغمبر اکرم و اهل بیت اتفاق می افتد از زاویه نگاهی که به عترت طاهره و پیغمبر داریم بررسی می کنیوم. و خیال می کنیم خیال می کنیم هر چه در خانه خشت و گلی پیغمبر اکرم منطبق با خواسته وجودی آن حضرت است . برنامه های دیگر را هم باید ببینیم و این  خودش اجزاء دارد و این اجزاء در انبیاء سلف هم وجود داشته . در خانه حضرت نوح کی بود؟ همسرش! در خانه حضرت لوط کی بود؟ همسرش بود که در قرآن مثال زده شده!. چرا قرآن این مثالها را میزند؟ این مثالهایی که در قرآن زده شده  برای توجه کردن و مراقبت کردن است ... یعنی بدانید اینگونه نیست آن کسی که در خانه پیغمبر است الا و لابدّ مقدس است ... اینها نفوذی هایی بودند که با اغتنام فرصت دارو را به پیامبر خوراندند و نقشه های شیطانی حزب الشیطان در خانه پیغمبر عملیاتی شد....



برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

...وقتی پیغمبر اکرم از دنیا رفت حضرت علی مکفّل تجهیز و تدفین پیامبر شد، فضل بن عباس و به نقلی اسامة بن زید هم همراه او شدند . آنها مهیای غسل دادن پیامبر شدند . یکی از اصحاب به نام اوس بن خولی از پشت در با یک اندوه جان خراشی از امیر المؤمنین خواست او را به درون بپذیرد و در امر تجهیز پیغمبر اکرم او را شریک کند . امیر المؤمنین اجازه داد و او وارد شد. به نقل بلاذری :" وقتی بدن مطهر پیغمبر اکرم را غسل دادند ، امیر المؤمنین وارد قبر پیغمبر شد و بیرون آمد بعد فضل بن عباس ورود پیدا کرد و بعضی ها نوشته اند اسامة بن زید هم رفت. در اینجا ابن خولی با یک حالت تضرّع و اندوهی گفت: من در زمان حیات پیغمبر اسلام مأموریت دفن شهدا را داشتم . برای همه شهدا به امر مستقیم پیغمبر من وارد قبر می شدم و هیچ شهیدی نیامد مگر اینکه من او را درون قبر گذاشتم و الآن پیغمبر ، اعظم و برتر از همه شهداست و حیف است من برای رسولی که به شهادت رسیده وارد قبر نشوم!!!


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.