یک بیان نورانی از پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) بیان شد که وجود مبارک حضرت امیر میزان اعمال است، صراط مستقیم است، فرمود یا علی! دوستی تو نشانه آن ایمان درونی است. کسی که مشکل دارد از نظر ایمان هیچ ممکن نیست دشمن تو باشد ولو همه نعمتها را ما به او بدهیم، این ممکن نیست. و کسی که مشکل درونی دارد هرگز دوست تو نیست و کسی که مشکل درونی ندارد دوست توست ولو آسیبهای فراوانی ببیند.
در نهج البلاغه حضرت علی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَی أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَی الْمُنَافِقِ»؛ «جمّات» یک اصطلاح کشتیرانی است. این کشتی که در دریا حرکت میکند، در این تلاطمها یک مقدار آب در یکجا جمع میشود بعد جمع میشود نه جَم! این محل را میگویند جمّه، جمّات. این را که وقتی سرازیر میکنند میگویند جمّاتِ کشتی را سرازیر کردند و تخلیه کردند. فرمود اگر ما جمّات دنیا را در دهن کسی بریزیم که با ما مخالف است، دوست ما نخواهد شد. این شرح بیان نورانی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است که یا علی مؤمن دوست توست و هرگز دشمن نمیشود، منافق دشمن توست هرگز دوست تو نمیشود.
«وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَی عَلَی لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء)» که فرمود: «یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ»؛ بعد حضرت فرمود: «سَیِّئَةٌ تَسُوءُکَ خَیْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُکَ»؛ گاهی انسان اشتباهی میکند؛ اما فوراً پشیمان میشود نگران است استغفار میکند، در صدد جبران است. گاهی یک کار خیر میکند، خوشحال است خیلی خندان است خیلی اعجاب میکند مرتّب دلش میخواهد که بگویند، مرتّب اسمش را ببرند. فرمود آن گناهی که پیامد خیر دارد، به هر حال ترمیم میشود، به خیر ختم میشود. این کار خیری که به دنبال بَنرگذاری و مدح و ثناست، این یک کار خیری است که به شرّ ختم شده است. انسان یک کار خیری کرد باید مواظب باشد که از بین نبرد این کار را.
تتمیم این سخن، این کلام مولا است که «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَی قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَی قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَی قَدْرِ غَیْرَتِهِ»؛ در حقیقت بخشی از اینها خود شناسنامه حضرت علی(سلام الله علیه) است. میفرماید ارزش هر کسی به اندازه همت اوست. این دارد خودش را معرفی میکند. البته همت انسان هر چه بلندتر باشد، ارزش آن بیشتر است. اما در حقیقت وصف خودش است، امام است، این هم أَمام است هم إمام؛ هم پیشروست هم راهنماست...
گزیده ای از بیانات استاد جوادی آملی در شرح نهج البلاغه
یکی از ذخایر و سرمایه های فرهنگی بی نظیری که بهره چندانی از آن نبرده و خود را از آن محروم کرده ایم، همین منابع حدیثی ماست نظیر کتاب وسایل الشیعه که نظیرش در دنیا نیست.
در این کتاب بیش از 35 هزار حدیث وجود دارد در حالیکه تمام صحاح ستّه اهل سنت حدود 15 هزار حدیث بیشتر ندراد... توجه به این منبع و مطرح کردنش بحث کردن درباره آثار و برکات فراوانی دارد...
دریافت
حجم: 25.1 مگابایت
در دعای ندبه به نوعی آن مراحل آفرینش و تدبیر خداوند در سیر آفرینش و آن نقاط عطفی که در آفرینش خداوند بوده مشخص شده و سرانجام هم آینده خلقت و تحقق هدف آفرینش در این دنیا مشخص شده که این مراحلی که گذشته از خلقت آدم تا پیامبر خاتم تا دوره های تاریک و پر از ستمی که بر عالم گذشته و تا حال که آخر الزمان است و منتظر آخرین وصیّ پیامبر خاتم هستیم و با ظهور او ان وعده الهی و هدف آفرینش خداوند محقق می شود چون خداوند عالم را خلق کرد برای آدم و آدم را خلق کرد تا خلیفةالله باشد...
دریافت
حجم: 22.3 مگابایت
بغضِ غریبی گلوی عالم را می فشارد و سنگینی داغی جانسوز بر قلب زمین زخم
می زند. ملائک، کوچه پس کوچه های مدینه را در پیِ مرد بی نظیری می گردند که
محضرِ مبارکش، منبع فیض آسمانی بود؛ اما چه سود که اینک خوشه های زهرآگینِ
کینه منصور، قلب سپیدش را هزارپاره کرده است.
به ستاره ها بگویید دیگر ماه صادقانه شان طلوع نخواهد کرد!
شب
های تیره مدینه آرام بگیرند که دیگر مأمورین سیاهدلِ عباسی، از دیوارهای
خانه ولایت بالا نمی روند و جانشینِ خدا را از سجاده نماز، با سروپای برهنه
به دربارِ جور نمی برند!
امشب کوچه های مدینه داغدارند و بقیع،
چشمانتظار آخرین مسافر خویش است. بقیع، بقعه ای خاموش و تاریک؛ بقیع،
آشنایی غریب؛ بقیع، مزار بی چراغ و فانوسی که مظهر مظلومیت هزار و اندی
ساله است. در بقیع، روضه لازم نیست، خودش مرثیه مجسم است...
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَیْکَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِینِ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَ وَحْیِکَ وَ خَازِنَ عِلْمِکَ وَ لِسَانَ تَوْحِیدِکَ وَ وَلِیَّ أَمْرِکَ وَ مُسْتَحْفَظَ [مُسْتَحْفِظَ] دِینِکَ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد صادق، خزانهدار دانش، دعوتکننده به سوى تو بر پایه حق، آن نور آشکار! خدایا چنانکه او را قرار دادى معدن کلامت، و وحیات، و خزانهدار دانشت، و زبان توحیدت و سرپرست فرمانت، و نگهدارنده دینت، پس بر او درود فرست؛ بهترین درودى که بر یکى از برگزیدگانت، و حجّتهایت فرستادی که تو ستوده و بزرگوارى.
از امیر مؤمنان حضرت علی علیه آلاف التحیه والثناء در اوصاف بنده خوب خدا ذکر شده که فرمود : نه تنها یاد معاد باشد، بلکه «وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ» و به روزیِ حلال قناعت کند و از ذات اقدس الهی راضی باشد، چون خدای سبحان گاهی ما را امتحان میکند به بیماری، گاهی امتحان میکند به سلامت.
می دانید که باریتعالی در سوره «فجر» فرمود بعضی مبتلا به سلامتاند، بعضی مبتلا به مرض. «مبتلا»؛ یعنی «ممتحَن». این طور نیست که ما فقط در حال بیماری بگوییم مبتلا به بیماری است. در سوره مبارکه «فجر» این است: ﴿وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ) فرمود بعضی مبتلا به ثروت هستند بعضی مبتلا به فقر. بعضی مبتلا به سلامتاند بعضی مبتلا به مرض. «ابتلاء»؛ یعنی «امتحان». بعضیها مبتلا به بیمارستاناند بعضی مبتلا به پزشک بودن و درمان کننده بیمارها. همه مبتلا هستند؛ یعنی ممتحناند، چیزی در عالم نیست که امتحان الهی نباشد. آن که جای امتحان نیست فقط بهشت است، پاداش است، در پاداش دیگر جا برای امتحان نیست. تعبیر سوره «فجر» در هر دو گروه؛ یعنی آنهایی که دارای ثروتاند، دارای سلامتاند، دارای امنیتاند، دارای آسایشاند، فرمود اینها مبتلا به این امورند. آنهایی که مشکل مالی دارند، مشکل بدنی دارند، مشکل امنیتی دارند، مبتلا به این امورند. چیزی در عالم نیست مگر اینکه امتحان الهی است. آن وقت کسی از بلوای الهی و امتحان الهی سربلند بیاید «طوبی له».
این تعبیر آیه ﴿وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْر فِتْنَةً﴾، «فتنه»؛ یعنی «امتحان». فرمود ما شما را گاهی به سلامت و جوانی امتحان میکنیم، گاهی به بیماری و پیری امتحان میکنیم، همه امتحان است. چیزی نیست که انسان در برابر آن مسئول نباشد.بیانات استاد جوادی آملی
اخلاق را به سه جهت می توان معنا کرد؛
1/ معنای عام (اعمّ) = تربیت همه ابعاد وجودی انسان و به تعبیری واجبات عقلی، قلبی و بدنی را شامل می شود، مثلاً اگر کسی نماز نخواند به معنای عام ان می گوییم بد اخلاق است
2/ به معنای خاص = آن علمی که با قلب انسان سر و کار دارد. به تعبیری فضایل و رذایل انسانی را در بر میگیرد.مثلاً اگر کسی بخیل باشد می گوییم بداخلاق است.
3/ به معنای اخصّ = دارای یک یا چند صفت خوب است، کسی که مثلاً تند خو نباشد می گوییم خوش اخلاق است، ممکن است نماز هم نخواند ، بخیل هم باشد، ولی چون تندخو نیست میگوییم خوش اخلاق است...
کتاب جهاد با نفس همه ابعاد وجودی انسان را در بر می گیرد یعنی اخلاق به معنای عامّ است.
دریافت
حجم: 22.6 مگابایت
بخش اعظم دعای ندبه آیات و روایاتی است که روایات آن مشهور و مورد قبول فریقین است. غالب این روایات در همان جلد اول اصول کافی کتاب الحجة آمده است . به این ترتیب این دعا در واقع یک مجموعه ای است از باورها و اصول و مبانی نظام اندیشه اسلامی که یک جا جمع شده ضمن اینکه یک سوگنامه ای است از اهل بیت علیهم السلام و دلگویه هایی است که باز مبتنی بر همان آیات و روایات است...
دریافت
حجم: 17.5 مگابایت
دو مقام برای انسان در عبادت خالق وجود دارد؛
در بحثهای
قبلی این بیانات نورانی از امیر مؤمنان حضرت علی علیه آلاف التحیه والثناء ذکر
شده که فرمود : خدا معاد را خلق کرده ... ، عدهای
گویا بهشت را میبینند (این در همان خطبه «همّام» است که فرمود: «فَهُمْ وَ
الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ
کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُون»). اینها مقام «کأنّ» است که مربوط
به مادون اهل بیت است. یک مقام «أنّ» است؛ یعنی این «کأنّ» نیست: «لَوْ کُشِفَ
الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یَقِیناً»، برای من قیامت مثل کف دست من شفاف است،
من «کأنّ» بهشت را ببینم نیست.
در مقام ولایت آنها تقسیم کردند که بعضی به مقام «کأنّ» رسیدند، این اصطلاح مقام «کأنّ» از همان روایتی است که از وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) سؤال کردند که احسان چیست؟ که شما میگویید به مقام احسان رسیدند! حضرت فرمود: «الْإِحْسَانُ أَنْ تَعْمَل للِّهِ کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاک»; مقام احسان این است. طرزی در قبال حضرت به نماز بایستی که گویا خدا را میبینی این امانت الهی را داری تقدیم میکنی و بدانی که اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند.
حضرت فرمود احسان این است که انسان به مقام «کأنّ» برسد. آنکه به مقام «أنّ» رسید میشود «ولیّ الله» که «مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَه»، آنکه به مقام «کأنّ» رسید مقام احسان است، «الْإِحْسَانُ أَنْ تَعْمَل للِّهِ کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاک».
در آن خطبه
نورانی «همّام» که حضرت فرمود: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا»، یعنی
مقام احسان. «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا ... هُمْ وَ النَّارُ
کَمَنْ قَدْ رَآهَا»، این هم مقام احسان است.
گزیده ای از بیانات استاد جوادی آملی
بهترین مباحث اخلاقی در کتب جهاد با نفس وسایل الشیعه جمع شده است. مرحوم آیت الله بهجت در پاسخ طلاب و افرادی که از سیر و سلوک و چیزهایی از این قبیل می پرسیدند می گفتند: هفته ای یک یا دو حدیث از این کتاب جهاد با نفس را بخوانید تا به هدفی که دارید، برسید...
جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 20.6 مگابایت
اخیراً شبهاتی در فضای مجازی مطرح شده مبنی بر اینکه آیا اهل بیت علیهم السلام هم دعای ندبه می خوانند یا زیارت عاشورا می خوانند؟ یا مثلاً اهل بیت به امام حسین تقربب می جویند؟... در پاسخ باید گفته شود بله، اهل بیت و پیامبر علیهم السلام دارای دو شأن هستند. یک شأن آنها به عنوان یک مکلف مثل من و شما که نماز می خوانند، دعا می خوانند، منجات شعبانیه می خوانند، با همه حرفهایی که درونش هست. پیامبر صلوات الله علیه نماز می خواند و در نمازش هم می گوید: " ...أشهد أنّ محمداً عبده و رسوله" ...
دریافت
حجم: 16.1 مگابایت
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣