قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 68 از سوره مبارکه فرقان
وَ الَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ وَ لَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا یَزْنُونَ وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ یَلْقَ أَثَامًا
و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمی خوانند; و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمی کشند; و زنا نمی کنند; و هر کس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید! نکات تفسیری :
1- خطرناکترین غریزه اى که انسان را به گناه وادار مى کند، غریزه غضب و شهوت است ومؤمن باید بر غرائز خود مسلط باشد. «لا یقتلون - لا یزنون»
2- خداوند در برخى از موارد به قتل و کشته شدن بعضى از انسانها راضى است. «الا بالحق» ولى به هیچ عنوان و در هیچ شرایطى رضایت نمى دهد که فردى به شرک و زنا آلوده شود. «لا یزنون»
3- دستور قرآن در زمینه ى دورى از شرک، زنا وقتل، تنها یک موعظه نیست، قانونى است که تخلّف از آن کیفرى شدید دارد. «ومن یفعل ذلک یلق اثاما»
4-کیفرهاى الهى استثنابردار نیست، هر کس تخلّف کند کیفر مى شود. «و من یفعل ذلک یلق اثاما»
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 67 از سوره مبارکه فرقان
وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْتُرُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا
و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سختگیری; بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند. نکات تفسیری :
1- انفاق براى عبادالرحمن، یک وظیفه ومسأله ى قطعى است. «اذا انفقوا...» (در ادبیات عرب «اِذا» نشان عملى شدن و «لَو» نشان عملى نشدن است.)
2- نماز شب و ترس از جهنّم و خوف الهى، باید در کنار رسیدگى به محرومان جامعه باشد. «یبیتون لربّهم - انفقوا»
3- انسان مالک است، ولى در خرج کردن محدودیّت دارد. «لم یسرفوا»
4- اسراف جایز نیست، حتّى در انفاق. «اذا انفقوا لم یسرفوا»
5 - بندگان خاصّ خداوند، از بخل بدورند. «لم یقتروا»
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 15 از سوره مبارکه طه
إِنَّ السَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ أَکاَدُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کلُُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى
بطور قطع رستاخیز خواهد آمد! می خواهم آن را پنهان کنم، تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود، جزا داده شود! نکات تفسیری :
1- توحید ومعاد، اوّلین پیامهاى الهى براى بشر است. «لاالهالاّانَا، السّاعة آتیة»
2- از زمان وقوع قیامت، هیچ کس به جز خدا آگاه نیست. «اَکاد اُخفیها»
3- برپایى قیامت حتمى است، «انّالساعة آتیة» امّا زمانش مخفى است. «اُخفیها»
4- هر آگاهى و دانستنى مفید نیست. «اَکاد اُخفیها» ندانستن زمان وقوع قیامت داراى حکمت و لطفى است. زیرا انسان در عمل آزاد بوده و گرفتار هیجان و ترس نیست. کسى که ساعت آمدن میهمان را نمى داند، دائماً آمادگى خود را حفظ مى کند
5- پاداش بر اساس سعى وتلاش است، خواه به انجام برسد، یا نرسد. «لتجزى – بماتسعى»
در این جلسه استاد به بیان نکاتی دیگر پیرامون حدیث 27 پرداختند . از آن جمله : ... اگر پدری از فرزند خویش که مشغول بازی است گردو بخواهد ، و فرزند او :
به بازی خود ادامه دهد و فرمان را نادیده بگیرد = نافرمانی( این مصداق ترک نماز است و جایگاه چنین شخصی سقر است.)
به جای گردو مشتی سنگ ریزه بیاورد = ضایع کردن ( این مصداق ضایع کردن نماز است و جایگاهش غیّ است)
سرسری یک مشت گردوی سیاه و کرمو و درهم بیاورد = سهل انگاری کردن ( این مصداق سهل انگاری است و جایگاهش ویل است.)
در نهایت دقت و توجه گردوی خوب و تازه بیاورد = اجرای درست امر پدر( این مصداق نماز درست است و جایگاهش فردوس برین است .)
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 14 از سوره مبارکه طه
إِنَّنىِ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنىِ وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى
من «الله» هستم; معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای یاد من بپادار! نکات تفسیری :
1- عبادت باید خالصانه باشد. ارزش عبادت به میزان خلوص آن است. «فاعبدنى»
2- توحید در رأس همه عقاید و نماز در رأس همه عبادات است. «لااله الاّ انا، فاعبدنى و أقم الصّلوة»
3- نماز، اوّلین دستور کار و برنامه ى عملى انبیاست. «أقِم الصّلوة»
4- نماز، در ادیان دیگر نیز بوده است. «أقم الصّلوة»
5- هدف از اقامه نماز، تنها رعایت قالب آن نیست، بلکه توجّه به قلب آن، یعنى احساس حضور است. «أقم الصّلوة لذکرى»
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 13 از سوره مبارکه طه
وَ أَنَا اخْترَتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى
و من تو(موسی) را (برای مقام رسالت) برگزیدم; اکنون به آنچه برتو وحی می شود، گوش فراده! نکات تفسیری :
1-پیامبران، از جانب خداوند منصوب مى شوند، نه از طرف مردم. «انَا اخترتک»
2- باید کلمات وحى را با تمام وجود وبا جان ودل شنید. «فاستمع» نه «فاسمع.»
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 12 از سوره مبارکه طه
إِنىِّ أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
من پروردگار توام! کفشهایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدس «طوی» هستی! نکات تفسیری :
1- هر کجا که ناباورى احساس مى شود، باید تأکید بیشترى کرد. «اِنّى انَا ربّک»
2- آثار قداست و معنویت کار باید در ظاهر افراد نیز پیدا باشد. «فاْخلع نعلیک»
3- رابطه ى عمیق با خداوند، در گرو دل کندن از وابستگى هاست. «فاْخلَع نعلیک»
4- براى دریافت مسئولیت، فروتنى از ابتدائى ترین لوازم است. «فاخلع نعلیک»
5- بعضى از مکانها داراى قداست خاصى هستند. «فاخلع نعلیکاِنّک بالواد المقدّس» (پابرهنه شدن وبیرون آوردن کفش، از آداب ورود به مکانهاى مقدّس است)
... قنفذ به مسجد آمد و با همان لحن قبلی پیام امیر المؤمنین را گفت . و همین شرایط را برای عمر بن خطاب مهیا کرد . و برای بار سوم خود عمر بن الخطاب همراه یارانش و گروهی از مردم در حالیکه شمشیرها را به یک دست و هیزمهایی را که قبلاً مهیا کرده بودند، در دست دیگر گرفتند و به سمت خانه امیر النمؤمنین به راه افتادند .مردم تعجب کردند ، هیزمها برای چیست؟ عمر پاسخ داد :" به آن کسی که جان عمر در قبضه قدرت اوست سوگند من تصمیم گرفته ام علی را از خانه اش بیرون بکشم و اگر امر حکومت را تمکین نکند خانه او را با هر کسی که در آن باشد به آتش بکشم." برخی از مردم متعجب شدند و گفتند : عمر! در خانه او فاطمه است . حسنین هستند. اینها محبوبهای پیغمبرند.مگر می شود خانه فاطمه را به آتش کشید؟؟؟ عمر در حالیکه در اوج خشم و غضب بود گفت : خانه را به آتش می کشم و هیچ هراسی هم از دختر پیغمبر ندارم.... این همان شکستن تقدس است...