مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

کود در کنار هر چیزی که قرار بگیرد آن را تحت تأثیر خودش قرار می دهد و آن بوی بد و متعفّن خودش را به ان منتقل میکند غیر از گل . تنها چیزی که وقتی کنار کود قرار می گیرد بوی آن را نمی گیرد و از آن بهره می برد و مایه رشد او می شود و عطر و بو و رایحه او را افزون می کند ، گل است . بعضی آدمها چیزی شبیه کود هستند کنار هر چیزی قرار بگیرند آن را مثل خودشان خراب و ویران می کنند . کنار شما می نشینند حال و هوای معنوی را از شما می گیرند . چند دقیقه کنار شما بنشینند دلسرد می شوید .... مگر اینکه انسان گل باشد در این صورت کنار اینها قرار بگیرد نه تنها تحت تأثیر قرار نمی گیرد بلکه از همین ها استفاده می کند برای رشد و تعالی خودش . یوسف برادری داشت به نقل برخی از منابع به نام بنیامین . بنیامین گل بود در کنار برادرانی که کود بودند نه تنها رنگ آنها را نگرفت ، بلکه رشد کرد به همین دلیل هم یعقوب شیفته او بود و هم یوسف !

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 82 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 5  از سوره مبارکه لقمان
أُوْلَئکَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
آنان بر طریق هدایت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران!
تفسیر : 1- نیکوکاران از هدایت‏هاى الهى برخوردارند. «أولئک على هُدىً من ربّهم»
2- هدایت، از شئون ربوبیّت است. «هدىً من ربّهم»
3- توفیق کارهاى خیر، لطف خداوند است. «للمحسنین... هُدىً من ربّهم»
4- اقامه نماز و پرداخت زکات، زمینه‏ ى بهره‏ گیرى از هدایت قرآن را فراهم مى‏ سازد. «الّذین یقیمون... و یؤتون... أولئک على هُدىً»
5- رستگارى، مخصوص کسانى است که اهل نماز، زکات و یقین به آخرت باشند. «أولئک هم المفلحون»
به اعتقاد معطّله ما به فهم صفات و اسماء خدا راه نداریم یعنی ما پنهان و ظاهر بودن خدا را نمی فهمیم . پس باید این موضوع را رها کنیم . و در مورد آن اندیشه نکنیم. مشبّهه یا اهل تشبیه معتقدند این اسماءو صفات را می توان فهمید اما شبیه همان اسماء و صفاتی را که در خودشان می یابند به خدا نسبت می دهند. شیعه نه موافق نظر اهل تعطیل است و نه موافق مشبّهه ، به نظر شیعه معرفت را از جهاتی می توانیم کسب کنیم و یک شناخت نسبی به دست بیاوریم و معرفتمان را افزایش دهیم . نباید معارفی را که داریم رها کرده و بگوییم عقل بشر در این ها راه ندارد....به طور مثال بعضی ها ظهور خدا را در افعال خدا معنا می کنند ، یعنی خدا را در آثار او بروز می دهند و می گویند جلوه های خداوند را در آفریده های خدا می توانید ببینید. امام حسین (ع) در دعای عرفه می فرماید: چه طور استدلال می شود بر وجود چیزی که در وجود خودش متاج توست؟ آیا برای غیر تو ظهوری هست که در تو نباشد تا آن چیز وسیله ای برای ظهور تو گردد؟ تو کی پنهان و غایب بودی که دلیل و راهنمایی برای وجود تو بیابم.

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را         کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور         پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را...


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
بعضی ها را وقتی کنارشان می نشینی بوی خوشی از اخلاق آنها به مشام شما نمی رسد . اصلاً کسل می شوی . روحت گرفته می شود و پژمرده می شوی. ولی بعضی ها هستند چه عطر و بویی دارند . حرف که می زنند انسان بوی خدا از آنها استشمام می کنی. بوی انصاف و مروت و جوانمردی . یوسف ا ز این دست نسیمها بود . بوی خوشی داشت و این بوی خوش از خودش نبود . کرامت و عنایت حق به او بود
از رهگذر خاک سر کوی شما بود          هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
اگر یوسف مثل نسیم عطر آگین و معطر شد و قیمت پیدا کرد سرّش این بود که از کوی حق گذشته بود لذا خوی حقّ داشت .... وقتی برادرانش آمدند ( همان برادرانی که در دوران کوردکی و طفولیت او را به چاه انداختند ) و از او طلب آذوقه کردند، تا از در وارد شدند آنها یوسف را نشناختند ، ولی یوسف آنها را خیلی خوب می شناخت ولی انگار کرد که نمی شناسد . با انها مثل بقیه کریمانه رفتار کرد....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 81 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 3  از سوره مبارکه فرقان
وَ اتخَّذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً لَّا یخَلُقُونَ شَیئا وَ هُمْ یخُلَقُونَ وَ لَا یَمْلِکُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لَا نَفْعًا وَ لَا یَمْلِکُونَ مَوْتًا وَ لَا حَیَوةً وَ لَا نُشُورًا
آنان غیر از خداوند معبودانی برای خود برگزیدند; معبودانی که چیزی را نمی‏ آفرینند، بلکه خودشان مخلوقند، و مالک زیان و سود خویش نیستند، و نه مالک مرگ و حیات و رستاخیز خویشند.
تفسیر : 1- خداگرایى، فطرى است و اگر کسى خداى یکتا را رها کند، سراغ خدایان دروغین مى ‏رود. «واتّخذوا من دونه الهة»
2- با مشرکین نیز مستدل سخن بگویید. «لایخلقون ... لایملکون» حیوان، نفعى را به خود مى‏ رساند و شرّى را از خود دور مى‏ کند، امّا بت‏ها بر هیچ یک از این دو قدرت ندارند و از حیوان هم کمترند.
3- دلیل بندگى انسان، قدرت خداوند بر حلّ مشکلات و بازشدن گره‏ هاى اوست و بت‏ها فاقد این آثارند. «لایملکون»
4- کسى که از خود ضررى را دفع نکند و براى خود نفعى را جلب نکند، براى دیگران حتماً کارى نخواهد کرد. «لانفسهم»
5- کار انسان، یا باید با هدف دنیوى همراه باشد، یا با هدف اُخروى و بت‏ها در هیچ یک کارایى ندارند. «و لا حیاة و لا نشورا»
... امر و نهی ممکن است مولوی یا ارشادی باشد ، در امر ونهی مولوی مثل اینکه پدر و مادر از فرزند بخواهند برای خواندن نماز به مسجد برود ( چون پدر ومادر بر فرزند ولایت دارند امر و نهیشان مولوی است). و گاهی دوستی به شخص می گوید بیا برویم مسجد نماز بخوانیم ، این امر ارشادی است چون دوست بر انسان ولایت ندارد.یا گاهی پزشک می گوید : فلان غذارا نخور چون اگر بخوری بیماری ات طول می کشد . این نهی ، نهی ارشادی است اما اگر خدا بگوید شراب نخور ، این نهی مولوی است .
حالا تشخیص امر ونهی ارشادی از مولوی چگونه است ؟ 1. در امر ارشادی همیشه تعلیل هست . (این کار را نکن که چنین خواهد شد .) هر جا به دنبال امر و نهی تعلیل بود ، ارشادی است و اگر تعلیل نبود مولوی است .
2. در امر ونهی مولوی توبه آثار گناه را پاک می کند ولی در امر ارشادی توبه تأثیر ندارد. و اثر آن گناه بر داشته نمی شود و لی در امر ونهی مولوی برداشته می شود و انسان بر می گردد سر جای اولش . اگر پزشک گفت : ترشی نخور چون بیماری ات طول می کشد ، اگر خورد و بعد پشیمان هم شد نتیجه ای در بر ندارد چون دیگر به طولانی شدن بیماری کمک کرده است . اما اگر پدر از فرزندش انجام کاری را بخواهد و او خودداری کند، و پدر هم تنبیهش کرد و بچه پشیمان شد و پدر او را بخشید ، تمام آثار آن گناه پاک می شود . آدم علیه السلام نهیش نهی ارشادی بود ، در عین حال که توبه کرد و توبه اش هم قبول شد اما آثارش پاک نشد و به بهشت بر نگشت.....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
چه قدر زیبا گفت حافظ :

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت                 دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور

تنها چیزی که در این عالم ثابت است بی ثباتی است. غیر از آن هیچ چیز دیگری ثابت نیست. اگر امروز غمی داشتیم، غصه نخوریم. چون این غصه ثابت نمی ماند و تبدیل به فرج و گشایش می شود . نمونه اش یوسف است . یک روزی برادرانش او را به چاه انداختند و هر چه یوسف دست به دامانشان شد آنها هیچ اعتنا و توجهی نکردند . و امروز ماجرا معکوس شد. قرآن می گوید: " جاء إخوة یوسف " حالا برادران یوسف به سوی یوسف آمدند و دست به دامان او شدند....

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت                        دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور

هان مشو نومیدچون واقف نه ای از سر غیب                 باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور

قصه یوسف قصه عجیبی است.نشان می دهد که حتی اگر تو را به چاه انداختند غصه نخور. می شود به دنبال این چاه ، جاه باشد . بخت و تخت باشد . لذا جای نومیدی نیست . ما که واقف نیستیم خدا می خواهد چه کار کند . هر گاه هر غم و غصه ای برای پیامبر پیش می آمد این آیه را می خواند: " لعلَّ الله یُحدِثُ بعدَ ذلک امراً " شاید خدا بخواهد بعد از این غم و غصه دردناک، یک ماجرای شیرینی پیش بیاورد....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

 

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

تلاوت صفحه 80 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 6  از سوره مبارکه فرقان
قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِى یَعْلَمُ السِّرَّ فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا
بگو: «کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمانها و زمین را می‏ داند; او (همیشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»
تفسیر : 1- قرآن، از سرچشمه‏ ى علم بى‏ نهایت است، نه افسانه. «انزله الّذى یعلم»
2- قرآن ساخته دست بشر نیست، بلکه فرستاده‏ ى کسى است که به تمام اسرار عالم علم دارد. «انزله الّذى یعلم السرّ...»
3- علم خداوند نسبت به حقایق پنهان و آشکار، یکسان است. «یعلم السرّ»
4- راه توبه حتّى براى کفّارى که قرآن را افسانه و پیامبر را دروغ‏ پردازی مى‏ خوانند، باز است. «انّه کان غفورا رحیما»
5- بخشش تنها کافى نیست، لطف و رحمت نیز لازم است. «غفورا رحیما»
در حساب و کتابها اگر جمع و تفریق درست صورت بگیرد نتیجه اش درست خواهد بود. اگر درست جمع کنیم و درست تفریق و منها کنیم نتیجه هم قطعاً صحیح خواهد بود اما اگر این جمع و آن منها صحیح و درست انجام نشود هر نتیجه ای که گرفته می شود قطعاً غلط و نا صحیح خواهد بود. زندگی ما نوعی جمع و تفریق است اگر درست جمع کنیم و درست تفریق و منها کنیم نتیجه ای هم که می گیریم نتیجه ای درست خواهد بود . اگر در یکی از اینها خطا کنیم، نتیجه هم قطعاً خطا خواهد بود . یوسف ، یوسف شد چون هم درست جمع بست و هم درست تفریق کرد . درست جمع کرد چون خدا را به علاوه خودش کرد . درست تفریق کرد چون زلیخا را از زندگی خودش حذف کرد . وبه همین خاطر شد یوسف! و هر کسی این جمع و این تفریق را به همین صورت انجامبده یوسف خواهد شد. یادتان باشد جمع و تفریق با ماست ، ضرب و تقسیم با خداست. اگر ما درست جمع کردیم، خدا هم عزّت شمارا ضرب می کند و خیلی چیزها را نسبت شما و نصیب شما خواهد کرد. همانطور که عزت یوسف چندین وچند برابر شد ......

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی