مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

شهادت  رئیس مکتب شیعه تسلیت باد

به 25 شوال که می رسیم، مظلومیت شیخ الائمه ، پدر فقه شیعه بیشتر از همیشه آشکار می شود

امامی که با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند. ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.

 امام جعفر صادق (ع) از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.

 عصر امام صادق (ع)، عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آن روز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.

همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است. بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شود.

 اما پس از به قدرت رسیدن عباسیان، همانطور که آن حضرت پیش بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام جعفر صادق (ع) نیز از این فشار ها مستثنی نبود و چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اولیه امامتشان،‌ دوره سختی ها و انزوای دوباره آن حضرت و حرکت تشیع بود.

 منصور شیعیان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود. سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش آن حضرت را در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رساند .

گوشه ای از حرای حجره ی خویش          نیمه شب ها،خدا خدا می کرد

طبق رسمی که ارث مادر بود                  مردم شهر را دعا می کرد

هر زمان دل شکسته تر می شد             «فاطمه اشفعی لنا» می خواند

زیر لب با صدای بغض آلود                       روضه ی تلخ کوچه را می خواند
عاقبت در یکی از آن شب ها                   دل او را به درد آوردند

بی نمازان شهر پیغمبر                           سرسجاده دوره اش کردند
پیرمرد قبیله ی ما را                              در دل شب،کشان کشان بردند

با طنابی که دور دستش بود                    پشت مرکب،کشان کشان بردند
ناجوانمردهای بی انصاف                         سن و سالی گذشته از آقا !؟

می شود لااقل نگهدارید                         حرمت گیسوی سپیدش را
پابرهنه،بدون عمامه                              روح اسلام را کجا بردید؟

سالخورده ترین امامم را                         بی عبا و عصا کجا بردید؟
نکشیدش،مگر نمی بینید!؟                    زانویش ناتوان و خسته شده

چقدر گریه کرده او نکند؟                        حرمت مادرش شکسته شده
ای سواره،نفس نفس زدنش                   علت روشن کهن سالی است

بسکه آقای ما زمین خورده!؟                  در نگاه تو برق خوشحالی است
جگرم تیر می کشد آقا                          چه بلاهایی آمده به سرت!

تو فقط خیزران نخورده ای و                    شمر و خُولی نبوده دور و برت
به خدا خاک بر دهانم باد                       شعر آقا کجا و شمر کجا!؟

حرف خُولی چرا وسط آمد؟                    سرتان را کسی نبرد آقا؟
به گمانم شما دلت می خواست             شعر را سمت کربلا ببری

دل آشفته ی محبان را                         با خودت پای نیزه ها ببری
شک ندارم شما دلت می خواست          بیت ها را پر از سپیده کنی

گریه هایت اگر امان بدهد                      یادی از حنجر بریده کنی

 

 

وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام در این فراز (فإذا عَرَفت ذلک فَافعَل کشما ینبغی لیمِثلِک أن یفعله فی صِغَرِ خطرِهِ و قلَّة مَقدِرَتِهِ و کثرة عجزه و عظیم حاجتِهِ إلی ربّهِ فة طلب طاعته...) به منظور تحقق عمل صالح سه مقدمه لازم را مورد تاکید قرار دادند:

1/ امر انسان سالک در سایه اعتقادات قلبی و اطاعت از اوامر و نواهی الهی شکل می گیرد.

2/ بنده مومن کسی است که باور کرده که هیچ عملی نیست که پاسخگو یا هم تراز نعمتی باشد که وجود مقدس منعم در اختیار او قرار داده و ...

دریافت
حجم: 12.6 مگابایت

تعریف معاد با توجه به آیات قرآن :
معاد به معنای بازگشتن و بازگشت است و یکی از اصول دین مقدس اسلام به شمار می رود.
انسان بعد از مرگ، زنده می شود و در واقع بعد از مدتی، از این جهان مسافرت کرده و به جهانی دیگر می شتابد.
این برگشتن را در اصطلاح معاد می گویند. تمام انسان ها در جهان آخرت حاضر می شوند، تا به اعمال آنها رسیدگی شود. انسان آن چه را در این جهان کاشته است در قیامت برداشت می کند. نعمت های جهان آخرت نصیب کسانی خواهد شد که از نعمت های این جهان به درستی استفاده نمایند و از یاد خدا و اطاعت او غفلت نکنند. این جهان، مزرعه آخرت است و انسان، ثمره تلاش خود را به طور کامل در جهان آخرت برداشت می کند و نتیجه زحمت ها، خدمت ها و عبادت های تمام سال های عمر خود را می بیند و خشنودی خدا و بهشت به او بخشیده می شود.
خداوند مهربان می فرماید: هر نفسی طعم مرگ را می چشد و آنگاه به سوی ما بازگشت داده می شوید...

چون آفرینش انسان و جهان بی هدف و بیهوده نیست تا به بیهودگی و نیستی پایان پذیرد. از طرفی انسان موجودی جاودانه و همیشگی است که از این جهان به دنیای باقی و آخرت می رود و در آنجا به کارهای خوب و بد او رسیدگی می شود.

قرآن کریم، توجه ویژه ای نیز به معاد دارد؛ تا آن جا که در بیش از 1500 آیه درباره معاد سخن گفته است و همواره به مناسبت های مختلف، این اصل از اصول دین را به انسان ها تذکر می دهد که مبادا آن را فراموش کنند؛ آیاتی مثل: 41 ابراهیم؛ 12 روم؛ 7 حج؛ 25 حجر؛ 1 - قیامت و... درباره معاد و روز قیامت بحث می کند.

یکی از آداب زیارت که بسیار تأکید شده غسل زیارت است. شاید حکمتش این باشد که انسان همانطور که روح و نفسشرا پاک می کند تا حجابهای بین خودش و مزور را برطرف کند، بدنش را هم پاک م تطهیر کند یا اینکه نسبتی هست بین آب و و لایت اهل بیت بلکه حقیقت ولایت اهل بیت علیهم السلام همان آبی است که " من الماء کل شیء حیّ" در ذیل آیه آخر سوره مبارکه  ملک آمده : " ای پیامبر به آنها بگو اگر آب شما که حیات شما به آن وابسته است اگر فروبرود و محو بشود چه کسیمیتواند برای شما آب گوارایی بیاورد؟" در روایت آمده که این فرو رفتن آب، غیبت امام شماست...

رسیدیم به فراز" مصدّکم برجعتکم "

دریافت
حجم: 17.7 مگابایت

قرآن، شورانگیزترین نغمه ای است که جان های مشتاق را به خویش می خواند. آوای آسمانی اش در اعماق وجود حق پویان طنین انداز است و نقبی به سوی نور و آگاهی نور و آگاهی می گشاید. مروارید اشک، این مستوره مقدس دل های پاک را همچون لطافت شبنمی با طراوت بر گونه ها جاری می سازد و سرود وجد و ابتهاج را در دل ها می سراید. انذارهایش تن و جان خاشعان را به لرزش و اضطراب می آورد و بشارت هایش، امید و شوق به رحمت و فضل الهی را بارور می سازد.
قرآن، حزن، شادی، بیم و امید را در هم می آمیزد و فروغ بی پایان و شور و شتاب را در دل ها می تاباند و در پرتو این تحول شگرف، جان ها از هدایت و ایمان سرشار می شوند.

و اما رسیدیم به این فراز از نامه :

 

فإذا عَرَفت ذلک فَافعَل کَما ینبغی لِمِثلِک أن یفعله فی صِغَرِ خطرِهِ و قلَّة مَقدِرَتِهِ و کثرة عجزه و عظیم حاجتِهِ إلی ربّهِ فی طلب طاعته:

دریافت
حجم: 12.1 مگابایت

بهترین نحوه تغذیه برای سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است ; یعنی غذای روزانه در دو وعده اصلی در اول روز و آخر روز صرف گردد . این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سوره مریم، آیه 62 آمده است .

زیارت دیدار محبّ و محبوب است. در دیدار حجاب و پرده ای نباید باشد تا مانع دیدار نشود. از طرف خدا و اولیاء خدا حجاب نیست. اما از طرف زائر همیشه حجاب هست. البته بر حسب مقامش، هرچه مقام بالاتر برود حجابها کمتر می شود. و هر چه انسان پایین تر بیاید حجابها بیشتر می شود . این حائلها باید برطرف شود تا زیارت کامل بشود و دیدار با همه خواصش صورت بگیرد همه حجابها باید کنار گذاشته شود و الّا دیدار از پشت دیوار خاصیتی ندارد...

رسیدیم به فراز:" مستبصرُ بشأنکم و بضلالة من خالفکم..."

دریافت
حجم: 16.5 مگابایت

بخورید و بیاشامید ; اما به اندازه کافی و لازم ; زیرا پرخوری و زیاده روی، سلامت شما را به خطر می اندازد; (اعراف/31) .

اصل اول در سلامتی و صحت غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند .

این گونه غذا، می تواند مقدمات سلامتی را در بدن انسان فراهم نماید; اما این که یک ماده خوراکی واحد با ترکیبات غذایی ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، دارای آثار متفاوتی بر سلامت انسان گردد، بحث علمی بسیار عمیقی می طلبد; (نحل/114 و بقره 168) . حلال یعنی چیزی که ممنوعیت شرعی ندارد و طیب یعنی چیزی که موافق طبع سالم انسانی باشد .

با مدد از پروردگار الهی ان شاءالله از این هفته ادامه شرح نامه 31 نهج البلاغه که توسط آقای دکتر قنبری شرح و بیان گردیده است ، خدمت دوستان و همراهان گرامی ارائه خواهد شد:

و رسیدیم به این فراز از نامه :واعلم یا بُنیَّ أنّه لو کان لربک شریکٌ لَأتتک رسلهُ و لَرأیتَ آثار مُلکِهِ و سُلطانِهِ...


دریافت
حجم: 12.2 مگابایت

 

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی