مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

 درمان عملی : در درمان عملی بیماری تکبّر باید همّت کرد و خانه دل را برای بزرگترین فضیلت اخلاقی یعنی تواضع و فروتنی در نقطه مقابل کبر و تکبّر آماده کرد. تواضع مراتبی دارد که جامع همه آنها این است که در برابر حق و حقیقت خاضع گردیم . مراتب تواضع(1) عبارت است از:

  1. تواضع در برابر خداوند : در برابر تکبّر در برابر خداوند و ترک عبادات و فرائض باید با همه اعضای وجود و به طور دائم در راه خدا کسب و تجارت نمود . با توجه به سرمایه های انسانی که خداوند به انسان ارزانی داشته ، چشم و گوش و زبان و دست و پا . به قول شهید مطهری در تفسیر سوره صف با هر نگاه ،با هر سخن و ... یک کسب کند . با هر قدمی که بر می دارد یک کسب کند و بداند در عالم ، انسان در برابر اصل تأثیر متقابل قرار دارد. عالم بر روی ما اثر می گذارد و ما هم بر روی آن اثر می گذاریم . نتیجه این تأثیر گذاری تأمین سعادت دنیا و آخرت باشد.(2)
  2. تواضع در برابر پیامبران الهی : " ربّنا آمَنّا بِما أنزَلتَ وَ اتّبَعنا الرَّسول فَا کتُبنا مَعَ الشّاهِدین" (آل عمران - 53) پروردگارا ما به آنچه که تو فرستادی ، ایمان آوردیم و از فرستاده تو پیروی نمودیم، ما را از گواهان بر حقیقت قرار بده . این تواضع یعنی اعتراف به رسالت رسولان الهی
  3. تواضع در برابر قانون الهی : قانونی که از جانب خداوند برای سعادت جامعه فرستاده شده است در مقابل کسانی که منطق آنان این است که : " نُؤمِنُ بِبَعضٍ و یُریدونَ أن یَتَّخِذُوا بَینَ ذَلِکَ سبیلاً" ( نساء – 150) برخی از قوانین آسمانی را می پذیریم و برخی دیگر را انکار می کنیم آنان می خواهند در پیروی از قوانین خدا راه سومی را انتخاب کنند. پذیرش قوانینی که منافع مادّی انسان را تضمین می کند و عدم پذیرش قوانینی که ضرر مادی دارد. انسانهایی که فاقد روحیه تسلیم در برابر خداوند هستند این چنینند.
  4. تواضع در برابر قوانین آفرینش: قوانین ثابت و خلل ناپذیر جهان خلقت ، سنّت های الهی ابتلائات و امتحانات و ..... که معصوم (ع) فرمود: " لا تَعادُوا الایام فَتعادیکُم" با روزگار ستیزه مکنید زیرا با شما نبرد و ستیزگی می کند و بالاخره :
  5. تواضع در برابر بندگان خداوند: که شاخه ای از تواضع مطلق است که عقل و دین ما را بدان دعوت می کند. (3) کلام الهی در مواردی به طور روشن به این امر تصریح دارد و می فرماید: " محمدٌ رسُو لُ الله و الّذینَ مَعَهُ أشدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم " (فتح – 29) پیامبر(ص) فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سر سخت و شدید و در میان خود مهربانند و نیز فرماید: "یا أیُّها الّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدُّ منکم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم و یُحِبّونَهُ أذِلَّةً عَلَی المُؤمِنین أعِزَّةً عَلی الکافِرینَ...." (مائده – 54) ای کسانی که ایمان آورده اید ! هر کس از شما از آیین خود بازگردد به خدا زیانی نرساند. خداوند جمعیتی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند . در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد و شایسته ببیند می دهد و فضل خداوند وسیع و خداوند داناست.

در روایت است هنگامیکه از پیامبر (ص) درباره این آیه سؤال کردند؛ دست خود را بر شانه سلمان زده فرمودند : منظور این و یاران و هموطنان او هستند. (4)

پس با افراد متواضع با کمال فروتنی برخورد می کنیم اما در مقابل گردنکشان و متکبران تکبر می ورزیم و از این طریق دماغ غرور و خودخواهی آنان را به خاک می مالیم!

جایگاه تواضع و فروتنی در سیره

پیامبر (ص) فرمودند : " إذا رأیتُم المتکبّرین فتَکبّروا عَلیهم فَإنَّ ذلکَ مَذِلّةٌ و صَغارٌ " هرگاه گروه مغرور و خودخواه را به حالت تکبّر دیدید بر آنان اعتماد مکنید زیرا بی اعتنایی شما مایه مذلّت و کوچکی آنان است (5) خاصّه در برابر شیطان بزرگ و ایادی استعمار و استثمار و ...!!! اصل مقابله با مستکبران به معنای درگیری ذاتی و همیشگی اسلام با هر گونه تکبّر و برتری جویی است که در سیره رسول خدا (ص) و ائمه هدی درخشش خاصّی دارد آنان هرگز در نبرد با مستکبران تردید نکردند . در سیره رسول خدا (ص) آمده که حضرت در این زمینه به اباذر فرمودند: « ای ابوذر! بیشتر کسانی که در آتش جهنم می روند مستکبرانند. فردی عرض کرد: ای رسول خدا ! آیا کسی را از کبر نجات هست؟ فرمود: آری! هر که لباس درشت بپوشد و الاغ سوار شود و بُز بدوشد و با مسکینان بنشیند . و در کلام دیگر به ابوذر وصیت نمودند که : ای اباذر! آن که به بازار رود و مایحتاج خود را خرید کند و خود آن را حمل کند، از کبر دور گردد. حضرت خود نمونه اعلای برائت از خوی استکبار و تکبّر بود و می فرمود:

"من بنده ای هستم که بر زمین غذا می خورم و لباس درشت می پوشم و شتر را می بندم و چون بنده مملوکی مرا دعوت کند، اجابتش می کنم . پس هر که سنت و روش مرا ترک کند از من نیست. سیره رسول خدا (ص) جامع جمیع نشانه های آزمایش تواضع و فروتنی و برائت از همه افعال و حرکات کبر آمیز بود و سزاوار است که همه مؤمنان به او اقتدا کنند. ابوسعید خُدَری روایت کرده است :

آن حضرت خود ، شتر خود را علف می داد و او را می بست - خانه را میروفت - گوسفند را می دوشید - نعلین خود را پینه می کرد - جامه خود را وصله می زد - با خدمتکار خویش غذا می خورد - چون خادم از دستاس کردن خسته می شد او را یاری می کرد - از بازار چیزی می خرید و به دست یا به گوشه جامه خویش می گرفت و به خانه می آورد - با توانگر و فقیر و خُرد و بزرگ دست فرا می داد - به هر کس از نمازگزاران که می رسید (کوچک و بزرگ و سیاه و سفید و آزاد و بنده ) ابتدا سلام می کرد - جامه خانه و بیرون او یکی بود - هر ژولیده و غبار آلوده ای که او را دعوت می کرد، از اجابت آن شرمگین نبود - آنچه را که به آن دعوت می کردند حقیر نمی شمرد اگر چه به جز خرمای پوسیده چیزی نبود - صبح از برای شام چیزی نگاه نمی داشت و شام از برای صبح چیزی ذخیره نمی گذاشت - کم خرج ، خوش خلق و نرمخو ،کریم الطبع و نیکو معاشرت و گشاده رو و متبسّم بود- بی خنده و اندوهناک بود بی ترشرویی - در امر دین محکم و استوار بود بی درشتی - متواضع و فروتن بود بی مذلّت و خواری - بخشنده بود بی اسراف - به همه خویشان مهربان و با همه مسلمانان و اهل ذمّه نزدیک بود- دل او رقیق و نازک بود- پیوسته سر به پیش افکنده - هرگز چندان نمی خورد که سیر شود و هیچگاه دست طمع به چیزی دراز نمی کرد(6)

اما در سیره امام حسین ) هم آمده که حضرت در عین اینکه راه رفتن ایشان با صلابت و هیبت و سطوت بود. وقتی با امام حسن (ع) پیاده به کعبه می رفتند همه بزرگان و شخصیت های اسلامی به احترامشان از مرکب پیاده شده همراه آنان راه می پیمودند.(7) ولی حضرت(ع) متواضع و فروتن و خاشع بود. با فقرا مجالست و معاشرت داشته آنها را بر اسب خود سوار می نمود.

یک روز امام حسین(ع) بر عده ای فقیر و مسکین که سفره خود را پهن کرده بودند گذر کرد. آنها گفتند: ای پسر رسول خدا (ص)! بفرمایید کنار سفره ما فقیران ! امام(ع) فوراً دعوت آنها را اجابت کرد و نشست و با آنها هم غذا شد و فرمود : " إنّ الله لا یُحِبُّ المستکبرین" سپس فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم ، پس شما نیز دعوت مرا بپذیرید گفتند: با کمال میل ای فرزند رسول خدا (ص)، با امام (ع) به منزل آن حضرت آمدند. امام به اهل خانه فرمود : هر چه در خانه هست برای پذیرایی مهمانان بیاورید. امام(ع) با مساکین و مستمندان می نشست و می فرمود : خداوند اهل کبر و مستکبرین را دوست نمی دارد. یک روز بر چند کودک گذر کرد که مشغول خوردن یک قطعه نان بودند . بچه ها از امام(ع) خواستند که با آنها هم غذا شود . امام(ع) در کمال لطف و مهربانی دعوت اطفال را پذیرفت و با آنها هم غذا شد. آن گاه بچه ها را با خود به خانه برد و آنها را از غذا سیر کرد و بر آنها لباس پوشانید و سپس فرمود: این کودکان از من سخاوتمندترند. زیرا که آنها هر چه داشتند بذل کردند ولی من بخشی از مال خویش را بذل نمودم.(8)


  1. سیمای انسان کامل در قرآن – جعفر سبحانی
  2. آشنایی با قرآن – تفسیر سوره های صف ، ...- مرتضی مطهری
  3. سیمای انسان کامل در قرآن – جعفر سبحانی
  4. تفسیر نمونه – ناصر مکارم شیرازی – ج 4
  5. سیمای انسان کامل در قرآن – جعفر سبحانی
  6. سیره نبوی ( منطق عملی) – ج 2- سیره اجتماعی – مصطفی دلشاد تهرانی
  7. زندگینامه چهارده معصوم – سید محسن خرازی
  8. سیره عملی اهل بیت ( حضرت امام حسین(ع) )- سید کاظم ارفع
  1. سیمای انسان کامل در قرآن – جعفر سبحانی
  2. تفسیر سوره نور – محسن قرائتی - ج 6
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۳ ق.ظ

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی