مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

حدیث آخر از باب چهارم:

از پیامبر اکرم صلوات الله علیه نقل شده است که جبرییل بر آن حضرت نازل شد و گفت یا رسول الله! خداوند هدیه‌ای به وسیله­ ی من برای شما فرستاده که آن را تاکنون به هیچ­کس نداده است.
پیامبر(ص): آن چیست؟
جبرییل: شکیبایى و بهتر از آن.
پیامبر(ص): بهتر از شکیبایى چیست؟
جبرییل: رضا و خشنودی و بهتر از آن .
پیامبر(ص): بهتر از رضا و خشنودی چیست؟
جبرییل: زهد و بهتر از آن.
پیامبر(ص): بهتر از زهد چیست؟
جبرییل: اخلاص و بهتر از آن.
پیامبر(ص): بهتر از اخلاص چیست؟
جبرییل: یقین و بهتر از آن.
پیامبر(ص): بهتر از یقین چیست؟
جبرییل: توکل بر خداوند عزوجل.
پیامبر(ص): توکل بر خدا چیست؟
جبرییل: توکل عبارت است از ناامیدی مطلق از خَلق و علم به این­که مخلوق ]بی اذن خالق[ نه نفعی می­رساند و نه زیانی و نه عطایی می­تواند داشته باشد و نه منعى. هر بنده ای که چنین عقیده‌ای پیدا کند جز برای خدا کاری انجام نمی­دهد و به کسی جز خدا امید ندارد و از کسی جز خدا نمی­ترسد و آزمند کسی جز خدا نخواهد بود؛ و این است توکل...

 


جهت دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.
حجم: 11.7 مگابایت

حدیث 30 از باب چهارم:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یَعْقُوبَ السَّرَّاجِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنِ الْإِیمَانِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْإِیمَانَ عَلَی أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَی الصَّبْرِ وَ الْیَقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِکَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الشَّوْقِ وَ الْإِشْفَاقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ الْیَقِینُ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ تَبْصِرَهِ الْفِطْنَهِ وَ تَأْوِیلِ الْحِکْمَهِ وَ مَعْرِفَهِ الْعِبْرَهِ وَ سُنَّهِ الْأَوَّلِینَ وَ الْعَدْلُ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی غَامِضِ الْفَهْمِ وَ غَمْرِ الْعِلْمِ وَ زَهْرَهِ الْحُکْمِ وَ رَوْضَهِ الْحِلْمِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ الْجِهَادُ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ الْحَدِیثَ.



دریافت
حجم: 12.4 مگابایت

کاش حرم بودم و مهمان تو بودم                        مهمان تو و سفره ی احسان تو بودم
یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست                     ای کاش که زوار خراسان تو بودم

پیشاپیش شهادت امام مهربانی ها تسلیت باد

در دومین روز عزاداری ایام آخر ماه صفر آقای دکتر قنبری به تحلیل تاریخ ولایتعهدی امام رضا علیه السلام پرداختند:


جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.

حجم: 11.7 مگابایت

 رهبر انقلاب: زندگی پیامبر اکرم -زندگی برای خدا، در راه خدا و وقف گسترش تعالیم الهی- و شخصیّت یکتا و بی‌نظیر آن بزرگوار برای همه‌ی دوران تاریخ اسلام، یک نمونه و درس و یک الگوی همیشگی است؛ «لَکُم فی رسول الله اُسوَةٌ حسنة». با این مجاهدت، تعالیم اسلام در تمام تاریخ پراکنده شد و گسترش پیدا کرد. این تعالیم فقط برای مسلمانها نیست؛ همه‌ی بشریّت از گسترش تعالیم اسلام سود میبرند. ما مسلمانها اگر قدر تعالیم اسلام را بدانیم و به عمق آنها پی ببریم، خواهیم توانست یک دنیای نو، منطبق بر خواستهای حقیقی و فطری انسان به وجود بیاوریم.» ۱۳۸۳/۱/۲۶

مراسم عزاداری سالروز رحلت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام صبح امروز در مؤسسه قرآن وعترت علی بن موسی الرضا(ع) برگزار شد.

سخنران این مراسم، آقای دکتر قنبری بودند که به بررسی تاریخ دوران امامت امام مجتبی علیه السلام پرداختند:
 


جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 11.1 مگابایت

عزای ختم المرسلین

🔹السلام علیک یا اهل بیت النبوة🔹

▪️پایان صفر موسم اندوه و عزا شد                       پیغمبر حق عازم دیدار خدا شد

▪️بانوی دو عالم گل گلخانه ی حیدر                      در هجر پدر صاحب این بزم عزا شد

▪️با پنجه ی یک همسر زرخواه جفاکار                    مسموم وجگرپاره جوان دوسرا شد

▪️در وادی توس وعجم وشهر خراسان                    ایندفعه دگر قرعهٔ سم، سهم رضا شد


بفرمایید روضه:
▪️برگزاری مراسم سوگواری ایام آخر ماه صفر:
با تعداد محدود و رعایت مقررات بهداشتی(ماسک، فاصله گذاری اجتماعی)
 
🔻از سه شنبه تا پنج شنبه
🔻شروع مراسم: ساعت ۱۰صبح
🔻شروع سخنرانی : ساعت 10:30

🔻و پس از آن مداحی

اربعین در غربت

▪️ «جابر بن عبدالله انصاری» در روز #اربعین در کنار قبر سیدالشهداء (علیه‏السلام) گفت: ما نیز در #ثواب_شهدای_کربلا شریک هستیم؛ زیرا اگر من هم بودم، همان کار آنان را می‏ کردم؛ « لَقَدْ شَارَکْنَاکُمْ فِیمَا دَخَلْتُمْ فِیهِ ... أَنَّ نِیتِی وَ نِیةَ أَصْحَابِی عَلَى مَا مَضَى عَلَیهِ اَلْحُسَینُ عَلَیهِ السَّلاَمُ وَ أَصْحَابُهُ»؛ یعنی #رسالت اهل تولّی حق و تبرّی از باطل این است.

کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی،ص 236 - آیت الله جوادی آملی

 

سخنان دکتر قنبری پیرامون اربعین حسینی - 1400/7/4


جهت دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 14.5 مگابایت

فقدان عالمی دیگر

هرکه جان به جانانه سپرد                   گوی نیک بختی را ببرد؛

🏴 کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ

إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ

🔹 هرگاه عالمی دار فانی را وداع گوید  رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود که تا روز قیامت هیچ چیز آن را فرو نمى ‏پوشد.
خداوند این عالم وارسته جلیل‌القدر را رحمت کند و با سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام همنشینشان سازد.


🏴 پیام تسلیت در پی درگذشت عالم ربانی و سالک توحیدی آیت‌الله آقای حسن‌زاده آملی

◾️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی آیت‌الله آقای حسن‌زاده آملی را تسلیت گفتند.

📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسن‌زاده‌ی آملی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم.

◾️ این روحانی دانشمند و ذوفنون از جمله‌ی چهره‌های نادر و فاخری بود که نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را می‌نوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهره‌مند می‌سازد. نوشته‌ها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود ان‌شاءالله.

▫️ اینجانب به همه‌ی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.
سیّدعلی خامنه‌ای
۴ مهر ۱۴۰۰

یزید که شرایط را سخت و غیرقابل‌کنترل یافته بود در نشستی با امام زین‌العابدین او را از قصد خود آگاه کرد و گفت: آنچه اتفاق افتاد و دیدی قضای الهی بود. حال هر احتیاجی دارید بنویسید تا انجام دهم، امام علیه السلام درخواست کرد تا سر پدر بزرگوارش را تحویل دهند و فرمود اول این‌که می‌خواهم یک‌بار دیگر چهره پدرم را زیارت کنم دوم هرآنچه را که به یغما بردند بازپس گردانند و سوم اگر به قتل من کمر همت بسته ای فردی امین را با این زنان همراه کن تا آنان را به حرم جدشان(رسول خدا) برساند.

یزید در پاسخ گفت: خواسته اولی تو هیچ‌گاه برآورده نخواهد شد و خواسته دوم تو را به چندین برابر جبران خواهم کرد و در مورد خواسته سوم جز تو کسی زنان را همراهی نمی‌کند.

امام (ع) فرمود: ما را به اموال تو حاجتی نیست. اموال غارت‌شده را به ما بازگردان که در میان آن‌ها مقنعه و گردن‌بند و پیراهن فاطمه(س) وجود دارد. یزید با مهیا شدن سفر مقدار زیادی اموال را در مقام دل‌جویی به زنان بخشید، اما ام‌کلثوم در آخرین لحظات ضمن استیضاح طاغوت بنی‌امیه فریاد برآورد که ما هرگز این اموال را نمی‌پذیریم.

کاروان حسینی آماده‌ی سفر بود و حاجیان کربلایی آل‌محمد خسته و کوفته اما سربلند و پرشکوه پای در رکاب و قاصد راهی بودند که در منتهایش هزاران حکایت عجیب و حیرت‌انگیز در انتظار بود.

طلوع و غروب غم‌انگیز شام و قطرات سرشک زینب انس بسته بود و کوچه‌پس‌کوچه‌های بازار آن شهر پر ستم با آثار قدم‌های زین‌العابدین سرخ و سوزان شده و آن سرزمین بخشی از خاطرات زندگی زین‌العابدین و زینب را شکل داده بود، خاطراتی تلخ، ساعات و  لحظاتی پرهراس، ...

 اما چاره‌ای نبود می‌بایست پیام عاشوراییان ابلاغ می‌شد و هر رنجی برای انجام این رسالت چشیدنی بود،

وداع با شام هرگز به تلخی وداع با کربلا نبود،

 زینب بود و غروبی غمگین، درحالی‌که سرخی آفتاب مغرب شهر را رنگین کرده بود، دختر علی که آثار شکستگی در چهره‌اش پیدا شده بود در افق دوردست دیده به کربلا دوخته بود، گویی نگاهش با نگاه برادر تلقی داشت، اما این‌بار نه بر نیزه در افقی بالاتر از خورشید و در تجلی فروزنده تر از مهر!

 زینب استوار و پابرجا اما خسته و از داغ برادران و عزیزان بشکسته، آخرین وضوی شام را با به یاد لب‌های گداخته و سوخته برادر ساخت و به راه مدینه پرداخت و...


 📚منابع:

🔹بحار الانوار ج ۴۵،ص ۱۹۷

🔹کامل بهایی، ج ۲، ص۳۰۲

🔹بعثت بدون وحی ـ حشمت الله قنبری، ص۳۰۸

 ▪یزید عراق کوفه و بصره را در حوزه قلمرو عبیدالله قرارداد و یک میلیون درهم پاداش برای وی فرستاد و در جواب بی‌وفایی مردم کوفه نسبت‌به امام حسین و خلق ماجرای کربلا دستور داد عبیدالله به میزان صددرصد بر پاداش‌ها و هدایای مردم کوفه بیفزاید.

به‌هرحال شام در شام بلای سخت گرفتار آمده بود. مردمان شام حیران و سرافکنده زینب را می‌دیدند که علی‌رغم آن‌همه اندوه در اوج قله عزت و آزادگی بر تباهی آل ابوسفیان متبسم بود، شهر زینت کردهٔ دیروز یکسره ویران سرایی بود که هر لحظه از شأن و مرتبت اموی اش کاسته می‌شد و لحظه به لحظه با گریه‌های هدایت افزای زینب، علوی می‌گردید.

 حزن کربلایی حتی زنان حرم بنی‌امیه را نیز در خود گرفت و آنان که احساسی لطیف‌تر از مردان شمشیر داشتند سه روزی را در همراهی با آل عصمت به عزا نشستند. طاغوت بنی‌امیه دستور داد تا هر آنچه از اهالی کاروان حسین غارت‌شده بود بازگردانند. و مانند تمام اصحاب شیطان برای گریز از رسوایی در مجالس و محافل به طعن و سرزنش عبیدالله‌بن‌زیاد می‌پرداخت، و هر آن کس را که فاجعه کربلا را به او نسبت می‌داد مجازات می‌نمود. یزید در اوج بلاهت و نادانی که خصیصه زندگی طاغوتی ستمگران است بارها می‌گفت من و قتل حسین‌بن‌علی؟! هرگز!! من چنین فرمانی نداده بودم و عبیدالله او را به قتل رساند.

خون‌خواهی حسین‌بن‌علی به‌سرعت در رگ و جان مردمان شامی جای گرفت و مروان‌بن‌حکم از طریق اخبار عوامل نفوذی در مجالس و محافل مردم پی برده بود که قصر حکومتی دیگر محل امن و پناه محکمی نیست لذا به‌سرعت خود را به یزید رساند و پیشنهاد کرد که خاندان ابی‌عبدالله را به مدینه بازگرداند وگرنه تداوم حکومت او با مخاطره جدی مواجه خواهد شد.


📚منابع:

🔹بحار الانوار ج ۴۵،ص ۱۹۹

🔹ارشاد شیخ مفید ج۲، ص ۱۲۶

🔹الدمعة الساکبة ج۵، ص۱۴۰

🔹بعثت بدون وحی ـ حشمت الله قنبری، ص۳۰۷

 ▪سخنان حضرت زینب (س) غرور و تکبر یزید را درهم شکسته و اعتبارش را به باد داده بود دختر علی در اوج عزت و شرف و آزادگی فرهیختگان دنیا را آن‌چنان در هم کوبید که تا آخرین لحظه آفرینش آرامشی در پی آن نداشت.

شرایط در مجلس یزید بسیار سخت و جانکاه بود که اشاره به آن کمی مشکل است. یزید سرافکنده و منفعل دستور داد آنان را از مجلس بیرون برده و در محلی حبس کردند که دیوارهایش در شرف فرو ریختن بود و آن‌ها را از هیچ سرما و گرما در امان نمی‌داشت، بعضی از اهل‌بیت گفتند ما را به این خانه آورده‌اند تا سقف و دیوارش بر سر ما فروافتد و مراقبان آنان با زبان رومی به یکدیگر گفتند اینان بیمناک هستند که خانه بر سرشان فرود آید و نمی‌دانند که فردا آن‌ها را خواهند کشت.

امام علیه‌السلام فرمود:«این‌گونه نخواهد شد.»

شرایط بسیار سختی بود و تغییر شکننده هوا باعث شد صورت‌های آل عصمت پوست بیاندازد اما هیچ‌چیز مانع از آن نشد که گریه هدف‌دار و هدایت آفرین بر حسین‌بن‌علی و شهدای کربلا متوقف شود، گریه بر امام شهید، پیمودن راه صالحان، و تداوم نهضت عاشورا بود، سر امام به فرمان طاغوت بنی‌امیه بر سردر مسجد دمشق نصب شد و سرهای بقیه شهدا بر دروازه‌های شهر آویخته گردید و تا سه روز همچنان بر جای خود بودند و بارها مردم از لب‌های حسینی تلاوت قرآن را با لحن نبوی و علوی شنیدند.

یزید که نقشه‌های خود را خنثی و برنامه‌هایش را ملغی می‌دید دستور داد تا خطیب مسجد جامع در اجتماع مردم از علی و حسین بد بگوید.

مسجد پر از جمعیت بود، خطیب متملق شام در وصف معاویه و یزید سخن گفت و تمام فن و هنر خود را در اهانت به علی(ع) و حسین(ع) بکار گرفت.

امام زین‌العابدین(ع) که در مجلس حاضر بود، فریاد زد:«وای بر تو، خشنودی مخلوق را بر خشم خداوند ترجیح داده‌ای؟ عاقبت خود را در آتش خوب بنگر!»

 آنگاه فرصت خواست تا از فراز منبر سخن گوید.

 یزید به وی اجازه نداد، اما پافشاری مردم چاره از او گرفته بود و امام بر منبر استقرار یافت و خطبه خواند و چنین گفت:«ای مردم خداوند ما را شش خصلت عطا فرموده و بر هفت ویژگی برتری یافته‌ایم: علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت، و محبت در قلوب مؤمنان را به ما ارزانی داشت و ما را بر دیگران این‌گونه برتری داد که #پیامبر بزرگ اسلام، دوست او #علی، #جعفرطیار، شیر رسول خدا #حمزه امام #حسن و امام #حسین، فرزندان بزرگ رسول خدا را از ما انتخاب کرد. هر کس که مرا شناخت و آنان که مرا نمی‌شناسند با معرفی پدرانم خود را به آن‌ها می‌شناسانم.

 ای مردم من فرزند مکه و منا هستم، من فرزند زمزم و صفا هستم، من فرزند کسی هستم که...

 امام آن‌چنان با روحی سرشار از حماسه و عزت سخن می‌گفت که دستگاه اموی بیمناک شد و برای پرهیز از خشم مردم به مؤذن دستور داد که اذان بگوید..

حرکت #کاروان_اهل_بیت از کوفه به سمت شام

بانگ مؤذن نغمه دل‌نواز فروپاشی نظام جابر بنی‌امیه بود که ده‌ها سال برای انهدام آئین محمد(ص) تمامی راه‌ها را پیموده بود.

چون صدای مؤذن به تکبیر بلند شد امام (ع) فرمود: چیزی بزرگ‌تر از خداوند نیست.

چون مؤذن به یگانگی خدا شهادت داد امام(ع) فرمود:

موی، پوست، گوشت و خونم به یکتاپرستی شهادت می‌دهد.

آنگاه که مؤذن بانگ زد:«أشهد أنَّ محمداً رسول‌اللَّه»، امام فرمود:

🔻 این محمد که نامش برده شد جد من است یا تو؟ اگر ادعا کنی که جد توست دروغ‌گویی و کافر شوی و اگر جد من است چرا خاندان او را از دم تیغ گذراندی؟

 سخنان روشنگرانه امام(ع) موجی از نفرت و خشم را در طبقات مردم به وجود آورد. صدای ضجه و شیون اهالی شام حکومت اموی را درمانده کرد، یزید به‌خوبی دریافته بود که علی‌رغم آن‌همه توجه و رسیدگی به مردم شام امنیت و ثبات سلطنت او هم‌اکنون از سوی آنان در معرض خطر جدی است، لذا چاره‌ای نیافت جز این‌که اجازه دهد خاندان پیامبر برای شهدای کربلا به عزاداری بپردازند.

خاندان وحی تا هفت روز مراسم سوگواری برگزار کردند و تمامی زنان شامی و قریشی در تعزیت آل‌محمد شرکت می‌کردند.

شهر یکسره ماتم گرفته بود و هیچ کوی‌وبرزنی نبود مگر آنکه بانگ شیون از آن‌جا برمی‌خاست، شهری که تا دیروز با پارچه‌های رنگی زینت شده بود یکپارچه سیاه‌پوش شده بود.

مراسم سوگواری امام(ع) و شهدای کربلا، گریه و شیون مخدرات حرم پیامبر به مؤثرترین ابزار برای استیضاح دستگاه جابر اموی تبدیل شد.

 و کار آن‌چنان بالا گرفت که یزید هم از عبیدالله بیزاری می‌جست و به خاندان امام حسین(ع) ادای احترام می‌کرد.

 روزی از امام سجاد عذرخواهی کرد و گفت: آنچه گذشت به‌عهده فرزند مرجانه است. لعنت خدا بر پسر مرجانه اگر حسین(ع) با من مواجه می‌شد هرچه می‌خواست انجام می‌دادم و با تمام قدرت از کشته شدنش جلوگیری می‌کردم


منابع:

بحار الانوار ج ۴۵،ص ۱۷۷و ۱۳۷ / مقتل الحسین ج۲، ص۶۹و۷۱ و۵۹ / الدمعة الساکبة ج۵، ص۱۱۹و 120 / بعثت بدون وحی ـ حشمت الله قنبری، ص299 تا ۳۰۴

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی