گشت نورانی از امام دهم ماه ذیحجه روز پانزدهم
چشم زهرا، از این عطا روشن شادمان، زین پسر، امام نهم
از فرش تا عرش، امتدادِ فرشته است و نور.... ...
و مدینه، چشم به راهِ طلوعِ دهمین خورشید، لحظهها را میشمارد.
امشب، دلِ شب، چلچراغی درخشان در آسمانِ مدینه است.
امشب، حرم آسمان، چراغانی ست. ستاره ها، فانوسهایی روشن در دستِ فرشتگان، و ماه، روشن ترین آیینه بر طاقچه آسمان است امشب.
امشب، فرشتگان بر خانه خورشید نُهُم، سبد سبد گلِ بهشتی میپاشند.
امشب، نوزادِ مبارکی به دنیا میآید تا خورشیدِ هدایتِ انسان به ملکوت شود.
او میآید تا پرچمدار علم مکتب جعفری باشد.
او میآید تا با نورِ دانش، ظُلمت «متوکل عباسی» را بشکافد.
او میآید تا خون خدا را در شریان جهان مرده جاری کند.
او میآید تا آسمان را چون کوله باری سبز بر دوش گیرد و رسالت هزاران ساله دین را به مقصد برساند.
خورشید دهم، میآید تا پدر خورشید یازدهم و دنیای گل نرگس باشد.
امشب، مدینه در باغی از عطر گُل محمدی جاری ست. شانههای شهر، خیس باران گُل و ستاره است.
از هفت آسمان، صدای دَف میبارد. و آوای تهنیت فرشتگان در ملکوت شب شنیدنی ست.
"هدیه میلاد این گل خوشبوی فاطمی صلوات "