در بیان ویژگی دوازدهم از ویژگیهای عباد الرحمن به صفت " کنجکاوی در آیات الهی " می رسیم:
پس می فرماید: " والذین إذا ذکّروا بآیا ت ربّهم لم یخرّوا علیها صمّاً و عمیاناً" افرادی که هرگاه به آیه های خدای خود یادآوری شدند، کر و کور برآن نمی افتند « گوش و چشم بسته از آن نمی کذرند » در حدیثی از امام صادق(ع) می خوانیم هنگامی که از تفسیر این آیه از محضرش سؤال کردند فرمود: " مستبصرین لیسوا بشکّاکٍ" آنها از روی آکاهی گام بر می دارند نه از روی شکّ و تردید!(1)
تعبّد و بصیرت از اوصاف عباد الرحمن است. آنان آگاهانه به سراغ دین می روند (2) چون دین اسلام هم بر اساس علم و عقل استوار است و همه دعوتها و ادّعای رسول اکرم (ص) در ناحیه دین آمیخته با استدلال بوده است. مسلّماً رسالت هم از طرف خدایی که دارای حجّت بالغه است همراه با استدلال بالغ خواهد بود. چنانچه امام کاظم(ع) در بیان مفصل و گسترده خود به یکی از شاگردان ممتاز خویش « هشام بن حکم» می فرماید: " یا هشام، إنّ لله علی الناسِ حُجَّتین حجةً ظاهرةً و حجةًباطنةً امّا الظاهرةُ فالرُّسُلُ والأنبیاءُ و الأئمة و أمّا الباطنة فالعُقول" ای هشام خداوند برای بشر دو حجت فرستاده است. یکی آشکار و دیگری پنهان. دلیل آشکار ، پیامبران و پیشوایان دینی هستند و حجت پنهان خرد اوست.
هر فردی از افراد سالم بشر دارای عقل طبیعی است که به اصطلاح احادیث آن عقل مطبوع می گویند و به فرمایش پیامبر(ص) " قِوام المرء بعقلِهِ" تکیه بشر به این عقل است و اگر این عقل طبیعی در شرایط خاصی پرورش پیدا کند انسان از یک عقل و تفکر اکتسابی برخوردار می شود و از این رو اسلام و آیات قرآن به طور مکرّر دعوت به تفکّر و اندیشه دارند. آن هم تدبّر در آیات الهی و بنا بر نظر صائب و راستین منظور از آیات الهی دو قسم از آیاتند :
آن جا که می فرماید: " أفلا یتَدَبّرون القرآن و لو کان من غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً" ( نساء – 82) و نیز می فرماید: " کتابٌ أنزلناهُ مبارکٌ لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر أولو الألباب" ( ص – 29)
قرآن نه تنها ما را به تفکّر و تدبّر دعوت می کند بلکه خود با طرح نمونه هایی راه و روش فکر انسانی را می آموزد به عنوان نمونه می فرماید: " أفرأیتم ما تُمنون *ء انتم تخلُقونه أم نحن الخالقون* أفرأیتم ما تحرُثون* أ انتم تزرعونه أم نحن الزّارعون * أ فرأیتم الماء الذی تشربون * أ انتم آنزلتموه من المزن أم نحن المنزلون * أ فرأیتم النار التی تورون * أ انتم أنشأتم شجرتها أم نحن المنشئون" ( واقعه آیات 58 الی 72) (3)
و پیامبر ما(ص) معلم این کتاب و حکمت است " یعلّمُهم الکتاب و الحکمة" و این تعلیم هم بالذات و بالإصالة از آن خدای سبحان است که فرمود : " علّم الانسان ما لم یعلم" (علق – 5) و به پیامبر ما هم فرمود : " و علّمک ما لم تکن تعلم" ( نساء – 113) یعنی خداوند سبحان معلم انسانها و هر موجودی است که اهل اندیشه و فکر باشد . معلم بودن از اسماء حسنای خداوند سبحان است و پیامبر(ص) ما هم مظهر این نام خداوند است. (4)
یعنی پیامبر ما(ص) هم معلم انسانها و هر موجودی است که اهل اندیشه و تفکّر است و خود نیز سیره ای قرآنی دارد و توجّه تامّ رسول اکرم(ص) به قرآن کریم سیره نورانی حضرت را شایسته تأسّی نموده است . البته همان گونه که معارف و بطون قرآن دارای درجات است ، سیره هایی هم که بر اساس توجه به قرآن شکل گرفته یکسان نخواهد بود چنانکه از سالار شهیدان حسین بن علی(ع) و نیز امام صادق(ع) رسیده است که قرآن بر چهار بخش است " علی العبارة و الإشارة و اللطائف و الحقایق ، العبارة للعوام و الاشارة للخواصّ و اللطائف للأولیاء و الحقایق للأنبیاء" عبارات قرآن برای توده مردم ، اشارات قرآن برای خواص ، لطایف آن برای اولیای الهی و حقایقش که بالاترین مرتبه قرآن است برای پیامبران می باشد بنابراین هر سیره ای به هر میزان و با هر مرتبه از مراتب قرآن هماهنگی کند به همان اندازه قرآنی است و چون رسول خدا(ص) سیره اش را بر حقایق قرآن تنظیم نموده کاملترین سیره است .
ادامه دارد....
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣