مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

بانکی ها وقتی بخواهند بفهمند که یک اسکناس جعلی است یا اصلی .حرف شما را گوش نمی دهند ، حرف هیچ کس را گوش نمی دهند آنرا برابر نور قرار می دهند ؛ نور ماوراء بنفش ؛ هر چه نور بگوید . اگر نور بگوید جعلی است ولو تمام عالم بگوید اصلی است ، رئیس بانک ملی بگوید اصلی است، می گویند جعلی است . هر چه نور بگوید . "إنّا أنزلناه نوراً" این نور است  . هر چه دارید به قرآن عرضه کنید و این است که حقیقت ها رابرای شما روشن می کند و بر ملا می کند.  یکی از این منابع نور همین سوره مبارکه حضرت یوسف (ع) است که چه زیبا هم شروع می شود : "الر" .....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

تلاوت صفحه58 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 58  از سوره مبارکه مریم‏
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا
ترجمه : آنان کسانى از پیامبران بودند که خداوند بر ایشان نعمت ارزانى داشت از فرزندان آدم بودند و از کسانى که همراه نوح [بر کشتى] سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از کسانى که [آنان را] هدایت نمودیم و برگزیدیم [و] هر گاه آیات [خداى] رحمان بر ایشان خوانده مى‏ شد سجده‏ کنان و گریان به خاک مى‏ افتادند
تفسیر : هدف همه‏ ى انبیا یکى است. (خداوند پیامبران را در کنار هم قرار مى ‏دهد و همه را با یک وصف توصیف مى‏ کند) «اولئک الّذین انعم اللّه علیهم ...»
مُنعِم حقیقى، خداوند است. «انعم اللّه علیهم»
والدین و نیاکان، از نظر وراثت در تربیت نسل مؤثّرند. «ذرّیةآدم... ذرّیة ابراهیم»
گرچه همه‏ ى انبیا از ذرّیه آدم هستند، ولى در نام بردن نوح و ابراهیم و اسرائیل (یعقوب)، از آنان تجلیل خاصّى شده است. «مع نوح و من ذرّیة ...»
گریه در سجده آن قدر ارزشمند است که خداوند از اهل آن تجلیل کرده است. «سجّداً و بکیّا»
گریه وزارى به درگاه الهى، نشانه‏ ى رشد، شناخت، توفیق و برگزیدگى است. «و ممنّ هدینا واجتبینا...»

خوش به حال کسانی که دلشان رحلی برای قران است . یعنی قران دردل و جان آنها جا گرفته باشد.این ها هستند که با این قران مداوا می شوند، تطهیر می شوند و همانطور که آب آلودگی های ظاهری را پاک می کند قران هم  تمام آلودگی های باطنی انسان را می تواند پاک کند . همه آیات این ویژگی را دارند . لذا شما از هرکجای قران شروع کنید فرقی ندارد واز هرکجا شروع کنید البته مبارک است .لکن ما  قصد داریم با آغاز سال جدید انشاء الله در محضر سوره مبارکه یوسف از کلام استاد ارجمند حجة الاسلام والمسلمین رنجبرباشیم؛

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

.... گلها انواع مختلفی دارند .هزاران نوع گل داریم . هر گلی اسمی دارد ، گل رز ، گل سرخ ، گل یاس و.. وقتی بگویی نسترن  گل دیگری به نظرت نمی آید فقط نسترن به ذهن می آید و گل یاس به ذهن نمی آید . وقتی می گویی : یاس ، یاس به ذهن می آید و گل دیگری به ذهن نمی آید .اما وقتی بگویی: گل . شامل همه این ها می شود. خدا هزاران اسم دارد : غفار، ستار،رووف، و.....وقتی می گویی:رووف یعنی رووف است . وقتی می گویی : کریم یعنی کریم است . یک اسم هم داردبه نام الله . الله مانند گل است یعنی کسی که خالق است، کریم است، غفار است ، ستار است و.... لذا وقتی شما می گویید : بسم الله یعنی با نشانه ی آن کس حرف می زنم ، می نویسم ؛ حرکت می کنم که هم ستار است ، هم غفور است ، هم رحیم است ، هم کریم است ، هم.... منتهی در بین نام های الهی دو نام هست که خیلی دلبری می کند....

تلاوت صفحه 57 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 58  از سوره مبارکه المائدة
وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْقِلُونَ
و هنگامى که [به وسیله اذان مردم را] به نماز مى‏ خوانید آن را به مسخره و بازى مى‏ گیرند زیرا آنان مردمى‏ هستند که نمى ‏اندیشند
تفسیر: از رابطه و دوستى با کسانى که اذان (وشعائر دینى) را مسخره مى‏ کنند بپرهیزید. «لاتتّخذوا... و اذا نادیتم...»
نماز، چهره و مظهر دین است. (در آیه قبل، استهزاى دین مطرح شد و در این آیه استهزاى نماز، یعنى نماز سیماى دین است) «اتّخذوا دینکم هزواً... و اذا نادیتم الى الصلوة اتّخذوها هزوا»
براى نماز، باید ندا سر داد تا همه جمع شوند.«نادیتم» (نماز باید علنى باشد)
در جامعه‏ ى اسلامى، باید براى نماز، فریاد زد و تبلیغ کرد و هیچ کس نباید مانع آن گردد. «نادیتم الى الصلوة»
شیوه‏ ى عاقلان، برخورد منطقى است ولى بى‏ خردان، اهل استهزا هستند. «ذلک بانّهم قوم لا یعقلون»
تلاوت صفحه 56 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 2  از سوره مبارکه محمد
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ
و آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ‏اند و به آنچه بر محمد [ص] نازل آمده گرویده‏ اند [که] آن خود حق [و] از جانب پروردگارشان است [خدا نیز] بدیهایشان را زدود و حال [و روز]شان را بهبود بخشید
تفسیر: ایمان، درجات و مراحلى دارد و امرى کمال‏ پذیر است. «آمنوا... و آمنوا»
ایمان و عمل، از یکدیگر جدا نمى‏ شوند. «آمنوا و عملوا الصّالحات و آمنوا»
ایمانى ارزش دارد که به اطاعت کامل از دستورات الهى بیانجامد. «بما نزّل على محمّد»
پیروى از دستورات انبیا، طبق ملاک و معیار حق است. «و هو الحق»
احکام و شریعت دین، براى رشد و تربیت انسان است. «نزّل... من ربّهم» (به عبارت دیگر، ربوبیّت الهى اقتضا مى‏ کند که براى رشد و تربیت بندگان، برنامه‏ اى حقیقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.)
معیار حقّ وحقیقت، مطابقت با وحى ودستورات خداست. «هوالحقّ من ربّهم»
پیامبر اسلام از پیش خود حرفى نمى ‏زند، آنچه مى‏ گوید وحى است. «نزّل على محمّد... من ربّهم»
براى دریافت الطاف الهى، ایمان به تنهایى کافى نیست، بلکه عمل صالح و پیروى از رسول خدا نیز لازم است. «آمنوا و عملوا الصّالحات و آمنوا بما نزّل على محمّد... کفّر عنهم... و أصلح بالهم»
ایمان و عمل صالح، گذشته‏ ها را جبران و آینده را بیمه مى‏ کند. «کفّر... اصلح»
کفر، سبب تباهى عمل، و ایمان و عمل صالح، سبب اصلاح عمل مى‏ گردد. «الّذین کفروا... اضلّ اعمالهم - الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات... أصلح بالهم»
گناهان و بدى‏ ها مانع اصلاح انسان است، ابتدا باید آنها برطرف شود تا زمینه اصلاح فراهم گردد. «کفر عنهم سیئاتهم و أصلح بالهم»
خداوند با تهدید کفّار «أضلّ أعمالهم» و بشارت به مؤمنان «أصلح بالهم»، از پیامبر و اهل ایمان دلجویى مى‏ کند.
تلاوت صفحه 55 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 144  از سوره مبارکه آل عمران
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ
و محمد جز فرستاده‏ اى که پیش از او [هم] پیامبرانى [آمده و] گذشتند نیست آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمى‏ گردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانى به خدا نمى ‏رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‏ دهد
تفسیر: وظیفه پیامبر، ابلاغ پیام خداست. ما هستیم که باید راهش را ادامه دهیم. «و ما محمّد الاّ رسول»
مگر با مرگِ انبیاى قبل، پیروانشان از دین برگشتند؟! «قد خلت من‏قبله الرسل...»
جامعه‏ ى اسلامى باید چنان تشکّل و انسجامى داشته باشد که حتّى رفتن رهبر به آن ضربه‏ اى نزند. «أفاِن مات او قتل انقلبتم على اعقابکم»
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز تابع سنّت‏هاى الهى و قوانین طبیعى همچون مرگ و حیات است. «أفاِن مات او قتل»
انتشار شایعه، از حربه‏ هاى دشمن است. «مات‏او قتل» (با توجّه به شأن نزول)
عمر پیامبر محدود است، نه راه او. «افاِن مات او قتل انقلبتم»
فردپرستى ممنوع. راه خدا که روشن شد، آمد و رفت افراد نباید در پیمودن خط الهى ضربه وارد کند. «أفاِن مات او قتل»
ایمان خود را چنان ثابت و استوار سازید که حوادث تاریخ آن را نلرزاند. «أفاِن مات او قتل»
دست برداشتن از خط انبیا، سقوط و عقب‏ گرد است. «انقلبتم على اعقابکم»
کفر مردم، ضررى براى خداوند ندارد. «فلن یضرّاللّه»
مقاومت در راه حق، بهترین نوع شکر عملى است که پاداشش با خداست. «سیجزى اللّه الشاکرین»
تلاوت صفحه 54 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 23  از سوره مبارکه الشورى‏
ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ
این همان [پاداشى] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ‏اند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم مگر دوستى در باره خویشاوندان و هر کس نیکى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهیم افزود قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است
تفسیر: بشارت خداوند بس بزرگ و عظیم است. «روضات الجنّات - ما یشاؤون - فضل کبیر - ذلک الّذى یبشّر اللّه عباده»
نشانه بنده خدا ایمان و عمل صالح است. «عباده الّذین آمنوا و عملوا الصالحات»
رمز دریافت آن همه نعمت و بشارت، بندگى خدا و ایمان و نیکوکارى است. «عباده الّذین آمنوا و عملوا...»
مودت قربى مصداق روشن ایمان و عمل صالح است. «یبشر اللّه عباده الّذین آمنوا و عملوا الصالحات قل لا اسئلکم... الا المودة فى القربى»
درخواست مزد از زبان خود سنگین است، لذا پیامبر مأمور مى ‏شود از طرف خداوند مزد خود را به مردم اعلام کند. «قل لا اسئلکم...»
مودّت بدون معرفت امکان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چیز شناخت اهل بیت پیامبر است سپس مودّت آنان) «الاّ المودّة فى القربى‏»
مودّت بدون اطاعت، ریا و تملّق است. (پس مودّت قربى یعنى اطاعت از آنان) «الاّ المودّة فى القربى‏»
قربى معصومند. زیرا مودّت گناهکار نمى‏ تواند مزد رسالت قرار گیرد. «الاّ المودّة فى القربى‏»
مودّتى که قهراً همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهل‏بیت مستقر است. (کلمه «فى» رمز آن است که جایگاه مودّت تنها اهل‏بیت است.) «فى القربى‏»
مودّت فى القربى، راهى براى کسب خوبى‏ هاست. «الاّ المودّة فى القربى و مَن یقترف حسنة»
مودّت اهل بیت علیهم السلام، برجسته‏ ترین حسنه است. «المودّة فى القربى و من یقترف حسنة»
مودّت قربى حسنه است. «مَن یقترف حسنة»
مودّت قربى سبب دریافت پاداش بیشتراست. «نزد له فیها حسناً»
دوستى اهل بیت پیامبر، زمینه‏ ى دریافت مغفرت است. «الاّ المودّة فى القربى... انّ اللّه غفور»
خداوند قدردان کسانى است که به وظیفه خود در مودت اهل بیت عمل مى کنند. «انّ اللّه غفور شکور»
تلاوت صفحه 53 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 1  از سوره مبارکه الحجرات‏
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید در برابر خدا و پیامبرش [در هیچ کارى] پیشى مجویید و از خدا پروا بدارید که خدا شنواى داناست
تفسیر: پیش از درخواست و دستور به کارى، باید ابتدا زمینه ‏هاى روانى پذیرش را در مخاطب ایجاد کرد. جمله ‏ى «یا ایها الّذین‏ آمنوا» به مؤمنان شخصیّت مى ‏دهد و رابطه‏ ى آنان با خدا را که زمینه‏ ى انجام دستور است، بیان مى‏ کند.
از آنجا که فرمان پیش نیفتادن از خدا و رسول، فرمان ادب است، خود این آیه نیز مخاطب را با ادب ویژه صدا مى‏ زند. «یا ایها الّذین آمنوا...»
حرام کردنِ حلال خداوند و یا حلال کردن حرام‏ها، نوعى پیشى گرفتن بر خدا و رسول است. «لاتقدّموا...»
هرگونه بدعت و جعل قانون در برابر قانون الهى ممنوع است. «لا تقدّموا...»
سرچشمه‏ ى قانون و رفتار ما باید قرآن و سنّت پیامبرصلى الله علیه وآله باشد. «لا تقدّموا بین یدى اللَّه و رسوله»
حکم رسول، حکم خداست و بى ‏احترامى به او بى‏ احترامى به خداست. «لا تقدّموا بین یدى اللَّه و رسوله»
پیشى گرفتن از خدا و رسول، بى‏ تقوایى است. «لاتقدّموا... واتّقوا»
براى انجام تکالیف، دو اهرم ایمان و تقوا لازم است. «آمنوا... واتّقوا»
التزام عملى باید همراه با تقواى درونى باشد. «لاتقدّموا... واتّقوا اللَّه»
کسانى که به خاطر سلیقه‏ هاى شخصى یا آداب اجتماعى، بر خدا و رسولش پیشى مى‏ گیرند، از ایمان و تقوا دور شده‏ اند. «لاتقدّموا... و اتّقوا»
تندروى ‏هاى خود را توجیه نکنیم. «لا تقدّموا... انّ اللَّه سمیع علیم»
ایمان به حضور و آگاهى خداوند، زمینه پرهیز و خداترسى مى ‏گردد. «و اتّقوا اللّه انّ اللَّه سمیع علیم»
تلاوت صفحه 52 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 32  از سوره مبارکه النجم‏
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى
آنان که از گناهان بزرگ و زشت کاریها جز لغزشهاى کوچک خوددارى می ‏ورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ ‏آمرزش است وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همان‏گاه که در شکم هاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است
تفسیر: انجام کارهاى خوب، زمانى ارزشمند است که همراه با تقوا و دورى از گناه باشد. «أحسنوا... یجتنبون الکبائر»
روشن‏ترین نشانه نیکوکاران، دورى از گناهان کبیره و گناهانى است که قبح بیشترى دارند. «الّذین أحسنوا... الّذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش»
نزدیک شدن به گناه، انسان را به گناه مى‏ کشاند. (لذا قرآن، واژه اجتناب و دورى از گناه را به کار برده است.) «یجتنبون کبائر»
از گناهانى که لحظه ‏اى انجام مى‏ گیرد و لجاجت و اصرارى بر آن نیست، باید گذشت. «الاّ اللّمم»
انگیزه در عمل، اثر دارد. گناهانى که با انگیزه سرپیچى و نافرمانى صورت نمى‏ گیرد، مورد عفو است. «الاّ اللّمم»
مغفرت الهى، دلیل و توجیهى براى گناه کردن نیست، در هر حال باید از گناه اجتناب کنیم. «یجتنبون... واسع المغفرة»
حتّى مرتکبین گناه کبیره، نباید از رحمت الهى مأیوس شوند. «انّ ربّک واسع المغفرة»
خداوند نه تنها امروز ما، بلکه دوران پست جنینى ما را نیز مى‏ داند، پس فخرفروشى نکنیم. «اذ أنتم أجنّة فى بطون أمّهاتکم»
کسانى که از گناه دورى مى‏ کنند، گرفتار خودستایى نشوند. «یجتنبون الکبائر... فلاتزکّوا أنفسکم»
توجّه به ناچیزى و ضعف و ذلت سابق، انسان را از خودستایى باز مى‏ دارد. «اذ أنتم اجنّة فى بطون أمّهاتکم فلاتزکّوا أنفسکم»
اصلاح رفتار مردم باید از طریق اصلاح عقاید باشد. عقیده به علم و نظارت الهى انسان را از خودستایى باز مى‏ دارد. «هو أعلم... فلاتزکّوا انفسکم»
اگر کمالى داریم همه از اوست، چرا به خود افتخار مى‏ کنیم. «أنشأکم من الارض... فلاتزکّوا أنفسکم»
تلاوت صفحه 51 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 11  از سوره مبارکه الأحقاف‏
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا لَوْ کَانَ خَیْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَیْهِ وَإِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَیَقُولُونَ هَذَا إِفْکٌ قَدِیمٌ
و کسانى که کافر شدند به آنان که گرویده‏ اند گفتند اگر [این دین] خوب بود بر ما بدان پیشى نمى‏ گرفتند و چون بدان هدایت نیافته‏ اند به زودى خواهند گفت این دروغى کهنه است
تفسیر: کفار، خود را زیرک‏تر از مسلمانان مى‏ پندارند. «لو کان خیراً ما سبقونا الیه»
تبلیغات تحقیرآمیز علیه اسلام و مسلمانان همیشه بوده است. «لو کان خیراً ما سبقونا...»
در هدایت قرآن شکى نیست، ولى افراد لجوج و متکبر آن را نمى‏ پذیرند.«و اذ لم یهتدوا»
دشمن، همیشه از یک راه وارد نمى ‏شود و یک حرف ومنطق ندارد. گاهى مى‏ گوید: اسلام ارزشى ندارد وگرنه ما قبل از همه مى‏ پذیرفتیم، «لو کان خیراً ما سبقونا» و گاهى مى‏ گوید: این مطالب، دروغ کهن و سابقه‏ دارى بیش نیست. «فسیقولون هذا افک قدیم»
گاهى باید مربّى، افراد تحت تربیت خود را با آشنا کردن به انواع ادعاها و گرایش‏ها و سخنان یاوه و مسموم و دادن پاسخ به آنها، بیمه کند. «قال الّذین کفروا... فسیقولون...»
رهبر و مردم باید یاوه‏ سرایى‏هاى مخالفان را پیش ‏بینى کنند. «فسیقولون»
مخالفان به قدرى لجوجند که هم محتواى قرآن را دروغ مى ‏پندارند و هم تاریخ مصرف گذشته مى ‏دانند. «هذا افک قدیم»
این‏که قرآن مربوط به زمان پیامبر بوده و به درد امروز نمى‏ خورد، شبهه و حرفِ جدیدى نیست، مخالفانِ مدعى فکر و اندیشه در زمان پیامبر نیز، این شبهات و حرف‏هاى بى‏ اساس را مى‏ گفتند. «هذا... قدیم»
زشت بودن افترا و دروغ‏بافى، امرى فطرى است. حتّى کفار براى شکستن اسلام، آن را افک و افترا مى‏ نامیدند. «افک قدیم»

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی