مباهله

مباهله در لغت به معنای یکدیگر را لعنت و نفرین کردن است.در روز مباهله بنا بر این بود که مسلمانان و مسیحیان نجران یکدیگر را نفرین کنند، تا خدا آن طرف که دروغگوست، عذاب کند.  از ۵۱ طریق روایت شده‌است و شیعه و سنی متفق اند که محمد پیامبر اسلام، علی ، فاطمه، حسن و حسین را با خود به میعادگاه برد و مسیحیان نیز وقتی دیدند وی به قدری مطمئن است که تنها نزدیکترین خویشانش را با خود آورده، بیمناک شدند و پذیرفتند که جزیه بپردازند.

گزیده ای از بیانات استاد محمدی ، کلاس اخلاق :

گناهان از یک دیدگاه به سه بخش تقسیم می شوند :

1-     گناهان اعتقادی    2 – گناهان قلبی                   3 – گناهان بدنی ، که گناهان اعتقادی زیانبار تر از دو قسم دیگر است .  انسان باید در مرحله اول گناه را بشناسد چون گناه آتشی است که تمام باغهایی که از طریق انجام واجبات و مستحبات دایر شده به آتش می کشاند .

اماام جواد (ع) می فرمایند : مؤمن به سه خصلت نیاز دارد ؛

• از طرف پروردگار باید یک توفیق شامل حالش شود .
• موعظه گر درونی داشته باشد .
• حالت پذیرش داشته باشد .

البته توفیق از صفت رحیمیّت خدا سر چشمه می گیرد  ، یعنی این ما هستیم که زمینه توفیق و ظرفیّت دریافت را در خود مان ایجاد می کنیم .

توصیِّه استاد به خانم ها ؛

 1. خواندن کتاب و مطالعه ،که خود مؤعظه است .

 2. گوش کردن سخنرانی های خوب و مفید و در ضمن انجام کارهای منزل ( چون بهترین انسان ها نیز احتیاج به موعظه دارند .)

امام علی (ع) گاهی به اصحاب می فرمودند : مرا موعظه کنید ، چون در شنیدن آثاری است که در دانستن نیست .

 موعظه دل را نرم می کند و قساوت را از بین می برد .

" بسمه تعالی "

گزیده ای از کلاس نهج البلاغه – استاد محمدی

امام علی (ع) در فرازی از نامه 31 می فرمایند : تو برای نابودی ، خلق شدی نه برای بقاء . تو به حیات دنیا اصالت نده چون حیات واقعی نیست و هیچ وقت لذّت خاصی را پیدا نخواهی کرد .

 دنیا را ببینیم ، انسان در دنیا وقتی به اوج رسید ، باید برود . البته آفرینش انسان نسبت به دنیا برای فنا و نسبت به آخرت برای بقاست .

شناخت دنیا در تربیت خیلی مؤثر است . در ادامه می فرمایند : نگذار در بدترین حالات مرگ باشی و مرگ به سراغت بیاید .  نباشد که بگویی حالا این گناه را انجام می دهم و بعد توبه می کنم که این کار نفس و شیطان است که بین تو و توبه حائل می شود . در روایت است که بیشترین فریاد اهل دوزخ از تأخیر انداختن توبه است .

کسی که در حال تحصیل علم و دانش ، کار و تلاش و در حال حج بمیرد ، شهید است . و.......

" بسمه تعالی "

چهل حدیث (استاد همیز) 5/8/92

بحث روز : آیا دین در جامعه به شکل حقیقی ظهور و بروز دارد ؟

مؤمنین در جامعه 2 گروه هستند :

• لیبرال و قائل به اسلام سازشگرانه  میگویند : سخت نگیرید ، خدا ما را می بخشد .

• اسلام پویا و فعال

مردم باید به این سطح از شعور برسند که اسلام لیبرال نمی تواند باعث رشد شود ، در جامعه همه مسئول هستند ، اول و دوم ندارد .

امام (ره) : اگر اسلام در این مقطع زمانی در ایران شکست بخورد ، پانصد سال دیگر هم سر بلند نمی کند .

(درس) و در ادامه بحث اخلاق ؛

جایگاه تذکّر در تهذیب نفس چیست ؟

حاصل تذکّر در تهذیب نفس چیست ؟

خداوند حّی و قیوم است و انسان با تذکّر حّی و قیوم می شود . یعنی حتّی وقتی می میرد ، علامات مرگ از او زایل می شود ، مثل اینکه جسم بعد از سال ها به خاک سپردن ، سالم مانده است و برای رسیدن به این باید تلاش کرد .

عن الرضا (ع) قال : ... و هو یوم التهنئة یهنئ بعضکم بعضا ، فاذا لقى المؤمن أخاه یقول : « الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولیة أمیر المؤمنین و الائمة (ع) »
و هو یوم التبسم فى وجوه الناس من اهل الایمان ... ( اقبال : .464 )

امام رضا (ع) فرمود :
عید غدیر روز تبریک و تهنیت است . هر یک به دیگرى تبریک بگوید ، هر وقت مؤمنى برادرش را ملاقات کرد ، چنین بگوید : « حمد و ستایش خدیى را که به ما توفیق چنگ زدن به ولایت امیرمؤمنان و پیشویان عطا کرد » آرى عید غدیر روز لبخند زدن به چهره مردم با ایمان است .

قال ابو عبد الله (ع) :
... و انه الیوم الذى اقام رسول الله (ص) علیا (ع) للناس علما و ابان فیه فضله و وصیه فصام شکرا لله عزوجل ذلک الیوم و انه لیوم صیام و اطعام و صلة الاخوان و فیه مرضاة الرحمن ، و مرغمة الشیطان . ( وسائل الشیعه 7: 328، ضمن حدیث .12 )
 
امام صادق (ع) فرمود :
عید غدیر ، روزى است که رسول خدا (ص) على (ع) را بعنوان پرچمدار براى مردم برافراشت و فضیلت او را در این روز آشکار کرد و جانشین خود را معرفى کرد ، بعد بعنوان سپاسگزارى از خداى بزرگ آن روزه را روزه گرفت و آن روز ، روز روزه  دارى و عبادت و طعام دادن و به دیدار برادران دینى رفتن است . آنروز روز کسب خشنودى خداى مهربان و به خاک مالیدن بینى شیطان است .

" بسمه تعالی "

کلاس نهج البلاغه

امام علی (ع) در این نامه (نامه 31 نهج البلاغه) بخش قابل توجّهی را اختصاص به دعا داده و می فرمایند : فرزندم وقتی خدا را صدا می زنی ، صدایت را می شنود و وقتی با او نجوا می کنی ، باز هم او می شنود پس تمام حاجات خود را به سوی خدا سراریز کن و هر چه حاجت داری از خدا بخواه که او تمام حوائج تو را می دهد . در اینجا حضرت در واقع دارند برای فرزندش (و فرزندانشان که در واقع ما ، مخاطب امام هستیم ) زمینه را مساعد می کند برای دعا که هر امری داری به او مراجعه کنی .

اگر اجابت خواسته ی تو به تأخیر افتاد ، مأیوس نشوی که از رحمت خدا ناامید نمی شوی مگر انسانی که اهل ظلم است . و چه بسا اجابت به تأخیر افتد . چون این تأخیر اجر دعا کننده را زیاد می کند .

" بسمه تعالی "

گزیده ای از کلاس اخلاق اسلامی _ 29/7/92

امام هادی (ع) فرمودند : هر کس شخصیت خود را از دست داد ، تو از شرّش ایمن مباش . طبق فرمایش امام  با کسی به خودش رحم نمی کند ، حشر و نشر نداشته باش ، او به تو ترحّم نخواهد کرد . یعنی اگر کسی شخصیّتش از بین رفت دیگر جایی برای تربیت ندارد . اگر می خواهید کسی را تربیت کنید باید خوبی های او را ابتدا باز گو کنید ، به او شخصیّت دهید و تکریم کنید ، سپس تربیت کنید که این روش را هم برای فرزندان و هم برای پیران می توان به کار برد . در روایت است : هر کس کرامت نفس پیدا کند ، دیگر گناه نمی کند و انسان با غیرت دنبال گناه نمی رود .

امام سجّاد فرمودند: اگر انسان خودش را شناخت و عزّت نفس پیدا کرد ، همه ی دنیا در نظرش خوار می شود ....

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

 کلاس چهل حدیث امام خمینی (ره) (استاد همیز) _ 27/7/92

در مقام دوم در سلوک الی الله جدال بین جنود رحمانی و شیطانی باطن نفس است که در این مقام عظیم تر است و جهاد نفس در این مرحله نزد اهل سلوک با اهمّیّت تر است زیرا سرچشمه تمام سعادات و شقاوات را در این مقام دانستند .

امام صادق (ع) 75 نفر از جنود رحمان و جنود شیطان را بر شمردند . مثلاً ؛ شهوت از لشکر شیطان ، عفت از لشکر رحمان . فردی که لشکر رحمانی در او غالب شده از دروغ و غیبت متنفر است . خواندن نماز به لشکر رحمان ، قوّت می دهد و غیبت کردن به لشکر شیطان در وصف بهشت و جهنم :

1.بهشت و جهنم اعمال که جزای کارهای خوب و بد است و غالباً وصف بهشت و جهنم در کتاب خدا مربوط به اعمال است .

2.بهشت و جهنم اخلاق که مربوط به فضایل و رذایل اخلاقی است .

3.بهشت لقاء و جهنم فراق که از همه مهم تر است و به عالم عقل و حقیقت انسان موحّد مربوط است ، زیرا وجود ما سه قسمت است ؛

1_ عالم جسمانی (مادی) ؛ - اعمال شر   - اعمال نیک و عبادات

2_ عالم  قلب (خیال) [ نفس : تعلق روح به جسد را نفس می گویند ] صفات خوب و بد ماست . خداوند مانع نفوذ کثافات نفس به قلب می شود .

3_ عالم عقل و حقیقت ما (روح) : که وجودش دائماً به وجود علت وابسته است ، راز عالم اعلی است .

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.
حجم: 20.3 مگابایت

حضرت امام هادی(ع) دهمین چراغ فروزان هدایت، در نیمه‏ ی ذی حجّه‏ ی سال ۲۱۲ ق در قریه‏ ای در نزدیکی مدینه به دنیا آمد. مادرش سَمانه معروف به سیّده می‏باشد. ابوالحسن ثالث کنیه‏ ی حضرت و هادی، نقی، مرتضی، فقیه، امین و متوکل، از القاب آن امام هستند. مُعتَصِم، واثق، متوکل، مُنتَصَر، مُستَعین و مُعتزّ از خلفای دوران حیات امام هادی(ع) بوده‏اند. پنج فرزند برای آن حضرت ذکر شده است. امام هادی(ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در سن هشت سالگی به امامت رسیده و عهده‏ دار ولایت مسلمانان گردید. آن حضرت در همان دوران خردسالی، آن چنان از علم و هوشیاری و کمالات فوق العاده‏ ای برخوردار بود که اطرافیان را حیران می‏ نمود. امام دهم، همچنین در راستای انتشار مکتب تشیع به تربیت شاگردان متعددی پرداخت که حضرت عبدالعظیم حَسَنی، ابن سِکّیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، جعفر بن سهیل و اسماعیل بن مهران از آن جمله‏ اند. آن حضرت در تحکیم و استواری فقه و عقاید و فرهنگ تشیع، همت جدی و وسیع نمود و در این راستا، کتاب‏هایی نوشت که رساله‏ هایی در ردّ جَبْر و تَفویض، اثبات عدل، احکام دین و نیز تفسیر صَحَّةُالخِلقَه و... از آن جمله‏ اند.

" بسمه تعالی "

مرحله اول در تزکیّه نفس تفکر است و تفکر یعنی وظیفه  ات را در برابر مولای مالک الملکوت بدانی .

نفس با لذّت جویی ، باعث می شود شخص جایگاه خود را از دست بدهد و تحقیر شود و شیطان دعوت به فقر و دشمنی می کند .

خواجه عبد الله انصاری : برای سکوت باید صد منزل بروی و امام (ره) می فرمایند : منزل اول مقابله با شیطان است و دشمن ترین دشمنان شما ، نفس است .

 عزم بعد از تفکّر است و این غیر از اراده است .

در این مقام عزم یعنی بنا بگذاری بر ترک گناه و انجام واجبات و جبران آنچه از انسان فوت شده است و در نهایت این که ظاهر انسان عقلی و شرعی باشد در این راه باید نفس را تربیت کرد ، همانطور که سنگ با تراش زیبا می شود ، نفس با تربیت تراش می خورد و جلوه پیدا می کند . اگر نفس کنترل شد ، عقل رشد می کند و گرنه همه کاره می شود و عقل بسته می شود . اگر شخص بدون عزم از این دنیا هجرت کند به صورت انسان محشور نمی شود .

آراستگی انسان به شریعت و روش پیامبر و توسّل به آن جناب و اهل بیت باعث توفیق و عنایت خداوند می شود .

برای رسیدن به این عنایت نیاز است به " مشارطه " یعنی در ابتدای روز با خود شرط کند که بر خلاف حکم خداوند عمل نکند و در تمام مدت شرط ، مراقب این عمل باشد و در آخر روز نفس را به محاسبه بکشد .