فرموده اند: شما در این ماه، کرامت بخواهید؛ زیرا خداوند آبروی انسان کریم را نمی ریزد و همیشه آن را حفظ می کند. کرامت وصف خاصّ فرشتگان است. فرشتگان، بندگان مکرّمند، شما هم در کنار سفرهٴ کرامت دعوت شده اید؛ سعی کنید، کریم بشوید.
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
در رفتارهای اجتماعی دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانی یا مثل متبکران راه بروی ; مبادا تندرو و کندرو شوی ; میانه روی، بهترین روش است ; مراقب باش صدایت را بر سر کسی بلند نکنی و خلاصه در یک کلام، آدم باش ; (لقمان/18و19)
آیه 20 مقدمه بیان آیات 20 تا 28 است که بعد از نقل حکایت گفتگوی جنیان، انسانها را مخاطب قرار داده است؛ اسلوب مشترک (قل) در ابتدای این آیات نشان دهنده وحدت سیاقی این آیات با یکدیگر است: «قل إنما ...»، «قل إنی لن ...» و «قل إن أدری ...»؛ در حالی که آیه 19، از قول جنیان گفته شده و جریان جن در آیات قبل را پایان داده است.
ما بشرهای عادی تا آنجا که فرهنگ و زبان و قلم و امثال اینها مدد میکند، میتوانیم از قرآن بهره بگیریم و از عترت طاها و یاسین استفاده کنیم، آنجا که جای لفظ نیست، آنجا که کلمه نیست، آن بخشهایی که «علی حکیم» است، بدون استفاده از راهنماییهای عترت طاهرین مقدور نیست، چون خدا در سوره مبارکه «زخرف» و مانند آن، محدوده قرآن را مشخص کرد، فرمود: ﴿إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون﴾، این کتاب عربی است که جوامع بشری در مشهد و محضر او هستند؛ اما همین کتاب ﴿وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیم﴾؛ یعنی امتداد این کتاب، چون حبل متین است و آویخته است، مرحله بالای این کتاب، نه عبری است، نه عربی، نه تازی است، نه فارسی، با زبان و فرهنگ و لغت نمیشود آن را یاد گرفت: ﴿وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیم﴾، آنجا «علی حکیم» است، کسی از آن «علی حکیم» باخبر است که مظهر «علی حکیم» باشد و آن اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَیْهِم أَفْضَلُ الصلوَاتِ الْمُصَلِّین) هستند.
ما وقتی از قرآن طرْفی میبریم که هم «عربی مبین» را فرا بگیریم، هم از «علی حکیم» غافل نشویم، «علی حکیم» را؛ مثل «عربی مبین» اهل بیت عصمت، به ما میفهمانند. اگر یک روایت، مطلبی را از امام(عَلَیْهِ السَّلام) به ما منتقل کردند که این با ظاهر لفظ هماهنگ نبود، ما حق ردّ نداریم؛ البته بعد از احراز سند، زیرا قرآن تنها «عربی مبین» نیست، بخش وسیعی از قرآن، «علی حکیم» است که لغت و کلمه و مانند آن در آنجا مطرح نیست، آنجا فقط معارف عقلی است «و لاغیر». ما با چنین کتابی همراه هستیم.
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
همیشه بزرگ ترها، بهترین حرف را نمی زنند و همیشه حرف گوش کنی و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمی رساند . این پیام تربیتی قرآن است که حتی در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز کن که فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوی اعمالت خواهی بود; نه بزرگ ترهایت; (احزاب/67)
آیات سوره مبارکه جن به 2 سیاق تقسیم می شود؛
سیاق اول: آنچه این آیات را در یک سیاق جمع کرده است، حکایت سخن گروهی از جنیان در باره ایمانشان به قرآن و دعوت قوم خود به ایمان است، همچنین اسلوب مشترک شروع این آیات با (أنّ و أن) قرینه دیگری بر اتصال سیاقی این آیات است: «أنّه تعالی ...»، «أنّه کان ....»، «أنّهم ظنوا ...»، «أنّا لمسنا ... » ....... «أنّا منا المسلمون و ....»، «أن لو استقاموا»، «أنّ المسجد ...» و «أنّه لما ....».
خدای سبحان، گرچه قرآن را نازل کرد؛ اما نه آن طوری
که باران را نازل کرد، برف و تگرگ را نازل کرد و اینها جزء نزولات آسمانی هستند،
قرآن را چنین نازل نکرد! زیرا خدای سبحان، برف و باران و تگرگ را به زمین انداخت؛
ولی قرآن را به زمین آویخت. بین این انداختنِ برف و باران و آویختن این حبل متین
فرقهای فراوانی است، چون قرآن را به زمین آویخت، نه انداخت. از او به حبل متین
یاد کرد و جامعه بشری را به اعتصام به این حبل فرا خواند. طنابی مورد اعتصام و
استمساک است که به جای بلندی بسته باشد، وگرنه حبل افتاده در گوشهای مشکل خود را
حل نمیکند؛ چه رسد به حلّ مشکل معتصمان.
ذات أقدس الهی قرآن را به زمین آویخت، نه انداخت و چون عترت طاهرین هماهنگ آن هستند، ولایت را به زمین آویخت، نه انداخت، خلافت را، نبوت را، رسالت را، امامت را، به زمین آویخت، نه انداخت.
"واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا"
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
زیارت در واقع هجرت است، هجرت از ظلمات به سوی نور. هجرت از دنیا به سوی آخرت، هجرت از جهل به سوی علم، هجرت از گرفتاریها و مشکلات مادی به سوی رهایی، عزّت و عظمت و آگاهی... در یک جمله هجرت انسان از خودش به سوی انسان کامل که در واقع برآیند و عصارۀ آفرینش است.
انسان از انسانهای ناقص و عقب مانده و در راه مانده هجرت می کند به سوی آن انسان کامل و الگوی کامل انسانی که برترین مخلوق خداست و در هر هجرتی کمال و تکامل است...
دریافت
حجم: 14.1 مگابایت
قرآن کریم به شدت با پیروی از جمع (خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو) و حرکت به دنبال اکثریت، مخالف است . قرآن می گوید: اگر بخواهی از اکثریت مردم فقط به این خاطر که اکثریت هستند، پیروی کنی، بدون شک از راه خدا دور می شوی ; همیشه با چشمان باز تصمیم بگیر; (انعام/116 و اسراء/36)
امام صادق علیه السلام در باب روزه و آثار آن می فرماید: گرچه روزه گرفتن سخت و دشوار است، ولی لذت شنیدن این ندای خداوند که می فرماید ﴿یا أیها الذین امنوا کتب علیکم الصیام﴾ خستگی روزه را از انسان می گیرد: «لذة ما فى النداء أزال تعب العبادة والعناء» با شنیدن این ندا عبادت برای ما سهل و روان می گردد.
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین جمعهٴ ماه شعبان در خطبه ای که ایراد کرد، فرمودند : مردم شما آزاد نیستید؛ در قفس هستید. و نمی دانید که در قفس هستید. گناهانتان شما را در قفس زندانی کرده است. در ماه مبارک رمضان با استغفار، خود را آزاد کنید. هیچ ارزشی در اسلام به اندازه ارزش آزادی نیست.
راه تشخیص بنده بودن یا آزاد بودن این است که اگر به دلخواه خود عمل می کنیم معلوم می شود در قفس آز و طمع زندانی هستیم؛ و اگر به خواستهٴ خدای سبحان عمل کنیم، آزاد هستیم. انسان آزاد به غیر خدا نمی اندیشد. از برجسته ترین وظایفْ در ماه مبارک رمضان آزاد شدن و رهیدن است و راه آزادی، استغفار و طلب آمرزش است. از این رو گفته اند: در شبانه روز چندین بار بگویید «استغفر الله ربى وأتوب إلیه».
ماه رمضان، ماه آزاد شدن است؛ هر روز که می گذرد، یک بند از بندهایی که با دست خود تنیده ایم، باید بگسلد تا آزاد شویم. بهترین راه برای آزاد شدن پی بردن به حکمتهای عبادات است.
استاد جوادی آملی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣