تنها راه رسیدن مردم به توحید بعثت است و این جمله تقریباً کلام همه انبیاء است : " أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت" برای رسیدن به توحید نیاز به راه داریم و تنها راه، سبل انبیاء است. این اولین فایده بعثت پیامبران است . مطلب بعدی تلاوت آیات الهی است . " هو الذی بعث فی الأمییّن رسولاً منهم یتلو علیهم آیا ته" این آیه که چهار بار با همین مضمون در قرآن بیان شده سه تا از فایده های بعثت را بیان کرده است.
وَ إِیَّاکَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْیَهُنَّ إِلَى أَفْنٍ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى وَهْنٍ
امام با نگاه تیزبین و کلام قاطع و حکیمانه خودشان هدایت فرمودند که افکار انحرافی و اندیشه های التقاطی و پیمان شکن پیوسته زنده خواهد ماند و ممکن است در میان هر عصر و در هر نسلی واقعه ای مانند ماجرای جمل با همان ترکیب به امام حق تحمیل بشود و علة العلل مصائب امت اسلامی هم زنانی باشند که از اعتبار و منزلت اجتماعی و سیاسی برخوردار هستند.
شرار النساء نه در یک مصداق، نه در چند مصداق بلکه مجموعه زنانی هستند که تا ابد مورد نفرت و غصب امیرالمؤمنین و اولیاء الهی قرار دارند، زنانی که ما اقدامات فتنه گرانه خود خِرَدها را می شکنند، شهادتها را از موضع خود خارج می کنند و حظّ و بهره خودشان و مردم را به بطالت و نابودی می کشانند . لذا خردمندی امت اسلامی در این است پیوسته مراقب این رویشها باشند و آنها را شناسایی کنند.در اثبات ضرورت نبوت و نیاز جامعه به بعثت و ارسال رسول چندین برهان می توان اقامه نمود از جمله برهان حکمت، برهان رحمت، برهان لطف و ... و در آیات و روایات به این مطلب بسیار تأکید و ضرورت و حجیّت بعثت بیان شده تا مردم هدایت شوند و از راه باز نمانند ...
تمام تلاش و کوشش انبیا(علیهم السلام) این است که سه اصل دین را؛ یعنی تعلیم کتاب و حکمت، تطهیر نفس و تذکره نفس را به ما بیاموزند. این تذکره کمک میکند که من از جای دیگر آمدم این حرفها را قبول کردم باور کردم امضا کردم الآن باید پای تعهدم بایستم. آن صحنه برای من کاملاً روشن شد، من نگران چه هستم؟ اینکه ذات اقدس الهی فرمود یک عده چون خدا را فراموش کردند خودشان را گم کردند: ﴿لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾؛ این به یاد همه چیز هست مگر به یاد خودش. بعد از این بیان آیه قرآنی، وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) میفرماید: من تعجب میکنم که خیلیها به دنبال گمشدهشان هستند یک کتاب، خودکار و دفتری را گم کردند اعلامیه میکنند که فلان چیز گم شده است! خودش را گم کرده نرفته نزد کسی که بگوید من خودم را گم کردم، مرا پیدا کن و به من نشان بده! «عَجِبْتُ لِمَنْ یَنْشُدُ ضَالَّتَهُ وَ قَدْ أَضَلَّ نَفْسَهُ فَلَا یَطْلُبُهَا»، «إنشاد»؛ یعنی به دنبال گمشده رفتن. فرمود من تعجب میکنم، مردم خودکار جیبشان را گم میکنند از این و از آن میپرسند که خودکار مرا دیدی یا نه؟ خودش را گم کرده نمیداند که کجاست از کسی نمیپرسد که مرا دیدید؟ مرا سرجایم بنشانید!
ما وقتی به قرآن کریم مراجعه میکنیم، آن مسئله خوف از نار و بهشت و اینها اهداف میانی است، اهداف اصلی که اگر به آن رسیدیم آنها هم نصیب ما میشود، این است که به ما حیات بدهند: ﴿اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ﴾. معلوم میشود این حیاتی که جامعه جاهلی و غیر جاهلی داشت، حرف میزنند میخوابند میخورند این حیات نیست. حیات قرآنی این است که انسان جهان را از منظر توحید ببیند. فرمود: ﴿اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ﴾. کسی داشت نماز میخواند وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) او را صدا زد، گفت من دارم نماز میخوانم، بعد که نماز تمام شد، رفت حضور حضرت! حضرت فرمود من که گفتم بیا چرا نیامدی؟ عرض کرد من داشتم نماز میخواندم. فرمود مگر این آیه را نخواندی که خدا فرمود پیغمبر وقتی شما را صدا کرد حرکت کنید؛ چون او میخواهد شما را زنده کند. این نماز را اگر نافله بود که شکستن آن جایز است، اگر فریضه بود هم بعداً میخواندی. نمیتوانی بگویی پیغمبر چون مرا خواست داشتم نماز میخواندم، من میخواست تو را زنده کند. من نماز میخواندم چیست؟ نماز را یک وقت دیگر بخوان! اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ...
برگرفته
از نکات اخلاقی استاد جوادی آملی
وَ إِیَّاکَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْیَهُنَّ إِلَى أَفْنٍ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى وَهْنٍ...
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در بخش پایانی وصیت های خودشان به امام مجتبی(ع) در عبارتهای مهمی که در عین حال مناقشه برانگیز هم هست افق های فهمی را پیش روی آن حضرت و همه فرزندان معنوی خودشان باز کردند و فرمودند: " پسرجانم! از مشورت با بانوان پرهیز و اجتناب کن، چون رأی آنها به سرعت سست می شود و تصمیمات آنها هم معمولاً پایدار نیست. البته طی سالیان بلندی که از عمر بنده سپری شده پیوسته در مجالس و محافل دینی و مجامع مختلف از ناحیه موافق و مخالف وقتی با این جنس عبارتهای صادره از طرف امیرالمؤمنین پیامبر و ائمه علیهم السلام معمولاً هر فرد و جمعیتی منطبق با ادراکات خود از کلمات ذوات مقدسه معصومین تحلیل و تفسیر و آراء و نظریاتی را ارائه کرده اند. نگاه برخی متعبدانه است...
دریافت
حجم: 19.8 مگابایت
قبلاً گفتیم که هر جهان بینی سه رکن دارد. مبدأ، معاد و راهنما
مبدأ شناسی و مقصد شناسی را بررسی کردیم . اکنون به بحثث راهنما شناسی می رسیم که سومین رکن جهان بینی است که بنابر عقاید ما دارای دو زیر مجموعه نبوت و امامت است.
بدون اینکه انسان راه و راهنما و سازو کار راه را بداند به مقصد نمی رسد. فرض کنیم مبدأ و مقصد را هم شناخت ولی بدون اینکه یک راهنمای راه بلد داشته باشد به مقصد نمی رسد...
وجود مبارک حضرت امیر علیه السلام فرمود: تاریخ و زمان را متزمنین میسازند. روزگار بد است، روزگار خوب است، روزگار نه بد است نه خوب روزگار را دولت و ملّت میسازند، مملکتدار میسازد. این بیان نورانی حضرت است وقتی در آستانه شهادتش، بعد از جریان صفین که دوباره میخواستند برگردند، این خطبه را خواندند؛ ولی دوباره موفق نشدند به اعزام، فرمود: زمان را متزمن میسازد، روزگار بد است چیست؟ روزگار یعنی شب و روز، اینکه آیت الهی است. شب آیت تاریک خداست، روز آیت روشن خداست، ﴿وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً﴾،این متزمن است که زمان را میسازد.
وقتی حضرت آماده شد برای جریان دوباره برای صفین، فرمود: مردم! اگر دولت خوب باشد، ملّت خوب باشد، حقوق متقابل را ادا کنند: «هناک صَلحُ الزمان»؛ زمان پاک میشود. اما اگر کسی ـ معاذالله ـ موشصفت زندگی کند، اهل احتکار باشد، جامعه را ملتهب بکند، روزیِ خدا را بگیرد در انبارها حبس بکند، این چه صلاحی است؟ «هناک فسد الزمان»؛ ما از علی بهتر چه کسی را داریم؟ قرآن را شفاف کرد، روشن کرد، فرمود: هیچ توقع نداشته باشید بگویید روزگار بد است، روزگار زمان است زمان کمّ متصل است این متزمن است که زمان را میسازد. این متمکّن است که به مکان شرف میدهد. اگر «شَرَفُ المَکانِ بِالمَکین»، «شرف الزمان» هم به متزمن است.
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی آملی
وَلا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولا (34)
مال یتیم را تا زمانی که عقلش کامل شد و توان تصمیم گیری داشت ....
دریافت
حجم: 18.6 مگابایت
وَ مَنْ لَمْ یُبَالِکَ فَهُوَ عَدُوُّکَ قَدْ یَکُونُ الْیَأْسُ إِدْرَاکاً إِذَا کَانَ الطَّمَعُ هَلَاکاً لَیْسَ کُلُّ عَوْرَةٍ تَظْهَرُ وَ لَا کُلُّ فُرْصَةٍ تُصَابُ
وجود مبارک امیرالمؤمنین سلام الله علیه در ادامه وصایای نورانی خودشون به حضرت امام مجتبی علیه الصلاة و السلام می فرماید : پسرجانم! کسى که به تو اهمیت نمی دهد در واقع دشمن توست.
از آنجایی که در منطق امیرالمؤمنین معیار تمامی مناسبات فردی و اجتماعی حق و بر پایه هر رابطه ای بر مبنای عدالت استوار است مراد آن حضرت از اهمیت ندادن دیگران به کار و امر فرزند والا مقامشان ، از دو جهت قابل بررسی و توجه است:
1/جایگاه تخصیصی امام مجتبی است که آن حضرت به عنوان وصیّ و خلیفه اسلامی بعد امیرالمؤمنین حضور داشتند و اتفاقاتی که در اطراف ایشان افتاد همان اتفاقهایی که محصول بی غیرتی و بی اعتنایی مردم به حق الهی آن حضرت شد و آن جفاها باعث شد که حقیقت در جامعه اسلامی زوال پیدا کند و در حقیقت مردم بودند که با بی توجهی به اوامر و رهنمودهای امام حسن(ع) اصلی ترین یاریگر معاویه در کم فروغ ساختن مشعل هدایت اسلامی شدند
2/ در جهت دوم و در جایگاه عمومی اگر مبنای برادری دینی حق و صیانت از حق باشد به طور طبیعی همه ملاحظات گروهی و عشیره ای و حزبی که نوعاً ریشه در جاهلیت انسان دارد از بین می رود...
دریافت
حجم: 13.4 مگابایت
وجود مبارک امام جواد(سلام الله علیه) می فرماید که اگر تمام درهای رحمت و رزق بسته باشد خدا میتواند؛ چون او ﴿عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیر﴾ است. کلید دست اوست: ﴿لَهُ مَقالیدُ السَّماواتِ﴾، کلید آسمان و زمین دست کیست؟ کلید رزق به دست کیست؟ این توحید، آدم را نجات میدهد از اضطراب، از استرس، از ـ خدای ناکرده ـ اختلاس، از نجومی، از زیرمیزی، از رومیزی، از رشوه، از ربا نجات میدهد. ممکن نیست راه حلال نباشد، فرمود تمام روزیهای حلال را ذات اقدس الهی در اختیار دارد. فرمود: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَی کُلِّ عَال»، «غالی» یعنی گران، عالی که معنایش معلوم است. حضرت فرمود: شما هر کاری که بخواهید هر چیزی را که بخواهید گرانقیمت است؛ اجتهاد گرانقیمت است، متخصّص شدن گرانقیمت است، پروفسور شدن گرانقیمت است، هر راهی بخواهید، راه علمی بخواهید بگویید گرانقیمت است، راه عملی بخواهید بگویید مثلاً گرانقیمت است. فرمود: هر کالای گرانی، ثمن آن اعتماد به خداست: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَی کُلِّ عَال»؛ یعنی هر چیز گرانی را شما میتوانید بخرید. فرمود هر چه میخواهید بخرید، گران هست، پول دستتان است: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَی کُلِّ عَال»، میگویید بالارفتن سخت است؟ خدا به شما نردبان داد و آن اطمینان به خداست. خواستن از خداست. ناله نماز شب است. اشک کنار سجاده است. اینها نردبان است. این حرف امام جواد است. «سُلّم»؛ یعنی نردبان. فرمود نردبان در دست دارید، نگویید بالاست! نگویید گران است! چون پول نزد شماست «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَی کُلِّ عَال».
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی املی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣