ایام نشاط و شور امت آمد هنگام سرور و اخذ حاجت آمد
در روز سه و چهار ماه شعبان از جانب حق سه پیک رحمت آمد
میلاد حسین است و ابوالفضل و علی یعنی که سه منشأ سعادت آمد
آن ماه که ماه حاجتش میخوانند ما بین دو خورشید امامت آمد
در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ایمه و در صدر آن، ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به وفور به اهمیّت این ماه اشاره شده است. بنابر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم(ص) در یکی از سال ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.
عنِ اَلرَّسُولِ اَلْأَکْرَمِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ :أَنَّ شَهْرَ شَعْبَانَ شَهْرٌ شَرِیفٌ وَ هُوَ شَهْرِی وَ حَمَلَةُ اَلْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ وَ تَعْرِفُ حَقَّهُ وَ هُوَ شَهْرٌ یُزَادُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْعِبَادِ لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ تُزَیَّنُ فِیهِ اَلْجِنَانُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ شَهْرُ اَلْعَمَلِ فِیهِ یُضَاعَفُ اَلْحَسَنَةُ بِسَبْعِینَ وَ اَلسَّیِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ وَ اَلذَّنْبُ مَغْفُورٌ وَ اَلْحَسَنَةُ مَقْبُولَةٌ وَ اَلْجَبَّارُ جَلَّ جَلاَلُهُ یُبَاهِی بِهِ لِعِبَادِهِ وَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَّامِهِ وَ قُوَّامِهِ فَیُبَاهِی بِهِمْ حَمَلَةَ اَلْعَرْشِ . وَ هُوَ شَهْرٌ تَتَضَاعَفُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْعِبَادِ مِنْ أَجْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ، وَ تُزَیَّنُ فِیهِ اَلْجِنَانُ، وَ إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ تَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ تَتَضَاعَفُ فِی حَسَنَاتِهِمْ سَبْعِینَ ضِعْفاً، وَ تُحَطُّ فِیهِ اَلذُّنُوبُ وَ تُغْفَرُ، وَ تُقْبَلُ فِیهِ أَعْمَالُ اَلْخَیْرِ، وَ یَنْظُرُ اَللَّهُ اَلْجَبَّارُ فِیهِ إِلَى صَائِمِی وَ عَابِدِی هَذَا اَلشَّهْرِ فَیُبَاهِی بِهِمْ حَمَلَةَ عَرْشِهِ .
زاد المعاد , جلد 1 , صفحه 43
رسول اکرم ص فرمود:
ماه شعبان ماهى است شریف و آن ماه من است و حاملان عرش الهى آن را تعظیم مىنمایند و حق و حرمت آن را مىشناسند.
و آن ماهى است که در آن روزىهاى بندگان زیاد مىشود و بهشتها را براى ماه رمضان زینت مىکنند.
و ماه شعبان را شعبان نامگذاری کردهاند براى آنکه در آن روزىهاى مؤمنان متشعّب و بسیار مىگردد.
و حسنه در آن ماه هفتاد برابر مضاعف مىگردد و گناه در آن پست مىگردد و آمرزیده مىشود و اعمال خیر در آن مقبول مىگردد.
و خداوند جبّار نظر مىکند به سوى روزهداران و عبادتکنندگان این ماه پس مباهات مىکند به ایشان با حاملان عرش.
توصیه های حضرت آیتالله خامنهای درباره مناجات شعبانیه :
دعا، وسیلهی مؤمن و ملجأ مضطر و رابطهی انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بیرابطهی روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصهی زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربیّ لولا دعاؤکم».
بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) و اهلبیت طاهرین او - که اوعیهی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - میتوان جست. ما بحمداللَّه ذخیرهیی بیپایان از ادعیهی مأثورهی از اهلبیت (علیهمالسّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت میبخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه میسازد.
مناجات مأثورهی ماه شعبان - که روایت شده اهلبیت (علیهمالسّلام) بر آن مداومت داشتند - یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالییی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمیتوان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست.
این مناجات، نمونهی کاملی از تضرع و وصف حال برگزیدهترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبی است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوی عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا.
مناجاتهای پانزدهگانه که از امام زینالعابدین حضرت علیبنالحسین (علیهالسّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایی مأثور از اهلبیت (علیهمالسّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف مؤمن، مناجاتها را انشا فرموده است.
خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازی به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید.
۶۹/۱۰/۱
«مهجة قلبی»
معنایش را نمی دانم، شبیه سخنان عاشقانه است، از آنهایی که وقتی بچه ها دلبری می کنند مادرها می گویند.
لغتنامه را جستجو می کنم «م ه ج ه».
نوشته است: مهجه یعنی «خون قلب» و معنای دیگرش «روح» است. « مهجة قلبی» یعنی «خونی که در قلبم جاریست» یعنی «حیات دلم»
این سخن را مردم از رسول خدا(ص) شنیدند، هر بار که حسین(ع) دلش را می برد چشمه ای از این عارفانه های عاشقانه از دلش می جوشید.گاهی درباره اش می فرمود: « قُرَّةُ عَیْنِی»؛یا می فرمود« رَیْحَانَتِی»، یا « ثَمَرَةُ فُؤَادِی» و...
روزی مردم رسول خدا را دیدند که بوسه ای روی گونه حسین کاشت و فرمود «حسین منی و أنا من حسین» و فرمود: «مَنْ اَحَبَّه فقد اَحَبَّنی»؛ هر کس حسین را دوست داشته باشد، مرا دوست دارد
امروز سالروز اولین نگاه عاشقانه پیامبر(ص) خداست به چشمان حسین(ع). حبیب خدا(ص) امروز شادمان است. جمع گلها در باغ طه جمع است. محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام )
ای که در مقــدم تـو بـاد صبــا گُل ریزد
پیـک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد
شب میلاد تو عالم اگر عطـر آگیـن است
جبـرئیـل از در و از بـام و هـوا گُل ریزد
ای گُل سـرسبـد گلشـن زهـرا، جبـریل
گربه پـای تو نـریـزد به کجـا گُل ریزد
خبـری گر ز جمـال تـو بـه یوسف بـرسد
ز سـرشک شعف خود همه جا گُل ریزد
هرکسی نقش ببنـدد به لبش نام حسین
گـوئی از شـاخـۀ پُـربـار وفـا گُل ریزد
میلاد گل رسول و زهرا و علی است زیرا که جهان خجسته زین نور جلی است
ما را دگر از روز جزا بیمی نیست چون بر دل ما عشق حسین ابن علی است
میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار مبارک باد
اگر مایل
باشی، که بدانی چه گروهی از مخلوقات خداوند، بر مصیبت حسین(علیه السلام) در کربلا،
و این فاجعه ایکه در آن دیار، اتفاق افتاد گریستند، به زیارت وارده از جانب حضرت
حجت(عجل الله تعالی و فرجه) خطاب به حسین(علیه السلام) رجوع کن، در این زیارت،
حضرت، اشاره به اقامه ماتم در أعلی علیین، حور العین بهشت، اشک آسمان ها و آنچه در
آنست، و کوه ها و معادن آن، رشته کوه ها و اطراف آن، دریاها و ماهیان آن و.... می
فرماید:و اقیمت لک الماتم فی أعلا علیین، و لطمت علیک الحور العین، و بکت السماء و
سکانها، و الجبال و خزانها، و الهضاب و أقطارها، و البحار و حیتانها و مکه و
بنیانها، و الجنان و والدانها، و البیت و المقام، و المشعر الحرام، و الجل و
الإحرام و....
مسلماً
حسین(ع)حقیقت اشک و ناله و نوحه است، زیرا او بر چیزی مقاومت و صبر کرد، که هرگز
قبل از او، کسی این چنین نکرده بود، و مصائبی را بر جان و دل خرید، که قبل از او
سابقه ای نداشت و در آینده نیز نخواهد بود، و لذا بدین سبب دین جد خود رسول خدا،
محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) را،
زنده کرد. و لذا حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)در زمان حیات خود، فرمود:«حسین منی
و انا من حسین»، و این کلام را زمانی فرمود، که حسین(علیه السلام)کودکی بیش نبود.
به علت همه
این مسائل است، که باید برای چنین فاجعه ای که در کربلا، پیش آمد، و این چنین مردی
از آل رسول، بدست امت همان رسول (صلی الله علیه و آله)، به شهادت رسید، می گفت: «و
لمثل هذا فلیبک الباکون، و لیندب النادبون، فإنا للّه و انا إلیه راجعون»
با ولادتتان ، عشق متولد
شد، رشادت رشد کرد، شهامت رنگ گرفت.
با ولادتتان،
زلال ترین تقوا از چشمه سار وجود جوشید و موج ، موجودیت یافت .
عشق در
کلاستان، درس می خواند و آفرینش از روح تان جان گرفت ...
سالروز میلاد امام حسین (ع)، حضرت ابالفضل العباس و امام سجاد(ع) رو به همه دوستان تبریک می گوییم.
اندیشه این عظمت را دارد . چرا این قدر عجله می کنید ؟ خیلی دقت کنید . بزرگ ترین نعمت خدا اندیشه است . حالا خامیِ ما را ببینید که کار را انجام می دهیم ، بعداً در فکر می افتیم که چرا این طور شد ؟پیش از چرا ، بگو ؛ به این علت نمی کنم . یا به این علت ، به این کار خیر اقدام می کنم . آیات شریفه نیز درباره ی تفکر و تعقل بسیار اصرار فرموده است .
آن هایی که می گویند ؛ " ادیان با تفکر و اندیشه خیلی ارتباط ندارند و فقط تعبّد است ." ان شاءلله شوخی می کنند . آن ها می خواهند کمی بچه ها خوشحال باشند ! آیات قرآن سر تا پا تفکر و اندیشه است . این جا حسین(ع) یک کلمه به آن ها می گوید ؛ بیندیشید ، بعداً هم که من در اختیار شما هستم . من نمی خواهم از دست شما فرار کنم . ولی فقط بیندیشید که بعدها یک دفعه تمام دنیا ، شما را زیر رگبار لعنت قرار ندهد ." مهاتما گاندی درتوجیه انقلاب هند گفت :
" ما کاری نمی کنیم . فقط راهی را پیش گرفته ایم که امام سوم شیعیان پیش گرفت (یعنی حسین(ع) ) ."
گاندی پانصد میلیون نفر را حرکت داد و اسم حسین(ع) را هم برده است و تا مدت زمانی روز عاشورا در کشور هند ، تعطیل رسمی هم بود .
آری ، فَاَجمَعُوا اَمرَکُم " کمی فکر کنید ، کمی بیندیشید ." برای انسان ، هر لحظه امکان اندیشه نیست . این طور نیست که اولاد آدم هر کاری که می کند ، در هر لحظه بنشیند و اندیشه ی منطقی داشته باشد . اما در کارهایمان مغز را آماده فکر کنیم ، یعنی این گونه نباشد که بگذاریم حوادث مارا بسازد . وقتی که خودمان را آماده کنیم ، تا آنجا که قدرت داریم ، با اندیشه و با فکر پیش برویم و الّا نمی بایست این چنین نقطه ی سیاه و خجلت آوری در تاریخ بشری نقش ببندد . مخصوصاً اگر این مسأله از نظر تاریخی درست باشد، که به اینها سه روز (از روز هفتم به بعد) آب ندادند. بعضی ها هم می گویند از روز هشتم. واقعاً معنای این عمل چیست؟ ای صاحب نظرانِ علوم انسانی! شما می خواهید درباره چه چیز بحث کنید؟ بشر در این جا چه قیافه ای را می خواهد نشان بدهد ؟ و در آن جا چه قیافه ای می خواهد نشان بدهدکه می گوید یااباعبدالله ، آیا می گویی ما تو را رها کنیم و برویم ؟ امام حسین (ع) در شب عاشورا گفت ؛ هوا تاریک شده است ، بروید . هرکس دست یکی از اهل بیت مرا و اهل بیت خودش را بگیرد و برود .
من خواهش می کنم [در عبارات زیر] دقّت کنید . یکی از این ها گفت ؛
" یا اباعبدالله ، حتی اگر زندگانی ابدیّت داشت و اصلاً مرگ نبود ، ما پشت این چشم ها شکوهی دیده ایم که نمی توانیم تو را رها کنیم . کجا برویم ؟ ما داریم حق و حقیقت را می بینیم . "
واقعاً آنان بر زمان و دنیا سوار شدند و به فراسوی زمان قدم گذاشتند. کسی که با حقیقت در ارتباط است، برای او هزار سال و میلیارد سال عمر مطرح نیست. حقیقت، مافوق روز و شب و لذّت و اَلَم است، که این ها (یاران حسین(ع)) با یک دیدار به این حال رسیده بودند. آیا نباید ما درباره این ها بحث کنیم؟ ما باید بگوییم، که این استعدادها و سرمایه ها را دارد. به هر حال، گریه ها و احساساتی که در این حادثه بسیار بزرگ به وجود می آید، در جریان است. حتی در قلم خارجی ها هم مشاهده می شود، مثل پطروشفسکی استاد دانشگاه لنینگراد که دربارهء امام حسین و ایران و یا تاریخ اسلام کتابی دارد. امثال این ها با این که شاید اصلاً با دین سر وکار ندارند، وقتی به حسین می رسند، معلوم است که دستشان می لرزد. یعنی در مقابل عظمتِ عجیبی قرار می گیرند، با این که شاید اصلاً مذهب [حسین(ع)] را قبول ندارند. اصلاً خیلی دور از این حرف ها هستند، ولی این را صریح می دانند که در درون حسین(ع) چیزی هست، در آن هنگام نیز قلم آنان می گرید. در حقیقت، آدمی احساس می کند که این قلم، اکنون در حال گریه است، اگرچه کار قلمیِ خودش را انجام می دهد .
انشاءالله ما هم از عزاداران حقیقی امام حسین علیه السلام باشیم.
برگرفته از کتاب حسین پیشرو فرهنگ انسانیت - علامه محمد تقی جعفری
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣