شیعه حقیقی با شادی اهل بیت (ع) شاد می شود و با غم آنها غمگین می شود . آیا در زندگی شیعه غمی بالاتر از غم تنهایی ، مظلومیّت و طرد شدن امام زمان (ع) وجود دارد . اگر مصیبت های وارده بر اهل بیت (ع) عظیم است ، آیا مصیبت خانه نشینی و غیبت منتقم آنها عظیم تر نیست . اگر برای عزای حسین و سایر اهل بیت (ع) باید با این همه گریه و ناله و ماتم سر داد ، برای مصیبت اعظم غیبت قائم (عج) آنها چه وظیفه ای به عهده ماست ؟
امام علی (ع) درباره تنهایی و مظلومیت امام زمان (ع) در میان شیعیانش می فرماید : « صاحب هذا الأمر الشرید الطرید الفرید الوحید : صاحب این امر [ امام زمان (ع) ] آواره ی طرد شده تنهای یگانه است .»
آیا او هر روز فریاد نمی زند : " هل من ناصر ینصرنی" ؟ آیا نباید پاسخ این ندای هزار و صد ساله را بدهیم ؟ اگر پاسخ این فریاد کمک خواهی حضرت را ندهیم ، مانند کسانی نیستیم که حسین (ع) را تنها گذاشتند ؟
مؤمن راستین و عزادار حقیقی کسی است که این ندا را با گوش جان بشنود و خود را با عشق و شور به چادر حضرت برساند . عزادار حقیقی از اینکه خود به خیمه حضرت رسیده شاد و شاکر است . ولی این توفیق او را راضی نمی کند . زیرا او هنوز امام زمان خویشرا در غربت ، تنهایی و مظلومیت می بیند و از این وضع درد مند است . او از کثرت دشمنان و کمی دوستان و عزادارن حقیقی در رنج است و به همین دلیل برای رفع تنهایی و غربت حضرت ، مردانه قیام می کند . او سعی می کند تا دوستان و عزاداران دیگر را که در مراحل پایین مانده اند ، یاری کند تا خود را به مقام عزادار واقعی و خیمه حضرت برسانند ، و از یاوران حضرت باشند .
عزدار حقیقی از بزرگترین وظایف خویش را آگاه سازی دیگران نسبت به آوارگی و تنهایی و غربت حسین زمان می داند و در این کار فرهنگی از هیچ گونه جهاد فرهنگی ، جانی و مالی دریغ نمی کند . برای او خدمتی مهم تر و شیرین تر از این نیست که دست فرزندان حضرت که از پدر و امام خویش دور مانده اند را به دست پدر آسمانی شان برساند . او می داند که این کار ، او را به بیشترین قرب به امام زمان (ع) و به مقام محمودی که سال ها در زیارت عاشورا آرزوی آن را می کرد ، خواهد رساند .
ادامه دارد....