مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

وجود مقدس امام حسین (ع) ، خود بهترین کس برای تعیین کیفیّت و محتوای مجالس است. در یکی از فرمایشات نورانی شان چنین می فرمایند : « مَن اَتانا لَم یَعدَم خَصلَةً مِن اَربَعٍ : آیَةً مُحکَمَةً وَ قَضیَّةً عادِلَةً وَ اَخاً مَستَفاداً وَ مَجالَسَةً العُلَماء = هر کس به سوی ما آید – در مجالس ما شرکت کند – حداقل یکی از چهار چیز را از دست نمی دهد : اصول عقاید و جهان بینی اسلامی ، قوانین اخلاقی ، برادری سودمند و همنشینی با علماء . »
بنابراین مجالس اهل بیت (ع) جای آشنایی مردم با اصول دین و اعتقادات ، اخلاقیات و نیز احکام و فروع دین است . یعنی همان سه علمی که رسول خدا (ص) یادگیری آن را بر هر مسلمانی واجب فرموده است .
مجلس مورد رضایت امام حسین (ع) مجلسی است که در آن عزاداران با حقیقت دین و معارف الهی و انسانی و نیز وظایفشان به عنوان یک مؤمن و عزادار حقیقی و یک انسان و شیعه راستین آشنا می شوند .
وقتی بر پا کننده مجلس سید الشهداء خود به شناخت واقعی نرسیده باشد ، در تنظیم برنامه ها، اصالت و عمده وقت مجلس را به مداحی و سینه زنی اختصاص می دهد و نسبت به سخنرانی و سخنران یا اصلاً توجّهی ندارد و یا کم توجه می باشد و بیشتر وقت ها ، اگر سخنرانی دعوت می کنند ، به جای اینکه مطالب و مواردی را که سید الشهداء شایسته مجالس خود دانسته ، از او بخواهند ، بیشتر از او توقع دارند که از جمعیت اشک و ناله بگیرد . اساساً این چنین بانیانی علاقه زیادی به دعوت از سخنرانان عالم و ورزیده ندارند . بلکه بیشتر کسانی را دعوت می کنند که بتوانند زمینه مناسب را برای مداحان و شور گرفتن در مجلس فراهم کنند .
از طرف دیگر عزادارانی هم که در مرحله گریه و ماتم مانده اند ، علاقمند به استماع سخنرانی و آشنا شدن با معارف الهی و آیین زندگی دینی و وظایفشان ندارند . آنها بیشتر ترجیح می دهند که هنگام سخنرانی وقت خود را در آبدرخانه یا بیرون مجالس با چای خوردن و گپ زدن بگذرانند و اگر ناچار باشند در مجلس بنشینند ، با بی حوصلگی به سخنرانی گوش می دهند و ترجیح می دهند زود تر عزاداری و شور گرفتن آغاز شود .
هر ظلم و جنایتی که در حق اهل بیت (ع) شده است ، در اثر کوتاهی های شیعیان جاهل و احمق بوده است .
حضرت علی (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) برای گرفتن حق غصب شده خود یعنی امامت امت ، شبها فاطمه زهرا (س) را سوار بر مرکبی می کرد و با حسنین (ع) به در خانه انصار می رفت و از آنها کمک می خواست ، ولی مردم برای حضرت عذرهای بدتر از گناه و دلایل نامربوط می آوردند . فاطمه زهرا (ع) نیز در یاری همسرش و امامش بیعت آنها با حضرت را در غدیر به یادشان می انداخت و می فرمودند :
« آیا پدرم در روز غدیر عذری برای کسی باقی گذاشت . »
ادامه دارد...
حجة الاسلام بی آزار تهرانی در روز شهادت سید الساجدین درباره نهضت عاشورا فرمودند: ".....حرکت عاشورا و به پیوست آن جلوه رشادت ، عظمت و قهرمانی؛ دختر امیرالمؤمنین در سایه سار عظمت امام زمانشان - امام سجاد (ع)- تمام ارزشهای عالم را محافظت کرد. حقیقتاً کربلا را نه فقط به عنوان یک جریان و حتی نهضتی که توأم با آثار و برکاتی بوده، باید ملاحظه کرد، بلکه کربلا یعنی قوام همه خوبیها و خوبان عالم، تمام هستی مرهون این حرکت است. اینکه ما زیارت وارث را می خوانیم.....,02


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

0107,حجة الاسلام ماندگاری پیرامون نهضت امام حسین (ع) اشاره نمودند که : .... در روز عاشورا دو اتفاق دردناک افتاد:
1. هرچه امام حسین سخن گفت نفهمیدند و
2. علاوه بر نفهمیدن سخن امام به او سنگ هم زدند.
خیلی ازما توی هیئتها برای اتفاق دوم گریه می کنیم نه اتفاق اول ، لذا یک درجه محرومیت و ملعونیت را ما هم داریم ..... حالا از کجا بدانیم محروم هستیم؟ سفره های رحمت الهی را بر خود عرضه کنید و ببینید به کدام سمت و سو اشتها دارید.......

 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
ظهور امام زمان (ع) پایان همیشگی و قطعی مصیبت اعظم و آغاز حاکمیت متخصصان معصوم بر جهان
امام زمان (ع) وارث همه مظلومیت های سیزده معصوم دیگر بلکه همه رهبران الهی در طول تاریخ است . او پایان دهنده به همه ظلم هایی است که در حق پدران پاکش و نیز مادر گرامی اش و همه مردم جهان شده است ؛ چنانکه جدّ بزرگوارش حضرت امام صادق (ع) درباره اش چنین می فرماید :
« لَیَبعَثَنَّ الله رَجُلاً مِن وُلدی ، فی آخِرِ الزَّمانِ یُطالِبُ بِدِماءِنا ؛
خداوند در آخر الزمان مردی از فرزندانم را بر می انگیزد که خون ما اهل بیت را مطالبه و قصاص می کند . »
با آمدن او همه مظلومیت ها ، گمراهی ها ، جهالت ها ، و غم ها جای خود را به عدالت ،هدایت و رشد ، عقلانیت و شادی و آرامش می دهند .
با ظهور امام زمان (ع) که نابودی دشمنان خدا را در پی خواهد داشت ، دوران نورانی و همیشگی حاکمیت دین خدا و متخصصان معصوم بر جهان آغاز خواهد شد .
آیا می توان ادعا کرد که محبّ اهل بیت (ع) و عزادار حقیقی آنها هستیم در حالی که هیچ تلاشی برای حکومت آل محمد (ع) و وراثت مستضعفین بر زمین نکنیم و به مصیبت اعظم راضی باشیم ؟
»گناه رضایت به مصیبت اعظم
گفته شد که دین خدا که همان توحید راستین است ، تأمین کننده حیات انسانی ما است که بدون آن ، مرده ای بیش نیستیم . امام و رهبر معصوم نیز که از سوی خداوند به عنوان مجری دین برگزیده شده ، عامل حیات و بقای دین است . بدون امام ، دینی نیست و بدون دین ، حیاتی نیست .
در زیارت وارث کسانی که به مصیبت عظیمی که بر امام حسین (ع) وارد شده راضی باشند ، مورد لعنت قرار گرفته اند پس رضایت بر مصیبت اعظم ، جرم و جنایت بالاتری محسوب می شود و کسانی که به نبودن معصوم در رأس حاکمیت بر جامعه انسانی و محرومیت مردم از نور هدایت آنها راضی باشند و غیر معصوم را تأیید کنند و به دینی غیر از دین خدا رضایت دهند ، ملعون تر و منفور تر هستند .
عزادار حقیقی در سایه معرفتی که کسب کرده به خوبی می داند تا وقتی منتظر حقیقی ، طالب ظهور امام زمان (ع) نباشد ، عزادار حقیقی و جزو منتقمان امام حسین (ع) نیست بلکه بالاتر از آن به این نتیجه می رسد که اگر برای ظهور منتقم اصلی و برطرف شدن موانع ظهور عمل و تلاش نکند ، به آن حضرت ظلم کرده است . تنها گذاشتن امام زمان (ع) ، همان عمل مردم کوفه در تنها گذاشتن سید الشهداء است .
بی قرار نبودن و دل تنگ نشدن برای حضرت ، عین قهر و بی وفایی نسبت به ایشان است . بی وفایی شیعیان و فراموشی حضرت ، همان عاملی است که امام زمان (ع) از آن شکایت ها و ناله ها دارد و همان عاملی است که تاکنون حضرت را در پس پرده غیبت نگه داشته است و جریان انتقام الهی از شهادت امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) را به تأخیر انداخته است . وجود مقدس حضرت صاحب الامر (عج) در نامه ای که حدود هزار سال پیش برای شیخ مفید (رحمة الله علیه ) نوشته است . دو عامل و دو ضعف عمده شیعیان را موجب تأخیر در ظهور معرفی می نماید که عبارتند از : بی وفایی به حضرت و همدل نبودن برای برطرف کردن موانع ظهور .
چنین شیعیانی از آن جهت که در انجام وظیفه ای که نسبت به امام زمان شان دارند ، کوتاهی کرده اند ، جزو آن دسته هستند که ایشان را آزار و اذیت کرده و می کنند و حضرت این گونه از دست آزار های آنان شکایت می کند :
« قد آذانا جُهَلاءُ الشّیَعةِ وَ حُمَقاءُهُم وَ مَن دینُهُ جَناحُ البَغُو ضَةِ اَرجَحُ مِنهُ :
بدون شک ، شیعیان جاهل و کم خردان آنها و کسانی که بال پشه از دین آنها محکم تر است ، ما را آزار می دهد . »
اادامه دارد....
...امام حسین علیه السلام می داند که اگر به کربلا بیاید شهید می شود، مگر نه اینکه در قرآن داریم " لا تلقوا بأیدیکم الی التهلکة" چراحسین (ع) خود را در شرایطی قرار می دهد که اورا به شهادت برسانند؟دو دلیل می آوریم. اول اینکه امام حسین (ع)با خدا معامله کرد . " إن الله اشتری من المؤمنین بأنفسهم و أموالهم.... ,0108


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

پس از آنکه عزادار به این حقیقت دست یافت که انتقام حسین (ع) جز با آمدن منتقم اصلی و حاکمیت او بر جهان ممکن نیست ، این معرفت و سوزدلی که از مصیبت عظیم بر وجودش حاکم شده ، او را با تمام وجود به سوی وجود مقدس امام زمان (ع) متوجه می گرداند . دو عامل عاطفی و معرفتی که در وجود عزادار شدت و قدرت گرفته است ، در او کششی مستمر به سوی وجود امام زمان (ع) ایجاد می کنند .

این کشش مستمر موجب می شود تا عزادار که قبلاً در سایه معرفت ،نسبت به جایگاه معصومین (ع) در نظام خلقت و رابطه وجودی خود با آنها ، به حقایقی دست یافته است ، معرفت خود را نسبت به امام زمانش و وظیفه ای که در قبال او دارد ، بیشتر کند . با تکمیل این معرفت که خود عامل عاطفی و محبّت را افزایش می دهد ، عزادار به یکی از مهمترین و بالاترین مقاماتی که ممکن است یک انسان به آن برسد ،نایل می شود و آن مقام « انتظار » است .

در این مرتبه عشق به مهدی موعود (عج) و روح خدمت به او ، چنان وجود عزادار – که حالا دیگر « منتظر » شده است – را فرا می گیرد که دیگر هیچ انگیزه ای برای زنده ماندن و زندگی کردن ، جز پیوند با او و کسب رضایت او که رضایت خداوند است ، نخواهد داشت . او به این حقیقت دست می یابد که همه سختی ها و نکبت ها و همه بی عدالتی ها و جنایاتی که جامعه بشری به آنها دچار گشته است ، ناشی از غیبت این رهبر الهی و معصوم است .

او با علاقه و محبت ابدی که به خود و مردم جهان دارد و با محبت و عشق روز افزونی که به گل نرگس (عج) پیدا کرده است ، همچنین با وجود مسئولیت و رسالت الهی که در قبال امام زمانش دارد ، دست به کار شده ، وارد مرحله « عمل و جهاد » می گردد امّا عمل و جهاد او جهت دار و هدفمند است ، او به این نتیجه درست رسیده است که عبادت و خدمت بدون جهت برای اسلام کافی نیست ، بلکه همه عبادت ها و خدمت هایی که برای اسلام انجام می شود ، همگی باید یک جهت داشته باشد و آن حرکت به سوی خلیفه و مظهر خداوند و نیز پیوند ناگسستنی با او است .

او دیگر به یک سلسله اعمال خیر و صالح و نیز خدمتِ صِرف نمی پردازد بلکه همه اعمال خیر و صالح وی و همه خدماتی که به اسلام و مسلمین انجام می دهد ، با یک روح خالص و یک جهت و هدف خاص همراه است و آن « روح انتظار » و « روح خدمت در انتظار » است .

از این لحظه به بعد هر گونه فعالیّت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، نظامی ، عبادی و عرفانی ، فرهنگی و علمی که عزادار حقیقی و منتظر به آنها می پردازد ، همگی یک سو و یک جهت دارند و آن حرکت به سوی ظهور موعود و منجی جهان و استقرار حکومت جهانی او است .

هر فعالیتی که این جهت و این هدف را نداشته باشد ، اتلاف استعدادهای فردی و اجتماعی و نیز خیانت به خداوند و معصومین (ع) و نیز خیانت به اسلام و مسلمین است . دم از خدا و اسلام زدن ، و مشغول کردن خود با یک سلسله کارهای مقدّس و مذهبی ، بدون در نظر گرفتن روح اسلام و حرکت در مسیر خلیفه و حجّت خدا و ولی الله الاعظم (ارواحنافداء )، مغرور شدن و فریب خوردن از شیطان با صُوَر مقدس است .

اسلامی که در آن حجت خدا و وظایفی که در قبال او به عهده داریم ، مورد غفلت و فراموشی قرار گیرد ، اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله نیست ؛ بلکه اسلام آمریکایی و اسلام تحت ولایت شیطان است . اسلامِ تحت ولایت طاغوت ها و تحتِ ولایت شیطان است که موجب شده تا مردم قرن ها از امام زمان شان غفلت کنند و او را در تنهایی ، آوارگی ، مظلومیّت ، غربت ، ترس و اضطراب ، رها و طرد کنند .

ادامه دارد...

در ادامه ماجرای مباهله نصارای نجران به آنجا رسیدیم که گروهی از بزرگان مسیحی به سمت مدینه حرکت کردند ... آنچه که در محاسبات کاروان تبلیغی نجران جا نداشت ، نظام تربیتی پیغمبر اکرم بود آنها فکر نمی کردند پیغمبر عربی مردمانی تربیت کرده باشد که هیچ میلی به زخارف دنیوی نداشته باشند .....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

حجت الاسلام حاتم پوری در روز نهم محرم بیان کردند که :
...علامه بحر العلوم در یکی از تشرّفات خود به محضر صاحب الزمان (عج) از ایشان در باره حدیث امام صادق(ع) پرسید؛ "امام صادق(ع) فرمودند : اگر کسی برای امام حسین (ع) بخواند و 50 نفر را بگریاند بهشت بر همه واجب میشود ..... بلکه اگر بخواند و فقط خودش بگرید یا حتی حالت گریه و بکاء داشته باشد خدای متعال او را به بهشت می برد." و پرسید: امام حسین (ع) چه کرده که به این مقام رسیده است؟ امام حکایت آن حاکمی که در بیابان گم شده بود .... را نقل نموده و فرمودند:"جدّ ما چیزی داشت که در راه خدا ندهد؟ چیزی بود که در راه خدا فدا نکند؟ خدا به او امتیاز ویژه داده و می فرماید اگر کسی محبت حسین (ع) در دل او باشد من او را به بهشت می برم...   
0108

 


برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

t010101, استاد ابوالقاسمی در روز هشتم محرم در بیان حدیث شریف ثقلین به این نکته اشاره کردند که اهل بیت و قرآن از هم جدا نبوده و عین هم هستند سپس دوازده مورد از خصوصیات قرآن را بر سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین تطبیق دادند. ایشان در بیانات خود فرمودند : .... خدای متعال کتابی زیباتر از قرآن ندارد و اسوه ای زیباتر از امام حسین (ع) ندارد. وقتی می خواهخد انبیاء را تربیت کند ، صحنه جان فشانی امام حسین (ع) را به آنها نشان میدهد.                                                                         به جز از علی که آرد ، پسری ابوالعجایب                که علم کند به عالم شهدای کربلا را ....
 


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

عزادار حقیقی که منتظر جان فشانی در عملیات انتقام در رکاب امام زمان (ع) است ، در دوران غیبت همواره تابع فرامین نائب آن حضرت یعنی ولی فقیه است . از این رو ضمن شعله ور نگاه داشتن آتش بغض و کینه نسبت به دشمنان اهل بیت (ع) در دل و حفظ آمادگی و روحیه جهاد و شهادت طلبی در خود ، هیچ گاه دست به اقدامی خود سرانه و به دور از حکمت و مصلحت تمامیت اسلام و جامعه مسلمین نمی زند .

بصیرت دینی در نگاه او ، نقاب نفاق را از چهره مدعیان دروغینی که به نام اسلام اما به کام دشمنان اسلام و امام زمان (ع) مزدوری می کنند ، کنار زده و او را به درک این مهم نائل ساخته که این جماعت در لباس سلفی گری و تکفیر ، به ظاهر علم جهاد با شرک افراشته اند اما در واقع دست شان به خون ناحق ریخته هزاران مسلمان مظلوم و مستضعف در اقصی نقاط بلاد اسلامی آلوده است و این ها ، همان یزیدیان این دوران و اربابانشان – سردمداران حکومت های ستم پیشه ای همچون آمریکا و اسرائیل و برخی دولت های غربی و اروپایی و حتی عربی سر سپرده استکبار جهانی – یزیدها و عمربن سعدها و شمرهای زمانه ما هستند که سزاوار شدید ترین لعن ها ، نفرین ها و مقاومت و مبارزه بر علیه ایشان تا سر حد نابودی می باشند .

* خطر نداشتن روح جهاد

اهل بیت (ع) و همه رهبران معصوم الهی در طول تاریخ بشریّت ، مصائب عظیم را تحمل کردند ، تا حیات حقیقی انسان ها با دین خدا حفظ شود . هرگاه حیات انسانی یا عامل آن یعنی دین خدا به خطر بیفتد ، اهل دین و مؤمنان حقیقی ، تمامی تلاش خود را برای نجات انسان ها به کار می گیرند .

کسانی که به دستور « جهاد » در اسلام انتقاد می کنند و آن را خشونت می دانند نه خود حیات انسانی دارند و نه از حیات انسانی و ارزش آن خبری دارند . احمقانه ترین حرف و عقیده آن است که : « ما باید برای حیات طبیعی و دنیایی مان ارزش قائل باشیم و اگر چیزی حیات انسانی انسان ها وسعادت ابدی آنها را به خطر انداخت ، مبارزه با آن خشونت است!»

همان طور که به خطر انداختن حیات طبیعی و حیوانی انسان و سایر موجودات ، ضربه زدن به زندگی دنیایی مردم خشونت است ، به خطر انداختن حیات انسانی و ابدی انسانها و ضربه زدن به آن ، خشونت ،خیانت و ظلم است ؛ ظلمی بالاتر و خطرناک تر از تهدید حیات طبیعی مردم !

آری جهاد برای دفاع از دین و حفظ آن نه تنها امری انسانی ، معقول و پسندیده است ، بلکه امری واجب است که اگر روح آن در کسی وجود نداشته باشد ، بدین معنا است که روح او فاقد مرتبه انسانی و از سعادت ابدی بسیار دور است .

نداشتن روح جهاد در واقع تأیید و تجویز هر گونه ظلم و جنایت است که با روح انسانی سازگار نیست . به همین دلیل رسول اکرم (ص) که پیامبر اعظم و به تعبیر قرآن کریم برای همه عالمیان رحمت است ، درباره ی کسی که روح جهاد ندارد ، چنین می فرمایند :

« مَن ماتَ وَ لَم یَغزَ وَلَم یُحَدِّث نَفسَهُ بِغَزوٍ ماتَ عَلی شُعبَةٍ مِن نِفاقٍ »

هر کسی بمیرد و در جنگ شرکت نکند و به فکر جنگ نباشد ، بر شاخه ای از نفاق مرده است .»

به عبارت دیگر چنین کسی مؤمن و انسانی حقیقی نیست ؛ زیرا جهاد است که سلامت دین و حیات و امنیت مردم را حفظ می کند و کسی که به فکر امنیت و سعادت دنیا و آخرت مردم نیست ، نه انسان حقیقی است و نه مؤمن واقعی . به همین دلیل معتقدند عزاداری که روح انتقام از دشمنان امام حسین (ع) و به ویژه دشمنان حسین زمان یعنی مهدی موعود (عج) را ندارد ، طبق فرمایش پیامبر اکرم (ص) نه تنها عزادار حقیقی و راستین نیست ، بلکه گرفتار نوعی نفاق است

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی