مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

تلاوت صفحه  507 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :

آیه شماره ۲۴  از سوره مبارکه ابراهیم
 أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه ‏اش استوار و شاخه ‏اش در آسمان است
1- نکات تفسیری :

عقیده حقّ، کلمه ‏ى طیّبه‏ اى است که اصل آن در قلب مؤمن ثابت است. «اصلها ثابت» و از الطاف خداوند آن است که مؤمنان را بر این عقیده حفظ مى‏ کند. «یثبّت اللَّه الّذین آمنوا بالقول الثّابت»(47)
2- کلام حقّ، پایدار واستوار و پابرجاست. «کلمة طیبة... اصلها ثابت»

اسلام پیروان خود را به عبرت گرفتن عادت میدهد. در قرآن آیات متعدّدی این نکته را متذکر میشوند: «انّ فی ذلک لعبرة« سوره مبارکه نور/44 ، «فاعتبروا یا اولیالابصار» (سوره حشر/2) و ... این یک درس زندگی است و فقط به معنای این نیست که انسان بتواند با این درس، معاش خود و حیات چند روزه را اصلاح کند و سامان بخشد. درس زندگی یعنی انسان بتواند با این درس هم حیاتِ این نشئه و هم - بالاتر از آن - حیات نشئه بعد را آباد کند؛ چون اصل آن جاست. تا چشم بر هم بزنید، همه چیز تمام شده است. مهم آن نشئه است که از لحظه وفات و خروج از این عالم تا قیام قیامت، انسان دچار آن است و زندگی توأم با سعادت یا شقاوت و خوشی یا ناخوشی را مشاهده میکند. انسان برای خوشىِ یک لحظه این دنیا چقدر زحمت میکشد؟ باید برای خوشی ابد خیلی تلاش کند. همه اینها با «عبرت» قابل تأمین است و به همین خاطر در قرآن این همه تأکید شده است که عبرت بگیرید.

 این جمله نهج‌البلاغه خیلی مهمّ است که: «انّ من صرّحت له العبُر عمّا بین یدیه من المَثُلات»؛ هر که بتواند رنجها و بلاها و حوادث و سختیها را به چشم عبرت ببیند: «حجزته التّقوی عن تقحم الشُّبهات» (نهج البلاغه / خطبه16)؛ آن قدر از بدی و زشتی و چیزهایی که انسان را دچار بدبختی و نابسامانی می کند، رویگردان می شود که حتّی از شبهه‌های آن هم اجتناب خواهد کرد؛ چه رسد به خود آن.

تلاوت صفحه 506 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :

آیه شماره 177  از سوره مبارکه بقره
 لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نیکى، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (یا) مغرب کنید؛ (و تمام گفتگوى شما، در باره قبله و تغییر آن باشد؛ و همه وقت خود را مصروف آن سازید؛) بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا، و روز رستاخیز ، و فرشتگان، و کتاب (آسمانى)، و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال (خود) را، با همه علاقه ‏اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مى‏ کند؛ نماز را برپا مى‏ دارد و زکات را مى‏ پردازد؛ و (همچنین) کسانى که به عهد خود -به هنگامى که عهد بستند- وفا مى‏ کنند؛ و در برابر محرومیت ها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مى‏ دهند؛ اینها کسانى هستند که راست مى‏ گویند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اینها هستند پرهیزکاران!
نکات تفسیری :

1-در انفاق، بستگان نیازمند بر سایر گروه‏ هاى مستمند، اولویّت دارند. «ذوى القربى و الیتامى...»

2- متّقى کسى است که عملش، عقایدش را تأیید کند. «آتى المال... اولئک الّذین صدقوا اولئک هم المتقون»

3- ارتباط با خدا در کنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارى‏ ها مطرح است. «آمن باللَّه و الیوم الاخر... وآتى المال على حبه»

اساس این است که ما از فضای ماه رمضان و پیوند دلها با یکدیگر به برکت معنویت ماه رمضان، حداکثر استفاده را بکنیم و برای ادامه‌ی حرکتِ همراه با عزم و اراده و آگاهی به جلو، نیرو بگیریم.

برای این‌که از فضای ماه مبارک بهره‌مند شویم، اندکی درباره‌ی حدیث صحیح معتبر از پیغمبر اکرم (صلّیاللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) صحبت میکنم: «الصّوم جنّة من النّار»؛ روزه، سپر آتش است. از طرق اهل سنت هم همین مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است؛ از جمله این لفظ: «الصّیام جنّة العبد المؤمن یوم القیامة کما یقی احدکم سلاحه فی الدّنیا»؛ همچنان‌که شما در دنیا با سلاح و وسیله‌ی دفاعىِ خودتان از خود دفاع میکنید، در آخرت هم به‌وسیله‌ی روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع می کنید.

خصوصیت روزه چیست که تعبیر «جنّة من النّار» درباره‌ی آن بیان شده است؟ خصوصیت روزه عبارت است از کفّ نفس. روزه، مظهر کفّ نفس است؛ «و نهی النّفس عن الهوی»(سوره مبارکه نازعات). مظهر صبر در مقابل گناه و غلبه‌ی مشتهیات، روزه است. لذا در روایات، ذیل آیه‌ی شریفه‌ی «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» صبر را به روزه تعبیر کرده‌اند. روزه، مظهر گذشت از خواسته‌هاست. اگرچه زمانِ روزه محدود است - چند ساعت در روز، آن هم چند روز در سال - لیکن به صورت نمادین، یک حرکت اساسی برای انسان است. چرا؟ چون هواهای نفسانی و هوسها و مشتهیات و خواستهای نفس، همان مسیری است که انسان را به گناه می رساند. این‌طور نیست که مشتهیات نفسانی با گناه ملازم و از یکدیگر اجتناب‌ناپذیر باشند؛ نه، بعضی از مشتهیات نفسانی هم حلال است. اما این‌که انسان دهنه‌ی نفس را بردارد، نفس خود را بی مهار و بی دهنه رها کند و اسیر مشتهیات آن شود، همان چیزی است که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه فرمودند: «حمل علیها اهلها»؛ او را روی اسب سرکشی انداخته‌اند که دهنه‌ی آن دست این شخص نیست و اسب سرکش هم او را می‌برد به پرتگاه پرتاب می کند. هوای نفسانی انسان را به سمت گناهان می کشد.

 8. عمل به قرآن

این خواندن و تلاوت قرآن ، قدم اول است ، قدم آخر نیست و اول، آشنایی و انس با قرآن لازم است . بعد ، مفاهیم قرآنی را به صورت سطور قطعی و مجسّم برنامه ی زندگی در مقابل چشم نگه داشتن ، تا ما را به این طرف و آن طرف نکشانند...

قرآن را وقتی یاد گرفتیم و با آن آشنا شدیم ، نمی توانند ما را به این طرف و آن طرف بکشانند؛ چون خط روشن قرآن ما را هدایت می کند ؛ و آن گاه ، پیاده کردن این مفاهیم در واقعیت زندگی است.

با قرآن باید عجین شد؛ مفاهیم قرآنی مفاهیمی است برای زندگی؛ فقط معلومات نیست. گاهی انسان معلومات قرآنی اش خوب است، اما از قرآن در زندگی او هیچ اثری نیست!

9. جامعه قرآنی

اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم ، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگی ما و جامعه ی ما قرآنی خواهد شد؛ احتیاج به فعالیت و فشار و سیاست گذاری ندارد. اصل این است که دلمان ، جانمان و معرفتمان حقیقتاً قرآنی باشد.

عقده هایی که بر اثر چالش های موجود مادی دنیا در دل و جان انسان به وجود می آید ، سر انگشت حکمت قرآنی می تواند همه ی این عقده ها را باز کند؛ این واقعیت است؛ دل ها را باز می کند ، شرح صدر می دهد ، امید می دهد ، نور می دهد ، عزم راسخ برای حرکت در صراط مستقیم می دهد.

با قرآن باید مواجه شد و اینها را گرفت. ما وقتی در دنیا غرق می شویم ، خود را محروم می کنیم؛ مثل این است که آینه یی را گِل اندود کنید؛ معلوم است که چیزی را منعکس نمی کند . ما نباید خود را از قرآن محروم کنیم.

امروز جوامع بشری در اقصی نقاط عالم ، به خاطر دوری از معنویت ، دوری از حقیقت انسانیت ، دوری از اخلاق و دوری از خدا وضعی پیدا کرده اند که این همه پیشرفت مادّی هم نمی تواند آنها را خوشبخت کند. چرا؟ چون بشر، پیام انبیاء را کم دارد ؛ بشر ، نسخه آرامش بخش و آسایش بخش انبیاء را در دست ندارد، یا به آن عمل نمی کند . بدبختیها این جاست. این قرآن ، کاملترین نسخه ها را در اختیار دارد.

 

تلاوت صفحه  505 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :

آیه شماره 156  از سوره مبارکه بقره
 الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ
آنها که هر گاه مصیبتى به ایشان مى‏ رسد، مى‏ گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوى او بازمى‏ گردیم!
نکات تفسیری :

1- ریشه ى صبر، ایمان به خداوند، معاد وامید به دریافت پاداش است. «الصّابرین الّذین... قالوا انّا للّه و انّا الیه راجعون»

2- گفتن «انّا لِلّه» و یاد خدا به هنگام ناگوارى‏ ها، آثار فراوان دارد:
الف: انسان را از کلام کفر آمیز و شکایت باز مى‏ دارد.
ب: موجب تسلیت و دلدارى و تلقین به انسان است.
ج: مانع وسوسه‏ هاى شیطانى است

 6. تدبّر در قرآن

در قرآن تدبّر لازم است - تدبّر یعنی اندیشیدن در مفاهیم قرآنی – این سخن عمیقی است، باید در آن تدبّر کرد. گوینده آن ، ذات اقدس الهی است. کلمات آن هم مال ذات اقدس الهی است - یعنی الفاظش ، نه فقط مفاهیمش - لذا بایستی در آن دقّت کرد ، باید آن را فهمید، باید در آن غور کرد. اینها حاصل نمی شود مگر با انس با متن قرآن.

تلاوت قرآنیّ مطلوب است که انسان با تدبّر بخواند و کلمات الهی را بفهمد. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آنچه را هم که بلد نیست ، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبّر کند؛ دوبار ، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا می کند که با بیان دیگری حاصل نمی شود؛ بیشتر با تدبّر حاصل می شود ؛ این را تجربه کنید.

لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه ی مرتبط به هم را می خواند ، یک احساس و یک انتباه دارد؛ بار دوم ، پنجم ، دهم که همین را با توجه می خواند، انتباه دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا می کند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر می فهمد.... بنابراین در زندگی حتماً قرآن با تدبّر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.

هر باری که شما با قرآن نشست و برخاست کنید ، یک پرده از پرده های جهالت شما برداشته می شود؛ یک چشمه از چشمه های نورانیت در دل شما گشایش پیدا می کند و جاری می شود. انس با قرآن ، مجالست با قرآن، تفهّم قرآن ، تدبّر در قرآن ، اینها لازم است.

هر کس با درون قرآن آشنا باشد و در قرآن تدبر کند می بیند بحر لا یفنی است که هر چه در آن فرو می رود به عمق آن نمی رسد و این واقعاً اعجاز قرآن است که ممکن نیست انسان به عمق آن برسد .

7. پژوهش در قرآن

در پژوهش های قرآنی توجه به کارهای علمیِ مبنایی و اصولی خیلی لازم است. اینجور نیست که هر کس عربی بلد بود ، بتواند از قرآن همه ی مطالب را بفهمد و درک کند ؛ بتواند یک پژوهنده ی قرآنی باشد؛ نه . اولاً انس با خود قرآن لازم است. بعد هم کیفیت استفاده ی از قرآن ؛ این شیوه ای که علمای دین ما ، فقهای ما در استفاده ی از آیات و روایات دارند ، یک شیوه ی تجربه شده است. اینها را باید فرا گرفت و نیز استفاده ی از روایاتی که در ذیل قرآن هست. اینها همه در پزوهش های قرآنی مؤثر است.

                                                                                                                 ادامه دارد

 

 

تلاوت صفحه  504 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :

آیه شماره 120  از سوره مبارکه بقره
  وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ
هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‏ هاى آنها شوى، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروى کنى. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه آگاه شده ‏اى، هیچ سرپرست و یاورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود.
نکات تفسیری :

1- دشمن، به کم راضى نیست. فقط با سقوط کامل و محو مکتب و متلاشى شدن اهداف شما راضى مى‏ شود. «لن ترضى عنک...»
2- اگر مسلمانان مشاهده کردند که کفّار از دین آنان راضى هستند، باید در دیندارى خود تردید نمایند. دیندارى کافرپسند، همان کفر است. «لن ترضى... حتّى تتّبع ملّتهم»
3-رابطه با اهل کتاب نباید به قیمت صرف نظر کردن از اصول تمام شود. جذب دیگران آرى، ولى عقب نشینى از اصول هرگز. «لئن اتّبعت اهوائهم...»

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی