قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 2 از سوره مبارکه محمد
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ
و آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند و به آنچه بر محمد [ص] نازل آمده گرویده اند [که] آن خود حق [و] از جانب پروردگارشان است [خدا نیز] بدیهایشان را زدود و حال [و روز]شان را بهبود بخشید تفسیر: ایمان، درجات و مراحلى دارد و امرى کمال پذیر است. «آمنوا... و آمنوا»
ایمان و عمل، از یکدیگر جدا نمى شوند. «آمنوا و عملوا الصّالحات و آمنوا»
ایمانى ارزش دارد که به اطاعت کامل از دستورات الهى بیانجامد. «بما نزّل على محمّد»
پیروى از دستورات انبیا، طبق ملاک و معیار حق است. «و هو الحق»
احکام و شریعت دین، براى رشد و تربیت انسان است. «نزّل... من ربّهم» (به عبارت دیگر، ربوبیّت الهى اقتضا مى کند که براى رشد و تربیت بندگان، برنامه اى حقیقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.)
معیار حقّ وحقیقت، مطابقت با وحى ودستورات خداست. «هوالحقّ من ربّهم»
پیامبر اسلام از پیش خود حرفى نمى زند، آنچه مى گوید وحى است. «نزّل على محمّد... من ربّهم»
براى دریافت الطاف الهى، ایمان به تنهایى کافى نیست، بلکه عمل صالح و پیروى از رسول خدا نیز لازم است. «آمنوا و عملوا الصّالحات و آمنوا بما نزّل على محمّد... کفّر عنهم... و أصلح بالهم»
ایمان و عمل صالح، گذشته ها را جبران و آینده را بیمه مى کند. «کفّر... اصلح»
کفر، سبب تباهى عمل، و ایمان و عمل صالح، سبب اصلاح عمل مى گردد. «الّذین کفروا... اضلّ اعمالهم - الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات... أصلح بالهم»
گناهان و بدى ها مانع اصلاح انسان است، ابتدا باید آنها برطرف شود تا زمینه اصلاح فراهم گردد. «کفر عنهم سیئاتهم و أصلح بالهم»
خداوند با تهدید کفّار «أضلّ أعمالهم» و بشارت به مؤمنان «أصلح بالهم»، از پیامبر و اهل ایمان دلجویى مى کند.