نکات کلیدی جزء 29 قرآن کریم
سوره مدثر - چه کردی آمدی جهنم؟
مَا سَلَکَکمُْ فىِ سَقَرَ(42)قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ(43)وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ(44)وَ کُنَّا نخَوضُ مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ(46) حَتىَّ أَتَئنَا الْیَقِینُ(47- مدثر)
[به آنان رو کرده] مى گویند: چه چیز شما را به دوزخ وارد کرد؟ مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و به تهیدستان و نیازمندان طعام نمى دادیم و با فرورفتگان [در گفتار و کردار باطل] فرومى رفتیم و همواره روز جزا را انکار مىکردیم تا آنکه مرگ ما فرا رسید.
بر اساس این آیات، وقتی از دوزخیان سوال می شود چه کردید که اهل جهنم شدید؟ آنها چهار عامل را از مهمترین عوامل این بدعاقبتی خود معرفی می کنند و می گویند:
نخست اینکه ما از نمازگزاران نبودیم (قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ) که اگر نماز مىخواندیم نماز ما را به یاد خدا مىانداخت و نهى از فحشاء و منکر مىکرد و ما را به صراط مستقیم الهى دعوت مىنمود.
دیگر اینکه ما اطعام مسکین نمى کردیم (وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ) مراد از «اطعام مسکین»، انفاق بر تهى دستان جامعه است به مقدارى که بتوانند کمر راست کنند و حوائجشان برطرف شود. گرچه اطعام مسکین به معنى غذا دادن به بینوایان است؛ ولى ظاهرا منظور از آن، هر گونه کمک به نیازمندیهاى ضرورى نیازمندان مىباشد؛ اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیر اینها.
گرچه اطعام مسکین به معنى غذا دادن به بینوایان است؛ ولى ظاهرا منظور از آن، هر گونه کمک به نیازمندیهاى ضرورى نیازمندان مىباشد؛ اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیر اینها
منظور از «خوض» سرگرمى عملى و زبانى در باطل، و فرو رفتن در آن است، به طورى که به کلى از توجه به غیر باطل غفلت شود.
«خوض در باطل» معنى وسیع و گستردها ى دارد که هم شامل ورود در مجالس کسانى مىشود که آیات خدا را به باد استهزا مىگیرند، تبلیغات ضد اسلامى مىکنند، یا ترویج بدعت مىنمایند، و یا شوخی هاى رکیک دارند، یا گناهانى را که انجام دادهاند به عنوان افتخار یا لذت نقل مىکنند، و همچنین شرکت در مجالس غیبت و تهمت و لهو و لعب و مانند آنها، ولى در آیه مورد بحث بیشتر نظر بر مجالسى است که براى تضعیف دین خدا و استهزاى مقدسات، و ترویج کفر و شرک و بىدینى تشکیل مىشود.
این آیات به خوبى استفاده مىشود که این امور چهار گانه یعنى«نماز» و «زکات» و «ترک مجالس اهل باطل» و «ایمان به قیامت»، اهمیت و نقش فوق العادهاى در هدایت و تربیت انسان دارد و بر همین اساس؛ جهنم جاى نمازگزاران واقعى، زکات دهندگان، تارکان باطل و مؤمنان به قیامت نیست.
سپس مىافزایند: و اینکه ما همواره روز جزا را انکار مىکردیم (وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ)؛ تا زمانى که مرگ ما فرا رسید (حَتَّى أَتانَا الْیَقِینُ). ناگفته پیداست که انکار معاد و روز حساب، تمام ارزش هاى الهى و اخلاقى را متزلزل مىسازد و انسان را براى ارتکاب گناه شجاع مىکند، و موانع را از این راه بر مىدارد، مخصوصاً اگر این مسأله به صورت یک امر مداوم تا پایان عمر در آید.
از این آیات به خوبى استفاده مىشود که این امور چهار گانه یعنى«نماز» و «زکات» و «ترک مجالس اهل باطل» و «ایمان به قیامت»، اهمیت و نقش فوق العادهاى در هدایت و تربیت انسان دارد و بر همین اساس؛ جهنم جاى نمازگزاران واقعى، زکات دهندگان، تارکان باطل و مؤمنان به قیامت نیست.
برای دریافت فایل اینجا کلیک کنید
حجم: 6.21 مگابایت
پیامبر اکرم (ص)
أمّا الحُسَینُ فَإنَّهُ مِنّی وَ هُوَ ابنی وَ وَلَدی وَ خَیرُ الخَلقِ بَعدَ أخیهِ وَ هُوَ إمامُ المُسلِمینَ وَ مَولى المُؤمِنینَ وَ خَلیفَةُ رَبِّ العالَمینَ
امّا حسین، او از من است. او پسر من و زاده من است و بهترین انسانها پس از برادرش مىباشد. او امامِ مسلمانان است و مولاىِ مؤمنان و خلیفه پروردگار جهانیان ...
الأمالی للصدوق : ص ١٠١