وجود مبارک حضرت علی علیه السلام فرمود طیّب و طاهر کسی است که به یاد معاد باشد و مستحضرید طیّب شدن جامعه نتیجه خون شهداست. این زیارتنامهها درست است ثواب دارد؛ اما همه اینها مدرسه است. به ما میگویند کنار قبرستان بروید زیارت بکنید، زیارتنامه بخوانید، اینها درس است، اینها اگر قویتر از رسائل و مکاسب نباشد، علمیتر از رسائل و مکاسب نباشد، از آنها کمتر نیست. میبینید در این زیارت به این ذوات مقدس شهدا میگوییم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛ زمینی که شهید در آن زمین بیارمد طیّب و طاهر است. بعضی از آلودگیها مثل خون و اینها را باران پاک میکند؛ اما باران آن عُرضه را ندارد که استکبار را، استعمار را، اینها را پاک کند. باران فقط میتواند آلودگیها را پاک کند، همین! اما کشوری که استکبارزده است، استعمارزده است، تحت سلطه دیگری است، این آلودگیها را چه چیزی باید پاک بکند؟ این را خون شهید پاک میکند: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ». مدینه با خون شهید پاک شد، مکه با خون شهید پاک شد، ایران با خون شهید پاک شد. کشورهای شهید داده به وسیله خون شهید از استکبار نجات پیدا کردند. این آلودگی را باران پاک نمیکند. قرآن میفرماید کشور طیّب و طاهر مثل سرزمینی است که شیار شده آبیاری شده بذرافشانی شده حالا باید میوه بدهد. میوهاش را قرآن بیان میکند که ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾; خیلی از کشورها هستند که مرتّب میوههای مرتّب دارند، آن را که قرآن این قدر تعریف نمیکند. فرمود کشوری بود، منطقهای بود که از دو طرف آن میوههای فراوان بود ما بساطش را جمع کردیم. اما کشوری که شهید در آن بیارمد با خون شهید تطهیر بشود این بلد طیّب است.
داشتن دانشگاه خوب، حوزه خوب، بازار خوب، مردم خوب، زنان خوب، باعفّت، باایمان، با قدرت، اینها میوه طیّب یک مملکت است. وجود مبارک حضرت امیر فرمود طیّب بودن مختص به اینهاست که به یاد معاد دارند به سر میبرند؛ یعنی کارها را فقط «لله» انجام میدهند، نه برای اینکه نام ما را ببرند یا این لقب را بدهند، آنکه خسارت است. فرمود: «طُوبَی لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ».
گزیده ای از بیانات استاد جوادی آملی در شرح نهج البلاغه
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣