مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

.. از لحاظ فقهی ، پدر و معلّم می توانند کودک را بزند ، مشروط براینکه اثر آن نماند و مستلزم دیه نشود .ولی از نظر تربیتی ( تربیت اسلامی ) ، مطلقاً زدن ممنوع است و اصلاً جواب نمی دهد .
شخصی خدمت امام کاظم (ع) رسید و گفت : پسر شلوغ و تُخسی دارم ، با او چه کار کنم ؟ امام فرمودند : کتکش نزن – با او قهر کن ولی طولانی اش نکن ... قهر کن ولی دنبال بهانه بگرد، یک نفر واسطه شود و آشتی کن !!!
البته قبلاً هم ذکر شده؛آنچه که در جامعه باید حاکم باشد ، اخلاق و تربیت است . فقه ، قانون است . قانون برای مجرم است و استثناء . مثلاً از نظر فقهی صاحب منکر را باید کشت . از نظر فقهی ، نهی از منکر کردن را می توان ترک کرد ولی از نظر اخلاقی اینگونه نیست ....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

از بام و در کعبه به گردون رسد آواز                                    کامشب در رحمت به سماوات شده باز
بت های حرم در حرم افتاده به سجده                                   ارواح رسل راست هزاران پر پرواز

عید مبعث مبارک باد
حضرت محمد (ص) هر ساله مدتی را در غار حرا سپری می کرد آن روز اما ؛ رابط خدا و رسولان حضرت جبریل ، پیام رسالت را با 5 آیه از سوره علق به محمد (ص) رساند ، و به حضرت محمد (ص) فرمود :
اقرأ باسم ربک الذی خلق * خلق الانسان من علق * اقرأ و ربک الاکرم * الذی علّم بالقلم * علّم الانسان ما لم یعلم .
بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید * همان کسی که انسان را از خون بسته ای خلق کرد * بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است * پروردگاری که بوسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را که نمی دانست آموخت .
بعد از امر بخوان ، حضرت محمد (ص) فرمود: من قاری نیستم ، جبرئیل مجدداً تکرار کرد اقرأ و باز فرمود : من درس نخوانده ام و قاری نیستم ، جبرئیل نزدیک شد و او را در بغل گرفت و فرمود : اقرأ... تا آخر 5 آیه را قرائت نمود ....

یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را                ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا
تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا                       ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ

آغاز پیامبری محمد مصطفی (ص) با شاخه ای گل صلوات بر شما مبارک.

... پس از فرو کش کردن وقایع حنین؛
خانمی در میان اسرا بود به نام شیماء دختر حارث بن عبد العزّاء ، که خواهر رضاعی پیغمبر اسلام بود . بعد از اسارت ، او سر وصدای زیادی به راه انداخت که من خواهر فرستاده خدا هستم ، ولی کسی به حرف او اعتنایی نمی کرد تا اینکه پیامبر شنید . پس از خاموش شدن قائله او را خواست و از او پرسید: " شما خواهر من هستید؟"                 گفت : بله                  پیامبر فرمود : سند و مدرکی داری؟                گفت : در روزگاری که ما با هم زندگی می کردیم ، شما از من کوچکتر بودید، یکروز که شما را روی زانوی خود نشانده بودم، شما گلوی مرا به دندان گرفتید .! تا پیامبر اکرم این را شنید....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
.... خداوند جبار است یعنی اصلاح کننده است با زور و جبر . جابر و جبار یعنی مصلحی که از زور هم استفاده می کند. خدا برای هدایت پیغمبر رحمت العالمین را فرستاد ، در کنارش " وأنزلنا الحدید فیه بأسٌ شدید" آهن را آفریدیم که در آن سختی شدید است .  گاهی خداوند برای اصلاح بعضیها از قوه قاهره خود استفاده می کند. البته برخی جبار را به معنای التیام دهنده معنا کرده اند.....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
…اگر خوب ارتباط برقرار کنیم ، اثرگذاری حرفمان بالا میرود . ولی اشکال ما این است که می خواهیم همان لحظه حرفمان اثر کند . اشکال دیگر این است که ما خودمان را خیلی دست بالا گرفته ایم و فکر می کنیم کسی هستیم . وقتی چیزی می گوییم طرف باید بگوید چشم ! اگر عمل نکرد دیگر با او رفت و آمد نمی کنیم !
پاک کردن صورت مسأله خیلی راحت است ،اما !!!
قبل از تغییر دادن دیگران باید روی شخصّیّت خودمان کار کنیم ....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
... قابل توجه آنهایی که دنبال حیات دنیایی و ثروت های آن هستند ؛ خداوند متعال در قرآن بعد از بیان داستان قارون و هلاکت او می فرماید :
خانه آخرت را برای کسانی گذاشتیم که در دنیا اراده ی برتری بر دیگران را نداشته باشند و عاقبت از آن کسانی است که در این دنیا تقوا پیشه کنند ، مرزهای الهی را بشناسد و حدود را رعایت کنند . وقتی از کنار کسی که دارای نعمت های دنیایی است ، عبور می کنیم و حسرت زندگی آنها را می خوریم ، درست مثل همان افراد هستیم و با همان ها محشور می شویم . وقتی نعمت دیگران را می بینید به جای حسرت خوردن بگویید او باید بابت همه ی این نعمت ها بازخواست شود ، خداروشکر که من این همه نعمت ندارم !!!


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
هنوز از پس لحظه‏ های دور، نجواهای عاشقانه‏ ات را می‏شود شنید.
بر تن تمام خشت‏ها و ستون‏های زندان، مرام صبوری‏ ات را حک کرده‏اند.
باز هم دستان پاییز کدورت ، یاس غربت دیده ‏ای از بوستان فاطمه علیهاالسلام را چیده!
بی‏کرانگی‏ ات را چهار گوشه زندان، تاب حضور نداشت .
عطر سخن‏هایت، فرو می‏ پاشید شیرازه قدرت پوشالی خفاشان شب‏ پرست را.
عطر سخن‏هایت، در هجوم هوایی مسموم، به رویش فرامی‏ خواند جوانه ‏ها را.
نور حضورت چشم‏ها را به بیداری دعوت می‏ کرد.
توطئه چیده شد؛ خورشید را، از آسمان‏ها گرفتند و در کنج زندان به زنجیر کشیدند، تا غل و زنجیرها، همدم اوقات آسمانی‏ ات شوند و میله‏ های زندان، پای ناله‏ های شبانه ‏ات قد بکشند.
چه کند این حلقه‏ های آهنی، با این همه روسیاهی و شرمندگی؟
اما تاریکنای زندان هم نتوانست روشنای حضور تو را خاموش کند.
عطر نیایش‏های عاشقانه‏ ات، حصارها را درهم شکست.
مگر می‏ شود باب معرفت و حکمت را بست؛ وقتی که آن باب، باب الحوائج باشد؟!
در محبس هارون بودی، در حصار گرفتار بودی؛ اما باران حضورت بر هوای کاظمین می‏ بارید. اینک، به سر سلامتی آمده است دنیا، اندوه «رضا» را.
تابوت توست بر شانه‏ های غریبی تاریخ . خداحافظ، چهارده سال صبوری مطلق!
خداحافظ، معصومیت محض در هجوم دقایق ظلم! باب الحوائج! چهارده سال رنج مداوم، تمام شد.

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی