مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

امام پس از دستور یزید مبنی بر بیعت گرفتن از ایشان یا قتل وی، به همراه اعضای خاندان و برادران و عمو زادگان و برخی از پیروان وفادارش مدینه را به قصد مکّه ترک گفت و جز برادرش محمد حنفیه کسی در مدینه باقی نماند . ایشان مدت چهار ماه و چند روز نیز از ذی الحجه را در مکّه اقامت فرمود و در آن دیار کعبه ی آمال دل ها شد . حرکت امام از مکّه به عراق پس از افامتش در آنجا روز هشتم ذی الحجه سال 60 (روز ترویه ) صورت پذیرفت وی پس از طواف خانه کعبه و سعی بین صفا و مروه از احرام خارج شد . چون کامل کردن حج از بیم دستگیر شدن میسّر نبود ، از این رو ، حضرت به اتّفاق اعضای خاندان و فرزندان و پیروان ، حرکت خویش را به سمت عراق آغاز کرد .
محمد حنفیه که در مدینه حضور داشت وقتی از تصمیم امام جهت رهسپاری به عراق اطلاع یافت ، راهی مکّه و در همان شبی که فردای آن امام تصمیم حرکت داشت ، وارد مکّه شد و بلافاصله خدمت برادر رسید و سعی در منصرف کردن امام نمود . امام در پاسخ فرمودند : بیم آن را دارم که یزید مرا ترور نماید و بدین گونه کسی باشم که به واسطه ی ریخته شدن خونش ، حرمت این خانه (کعبه ) بشکند ...پس محمد حنفیه از ایشان تقاضا کرد به کوفه نرود و مسیر دیگری را در پیش بگیرد. امام علیه السلام فرمود به پیشنهادت فکر می کنم.
سحر گاهان به محمد حنفیه خبر رسید که حضرت رهسپار عراق است ، وی که مشغول وضو گرفتن بود شتابان خود را به برادر رساند و مهار شتر را گرفت و عرضه داشت : « مگر قول ندادی به پیشنهاد من بیندیشی ؟ »امام فرمود : قول دادم ولی پس از جدایی از تو رسول خدا به خوابم آمد و فرمود : « حسین ! راهی را که قصد داری در پیش گیر ، زیرا مشیّت و اراده ی خدا بر این تعلق گرفته که تو را کشته ی دشمن ببیند .» پس عرضه داشت پس اهل بیت و زنو فرزند را با خودت همراه نکن! امام (ع) فرمود: " خدا می خواهد اهل بیت مرا اسیر ببیند."
البته در جامعه عربی و اسلامی آن روز به همراه بردن خانواده در جنگ و نبرد چندان شگفت آور نبود و شخص پیامبر نیز در غزواتش چنین می کرد . ولی در مورد وجود مقدس ابا عبد الله همراه بردن اعضای خانواده اش نوعی اتمام حجّت قوی بر مسلمانان در جهت یاری کردن آن حضرت تلقّی می شد و معنایش این بود که اگر دوستدار امام حسین (ع) به شمار می آیید، اکنون سزاوار یاری و کمک است ...
حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده، کارشناس مسائل فقهی به پر تکرار ترین سوالات مربوط به عزاداری ها مطابق با فتاوای حضرت آیت الله خامنه ای پاسخ داده است.
یک عزاداری مورد رضایت اهل‌بیت علیهم‌السلام چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
در جواب باید عرض کنیم عزاداری دو حیث دارد: یک حیث محتوایی است و مطالبی که گفته می‌شود، یک حیث قالب و شیوه عزاداری است. از نظر محتوا آنچه که گفته می‌شود نباید مطالب حرام و خلاف شرع باشد، یعنی دروغ نباشد، غلو نباشد، موجب وهن مذهب نباشد، موجب تنقیص مقام اباعبدالله علیه‌السلام و معصومین علیهم‌السلام نباشد و همچنین موجب پایین آمدن مقام خود مؤمنین و عزاداران هم نباشد؛ یعنی از نظر محتوا مطالب مستند باشد، خلاف عقاید مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد، خلاف مرام اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد.
نسبت به شیوه عزادارای اولاً همراه با کار حرام نباشد مثل موسیقی حرام و امثال اینها، و موجب وهن مذهب هم نباشد، یعنی کاری نکنند که سوژه به دست دشمنان بیفتد و با این شیوه عزاداری که داریم، آنها علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام تبلیغ سوء داشته باشند. اجمالاً این را می‌توانیم ویژگی‌های عزاداری مناسب مورد رضایت اهل‌بیت علیهم‌السلام برشماریم.
با توجه به اطعام‌هایی که در ایام محرم داده می‌شود و انسان به حلال بودن آنها یقین ندارد، آیا خوردن آنها اشکال دارد؟ لطفاً هم از نظر فقهی و هم از نظر اخلاقی پاسخ فرمایید. اگر نذری کسی که خمس نمی‌دهد را بخوریم چطور؟
در مواردی که انسان غذایی را که یقین ندارد به حرام بودنش، مثلاً اطعام می‌کنند عزاداران را یا غذایی آماده کرده اند در این ایام و برای شما می‌آورند یا فردی نذری می‌دهد و شما یقین دارید که خمس نمی‌دهد، به نظر حضرت آقا خوردن آن غذا، چون یقین به حرام بودن یا مخلوط به حرام بودن آن ندارید، یعنی یقین ندارید این غذا حرام است، یقین ندارید که متعلق خمس است، خوردنش اشکال ندارد. اما از نظر اخلاقی - چون پرسیدند - بعضی‌ها می‌گویند اگر پول خمس در آن باشد ممکن است اثر وضعی داشته باشد. اگر بتوانید احتیاط کنید خوب است؛ به این معنا که اگر تبعات سویی ندارد نخورید، قبول نکنید، یا اینکه اگر مثلا متعلق خمس است - نه به این معنا که حتما متعلق خمس است یعنی شبهه دارید - خودتان خمسش را بپردازید یا اگر موردی هست که ممکن است از باب شبهه حرام شک داشته باشید، یعنی مثلاً مال مردم باشد، به عنوان رد مظالم بپردازید؛ گرچه واجب نیست. در حکم اولی که گفتیم شما یقین ندارید غذا از حرام است یا مخلوط به حرام است، خوردنش اشکالی ندارد. بنابراین در مجالس عزا که شرکت می‌کنید و طعام برای شما می‌آورند و امثال اینها، خوردنش اشکال ندارد، از نظر فقهی حرام نیست. اما اگر کسی بخواهد - خلاصه به قول معروف جز اولیای الهی باشد - پرهیز بیشتری داشته باشد احتیاط خوب است.
از عبارات و کلام امیر المؤمنین به این نکته می رسیم که منظور از دنیا این صنع الهی و مخلوقات آن را نمی توان نکوهش کردچون مذموم دانستن آن اعتراض به خالق هستی است در حالیکه این دنیا نظام احسن است.....
در اقبال و ادبار دنیاست که شخصیتهای افراد شناخته شده و معلوم می شود که هر کس چگونه عمل می کند .....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
استاد در بیان آخرین فراز از خطبه ی غرّاء پس از تشریح حالات مؤمن فاسق در اخرت به بیان دیدگاه کلی امام در این خطبه پرداختند:
حضرت ، سه مرحله ی تربیتی را برای ما در این خطبه ، ترسیم کردند :
اول ؛ مبانی تربیتی که شامل مبدأ شناسی ، مقصد شناسی ، راه و رهرو شناسی می باشد .
دوم ؛ بیان اصول تربیت اسلامی مثل : اولویّت حیات اخروی بر حیات دنیایی ، تقوا ، ایمان مداری و ایمان محوری و حاکمیّت ایمان بر زندگی انسان ، اولویّت آن فضائل اخلاقی بر امور مادی محسوس و به عبارتی ، اولویّت فطرت بر غریزه ، اولویّت کشش های فطری بر کشش های مادی و....
سوم ؛ بیان روش های تربیتی از جمله روش تبشیر و انذار ، تشویق و تمثیل و به کار گرفتن مثال برای تربیت ، روش موعظه و ...
استاد محمدی پس از بیان آخرین فراز از خطبه ی غرّاء ، خطبه ی 109 نهج البلاغه را که معروف به خطبة الزهراء می باشد، برای بحث در جلسات آتی انتخاب نمودند .
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
... تربیت سه مرحله دارد:
گام اول : تغییر در نظر (هر رفتاری و هر اخلاقی مبتنی بر یک باور و یک جهان بینی است اگر باور کردیم که خدای متعال خالق ماست آن وقت دروغ نمی گوییم، غیبت نمی کنیم ،....
گام دوم : تغییر در عواطف (نگاه کنیم اولش چه بوده ایم - آب گندیده - و آخرش چه می شویم - لاشه ای بد بو ، در وسط هم محتاج روزی خدا هستیم.....
گام سوم : تغییر در رفتار.....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
عزادار حقیقی هرگز نمی خواهد از کسانی باشد که امام زمان شان را اذیت می کنند و در جرم دشمنان حضرت که برای ظهورش مانع ایجاد نموده اند ، شریک باشد . کوتاهی در شناخت حضرت و انجام وظایفی که نسبت به ایشان به عهده ماست ، موجب می شود که ما هرگز تمنایی برای آمدن ایشان نداشته باشیم و تلاش و جهادی برای کنار زدن دشمنان و موانع ظهورش نکنیم و عملاً در زمره کسانی قرار گیریم که در کنار گذاردن امام (ع) از مرتبه و مقامی که خداوند برای ایشان خواسته است – حاکمیت بر جهان بشریت – شریک باشیم و خدای ناکرده مشمول لعنت خدا قرار گیریم .
آری ! اگر نخواهیم که امام زمان (ع) ظهور کند و برای ظهورش به جهاد و مبارزه نپردازیم ، ملعون هستیم . اگر لحظه ای تأخیر در ظهور را بخواهیم و به وضعیتی غیر از حاکمیت امام زمان (ع) بر جامعه جهانی حتی برای یک ساعت راضی و به شرایطی غیر از شرایط حاکمیت ایشان دلخوش باشیم ، ملعون خداوند و همه لعنت کنندگانی که زیارت عاشورا می خوانند و ملعون انبیاء الهی و همه فرشتگان الهی خواهیم بود ؛ زیرا بزرگترین ظلم را به امام زمان (ع) کرده ایم.
عزادار در جهاد فرهنگی بیشترین تلاش را برای برپایی مجالس بزرگداشت اهل بیت (ع) ، به خصوص مجالس عزاداری مبتنی بر معرفت و حماسه می کند چنین مجالسی روح حسینی در عزاداری ایجاد می کند و از عزادار یک سرباز قوی برای امام زمان (ع) و یک منتقم قدرتمند می سازد که بیشترین خدمت را به امام زمان (ع) کند و بیشترین ضربه را به دشمنان او و موانع اصلی ظهور او بزند .
چرا که این مجالس مرکز آشنایی عمیق با اهل بیت (ع) و شناخت معارف بلند دینی از زبان قرآن و عترت (ع) می باشد یعنی همان مجالسی که سیدالشهداء (ع) فرموده و انتظار دارد .
چنین مجالسی مورد عنایت ویژه حضرت بقیة الله _ ارواحنا فداء _ است زیرا حضرتش در نهایت غربت و تنهایی درباره ی این گونه مجالس و این گونه افراد چنین فرموده است :
« من برای هر مؤمنی که مصیبت جد شهیدم را یاد کند و سپس برای تعجیل در فرج دعا کند ، دعا می کنم . »
در واقع این گونه مجالس آتش غیرت و مودّت را چنان در عزادار زنده می کند ، که هرگاه نام مبارک سیدالشهداء برده شود ، با دلی سوزان و چشمی گریان و قلبی مملو از غیرت و مودّت، به یاد منتقم اصلی او می افتد و چنین عرض می کند :
« از خدایی که تو را گرامی داشت و مرا هم به وسیله تو گرامی داشت ، می خواهد که خون خواهی تو را همراه امام منصور از اهل بیت محمد (ص) ، روزی من گرداند . »
آری گریه حقیقی و از روی معرفت غیر سوز و غیرت ساز است ؛ طبیعت سوز و فطرت ساز است ؛ حیوان سوز و انسان ساز است ؛ غافل سوز و منتقم ساز است ؛ منتقم سوز و منتظر ساز است .

برگرفته از کتاب عزادار حقیقی - نوشته استاد محمد شجاعی

.... در میان عرب اینگونه رسم بود که وقتی در مطلبی بحث و جدل به نتیجه نمی رسید ، دستهای راستشان را در هم گره زده و همدیگر را نفرین می کردند و از خدا می خواستند برطرف دروغگو عذاب نازل کند. و اینگونه اختلاف فیصله پیدا می کرد. [هر مردمی که یک فصل تمام و نقطه تمام بر اختلافاتشان قائل نباشند در یک پریشانی دائمی زندگی خواهند کرد .] در عرب اینگونه رسم بود که پس از مباهله و ملاعنه پرونده بسته می شد و دیگر به هم در این مورد کاری نداشتند و امر را به خدا محوّل می کردند، حتی اگر پس از قضیه مباهله اتفاق ناگواری برای یکی از طرفین اتفاق می افتاد آن را به ملاعنه نسبت نمی دادند.....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
... مؤمنان کسانی هستند که از واجبات خود محافظت کرده ودر مستحبات به گونه ای رفتار می کنند که جزء اعمال دائمی آنها شوند. برای حفاظت دائمی نماز از غیر نماز باید شروع کنیم. یعنی در غیر نماز از هر چیزی که روح ما را مکدّر می کند پرهیز کنیم. برای ایجاد تمرکز در نماز چهار کار را باید انجام دهیم :
  1. انجام مقدمات قبل از نماز (باتوجه وضو گرفتن ، اذان و اقامه گفتن ، پوشیدن لباس خوب ، عطر زدنو استغفارو .....)
  2. توجه به اذکار نماز در حین خواندن ان
  3. انجام تعقیبات سفارش شده که در حضور قلب بعدی ما مؤثر است از جمله تسبیحات حضرت زهرا (س) ، سه بار خواندن آیة الکرسی و...
  4. خوش بودن حال عمومی مان یعنی در خارج نماز........



برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.



شیعه حقیقی با شادی اهل بیت (ع) شاد می شود و با غم آنها غمگین می شود . آیا در زندگی شیعه غمی بالاتر از غم تنهایی ، مظلومیّت و طرد شدن امام زمان (ع) وجود دارد . اگر مصیبت های وارده بر اهل بیت (ع) عظیم است ، آیا مصیبت خانه نشینی و غیبت منتقم آنها عظیم تر نیست . اگر برای عزای حسین و سایر اهل بیت (ع) باید با این همه گریه و ناله و ماتم سر داد ، برای مصیبت اعظم غیبت قائم (عج) آنها چه وظیفه ای به عهده ماست ؟
امام علی (ع) درباره تنهایی و مظلومیت امام زمان (ع) در میان شیعیانش می فرماید : « صاحب هذا الأمر الشرید الطرید الفرید الوحید : صاحب این امر [ امام زمان (ع) ] آواره ی طرد شده تنهای یگانه است .»
آیا او هر روز فریاد نمی زند : " هل من ناصر ینصرنی" ؟ آیا نباید پاسخ این ندای هزار و صد ساله را بدهیم ؟ اگر پاسخ این فریاد کمک خواهی حضرت را ندهیم ، مانند کسانی نیستیم که حسین (ع) را تنها گذاشتند ؟
مؤمن راستین و عزادار حقیقی کسی است که این ندا را با گوش جان بشنود و خود را با عشق و شور به چادر حضرت برساند . عزادار حقیقی از اینکه خود به خیمه حضرت رسیده شاد و شاکر است . ولی این توفیق او را راضی نمی کند . زیرا او هنوز امام زمان خویشرا در غربت ، تنهایی و مظلومیت می بیند و از این وضع درد مند است . او از کثرت دشمنان و کمی دوستان و عزادارن حقیقی در رنج است و به همین دلیل برای رفع تنهایی و غربت حضرت ، مردانه قیام می کند . او سعی می کند تا دوستان و عزاداران دیگر را که در مراحل پایین مانده اند ، یاری کند تا خود را به مقام عزادار واقعی و خیمه حضرت برسانند ، و از یاوران حضرت باشند .
عزدار حقیقی از بزرگترین وظایف خویش را آگاه سازی دیگران نسبت به آوارگی و تنهایی و غربت حسین زمان می داند و در این کار فرهنگی از هیچ گونه جهاد فرهنگی ، جانی و مالی دریغ نمی کند . برای او خدمتی مهم تر و شیرین تر از این نیست که دست فرزندان حضرت که از پدر و امام خویش دور مانده اند را به دست پدر آسمانی شان برساند . او می داند که این کار ، او را به بیشترین قرب به امام زمان (ع) و به مقام محمودی که سال ها در زیارت عاشورا آرزوی آن را می کرد ، خواهد رساند .
ادامه دارد....
برای عزادار حقیقی باید این سؤال و دغدغه اساسی وجود داشته باشد چرا پس از شهادت امام حسین (ع) ، شیعیان درس و عبرت لازم از عاشورا نگرفتند و وفاداری و همدلی لازم برای انتقام از دشمنان حضرت نداشتند . تا جایی که ائمه بعدی نیز در کمال مظلومیت و غربت یکایک به شهادت رسیدند . تا حتی آخرین آنها مجبور به غیبت شد .
چرا از زمان غیبت تاکنون این همه عزاداری و سوگواری و بزرگداشت نتوانسته است وفاداری و همدلی لازم را در شیعیان برای فراهم کردن ظهور منجی بشریّت و منتقم اصلی امام حسین (ع) و سایر ائمه (ع) ایجاد نماید . چرا با وجود این همه عزاداری و خواندن زیارت عاشورا و بزرگداشت ، هنوز امام زمان (ع) در غیبت و تنهایی و آوارگی به سر می برد و دست ما از دامان او کوتاه است . آیا نباید در نوع عزاداری و کیفیّت مجالسمان تجدید نظر کنیم تا به وفاداری و همدلی لازم برای ظهور آن عزیز تنها و غریب دست یابیم ؟ تا کی می خواهیم بر غربت و مظلومیت حسین شهید سال 61 هجری سوگواری کنیم و به غربت و تنهایی و مظلومیّت حسین زمان ، بی توجه باشیم ؟
گریه عزادار حقیقی صرفاً از روی عاطفه نیست بلکه از روی معرفت است و چنین گریه ای در ابتدا محبت را در دل گریه کننده ایجاد و با گریه ، توان گریه کننده بالا می رود و بر قوای نفسانی وجودش غلبه می کند و راه تبعیّت از امام حسین (ع) برای او باز می شود و با این تبعیّت به مقام « منّا اهل البیت » می رسد . به همین دلیل سید الشهداء (ع) فرمودند : « أَنَا قَتیلُ العَبَرَةِ – من کشته اشک هستم .» اگر مصیبت عظیم نباشد گریه ای نیست و اگر گریه ای نباشد ، محبت و قدرت و تبعیتی نیست و اگر قدرت و تبعیّت نباشد ، پیروی از حسین (ع) در جهاد با یزیدیان زمان وجود نخواهد داشت و اگر چنین شد ، مصیبت اعظم یعنی اسارت امام زمان (ع) در زندان غیبت ادامه خواهد داشت و مردم در چنگال فساد و ظلم و تباهی خواهند ماند .
در این حال به جای تکیه بر کلماتی چون ، تشنگی ، اسارت ، گریه و غم ، بیشتر بر لعن ، انتقام ، امام زمان (ع) ، سلم و حرب تکیه می شود و از دسته اول برای رسیدن به دسته دوم استفاده می شود . به عبارت دیگر جنبه عاطفی و احساسی برای رسیدن به معرفت ، حماسه و عمل است و عنصر اصلی عزاداری ، حماسه و جهاد است .
عزادار طبق دستور اهل بیت (ع) ، موظف به زنده نگه داشتن حماسه حسینی و اقامه عزاداری برای آنان است ، همان طور نیز خود را موظّف به حفظ این مجالس از دروغ ها و تحریف ها ، خرافات و محرمّات می بیند و برای چنین وظیفه مهمی تلاش می کند .
در رأس این تلاش ها ، روشن گری و آشنا کردن مردم و به خصوص جوانان با فلسفه قیام امام حسین (ع) و فلسفه عزاداری برای آن حضرت را ، مورد عنایت و توجّه قرار می دهد .
در حقیقت قسمت مهم مبارزه ی عزادار ، مبارزه فرهنگی و مبارزه با آفات عزاداری و عوامل تضعیف کننده آن است .
او خوب می داند که اگر عزاداری به یک عادت تبدیل شود و صرفاً مبتنی بر عواطف و احساسات باشد و عنصر معرفت در آن غایب باشد ، نه تنها بیدار کننده و حرکت آفرین نیست بلکه می تواند غفلت زا و خواب کننده باشد . او در سایه ی ارتباط با منابع اصیل و معتبر اسلامی به درجه بالایی از معرفت رسیده است ، خود را در قبال این فرمایش رسول خدا (ص) مسؤول می داند که فرمودند : « هرگاه در بین امّت من بدعت ها ظهور کرد ، پس بر عالم واجب است که علم خود را آشکار کند ( با بدعت ها مبارزه کند ) وگرنه خداوند و فرشتگان و همه ی مردم او را لعنت می کنند . »
با رونق منبرها و حسینیه ها و سخنان عالمانه ی دودمان پیامبر (ص) ، راه جهل و خرافه بسته می شود ؛ وگرنه خرافات و باورهای غلط ، به نام سنّت های باستانی گرامی شمرده خواهد شد .
مجالس عزاداری وسیله ای برای بالا بردن بصیرت عزاداران نسبت به هدف خلقت و وظایفی است که در راه رسیدن به این هدف والا به عهده دارند ، که از جمله این وظایف پیوند راستین با منتقم اصلی حسین (ع) است .
ادامه دارد....

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی