مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

وجود مبارک حضرت علی علیه السلام  فرمود طیّب و طاهر کسی است که به یاد معاد باشد و مستحضرید طیّب شدن جامعه نتیجه خون شهداست. این زیارتنامه‌ها درست است ثواب دارد؛ اما همه اینها مدرسه است. به ما می‌گویند کنار قبرستان بروید زیارت بکنید، زیارتنامه بخوانید، اینها درس است، اینها اگر قوی‌تر از رسائل و مکاسب نباشد، علمی‌تر از رسائل و مکاسب نباشد، از آنها کمتر نیست. می‌بینید در این زیارت به این ذوات مقدس شهدا می‌گوییم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛ زمینی که شهید در آن زمین بیارمد طیّب و طاهر است. بعضی از آلودگی‌ها مثل خون و اینها را باران پاک می‌کند؛ اما باران آن عُرضه را ندارد که استکبار را، استعمار را، اینها را پاک کند. باران فقط می‌تواند آلودگی‌ها را پاک کند، همین! اما کشوری که استکبارزده است، استعمارزده است، تحت سلطه دیگری است، این آلودگی‌ها را چه چیزی باید پاک بکند؟ این را خون شهید پاک می‌کند: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ». مدینه با خون شهید پاک شد، مکه با خون شهید پاک شد، ایران با خون شهید پاک شد. کشورهای شهید داده به وسیله خون شهید از استکبار نجات پیدا کردند. این آلودگی را باران پاک نمی‌کند. قرآن می‌فرماید کشور طیّب و طاهر مثل سرزمینی است که شیار شده آبیاری شده بذرافشانی شده حالا باید میوه بدهد. میوه‌اش را قرآن بیان می‌کند که ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾; خیلی از کشورها هستند که مرتّب میوه‌های مرتّب دارند، آن را که قرآن این قدر تعریف نمی‌کند. فرمود کشوری بود، منطقه‌ای بود که از دو طرف آن میوه‌های فراوان بود ما بساطش را جمع کردیم. اما کشوری که شهید در آن بیارمد با خون شهید تطهیر بشود این بلد طیّب است.

داشتن دانشگاه خوب، حوزه خوب، بازار خوب، مردم خوب، زنان خوب، باعفّت، باایمان، با قدرت، اینها میوه طیّب یک مملکت است. وجود مبارک حضرت امیر فرمود طیّب بودن مختص به اینهاست که به یاد معاد دارند به سر می‌برند؛ یعنی کارها را فقط «لله» انجام می‌دهند، نه برای اینکه نام ما را ببرند یا این لقب را بدهند، آنکه خسارت است. فرمود: «طُوبَی لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ».

گزیده ای از بیانات استاد جوادی آملی در شرح نهج البلاغه

برای اینکه انسان به سعادت و خوشبختی برسد همه راهها و امکانات و آموزه ها را خداوند در اختیار انسان گذاشته هم تکویناً و هم تشریعاً و دیگر عذری باقی نگذاشته است.

برای اینکه انسان بخواهد به مقصد و به خوشبختی برسد باید مبدأ و مقصد را بشناسد. هم راه را و هم خودش را، ظرفیتها، نقاط ضعف و قوت، تمایلات و نیازها و هم خطرات و موانع و دست اندازها را بشناسد. و در بخش دوم بعد از شناختن اقدام کند ، حرکت کرده و دست به عمل بزند. در جا نزند و متوقف نماند...

جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 15.3 مگابایت

در بین فرازهای دعای ندبه یک رابطه سازمانی و ارگانیک برقرار است  . چون دعاها گاهی از هم پراکنده است، یکی مال دنیاست، یکی مال آخرت است، یکی مال خودش است، یکی مال همسایه است، ... و گاهی هم کل دعا با هم مرتبط است . دعای ندبه دارای چنین انسجام و تشکیلاتی است...

دریافت
حجم: 21.2 مگابایت

 

از آیه 45 تا آیه 77 به بیان دو نوع جایگاه برای مؤمنین می پردازد و این خود نشان دهنده این است که خوبان هم در قیامت دو گروهند.

در این مطلب، چهار بهشت ترسیم شده که نعمتهای آنها به صورت زوج، شرح داده شده است. اینکه از چهار بهشت آن هم با این نعمات شبیه به هم برای آنان یاد شده است، چند سؤال وجود دارد:
۱. مراد از این بهشتها چیست؟ دو بهشت اول به عنوان پاداش و دو بهشت دیگر به عنوان تفضل الهی است.
۲. دو بهشتی که با آیه «وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ» از آن یاد شده، برای همان کسانی است که دو بهشت قبلی برای آنان بود و یا برای افرادی با مقام پائین تر است؟ در پاسخ این سؤال بین مفسران دو قول وجود دارد: عده ای می گویند این دو بهشت برای همان خائفان و از باب تضاعف سرور برای آنان است؛ و عده ای دیگر می گویند که دو بهشت دوم برای اصحاب یمین است که از حیث مقام پائین تر از خائفان هستند

جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 22.1 مگابایت

 

 

 

.

 


در آیات این بخش سوره خدای رحمان راخالق و مالک و مدبر آلاء مشهود در نظام حکیمانه و منسجم جهان هستی معرفی کرده و بعد از آن ربوبیت الهی در امر دو مشرق و دو مغرب را ذکر می شود و در ادامه، حکمت و قدرتی را که در آفرینش دو دریا با دو طبع متفاوت بکار رفته، بیان می دارد، زیرا این دو با وجود تلاقی مستمر، بر یکدیگر غالب نگشته و اثر نمی گذارد و از فوائدشان لؤلؤ و مرجانی است که از دل آنها بیرون می آید و در نهایت آخرین مورد از مظاهر آلاء پروردگار که در این مطلب به آن اشاره می شود، کشتیهای کوه مانندی است که بر روی دریاها روانند و مملوک او هستند

آنچه که از تدبر در این نعمات به دست می آید این است که رحمانیت خدای متعالی در دقت و نظم و حکمت این نعمتها جلوه کرده و منشأ منفعتها شده است. در این مطلب نیز، یک جهت اصلی بین نعم مذکور به نظر می رسد و آن اینکه با توجه به کیفیت آفرینش و دقت و نظمی که در آنها به کار رفته و منفعتهایی که دارند، بر قدرت و رحمت پروردگار دلالت می کنند

جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 22.7 مگابایت

 

 

 

.

 

 

سوره مبارکه" الرحمن" (عروس قرآن ) دارای دو بخش است: نخست، آیات 1 تا 30؛ دوم، آیات 31 تا 78؛

آیات این بخش، عنایات ویژه خدای رحمان به انسان در زمینه هدایت را ذکر می کند؛ سپس به آلاء و نعمات او در جهان هستی و نظام به هم مرتبط آن اشاره می کند؛ و پس از آن وارد جزئیات برخی از نعمات شده و به حکمت و قدرتی که در آنها به کار رفته اشاره کرده و منافعش را بیان می فرماید؛

با توجه به سی و یک بار تکرار آیه شریفه «فَبِأَیِّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ»، می توان گفت که فضای کلّی سوره، تکذیب استناد آلاء و نعمات به پروردگار رحمان است؛ و به قرینه برشماری انگیزنده آلاء و نعمات بدون طرح شبهات بینشی و ذکر پاسخ های استدلالی، می توان نتیجه گرفت که منشأ این تکذیب، غفلت بوده است؛ ذکر فانی بودن آلاء و نعمات دنیوی (کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ‌ * وَ یَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ...)، حاکی از آن است که توهم بقاء دنیا، سهمی در غفلت مزبور دارد..

جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 22.5 مگابایت

 

 

 

.

 

دعای ندبه همانطور که از اسمش بر می آید یک سوگنامه ای است از اهل بیت علیهم السلام که در واقع مردم تکلیفی که در قبال اهیل بیت اجرا نشد!

وقتی کاروان اسرا وارد مدینه شد امام سجاد علیه السلام در آنجا یک خطبه ای را ایراد فرمودند:" ...اگر پیامبر به جای سفارش به مودّة ذی القربی، مسلمانان را سفارش به جنگیدن و آزردن ما می کردند، بیش از آنچه که با ما انجام دادند ، نمی توانستند انجام دهند...

دریافت
حجم: 23 مگابایت

 

 

 

سیاق سوم سوره در نگاه اول با مباحث قبلی مرتبط نیست، چرا که خداوند با قسم به بیان جایگاه والای قرآن کریم می پردازد و این به این معناست که اثبات الهی بودن قران اعم از محتوا والفاظ که نشان از عظمت و ارزش این کتاب است و بهره انکار آن جز خسران وزیان نیست...

جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 24.6 مگابایت

در بخش دوم سوره استدلالاتی بر وجود معاد بیان می شود چرا که اگر کسی معاد را نپذیرد، زندگی دنیا و ابدیتش خراب شده و به باد می رود. لذا در این بخش از آیات با بیان 4 دلیل وجود معاد را اثبات می کند:

جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 24.7 مگابایت

 

 

 

معاد از مهم‌ترین عوامل تربیتی ماست. مشرکان حجاز گرچه مسئله الله را می‌پذیرفتند که خدایی هست و خالق آسمان و زمین است، ولی گرفتار ربوبیت‌های جزئی بودند، ارباب متفرّق را می‌پذیرفتند و مانند آن. مشکل اساسی جاهلیت انکار معاد است؛ یعنی خیال می‌کنند انسان که می‌میرد می‌پوسد. دین آمده بگوید انسان که می‌میرد از پوست به در می‌آید و برای ابد زنده است و یک موجود محدودی نیست؛ نظیر فلان ستاره که چند میلیارد سال عمرش باشد. نه متزمّن است و نه متمکن. نه زمان‌دار است ما بگوییم انسان عمرش پنج میلیارد یا شش میلیارد است، نه در مکان خاص می‌گنجد که بگوییم در فلان گوشه آسمان است. کلّ زمان و زمین رخت برمی‌بندد و انسان در معاد زنده است. یک موجود ابدی است. این موجود ابدی می‌تواند خلیفه موجود ابدی بالذات باشد. برای چنین موجود ابدی کالای ابدی لازم است، رهتوشه ابد لازم است، راحله ابد لازم است.

اینکه در سوره «بقره» فرمود: ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾ اگر کسی یک روز بخواهد در یکجا بماند، یک سفره غذایی یکروزه کافی است. اگر سه ماه بخواهد به یک منطقه ییلاقی سفر کند، غذای سه ماهه لازم است. اگر بخواهد یک میلیارد سال زندگی کند غذای یک میلیاردی لازم است؛ اما اگر بخواهد تا ابد زندگی کند، آن ابد که دیگر در زمان و زمین نمی‌گنجد. ﴿خالِدینَ فیها أَبَداً﴾، مربوط به انسان است. فرمود به یاد معاد بودن، چند اثر مهم دارد؛ یکی اینکه انسان نه بیراهه می‌رود و نه راه کسی را می‌بندد. تمام مشکلات جامعه ما، فراموشی معاد است، خیال می‌کنیم کار تمام می‌شود.

در بحث‌های قبلی هم ملاحظه فرمودید دین می‌گوید حرفی که آدم زد، کاری که کرد، قدمی که برداشت این در خط تولید می‌افتد. هیچ موجودی از بین نمی‌رود که بشود عاطل. این کاری که کردیم این حرفی که زدیم، در چیزی اثر می‌گذارد. فعلاً خودش نیست، آن اثر در دومی اثر می‌گذارد، آن در سومی اثر می‌گذارد، بعد از بیست سال می‌بینید که سند درمی‌آید انسان رسوا می‌شود. مگر حرفی که آدم زد، اصلاً شدنی است که یک موجود از بین برود؟ اینکه در روایات دارد دروغگو به هر حال رسوا می‌شود، یا فلان شخص رسوا می‌شود، یا فلان تبهکار رسوا می‌شود، برای اینکه کار «قولاً أو فعلاً» همین که از انسان صادر شد، می‌افتد در خط تولید. حالا یا بیست سال بعد نتیجه می‌دهد، یا سی سال بعد نتیجه می‌دهد. بعضی از درختان هستند که بعد از بیست سال باید ثمر بدهند، رشد بکنند؛ بعضی از درخت‌ها هستند که زود ثمر می‌دهند. هیچ ممکن نیست کار از بین برود، حرف از بین برود.

وجود مبارک حضرت امیر فرمود «طُوبَی» برای کسی است که به یاد ابدیت خود باشد. وقتی که وجود ابدی را پذیرفت کار ابدی می‌کند. کار ابدی با آن نیت است؛ مثلاً کسی مدرسه می‌سازد، مسجد می‌سازد بیمارستان می‌سازد اینها ابدی نیست، برای اینکه بیمارستان بر فرض صد سال بماند؛ اما «اخلاص العمل لله» ابدی است. «قربة الی الله» ابدی است، چون این مربوط به روح است، روح که نمی‌میرد. اگر چیزی در دایره آسمان و زمین بود می‌پوسید؛ اما چیزی که ﴿وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾، به «الله» ازلیِ ابدی مرتبط است که از بین رفتنی نیست. عمده اینکه گفته شد: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّات‏ وَ لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَی»، و امثال آن، برای آن است که این جان وقتی برای جانان کار کرد می‌شود ابدی و همیشه آثارش هست.

شما ببینید وجود مبارک خضر به موسی(سلام الله علیهما) بعد از آن سؤال و درخواستی که موسای کلیم کرد، عرض کرد که ما از راه دور آمدیم خسته‌ایم، اینجا هم که مسافرخانه ندارد، این مردم هم که ما را نمی‌شناسند، ما هم که شناخته شده نیستیم: ﴿فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا﴾؛ اینها هم که ما را به عنوان ضیف و میهمانی قبول نکردند. شما در چنین شرایطی به من دستور می‌دهی که با شما همکاری کنم این دیوار مخروبه را بچینم، برای چه؟ رازش چیست؟ فرمود رازش این است که این دیوار برای دو تا بچه یتیم بود زیرش گنج بود، حالا گفتند این گنج کتاب‌های علمی است، در تفسیر گنج مطالبی گفتند؛ ﴿وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتیمَیْنِ فِی الْمَدینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما﴾، اما موسی بدان: ﴿وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً﴾؛ پدرشان آدم خوبی بود، خدا مرا امر کرد بیایم زندگی این دو تا کودک یتیم از بین نرود.

مرحوم امین الاسلام و دیگران نقل کردند منظور از این پدر، جدّ هفتم یا هفتادم بود. حالا یا هفتادم یا هفتصدم، این درست است. کاری که انسان کرد، خضر راه همیشه هست. مأموران الهی همیشه هستند. انسان نمی‌داند که از کجا دارد خیر می‌بیند! این چنین نیست که این «قضیةٌ فی واقعة» باشد، اگر «قضیةٌ فی واقعة» بود که قرآن اصرار نداشت این معارف را برای ابد نقل کند. فرمود خضر همیشه در راه است، کار خیر همیشه هست. هرگز ممکن نیست کسی آدم خوب باشد، بچه‌های او بمانند در راه. دلیلی که خضر آورد این است، چون ﴿کانَ أَبُوهُما صالِحاً﴾، خدا مرا امر کرده که این کار را انجام بدهیم. مگر کار از بین می‌رود؟! بدنه کار آن رُفت و روی کار بله مادی است، کسی مدرسه‌ای ساخت یا بیمارستانی ساخت، این مدتی می‌ماند؛ اما «قربة الی الله» که از بین رفتنی نیست.


گزیده ای از بیانات آیت الله جوادی آملی


مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی