مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

استاد در باره شناخت دنیا (درس 21) از زبان مولای متقیان امیر لمؤمنین بیان نمودند: ما که ادعای شیعه علی بودن را داریم دنیا را به گند کشیده ایم. ما پیرو مولایی هستیم که می فرماید: این دنیای شما در نظر من ناچیزتر و بی ارزشتر از آب دهان بینی بزغاله است.و در جای دیگر ضمن مدح و تمجید دنیا به عنوان یک نظام احسن و مخلوق زیبای خداوند از آن به عنوان محل کسب فضایل و ثروت اخروی بیان می کنند.
دنیا به مثابه مادر است نمی شود که مادر را دوست نداشته باشیم.و به قول مولانا:

چیست دنیا؟ از خدا غافل شدن  (این دنیایی است که در نظر مولا مذموم است)



برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

عزاداران ، همانند مؤمنان دارای درجات و مراتب مختلفی هستند که هر مرتبه ، درجه و جایگاه عزادار را در نظام انسانیّت و در نزد خداوند و نیز میزان قرب او را به سیّد الشهدا (ع) نشان می دهد .

البته تمامی درجات عزاداری دارای اجر و ثواب الهی است و هر مرتبه خیر و ثوابی را نصیب عزادار می کند .

اما حذف شدن عنصر " معرفت " از عزاداری ها و محوریت مسایل عاطفی، تکیه بر ظواهر و رها کردن فلسفه و حکمت عزاداری ها و بزرگداشت ها ، و نیز تبدیل شدن گریه و سوگواری از یک ( وسیله خوب و کارآمد ) به یک ( هدف اصلی ) موجب شده که این گونه مجالس خاصیّت کارکرد اصلی خود را از دست بدهد .

متأسفانه تحریف ها، روش های ناپسند و بدعت های خطر ناکی که با فلسفه ی عزاداری و روح حماسه ی حسینی در تضاد هستند ، به وجود آمده است . یکی از دلایل عمده و اصلی این گونه روش ها ، بدعت ها و تحریف ها همان متوقف ماندن عزاداری در سطح احساسات و اتّکای محض به گریه و عواطف است . در چنین حالتی گریه کردن و گریاندن – و نه چیز دیگر – انگیزه اصلی عزاداری است و جنبه های حماسی و معرفتی یا اصلاً سهمی ندارند و یا سهمی بسیار ناچیز دارند . زیرا در این حالت بیشتر تشریح چگونگی حادثه ی عاشورا اهمیّت دارد ، نه درس ها و پیام های آن .

بدیهی است که وقتی گریه کردن و گریاندن علت و هدف اصلی عزاداری شد ، شیطان و نفس وسوسه گر در دروغ پردازی و تحریف و نیز اختراع حرکات، روش ها و اشعار نا پسند و غیر منطقی با حقیقت دین و قیام امام حسین (ع) تأثیر گذار هستند .

در این حال بعد عاطفی ، گریه و سوگواری جای حماسه ، عمل و معرفت را گرفته است ، لذا هیچ خطری از این مجالس ، دشمنان امام حسین(ع) و امام زمان (ع) را تهدید نمی کند . به همین علت در طول تاریخ ، طاغوت ها و ستمگران نه تنها از این مجالس ترس نداشتند ، بلکه خود نیز برپایی چنین مجالسی اقدام می کردند تا با عوام فریبی ، باطن زشت و ظلم های خود را در پشت صورت مقدس عزاداری سالار شهیدان بپوشانند .

به جز این دو گروه یعنی دوستان و شیعیان نادان و حاکمان ظالم و مدعی محبت اهل بیت (ع) ، دسته ی سومی نیز از این گونه مجالس کم خاصیّت و تحریف شده سود می برند ، و آن گروه کفار و مستکبرین هستند که از مجالس عزارای حقیقی و بصیرت عزاداران حقیقی ، ضربه های مهلک و کوبنده ای خوردند .

چنین دشمنی با توطئه و دسیسه های مختلف و صرف هزینه های هنگفت سعی در تغییر مسیر عزاداری ها و بزرگ کردن بعد سوگواری و عاطفیِ آن و از بین بردن بعد معرفتی و حماسیِ آن کرده و می کند .

اساساً آنچه عزادار را از مرتبه ی احساسات که مرتبه ی « مشترک » بین مسلمین و غیر مسلمین است ، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شیعیان حقیقی معصومین (ع) وارد می سازد ، صفای باطن و بالا رفتن میزان محبت و معرفت او نسبت به حقایق جهان است .

عزادار در این مرحله با تجلّیات گوناگونی از عظمت امام حسین (ع) و خاندان و اصحابش آشنا می شود . در این حال احساس می کند که ماندن در مرتبه ی سوم او را اشباع و راضی نمی کند و به همین خاطر در این مرتبه عطش و ظرفیّت بیشتری برای درک عظمت محمد و آل محمد (ع ) در خود احساس می کند ، که دیگر توجیه ها و توضیح های مداحان و بعضی گویندگان و نویسندگان که خود نیز در مرحله سوم قرار دارند ، روح تشنه ی او را سیراب و قانع نمی کند ، چرا که آنها به اندازه فهم خود از امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) می گویند و می خوانند ولی عزادار به خوبی و به درستی احساس می کند که حقیقت ، بالاتر از چیزی است که آنها می گویند . در این حال تلاش او برای رسیدن به معرفت جدید و عمق بیشتر آغاز می شود و برای برطرف کردن عطش خود به معرفت جدید و رفع مجهولاتش حرکت می کند .

ادامه دارد....

در این جلسه استاد به بیان ماجرای مباهله پرداختند که در طول سه جلسه انشاء الله به اتمام خواهد رسید و قسمتی از جلسه را به علت مصادف شدن کلاس با اولین روز محرم به بیان مبحثی از این واقعه بزرگ بشری اختصاص دادند:


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
در این جلسه در خدمت 18 آیه ابتدایی سوره معارج هستیم . سوره معارج کمابیش در مورد انسان و درجه ای از سقوط یا تعالی او را بیان می کند که برای همه ما می تواند درس عبرتی باشد.
وقتی انسان سقوط می کند و مستوجب عذاب سنگین الهی می شود، واقعاً حقیقت این سقوط چیست و حقیقت آن عذابی که انسان به واسطه سقوط دچار آن می شود چیست؟ و اینکه قیامت واقعاً زمانش چقدر است؟ تعبیر 50 هزار سال که در قرآن مطرح شده ، چقدر است؟؟
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
حُبُّ الشَّی ءِ یُعمی وَ یُصِمُّ ، " دوست داشتن چیزی ، چشم را کور و گوش را کر می کند ." عشق و علاقه به لذّات دنیا و آرمان های دنیوی ، چشم را کور و گوش را کر می کند . و الّا پدر ماکیاولی صفتش ( معاویه ) هم گفته بود ؛" این مرد ( حسین ع ) محبوب ترین مردم در نزد مردم است ." مگر شهوت می گذارد که آدم ببیند ، مگر شهوت می گذارد که آدم بشنود .
حال ، انگیزه ی ما از گریه برای امام حسین (ع) چیست ؟
انگیزه اول : شاید نود درصد آنان که برای امام حسین (ع) گریه می کنند ، به خاطر احساس مظلومیّت آن بزرگ است که البته همین طور هم هست ، و می توان گفت یکی از ابعاد خیلی مهم است . در حقیقت ، با این اشک هایی که میریزیم، مدافع مظلومیم و می خواهیم از مظلوم دفاع و حمایت کنیم . خوشا به حالتان ،چنین ملتی دیگر مرگ و نابودی ندارد . ملتی که بداند باید از مظلوم طرف داری کند . پدر امام حسین (ع) ، علی بن ابیطالب (ع) پس از آن که " ابن ملجم" لعنة الله او را زد ، به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) چنین وصیت فرمود ؛
... وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصماً ، وَ لِلمَظلُومِ عَونا
" همیشه دشمنِ ظالم و کمک و یار مظلومان باشید ."
حالا به همین مقدار که شما می گویید ما مظلوم را یاری می کنیم و این اشک هم برای مظلوم ریخته می شود ،خیلی مقدس و بسیار عالی است . خداوند این یاری از مظلوم را از همه ی شما قبول کند .
انگیزه ی دومی که برای این احساسات و برای این گریه ها می توان گفت ، که آن هم کمی در درون رشد یافته گان است ، این است که به نظرشان عجیب می رسد ، که آنان ( یزیدیان ) عدالت و حق را ( یعنی حمایتگران وحق را ) تباه کردند ، بدون این که کوچک ترین دلیلی بیاورند ، خدایا ، حق و عدالت را چه طور این ها کوچک دیدند ! آزادی را چقدر پست دیدند ! این ها در حقیقت ، نمادی از بد بختی بشر است . آخر ، یعنی چه ؟ این مرد ( امام حسین ع) هم قبل از وقوع فاجعه چند بار صحبت کرد . حتی گفت مهلت می دهم تا بنشینید کمی فکر کنید . من هم که از دست شما فرار نمی کنم . حتی روز عاشورا فرمود ؛ من هستم . من که الان از چنگال شما نمی خواهم فرار کنم . نمی خواهم از این ستون به آن ستون بکنم ، ولی فکر کنید که شما با چه کسی طرف هستید ؟ اگر حسین بن علی (ع) این جا هم شهید نشود . بالاخره ، چند روز دیگر باید [ از این دنیا ] برود . ولی شما با ارزش ها طرف هستید و من هم یک نفر انسان هستم . امروز اگر در این میدانِ سوزان کربلا ، جان و کالبدم وداع نکرد ، بالاخره روزی فرا میرسد که چنین شود . 57 سال دارم هفت هشت سال دیگر هم روی آن .
به هر حال ، اشک هایی هستند که واقعا بسیار مقدس ، و از آنِ رشد یافتگان است و آن این است که با یک حال شگفتی و بُهت نگاه می کنند . آن بهت و شگفتی، گریه می آورد . یعنی انسان ، به اصطلاح مردم " تو میزند " که این ها چه قیافه ای داشتند ؟ در مقابل مردی سر تا پا حق و حقیقت بود ، چگونه فکر می کردند ؟ بعد هم که یزیدیان پشیمانی فرا گرفت ، معلوم می شود در آن روز ، رنگ عدالت برای آن ها چنان مات شده بود که برای دو روز ، تاریخ بشر را رو سیاه کردند . واقعا این هم از مسایلی است که می توان گفت در بعضی ها مؤثر می شود و در اشک انسان ها شرکت می کند . با این تفاوت که این ها مربوط به کسانی است که مقداری با اصول و عظمت های انسانی و ارزش های والای انسانی سرو کار دارد .
در بعضی دیگر – که خیلی استثنایی است – اشک شوق است . در حقیقت این ، اشک نشاط است . اشک شوق نهایی که خدایا ، سپاس تورا می گزاریم که برای دفاع از ارزش های انسانی و برای دفاع از اسلام ، چنین قربانی هایی آماده شدند . بدون کوچک ترین پروا به میدان آمده و گفته است ، من خونم را در این راه می ریزم . این که تبهکاران و نابکاران نابخرد تاریخ ، بالاخره با دست افرادی که از بالا ساخته شده اند به زمین می خورند ، یک هیجان درونی دارد که به صورت اشک بیرون می آید . جلّ الخالق عَظُمَ سُلطانُک . خدایا ، خودت می دانی چه کار کنی . لذا ، می توان گفت حسین (ع) به عنوان یک فرد آن روز قیام نکرد . جوامع اسلامی با شنیدن این که در مقابل آن طاغوت نابکار ، فردی به این عظمت قیام کرده است . در حقیقت همه ی انسان های آن روز پذیرفته بودند ، مگر کسانی که سفره های رنگارنگ آل امیّه آن ها را گول زده بود. ولی انسان ها ، همه از ته دل به وضع حسین رضایت دادند . مثل این که حسین (ع) را نماینده ی کلّ انسانیّت دانستند .
این نشاط دارد که انسان – اگر هم اکثریّت دنیا با نابکاران باشد – خوشحال باشد که در ردیف اول ، حسین بن علی(ع) را دارد . ای کسانی که در این دنیا می گویید گوشده داریم ، در گروه چه کسی هستید ؟ ما در آن گروه هستیم که ردیف اولش ، حسین(ع) بود که حتی نگفت من پسر فاطمه هستم – البته در مواردی استشهاد می فرمود – از این به بعد هم برای اتمام حجت گفت ، ولی مطلب این بود که ؛ من بر مبنای حقّم و اگر کسی اعتراض دارد ، اعتراض کند . اما هیچ کس اعتراض نکرد . خدایا ، بشر این قدر لجاجت داشته باشد که اعتراض کند . چه اعتراضی بکند ؟ حسین(ع) ایستاد و فرمود که ؛ فَاجمَعُوا اَمرَکُم ثُمَّ اقضُوا فی ... " بیندیشید و یک مقدار دسته جمعی فکر کنید ، سپس هر حکمی درباره ی من می خواهید بکنید . " من هم این جا ایستاده ام ، اما آخر بیندیشید ....
این مطلب ادامه دارد....
استاد توانایی در ادامه تبیین مشخصات خانواده موفق به روشهای ایجاد اع افزودن پرونده چندرسانه‌ایتماد به نفس در فرزندان اشاره نمودند:
....دراین راستا 4 کار باید انجام دهیم و از انجام 4 کار پرهیز کنیم.سرکوفت زدن ، تحقیر کردن، قیاس کردن و برجسته کردن عیوب خطوط قرمز ایجاد اعتماد به نفس می باشد.
امام حسن عسگری(علیه السلام) می فرماید:"مَن هانَت علیهِ نفسُه فلا تأمَن شرُّه": کسی که در نزد خودش بی اعتبار باشد (دچار ضعف نفسباشد) از شر او در امان نباش ." .....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

در این جا قیافه ی بسیار زیبایی از انسان ها می بینیم که باعث امید و نشاط می شود . بشر هنوز می تواند در جاذبه ی خودِ حقیقت قرار بگیرد . هنوز زندگی ماشینی او را به شکل دندانه های ناآگاهِ خود در نیاورده است و واقعاً عظمت را درک می کند . بشر ، حسین(ع) را از تهِ دل می گوید . این واقعیت است . همان جا اگر بپرسید ، آقا یا خواهر ، این که می گویی حسین(ع) ، چرا برای او گریه می کنید ؟ قطعاً به شما با تعجب نگاه می کند ، یعنی این که چه می گویید ؟ یعنی من ، ولو هم ناخودآگاه باشم ، این موضوع در اعماق دل من هست که باید بر حسین(ع) گریه کرد ، البته توضیح خواهم داد که این گریه یعنی چه .

دقّت بفرمایید که آیا درسی بالاتر از این می شود از حسین(ع) فرا گرفت که ما را کشید و به کجا برد ؟

سلام الله علیک یا اباعبدالله ، ارواحنا و ارواح العالمین لک الفداء یا ابا عبد الله .

چون خیلی قابل تصور است که انسان از این ( داستانحسین(ع) ) بالا برود . این ها ، باب الله هستند . درِ بارگاه خدا هستند . منظور درِ فیزیکی نیست . بلکه جاذبه ی حقیقت در ذات این ها ، مارا به طرف خودشان می کشد و به بالا تحویل می دهد . امیدواریم و از روح پاک امام حسین (ع) در این شب های حسینی می خواهیم ، از خدا بخواهد که واقعاً در این اوج گرفتن ، خودش مارا یاری بفرماید .

چشمم برای تو گریه می کند ، ولی نه برای ثواب و پاداش . نمی دانم در جاذبیّت تو چیست که برای تو می گریم . معنایش را هم نمی داند . آیا اشک شوق و اشک اندوه است ؟ آیا اشکی است که برای پایمال شدن حقوق انسان هاست ؟ نمی داند . ولی هر چه هست ، می داند این حسین(ع) است و باید برای او اشک ریخت .

تَبطَلُّ مِنکُم کَربَلا بِدَمٍ وَلا                                    تَبطَلُّ مِنّی بِاالدُّمُوءِ الجارِیَه؟

وَرَدَ الحُسِینُ اِلی العِراقِ وَ ظَنَّهُم                                 تَرَکوُا النِّفاقُ اِذِا العِراقُ کَما هِیَه

" ریگزار کربلا با خون شما رنگین شد ، ولی اشک من به آن سرزمین سرازیر نشود ؟ حسین(ع) وارد عراق شد و گمان می کرد این ها نفاق را رها کرده اند . [ اما ] عراق همان بود که بود . "

این گریه چیست ؟ ما برای چه گریه می کنیم ؟ انگیزه ی ما چیست ؟ نحریک از کجا شروع می شود ؟غالباً شاید بتوان گفت ، نود درصد ، اندوه و مستند به اندوه است . وقتی انسان واقعاً درونش گرفته (کدر و ناراحت ) می شود ،گریه می کند. یعنی چه ؟

چهل هزار نفر [در مقابل حسین(ع) ] جمع شوند ، بدون این که کوچک ترین دلیلی داشته باشند . فقط برای این که یک نفر در شام در شهوت غوطه ور است . حتی توصیه ی پدرش ( معاویه ) را هم مورد توجه قرار نداد . [ معاویه به یزید گفته بود :با حسین(ع) کاری نداشته باش .[ ای هوس باز ! کور نشو که کور خواهی شد . ای شهوت ران ، کَر نشو ! بشنو حرف مرا ، خون علی بن ابیطالب در رگ های این مرد ( حسین(ع) ) در جریان است . با این حال ، ( یزید ) نمی بیند و نمی شنود ...

مطلب ادامه دارد....

گریه های سوزانی که از اعماق دلِ آدمیان برای حسین(ع) برآمده است ، مقدس تر از همه ی این ها بوده است . اگر چه در موقع دعا خوب دعا می کردیم ، یا مریض هایمان را دعا می کردیم . درست هم است که مریض ها را دعا می کنیم و برای گشایش کارهای دنیوی دعا می کنیم . این ها صحیح است ، اما دقّت کنید . درست مثل این که وقتی گفتید ؛ السّلامَ علیکم و رحمة الله و برکاته، نماز که تمام شد ، برای کارهای دنیایی و برای برطرف شدن مشکلات دعا می کنید . اما اِهدِنَا الصَّراطَ المُستَقیم، صفر بانکی نیست که یک صفر به ثروت بانکی شما اضافه شود . متن آن غیر از این است . یا این که ؛

اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین

" [بار الها ] تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم ."

اگر اولاد آدم بداند در این " کافِ " ایّاک ، چه مفهومی نهفته است ؛ آن را رها نمی کند ؛ " فقط تورا عبادت می کنیم .« اگر به او بگویند فقط برای این به تو پاداش می دهیم که تو فهمیدی که می توانی به او ( خدا ) بگویی ؛ ما با تو رو به رو هستیم .» اگر مغزش درست کار کند ، قبول نمی کند که تمام کهکشان ها را به او بدهند و از ایّاک نَعبُد دست بردارد . تند تند روزی چند بار می گوییم "ایّاک نَعبُد".

            روستایی گاو در آخور ببست                                     شیر گاوش خورد و برجایش نشست

    روستایی شد به آخور سوی گاو                                     گاو را می جست شب آن کنجکاو

دست می مالید بر اعضای شیر                                     گاه پهلو گاه پشت و گاه زیر

     شیر گفت اَر روشنی افزون بُدی                                      زهره اش بدریدی و دلخون شدی

[شیر می گفت :ببین] چه طور گستاخانه با من بازی می کند و و دست به پهلوی من می زند ! دست به یال و سر من می زند ! چون نمی داند با چه کسی طرف است ؛

ما لَکُم لاتَرجُونَ لِلّهِ وَ قاراً وَ قَد خَلَقَکُم اَطواراً

" ( ای اولاد آدم ) شما را چه شده است که از شکوه خدا بیم دارید ( به جای نمی آورید)، حال آن که ، شما را مرحله به مرحله خلق کرده است . "

با این که با هستی رو به رو هستید ، با این که با شکوهِ نظم در این دنیا رو به رو هستید ، با این که زیبایی ها شما را با یک صدای رسا به طرف زیبا ترین زیبایان می خوانند ، اما چه کار می کنید ؟

به هر حال از این درس حسین(ع) واقعاً می توانید به بالاترین قلّه ی ایّاک نعبُد بروید ، یعنی طعم آن را آدم می تواند بچشد . حسین(ع) ! فقط برای تو گریه می کنم . تبکیک عینی لالاجل مثوبة . " ای پسر فاطمه ، پسر علی ، می گریم . چشمم برای تو گریه می کند . اشک می ریزم ، اما فقط برای خودت ." اگر تمام حیات مرا از دستم بگیرند ، من تو را این طور می بینم ، من شایسته می بینم که فقط با دریافت جمال و عظمتِ تو ، مقدس ترین اشک ها را به رخسارم جاری کنم . بشر به این جا هم می رسد که بگوید فقط برای تو دارم گریه می کنم . اگر این را بگیرد و بالا برود ، می گوید ؛ ایّاک نعبد " فقط تو را دارم و فقط تو را می پرستم . " چون در مرحله ی پایین تر از خدا ، حسین(ع) و روحِ خداپرست حسین(ع) را ملاحظه کردید ، و می توانید بگویید من برای تو گریه می کنم .

اصلاً هر زمانی که حسین(ع) برای شما مطرح شده است ، گریه کردید . حالا روز قیامت چه جزایی می دهند ؟ البته پاداش و عوض خواهند داد ، ولی شما این پاداش را در نظر نداشتید . اگر کمی بالا بیایید ، می شود توحید حقیقی . بندگانِ خدا ! این قدر راه به سوی خدا دور نیست ، خیلی نزدیک است . اگر هیچ گونه استعدادش را نداشتید ، در این صورت حق با شما بود . می گفتید ، ما باید سال های سال بنشینیم ، فلسفه و عرفان و ادبیات بخوانیم تا با فرهنگ توحید آشنا بشویم . سپس بفهمیم که ایّاک نعبُد ، یعنی " خدایا فقط تو را می پرستیم ، فقط با تو رو به رو هستیم .»

این درس حسین(ع) است . حسین(ع) این را به ما تعلیم داد . بلی ، می توان گفت ؛ ایّاک نعبد .مثل این که می گوییم ایّاک اَبکی . ای حسین(ع)، فقط برای خودِ تو گریه می کنم ...

مطلب ادامه دارد...


در اولین روز عزای سالار شهیدان آقا ابا عد الله الحسین علیه السلام، آقای دکتر قنبری قسم کوتاهی از وقایع محرم سال 63 را عنوان نمودند:,0101


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

بحثی که انشاالله با عنایات خداوندی در این ایام می خواهیم مطرح کنیم ، این مسأله است که ما در شادی ها و اندوه ها ، خنده ها و گریه ها ، با رشد فکری می توانیم یک مقدار خودمان را بالا بکشیم . یکی از شعرای بسیار خوش ذوق و با فضلِ عرب به نام اعثم کوفی ،چند بیتی درباره ی امام حسین (ع) دارد ، که فقط یک بیت آن مورد بحث ماست ، خطابش به  امام حسین (ع) است که ؛

یَابنَ النَّبِیِّ المُصطَفی یَابنَ الوَلِیِّ المُرتَضی یَابنَ البَتُولِ الزّاکِیَه

                                                                تَبکیکَ عَینی لا لِاَجلِ مَثُوبَةٍ لکِنَّما عَینی لِاَجلِکَ باکِیَة

" ای پسر پیغمبر ،ای پسر علی مرتضی ، چشمم گریه می کند ( برای تو ناله می کنم ، برای تو می گریم .) اما نه برای پاداش و نه برای این که ثوابی به دست آورد . ( با خودت کار دارم . روحم متوجه خودِ توست .) گریه فقط برای خودِ توست . "

این رشد روحیِ یک انسان را نشان می دهد که خودِ حقیقت ، او را در جاذبیّت خود قرار بدهد ، نه لذّت و اَلَم ، نه پاداش ، نه ترس از مجازات ، این همان قلّه اعلی ، یا از قلّه های بسیار با عظمتِ رشد انسانی است ، که اگر کمی بالا برویم ، می فهمیم که معنای خداشناسی یعنی چه . الله اکبر می گویم فقط برای خودت ! همان طور که علی بن ابیطالب می گفت ؛ " من تو را عبادت می کنم ، نه به طمع بهشت ، نه برای ترس از جهنم ، بلکه تورا شایسته ی عبادت می بینم و می پرستم . " آیا حسین(ع) نمی تواند انسان ها را به جاذبه ی ربوبی بکشد ، چون انسان ها را به خودش جلب کرده است ؟ شما در سالیانِ عمرتان ، عاشورا ها دیده اید . این که سخنوران می گویند اشک بر حسین(ع) این قدر ثواب دارد ، درست است . وروایت بسیار داریم که گریه بر حسین(ع) خیلی ثواب دارد . اما من از شما می پرسم : در این سالیان عمر ، در چند عاشورا وقتی که منقلب و متوجه شده بودید، به کجا متوجه شده بودید ؟ به بهشت یا به خودِ حسین(ع) ؟ اگر گفتید به خود حسین(ع) ، روح شما واقعاً در حال ارتباط با حسین(ع) به درجه ی اعلای اوج خودش رسیده بود ، به جهت این که ارتباط شما با یک انسانِ تکامل یافته بود . [حسین(ع)] ولّی اعظم خدا بود ، بدون این که شما توقع و انتظاری داشته باشید که مثلاً به شما دنیایی چنان بدهند ، البته بعداً دعا می کردید . دعا برای کارهای دنیوی هم خوب و درست است ، دعا برای کارهای اخروی هم صحیح است ، اما نمی شود برای خانه گریه کرد . گریه ، آن هم از اعماق روح ، مستند به عمیق ترین احساس ، چنین گریه ای برای داشتن قالیچه بر نمی آید . این نمی شود که کسی بگوید ؛ من گریه کردم برای حسین(ع) خدایا پاداش آن را به من قالیچه بده !

این مطلب ادامه دارد.......

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی