... امیر مؤمنان در ادامه نامه اش به عثمان بن حنیف می فرماید :" مرا با ورع و کوشش و عفت و پاکدامنی خودتان یاری کنید." برخی گفته اند ورع بالاتر از تقواست چون ورع وقوف عند الشبهات است اما آنچه در قرآن ذکر شده نشانگر این است که تقوا واژه کلیدی قرآن است و اعم از ورع است چرا که هم جنبه های ایجابی واثباتی را در بر می گیرد و هم جنبه های سلبی را ....
درس 45 قسمتهایی از نامه عتاب آمیز امیر مؤمنان علی علیه السلام به عثمان بن حنیف والی بصره است . عثمان یکی از صحابی مهم پیامبر اکرم و از اصحاب و یاران وفادار امیر مؤمنان بود . ایشان در مهمانی شرکت کرده که اشرافی بوده ، نه به جهت رانت خواری ؛ فقط دعوت صاحب ضیافت را پذیرفته و در ان مجلس شرکت کرده و حضرت به این دلیل و فارغ از مجلس و صاحب مجلس ،او را به شدت مورد انتقاد قرار داده و می فرماید: ...
.... هیچ گاه به دیده تحقیر به کسی نگاه نکنیم. برای رسیدن به جایی و چیزی باید به این نکته دقت داشته باشیم که هیچ چیز نیستیم. وقتی خود را هیچ دیدیم در نتیجه چشممان به خیلی چیزها می رسیم .
یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید...
بزرگی از آن یافت کو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد
... واژه استیثار با وجود اینکه از ماده "اثر: نشانه گذاشتن" گرفته شده به معنای رجحان دادن و برتری طلبی انسان نسبت به دیگران و اصطلاحاً گردن کشی و سرکشی می باشد. حضرت امیر المؤمنین استیثار را علت العلل رفتار های ستمگرانه و جابرانه می داند . یکی از معادلات امروزی استیثار، رانت خواری است...
حضرت امیر مؤمنان علیه السلام در ادامه نامه 53 به مالک می فرماید : "کارهایی هست که ناگزیر هستی که خودت شخصاًآنها را انجام بدهی از جمله برآوردن حاجات مردم در همان روزی که به تو عرضه می شود در مواردی که انجام آنها برای یاران خاصّ تو گران تمام می شود و از انجام آن سر باز می زنند. هر روز کار همان روز را انجام بده چرا که هر روز کار خود را دارد...."
در درسهای قبل داشتیم که سیاقة و قیادة هر دو به معنای راندن است با این تفاوت که سیاقة یعنی پشت کسی قرار بگیریم و او را به جلو هل دهیم و قیادة برعکس آن است یعنی کسی جلو قرار گیرد و مردم را از پشت سر دنبال خودش می کشد. در آیه 73 سوره زمر داریم : " و سیق الذین اتقوا ربّهم الی الجنة" چرا سیق گفته ؟ مگر آنها دلشان نمی خواهد به بهشت بروند که آنها را به سمت بهشت هُل می دهند؟
در بحار الانوار روایتی داریم که در روز قیامت وقتی صفوف مردم از هم متمایز می شود و بهشتیان مشخص می شوند ، از خدا در خواست می کنند که ما می خواهیم قبل از ورود به بهشت مولایمان اباعبدالله را ببینیم! بعد از اینکه خواسته آنها اجابت می شود و امام حسین به دیدار اینها می آید . پس از این دیدار به قدری مجذوب آقا می شوند که نمی توانند از این دیدار دل بکنند سرانجام ملائکه می آیند آنها را هل می دهند به سوی بهشت ....
در جلسات قبل داشتیم فرمان حضرت امیر (علیه السلام) را به مالک اشتر می خواندیم . که در این فرمان مطالب مهمی را بیان می کند . در درس دهم از مجلد سوم این کتاب ( که به تازگی چاپ گردیده است.) گروههای مختلف اجتماعی را بیان می کند و حقوق هر کدام را تفصیلاً ذکر می کند . و از میان این گروهها به دو گروه قضات و طبقه سفلی که پایین ترین سطح اجتماعی را دارا هستند ، بسیار تکیه کرده و سفارش ویژه می نمایند.
حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در بیان معیارهای انتخاب قضات شایسته 12 ویژگی را برمی شمارد. از جمله اینکه :کارها او را در تنگنا قرار ندهد ، طرفین دعوا او را به خشم نیاورند. طمعکار نباشد. به پائین ترین درجه فهم اکتفا نکند ....
در آخرین جلسه درس ترم جاری ، استاد به تدریس درس نهم (خصوصیات مشاوران و وزیران از منظر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام )پرداختند . و معیارها و شایستگی های انتخاب یک مشاور حکومت اسلامی را به مالک گوشزد می نماید و او را از افراد بخیل و ترسو و حریص بر حذر می دارد چرا که این افراد سوءظنّ به خدا را در دل اطرافیان تقویت می نمایند....