سر پل جبهۀ مقاومت اسلامی و منتظران ظهور
1-مردم ایران ، مردمی آزادی خواه ، ولایت پذیر و آرمانگرا هستند.
2-انقلاب اسلامی روحیۀ شهادت طلبی ( که اوج ایثار و از خود گذشتگی است) ، اسلام گرایی و انتظارظهور امام را در مردم ایران به اوج رساند.
3-ظهور امام زمان (عج) زمانی تحقق خواهد یافت که قومی معتقد در جهان ظهور کرده باشند که در برابر تمام امتحانات دنیوی آزموده و آبدیده شده باشند.
4-مردم ایران تا کنون آزمونهای زیادی داده اند و فتنه هایی را پشت سر گذاشته اند و اگر بخواهند در رکاب امام زمان (عج) باشند (چه این نسل و چه نسلهای بعد) باید در برابر همۀ فتنه ها یی که حتی به عقل دشمن می رسد ، برنامۀ مقاومت داشته باشند.
5-دشمن در حال حاضر چند راهبرد را برای شکست مقاومت مردم ایران در دست اجرا دارد:
الف- خواص (که در حقیقت به نوعی الگوها و رهبران فرهنگی و سیاسی بسیاری از مردم هستند) آلوده کردن خواص جامعه به چرب و شیرین دنیا و گسترش فرهنگ اشرافی گری و دنیاطلبی در بین آنها ، تا در مواقع خاص ، زمینۀ عملکرد ابن زیادی و وثوق الدوله ای را داشته باشند.
ب- تودۀ مردم . جدای از هجمۀ فرهنگی برای گسترش فساد و روحیۀ لذت طلبی که موجب می شود آرمان های معنوی مردم جای خود را به اهداف دنیوی بدهند ، راهبرد کلی نظام سلطه، افزایش تنگنای مالی و معیشتی ، و ایجاد مشغولیت ذهنی به حهت کسب درآمد و گذران زندگی است، و پیوند زدن این مشکلات به آرمان های انقلاب اسلامی ، تا مردم آرام آرام از این آرمان ها فاصله گرفته و نسبت به سازش ها و قراردادهای ننگین حساسیت زدایی شوند.
ج- گسترش نظام سرمایه داری. به بهانۀ ایجاد توان رقابت تولید کننده های داخلی ، باز کردن درهای واردات کالاها قبل از توانمند سازی تولید کنندۀ داخلی ، ایجاد انحصار در واردات و.... ونهایتاً رشد طبقۀ کلان سرمایه داری که بتواند در مواقع لزوم با قدرت سرمایه و اخلال اقتصادی و یا هزینه کردن( رسانه های جمعی، سایت ها و...) ، از طریق به قدرت رساندن گروه خاصی منافع خود را تضمین کنند و این دو یعنی قدرت سیاسی و ثروت ، در خدمت یکدیگر، بتوانند تمام شئون کشور را در قبضۀ خود داشته باشند.
6- امروز این سه راهبرد ، نتیجۀ عملکرد خود را در یک نقطۀ تلاقی به بوتۀ آزمایش گذاشته اند و آن از بین بردن توان هسته ای ایران است. برای ما بحث انرژی هسته ای تنها یک فن آوری نیست ، بلکه سر پل جبهۀ مقاومت اسلامی نسبت به استکبار جهانی است.اگر امروز معاهدۀ ترکمانچای دیگری بسته شود و مردم مقاومت و جلوگیری نکنند ، قطعاً این سیر ادامه خواهد داشت.
7-تجربۀ فتنۀ 88 نشان داد که مردم ایران نسبت به مقام ولایت بسیار حساسند و به دنبال جریان عاشورای سال 88 بود که یکپارچه در صحنه حاضر شده و قائله را پایان دادند.
8-یاری امام زمان(عج) یعنی درک حضور ایشان. امام زمان (عج) تنها از دیده ها غایب هستند و در واقع حیّ و حاضرند و بر تمام وقایع و تمام اعمال ما اشراف دارند و مردم ایران اگر بخواهند امام را یاری کنند ، باید با استکبار جهانی مبارزه کنند (که همانا هدف اصلی از غیبت و ظهور امام است) و هزینۀ آن را هم بپردازند و باید به هر قیمتی که شده سر پل ها را حفظ کنند.

.... مسلمانان تا سال دهم سعی در مسعی را از بدعتهای جاهلی می دانستند ولی حالا هم در سایه وحی الهی و هم در سایه عمل پیغمبر اکرم دانستند که سعی از شعائر خدا است و از این سالی که با پیامبر اکرم به حج رفتند فهمیدند نه تنها نباید از آن اعراض کنند بلکه باید در متن حج آنها قرار بگیرد. پیغمبر اکرم در پیمودن مسعی همین آیه کریمه را تلاوت می کردند و هر بار که نگاهشان با رکن یمانی تلاقی پیدا می کرد، دست به دعا بر می داشتند و تقریباً تمام این مسیر را در حال مناجات قرار داشتند تا اینکه دور هفتم با حضور در ارتفاع مروه خاتمه پیدا کرد. مردم هم ایستادند ، پیامبر درنگی کرد تا سعی بقیه مردم تمام شد. سپس در آنجا خطبه ای خواند و با انگشت اشاره کرد که اکنون جبرییل پشت سر من ایستاده و به من ابلاغ می کند که هر کس سوق قربانی با خود نیاورده از احرام خارج شود......
 




برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

... چرا گفته شده آیة الکرسی را زیاد بخوانید؟؟!!! درباره شعار کلیدی آیة الکرسی دقت داشته باشید که دو تا صفت اصلی در آن وجود دارد. "الحی القیوم"؛ خدا زنده است و اصلاً مرگ ندارد و مهمتر از حی بودن ، القیوم است : قائم به ذات خودش است. بقیه موجودات همه معلول هستند حتی اگر به اوج خود هم برسند هیچکدام قیوم نیستند چون قائم به ذات خودشان نیستند حتی اگر به جنة الذات هم برسند، همچنان محتاج دیگران هستندتنها کسی که علة العلل و سرآمد همه علل است فقط خداست. قصد توجه دادن به آدمها را دارد " أینما کنتم معکم" هر جا که باشید خدا با شماست تازه آن هم در حال مراقبت و حفاظت از شما ، شب و روز ندارد، غفلت و حواس پرتی ندارد، خواب و چرت ندارد......
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

.... در جلسه گذشته پیرامون احادیثی بحث کردیم که تاکید می کرد محتوای کلام گوینده مهم است نه خود گوینده؛ در ادامه این بحث به آیه 24 سوره عبس رجوع می کنیم. " فلینظر الانسان الی طعامه" در ظاهر به خوراک انسان اشاره دارد ولی در تفاسیر داریم که منظور از این آیه این است که انسان باید به علمش نگاه کند ، ببیند از چه کسی علم را دریافت می کند . و در واقع به غذای روحش هم علاوه بر غذای جسمش دقت کند .....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

در درس بیست و سوم از کلام حضرت امیر (ع) به شناخت عجب و زیانهای وارده از این ناحیه پرداخته شده است. شناخت رذایل اخلاقی یکی از گام های مهم برای درمان آنهاست .....
خطرات زیادی عقل آدمی را تهدید می کند ، یکی از انها عجب و خودپسندی است . در بعضی جاها گفته شده عجب کم خردی است.برای درمان این مرض دردناک ، به چیزی از نعمتهایی که در اختیار داریم نباید متکی شویم و به آنها بنازیم.....
 



برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

در تبیین خطبه الزهرا پیرامون نوع نگاه استاد بیان فرمودند که : " ....ما چند جور نگاه داریم؛ گاهی با چشم دل نگاه می کنیم، اینگونه هم در دنیا و هم در آخرت می توانیم خدا را ببینیم. در دنیا عده کمی از مردم مثل امیر المؤمنین با چشم دل هر لحظه خدا را می بینند ولی در آخرت همه او را می بینند. اما با چشم سر نه در دنیا و نه در اخرت نمی توان او را دید. چون خداوند قابل رؤیت حسی نیست....

 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

استاد قبل از شروع درس به سؤالات حاضرین پاسخ داده و پیرامون چشم زخم فرمودند:
چشم زخم هم از لحاظ علمی و هم روایی اثبات شده و در آیه آخر سوره قلم نیز بیان گردیده است . و علتش هم احیاناً حالات نفسانی کسی است که چشم شور دارد و از راه نگاه کردن این نیرو منتقل می شود . برای در امان ماندن از آن ؛ خواندن ذکر "لا حول و لا قوة ... " ، خواندن آیه "و إن یکاد الذین ...." ، دود کردن اسپند ، همراه داشتن "آیةالکرسی" و آیه "وإن یکاد..." ، اعتقاد کسی که مورد چشم زخم واقع شده و ... مفید هستند.....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

...پس از ورود بانو ماریه قبطیه به مدینه آزاد شد و سپس به شرف همسری پیامبر نائل گشت و در پرتو عنایات خداوند در سال هشتم برای او فرزندی به دنیا آورد و این برای جریان مخالف بغضی را به وجود آورد. اما او (ابراهیم) پس از هفده ماه بیمار شد و از دنیا رفت.نوشته اند که مرگ او برای پیامبر خیلی سخت بود و تلخترین روز برای پیامبر (ص) پس از مرگ حضرت خدیجه (س) روز مرگ ابراهیم بود . پیامبر عظیم الشأن در حالیکه بلند بلند گریه می کرد او را در آغوش گرفت و به سمت قبرستان برد.... پیامبر همانطور که پارچه و کفن از صورت ابراهیم کنار زده بود ، می فرمود: " ابراهیم عزیز من دیدگان پدرت در ماتم تو گریان است و گریان خواهد ماند. قلب من اندوهناک است و اندوهناک خواهد ماند . اما هرگز سخنی که مورد خشم خدا واقع شود از دهان من خارج نخواهد شد . اگر وعده الهی نبود که ما هم در پی تو خواهیم آمد بیشتر از این برای تو اندوهناک می شوم...... همین که ابراهیم را در خاک گذاشت کسوف شد....
 



برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

... آیا می توان در وقوع قیامت تردید کرد؟ سوره مبارکه حاقه که در مکه نازل شده از سه بخش تأثیر انکار قیامت بر زندگی دنیوی انسان – تأثیر اعتقاد به روز جزا بر زندگی اخروی انسان و حقانیت معارف قرآن تشکیل شده و درباره اتفاقات قیامت بحث می کند. اگر کسی به حقانیت روز قیامت تردید دارد کافی است به سرنوشت اقوام گذشته از جمله قوم عاد و ثمود که عذاب درهم کوبنده قیامت را دروغ شمردند ، توجه کند که با عذابی سرکش و غیر قابل کنترل هلاک گشتند......
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

امام پس از دستور یزید مبنی بر بیعت گرفتن از ایشان یا قتل وی، به همراه اعضای خاندان و برادران و عمو زادگان و برخی از پیروان وفادارش مدینه را به قصد مکّه ترک گفت و جز برادرش محمد حنفیه کسی در مدینه باقی نماند . ایشان مدت چهار ماه و چند روز نیز از ذی الحجه را در مکّه اقامت فرمود و در آن دیار کعبه ی آمال دل ها شد . حرکت امام از مکّه به عراق پس از افامتش در آنجا روز هشتم ذی الحجه سال 60 (روز ترویه ) صورت پذیرفت وی پس از طواف خانه کعبه و سعی بین صفا و مروه از احرام خارج شد . چون کامل کردن حج از بیم دستگیر شدن میسّر نبود ، از این رو ، حضرت به اتّفاق اعضای خاندان و فرزندان و پیروان ، حرکت خویش را به سمت عراق آغاز کرد .
محمد حنفیه که در مدینه حضور داشت وقتی از تصمیم امام جهت رهسپاری به عراق اطلاع یافت ، راهی مکّه و در همان شبی که فردای آن امام تصمیم حرکت داشت ، وارد مکّه شد و بلافاصله خدمت برادر رسید و سعی در منصرف کردن امام نمود . امام در پاسخ فرمودند : بیم آن را دارم که یزید مرا ترور نماید و بدین گونه کسی باشم که به واسطه ی ریخته شدن خونش ، حرمت این خانه (کعبه ) بشکند ...پس محمد حنفیه از ایشان تقاضا کرد به کوفه نرود و مسیر دیگری را در پیش بگیرد. امام علیه السلام فرمود به پیشنهادت فکر می کنم.
سحر گاهان به محمد حنفیه خبر رسید که حضرت رهسپار عراق است ، وی که مشغول وضو گرفتن بود شتابان خود را به برادر رساند و مهار شتر را گرفت و عرضه داشت : « مگر قول ندادی به پیشنهاد من بیندیشی ؟ »امام فرمود : قول دادم ولی پس از جدایی از تو رسول خدا به خوابم آمد و فرمود : « حسین ! راهی را که قصد داری در پیش گیر ، زیرا مشیّت و اراده ی خدا بر این تعلق گرفته که تو را کشته ی دشمن ببیند .» پس عرضه داشت پس اهل بیت و زنو فرزند را با خودت همراه نکن! امام (ع) فرمود: " خدا می خواهد اهل بیت مرا اسیر ببیند."
البته در جامعه عربی و اسلامی آن روز به همراه بردن خانواده در جنگ و نبرد چندان شگفت آور نبود و شخص پیامبر نیز در غزواتش چنین می کرد . ولی در مورد وجود مقدس ابا عبد الله همراه بردن اعضای خانواده اش نوعی اتمام حجّت قوی بر مسلمانان در جهت یاری کردن آن حضرت تلقّی می شد و معنایش این بود که اگر دوستدار امام حسین (ع) به شمار می آیید، اکنون سزاوار یاری و کمک است ...