مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
مَن اَرادَ عِلمَ الاَوَّلینَ وَالآخَرینَ، فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ
هر که علم اولین و آخرین را می خواهد، باید آن را در قرآن بجوید.
کنزل العمال ج1 ص548
تلاوت صفحه 38 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 70  از سوره مبارکه یوسف‏
فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایَةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ
پس هنگامى که آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد آبخورى را در بار برادرش نهاد سپس [به دستور او] نداکننده‏اى بانگ درداد اى کاروانیان قطعا شما دزد هستید
تفسیر : گاهى صحنه ‏سازى براى کشف ماجرایى جایز است و براى مصالح مهم‏تر، نسبت دادن سارق به بى‏ گناهى که از قبل توجیه شده باشد، مانعى ندارد. «انّکم لسارقون»
اگر در میان گروهى یک نفر خلافکار باشد، مردم تمام گروه را خلافکار مى‏ نامند. «انّکم لسارقون»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
لِکُلِّ شَیءٍ حِلیَةٌ وَ حِلیَةُ القرآنِ الصَّوتُ الحَسنُ
هرچیزی را زیوری باشد و زیور قرآن صدای خوش است.
اصول کافی 2/615
تلاوت صفحه 37 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 93  از سوره مبارکه یونس‏
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ
به راستى ما فرزندان اسرائیل را در جایگاه[هاى] نیکو منزل دادیم و از چیزهاى پاکیزه به آنان روزى بخشیدیم پس به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنکه علم براى آنان حاصل شد همانا پروردگار تو در روز قیامت در باره آنچه بر سر آن اختلاف مى‏ کردند میانشان داورى خواهد کرد
تفسیر : برخوردارى از مسکن مناسب، یکى از نعمت‏هاى الهى و مورد پسند ادیان الهى است. «مبوّء صدق»
در نهضت ‏هاى انبیا، علاوه بر معنویّت، ابعاد مادّى زندگى مردم نیز مورد توجّه است. «بوّأنا، رزقنا»
با آنکه اغلب پس از انقلاب‏ ها و تحوّلات، توازن اقتصادى جامعه به هم مى ‏خورد و گرانى یا قحطى پیش مى‏ آید، ولى خداوند با سرنگونى رژیم فرعونى، بنى‏ اسرائیل را از کمبودها نجات بخشید. «رزقناهم»
تفرقه، همه‏ ى نعمت‏هاى الهى را خنثى مى‏ کند. «بوّأنا، رزقنا، اختلفوا»
ریشه‏ ى اختلاف ‏ها، همیشه مسائل مادّى و رفاهى نیست، گاهى هم هوس‏ها است. «بوّأنا، رزقنا، اختلفوا»
علم به تنهایى نجات بخش نیست. «اختلفوا، جائهم العلم»
قرآن بیشترین انتقاد را از اختلاف‏هاى آگاهانه دارد. «جاءهم العلم»
... در آیه 15 سوره مائده خداوند متعال می فرماید: " ای کسانیکه ایمان آورده اید، ایمان خود را محکم نگه دارید که اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید زیانی از کفر ایشان به شما نخواهد رسید..."برداشت نادرست از این آیه این است که دین کاملاً یک مسئله شخصی است و گمراهی افراد دیگر در جامعه به او آسیبی نمی رساند، بنابر این لزومی ندارد که نسبت به جامعه خود حسّاس باشد. نادرستی این برداشت با تدبر در آیات قرآن مشهود می باشدمن جمله : آیات 95 سوره نساء، 104 و 110 سوره آل عمران، 17 سوره توبه ، 41 سوره حج ،  و 21 سوره احزاب که همگی دال بر موضوع امر به معروف و نهی ازمنکر است .....
 

برای دانلود کردن کلیک کنید.
قال الصادق علیه السلام :
قِراءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذابَ عَنِ الوالِدَینِ وَ لَو کانا کافِرَینِ
خواندن قرآن از روی آن، عذاب را از والدین سبک می سازد ؛ اگر چه آن دو کافر باشند .
اصول کافی 2/613
تلاوت صفحه 36 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 41  از سوره مبارکه الحج‏
الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم نماز برپا مى‏ دارند و زکات مى‏ دهند و به کارهاى پسندیده وامى‏ دارند و از کارهاى ناپسند باز مى‏ دارند و فرجام همه کارها از آن خداست
تفسیر : یارى خداوند از طریق احیاى دین اوست. «و لینصرنّ اللّه من ینصره»، «الّذین اِن مَکّنّاهم...»
براى مؤمنان، تمام زمین یکسان است، آنان هر کجا که توان دارند هدف مقدّس خود را پیاده مى‏ کنند. «فى الارض»
همه ‏ى قدرت‏ها را از خدا بدانیم. «مَکّنّا»
اوّلین ثمره ى حکومت صالحان، نماز و زکات و امر به معروف و نهى از منکر است. «اِن مکّناهم فى الارض اَقاموا الصلوة ...»
رابطه با خدا و دستگیرى از محرومان و آگاهى دادن به جامعه و جلوگیرى از مفاسد، از هم جدا نیست. «اَقاموا الصلوة و آتوا الزّکوة و امروا بالمعروف...»
حاکمان مؤمن، هم در فکر ارتقاى روحى و رشد امور معنوى هستند و هم به دنبال رفاه و حل مشکلات اقتصادى و فقرزدایى و اصلاح جامعه. «اَقاموا الصلوة و آتوا الزّکوة ...»
جامعه‏ اى تحت حمایت خداوند است که این چهار ارزش محورى را داشته باشد: نماز، زکات، امر به معروف و نهى از منکر. «و لینصرن اللّه من ینصره»، «الّذین اِن مکنّاهم اَقاموا الصلوة»
امر و نهى شما، زمانى در جامعه موثّر است که اوّل به وظایف فردى خود عمل کنید. «اقاموا الصلوة... اَمَروا بالمعروف»
اقامه ‏ى نماز، به قدرت و امکانات نیاز دارد. «اِن مکنّاهم ... اقاموا الصلوة»
با انجام همه‏ ى وظایف، باز هم به حسن عاقبت خود و نتیجه‏ ى نهایى کارتان مطمئن نشوید و بر خداوند امید و توکل داشته باشید. «وللّه عاقبة الامور»

در یکى از سال ها امام صادق (ع) به همراه بعضى از اصحاب و دوستان خود، براى انجام مناسک حجّ حرکت کردند.
در مسیر راه ، جهت استراحت در محلّى فرود آمدند، آن گاه حضرت به بعضى از افراد حاضر فرمود: چرا شما ما را سبک و بى ارزش ‍ مى کنید؟
یکى از افراد از جا برخاست و گفت : یابن رسول اللّه ! به خداوند پناه مى بریم از این که خواسته باشیم به شما بى اعتنائى و توهینى کرده و یا دستورات شما را عمل نکرده باشیم .
حضرت صادق (ع) فرمود: چرا، تو خودت یکى از آن اشخاص ‍ هستى .
آن شخص گفت: پناه به خدا، من هیچ جسارت و توهینى نکرده ام .
حضرت فرمود: واى بر حالت ، در بین راه که مى آمدى در نزدیکى جُحفه ، تو با آن شخصى که مى گفت : مرا سوار کنید و با خود ببرید، چه کردى ؟
و سپس حضرت افزود: سوگند به خدا، تو براى خود کسر شان دانستى ؛ و حتّى سر خود را بالا نکردى ؛ و او را سبک شمردى و با حالت بى اعتنائى از کنار او رد شدى .
و سپس حضرت در ادامه فرمایش خود افزود: هرکس به یک فرد مؤ من بى اعتنائى و بى حرمتى کند، در حقیقت نسبت به ما بى اعتنائى کرده است ؛ و حرمت و حقّ خدا را ضایع کرده است .

کافى : ج 8، ص 88، ح 73، وسائل الشّیعة : ج 12، ص 272، ح 1.

قال الصادق علیه السلام :
ثَلاثَةٌ یَشکُونَ اِلَی اللهِ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ مَسجِدٌ خَرابٌ لا یُصَلّی فیهِ اَهلُهُ وَ عالِمٌ بَینَ جُهّالٍ وَ مُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَیهِ الغُبارُ لا یُقرَاُ فیهِ   
سه گروه نزد خدا شکایت می برند : مسجد ویرانی که مردم در آن نماز نخوانند، عالمی که بین جاهلان تنها بماند و قرآن رها شده و غبار گرفته ای که خوانده نمی شود.
اصول کافی 2/613
تلاوت صفحه35 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 18  از سوره مبارکه الطور
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ
به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشته است
تفسیر : گاهى در دنیا نعمت هست، امّا انسان به دلایلى نمى ‏تواند از آن کامیاب شود، اما در بهشت هم نعمت هست و هم کامیابى. «جنات... فاکهین»
نعمت‏ها، زمانى لذّت بیشترى دارند که از طرف خداوند به عنوان محبّت و لطف باشد «آتاهم ربّهم» و در کنارش تلخى و دغدغه نباشد. «و وقاهم ربّهم»
کسى‏ که در دنیا با تقوا خود را حفظ کرد، در قیامت خداوند او را از عذاب دوزخ حفظ مى‏ کند. «المتقین... وقاهم»
پرهیزکاران نباید به تقوا و عمل خود مغرور باشند که همه‏ ى نعمت‏ها و نجات‏ بخشى‏ها از خداست. «أتاهم ربّهم... وقاهم ربّهم»
قال الصادق علیه السلام :
اَلقُرآنُ عَهدُ اللهِ اِلی خَلقِهِ فَقَد یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ اَن یَنظُرَ فی عَهدِه وَ اَن یَقرَأَ مِنهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسینَ آیَةً .
قرآن پیمان خداوند است با بندگانش، شایسته آن است که انسان مسلمان در پیمان خود نظر کند و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند .                                 اصول کافی 2/609
تلاوت صفحه 34 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 81  از سوره مبارکه الإسراء
وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا
و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است
تفسیر : پیامبر باید با قاطعیّت، پیروزى نهایى حقّ را به مردم اعلام کند. «قل جاء الحق»
باید حقّ را به میدان آورد تا باطل از بین برود. «جاء...زهق»
عاقبت، باطل رفتنى و نابود شدنى است و حقّ، باقى و پایدار. «جاء...زهق» (فعل ماضى نشانه قطعى بودن است.)
از جلوه‏ ها و مانورهاى باطل نباید هراسید که دوامى ندارد. «کان زهوقاً»
.... در قرآن به نامه عمل دیگری هم اشاره شده و آن هم نامه عمل امتهاست (38-جاثیه) اگر قائل به وجود حقیقی برای جامعه باشیم به این معناست که کل گروه و امت بابت کارهایشان بازخواست می شوند. مثلاً قومی که به مبارزه با ستمگر نپرداخته اند بابت کم کاری مؤاخذه می شوند.
و اگر برای جامعه یک وجود حقیقی و مستقل قائل نباشیم و بگوییم جامعه از تک تک افراد تشکیل شده باید برای هر شخص دو نامه عمل در نظر بگیریم:
1.  نامه عمل فردی که همه کارهای ما از کوچک و بزرگ در آن ثبت می شود.
2. نامه عمل اجتماعی که اعمالی که در رابطه با افراد دیگر و جامعه است، در آن ثبت شده است....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
صفوان جمّال حکایت کند: روزى در محضر مبارک آن حضرت بودم ، که یکى از مؤمنین به نام زیاد بن مروان عبدى - که در دستگاه حکومت بنى العبّاس همکارى داشت - به مجلس آن حضرت وارد شد.
امام کاظم (ع) به او خطاب کرد و فرمود: آیا با آنها همکارى و هماهنگى در کارها دارید؟
زیاد گفت : آرى ، اى مولا و سرورم !
امام (ع) فرمود: چرا چنین مى کنى؟!
گفت : اى سرورم ! من مردى آبرودار و آبرومندم ، و نیز عائله مند مى باشم؛ و مال و ثروتى هم ندارم که تامین معاش و زندگى کنم .
حضرت فرمود: اى زیاد! به خداى یکتا سوگند، چنانچه از آسمان به زمین بیفتم و قطعه قطعه گردم و گوشتهاى بدنم را پرندگان جدا کنند، این برایم بهتر است تا آن که با این ظالمان همکارى و معاشرت داشته باشم .
صفوان گوید: پرسیدم، یا ابن رسول اللّه ! پس در چه صورتى مى توان با آنها همکارى نمود؟
امام (ع) فرمود: در صورتى مى توان کنار آنها بود و با آنها همکارى نمود که براى نجات مؤمنى یا آزادى اسیرى باشد، که در چنگال آنها گرفتار باشد.
و در غیر این صورت، خداوند متعال به کمک دهندکانِ ظالمان وعده عذاب دردناک داده است .
بعد از آن، امام (ع) افزود: پس مواظب باش ، که خداوند متعال شاهد و ناظر همه حالات و همه کارها است ؛ و آنچه را که اراده نماید، انجام مى دهد.

مستدرک الوسائل : ج 13، ص 136، ح 15

قال علی علیه السلام :
اَلبَیتُ الَّذی یُقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یُذکَرُ اللهُ – عَزَّ وَ جَلَّ – فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکةُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ .
خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند .                         اصول کافی 2/610
 
تلاوت صفحه 33 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 32  از سوره مبارکه ق‏
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ
این همان است که وعده یافته ‏اید [و] براى هر توبه‏ کار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود
تفسیر : ایمان، درجات و مراحلى دارد و امرى کمال‏ پذیر است. «آمنوا... و آمنوا»
ایمان و عمل، از یکدیگر جدا نمى شوند. «آمنوا و عملوا الصّالحات و آمنوا»
ایمانى ارزش دارد که به اطاعت کامل از دستورات الهى بیانجامد. «بما نزّل على محمّد»
پیروى از دستورات انبیا، طبق ملاک و معیار حق است. «و هو الحق»
احکام و شریعت دین، براى رشد و تربیت انسان است. «نزّل... من ربّهم» (به عبارت دیگر، ربوبیّت الهى اقتضا مى ‏کند که براى رشد و تربیت بندگان، برنامه ‏اى حقیقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.)
معیار حقّ وحقیقت، مطابقت با وحى ودستورات خداست. «هوالحقّ من ربّهم»
پیامبر اسلام از پیش خود حرفى نمى ‏زند، آنچه مى‏ گوید وحى است. «نزّل على محمّد... من ربّهم»
براى دریافت الطاف الهى، ایمان به تنهایى کافى نیست، بلکه عمل صالح و پیروى از رسول خدا نیز لازم است. «آمنوا و عملوا الصّالحات و آمنوا بما نزّل على محمّد... کفّر عنهم... و أصلح بالهم»
ایمان و عمل صالح، گذشته‏ ها را جبران و آینده را بیمه مى‏ کند. «کفّر... اصلح»
کفر، سبب تباهى عمل، و ایمان و عمل صالح، سبب اصلاح عمل مى‏ گردد. «الّذین کفروا... اضلّ اعمالهم - الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات... أصلح بالهم»
گناهان و بدى‏ ها مانع اصلاح انسان است، ابتدا باید آنها برطرف شود تا زمینه اصلاح فراهم گردد. «کفر عنهم سیئاتهم و أصلح بالهم»
خداوند با تهدید کفّار «أضلّ أعمالهم» و بشارت به مؤمنان «أصلح بالهم»، از پیامبر و اهل ایمان دلجویى مى‏ کند.

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی