سیزدهمین ویژگی عباد الرحمن :
در خواست فرزند صالح:
پس می فرماید: " والذین یقولون ربّنا هب لنا من أزواجنا و ذریّاتنا قرّة أعین" پروردگارا برای ما از همسران ما و نسل خویش فرزندانی عطا فرما که مایه روشنی چشم ما باشد.
یکی دیگر از نشانه های بندگان خدا این است که پیوسته خواهان خلف صالح و فرزندان پاک از همسران و ذریّه خویش می باشند و بلکه خواهان پاکی نسل خویش که از فرزندان آنان به وجود می آیند نیز می باشند. البته علاقه به فرزند و فرزند خواهی یک خواست طبیعی و فطری است که در تمام افراد بشر اعم از مؤمن و کافر وجود دارد. از این جهت تنها فرزند خواستن نمی تواند نشانه بندگان خداوند باشد بلکه نشانه این انسانهای کامل این است که خواستار فرزندان پاک و صالحند که نه تنها مایه گسترش شخصیت جسمی و مادی انسان گردند بلکه به وسیله آنها معنویت و پاکی انسان نیز گسترش پیدا کرده مایه بقای معنوی پدر ، وسیله آمرزش او و چشم روشنی خانواده شمرده شود .(1)
" قرّة أعین" چیزی است که مایه خنک شدن چشم انسان می شود یعنی اشک شوق از دیدگان او فرو می ریزد و این کنایه زیبایی است از سرور و شادمانی(2)
از دیدگاه قرآن نیز پیوند معنوی پدر قویتر و نیرومند تر از پیوند جسمی است تا آنجا که اگر پیوند ایمانی و معنوی فرزند از پدر گسسته گردد پیوند جسمی او به گونه ای از پدر سلب می گردد چنانکه درباره فرزند نوح (ع) فرمود: " إنّه لیس من أهلک إنّه عملٌ غیر صالح" (هود – 46)
گفتار ائمه اطهار هم برداشتن فرزند صالح تکیه دارد. چنانکه امام رضا(ع) فرمود: « هر گاه خداوند برای بنده خود خیر و صلاحی را بخواهد پیش از آنکه اجل او فرا رسد فرزند او را به او نشان دهد.
و یا امام صادق(ع) می فرمایند: هیچ فردی پس از مرگ از کارهای پیشین خود بهره ای نخواهد داشت جز از سه چیز:
اصولاً تشکیل خانواده و داشتن همسر و فرزند و دعا برای به دست آوردن آنها مورد توجه اسلام است . لکن انسان در برابر همسر و فرزند و نسل خود متعهد است. هم باید علم و تلاش داشت و هم برای عاقبت نیکوی آنان از درگاه الهی کمک طلبید (4) یعنی این در خواست کمک نیز بسان در خواستهای دیگر از طریق زبان عملی نمی گردد. بلکه باید به موازات آن ، تلاش و اعمال ارزنده ای انجام گیرد که انسان را برای داشتن نسل صالح موفق سازد . هیچ دعایی بدون قیام به وظایف ممکن که در اختیار بنده است، به هدف نمی رسد. به همراه دعا پدران و مادران باید به پرورش فرزندان بپردازند چنانکه علی (ع) می فرماید: بهترین هدیه ای که پدر می تواند به فرزند بدهد ، همان تربیت پسندیده است.
مسئولیت پرورش فرزندان به حدّی خطیر است که امام سجاد(ع) در انجام آن از خداوند استمداد می طلبد و ضمن راز و نیاز با حضرت حق چنین می فرماید :
«بارالها ، مرا در تربیت و تأدیب فرزندان و نیکی به آنان یاری فرما !» (5)
لذا اسلام در مسئله تربیت کودک و وظایف پدر و مادر در تربیت نسل مهذب و سالم برنامه هایی را ارائه و آن را به عنوان حق فرزند بر پدر ومادر معین نموده است. این سیر عبارتند از:
گام اول: خودسازی مرد و زن قبل از ازدواج
گام دوم : معیارهای انتخاب همسر «زن و مرد» و اهمیت آن در تربیت نسل مهذّب از دیدگاه اسلام
گام سوم: روش شوهر داری و زن داری از دیدگاه اسلام و اهمیت آن در تربیت نسل مهذّب
گام چهارم: رعایت اصول معین « زمانی و مکانی» در انعقاد نطفه و اهمیت آن در تربیت نسل مهذب از دیدگاه اسلام
گام پنجم : وظایف پدر و مادر در دوران بارداری از نظر اسلام و اهمیت آن در تربیت نسل مهذب
گام ششم: وظایف پدر و مادر در هفت روز اول از نظر اسلام و اهمیت آن در تربیت نسل مهذب
گام هفتم : وظایف پدر و مادر در سه دوره هفت ساله از نظر اسلام و اهمیت آن در تربیت نسل مهذب
و بالاخره هم آخرین حق فرزند بر پدر و مادر این است که :« یزوّجُهُ»
ادامه دارد....
گفت: چون که خلافت و امارت مسلمین در دستان تو بود و آن را رهاکردى و به این ظالم متجاوز - یعنى ؛ معاویه - سپردى که روش و سیره اش خلاف دستور الهى است .
حضرت فرمود: توجّه و دقّت کن تا برایت توضیح دهم :از پدرم علىّ بن ابى طالب، امیرالمؤمنین شنیدم که او از رسول خدا این مطلب را نقل نمود: روزگار سپرى نمى گردد مگر آن که شخصى پرخور و بى باک بر این امّت ولایت کند؛ و او معاویه است .
پس آن شخص از امام مجتبى پرسید: محبّت و علاقه نسبت به شما اهل بیت رسالت چگونه است؟ و چه اثرى دارد؟
فرمود: به خدا قسم ! محبّت و علاقه نسبت به ما اهل بیت - عصمت و طهارت علیهم السلام - در تمام امور و حالات سودمند است ، گرچه اسیر دست ظالمان باشیم .
و سپس افزود: محبّت و دوستى با ما - اهل بیت رسالت - سبب آمرزش گناهان مى گردد؛ همان طورى که وزش باد - در فصل پائیز - موجب ریزش برگ درختان است
اختصاص مرحوم شیخ مفید: ص 82.
و من الله التوفیق
مؤسسه قرآن وعترت علی بن موسی الرضا (ع)
در بیان ویژگی دوازدهم از ویژگیهای عباد الرحمن به صفت " کنجکاوی در آیات الهی " می رسیم:
پس می فرماید: " والذین إذا ذکّروا بآیا ت ربّهم لم یخرّوا علیها صمّاً و عمیاناً" افرادی که هرگاه به آیه های خدای خود یادآوری شدند، کر و کور برآن نمی افتند « گوش و چشم بسته از آن نمی کذرند » در حدیثی از امام صادق(ع) می خوانیم هنگامی که از تفسیر این آیه از محضرش سؤال کردند فرمود: " مستبصرین لیسوا بشکّاکٍ" آنها از روی آکاهی گام بر می دارند نه از روی شکّ و تردید!(1)
تعبّد و بصیرت از اوصاف عباد الرحمن است. آنان آگاهانه به سراغ دین می روند (2) چون دین اسلام هم بر اساس علم و عقل استوار است و همه دعوتها و ادّعای رسول اکرم (ص) در ناحیه دین آمیخته با استدلال بوده است. مسلّماً رسالت هم از طرف خدایی که دارای حجّت بالغه است همراه با استدلال بالغ خواهد بود. چنانچه امام کاظم(ع) در بیان مفصل و گسترده خود به یکی از شاگردان ممتاز خویش « هشام بن حکم» می فرماید: " یا هشام، إنّ لله علی الناسِ حُجَّتین حجةً ظاهرةً و حجةًباطنةً امّا الظاهرةُ فالرُّسُلُ والأنبیاءُ و الأئمة و أمّا الباطنة فالعُقول" ای هشام خداوند برای بشر دو حجت فرستاده است. یکی آشکار و دیگری پنهان. دلیل آشکار ، پیامبران و پیشوایان دینی هستند و حجت پنهان خرد اوست.
هر فردی از افراد سالم بشر دارای عقل طبیعی است که به اصطلاح احادیث آن عقل مطبوع می گویند و به فرمایش پیامبر(ص) " قِوام المرء بعقلِهِ" تکیه بشر به این عقل است و اگر این عقل طبیعی در شرایط خاصی پرورش پیدا کند انسان از یک عقل و تفکر اکتسابی برخوردار می شود و از این رو اسلام و آیات قرآن به طور مکرّر دعوت به تفکّر و اندیشه دارند. آن هم تدبّر در آیات الهی و بنا بر نظر صائب و راستین منظور از آیات الهی دو قسم از آیاتند :
آن جا که می فرماید: " أفلا یتَدَبّرون القرآن و لو کان من غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً" ( نساء – 82) و نیز می فرماید: " کتابٌ أنزلناهُ مبارکٌ لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر أولو الألباب" ( ص – 29)
قرآن نه تنها ما را به تفکّر و تدبّر دعوت می کند بلکه خود با طرح نمونه هایی راه و روش فکر انسانی را می آموزد به عنوان نمونه می فرماید: " أفرأیتم ما تُمنون *ء انتم تخلُقونه أم نحن الخالقون* أفرأیتم ما تحرُثون* أ انتم تزرعونه أم نحن الزّارعون * أ فرأیتم الماء الذی تشربون * أ انتم آنزلتموه من المزن أم نحن المنزلون * أ فرأیتم النار التی تورون * أ انتم أنشأتم شجرتها أم نحن المنشئون" ( واقعه آیات 58 الی 72) (3)
و پیامبر ما(ص) معلم این کتاب و حکمت است " یعلّمُهم الکتاب و الحکمة" و این تعلیم هم بالذات و بالإصالة از آن خدای سبحان است که فرمود : " علّم الانسان ما لم یعلم" (علق – 5) و به پیامبر ما هم فرمود : " و علّمک ما لم تکن تعلم" ( نساء – 113) یعنی خداوند سبحان معلم انسانها و هر موجودی است که اهل اندیشه و فکر باشد . معلم بودن از اسماء حسنای خداوند سبحان است و پیامبر(ص) ما هم مظهر این نام خداوند است. (4)
یعنی پیامبر ما(ص) هم معلم انسانها و هر موجودی است که اهل اندیشه و تفکّر است و خود نیز سیره ای قرآنی دارد و توجّه تامّ رسول اکرم(ص) به قرآن کریم سیره نورانی حضرت را شایسته تأسّی نموده است . البته همان گونه که معارف و بطون قرآن دارای درجات است ، سیره هایی هم که بر اساس توجه به قرآن شکل گرفته یکسان نخواهد بود چنانکه از سالار شهیدان حسین بن علی(ع) و نیز امام صادق(ع) رسیده است که قرآن بر چهار بخش است " علی العبارة و الإشارة و اللطائف و الحقایق ، العبارة للعوام و الاشارة للخواصّ و اللطائف للأولیاء و الحقایق للأنبیاء" عبارات قرآن برای توده مردم ، اشارات قرآن برای خواص ، لطایف آن برای اولیای الهی و حقایقش که بالاترین مرتبه قرآن است برای پیامبران می باشد بنابراین هر سیره ای به هر میزان و با هر مرتبه از مراتب قرآن هماهنگی کند به همان اندازه قرآنی است و چون رسول خدا(ص) سیره اش را بر حقایق قرآن تنظیم نموده کاملترین سیره است .
ادامه دارد....
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣