اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُک، وَ اسْمَعْ نِدائی اِذانادَیْتُک. وَ اَقْبِلْ عَلَی اِذا ناجَیْتُک، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْک وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْک مُسْتَکینا لَک، مُتَضَرِّعا اِلَیْک، راجِیا لِما لَدَیْک ثَوابی...
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست، و دعایم را بشنو و وقتی صدایت کردم، صدایم را بشنو، و آن گاه که با تو نجوا نمودم، به من رو کن. پس همانا که من، از دیگران به سوی تو گریختم، و در پیشگاه تو قرار گرفتم در حالی که درمانده تو هستم و به سوی تو در حال تضرّع و زاری هستم، و به آنچه نزد تو از ثواب می باشد، امیدوار می باشم.
حقیقت مناجات و دعا، همانا جلب عنایت خداوند متعال به مناجات کننده و داعی است. همه موجودات و از آن جمله عبد نیازمند نیایشگر مملوک حقیقی خداوند متعالند، و هیچ یک هیچ گونه استقلالی در نفس خویش و اوصاف و افعال و دیگر متعلقات خود نداشته و اصل وجود و صفات و افعال و متعلقات آنها، مواهبی است که تکوینا به آنها اعطا فرموده است و بالطّبع به هر موجودی اقرب از دیگران است و مقتضای این مالکیت حقیقی علی الاطلاق، جواز تصرّف مطلق در شئون عبد مملوک است و به هر کیفیتی که می خواهد تصرف می کند و از جمله تصرّفات در شئون عبد، اجابت دعای او است که به هر کیفیتی که اراده فرماید، مانع و دافعی ندارد
از جمله آداب مناجات و دعا ابتدا نمودن به صلوات و درود بر پیمبر است که در روایات بسیاری بر آن تأکید گردیده است و در کثیری از ادعیه و مناجاتها ابتدا به آن شده بلکه به گونه ترجیع بند در بعضی از ادعیه آمده است مانند دعای مکارم الاخلاق و دعای به والدین در صحیفه سجادیه. چنانکه در همین مناجات شعبانیه از آغاز تا پایان آن - این ادب - مراعات شده است
از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند:
من دعا و لم یذکر النّبی صلی اللّه علیه و آله رفرف الدعاء علی رأسه فاذا ذکر النّبی صلی اللّه علیه و آله رفع الدعاء».
اگر کسی دعا کند و نام مبارک رسول اللّه را با درود یاد نکند، آن دعا بر بالای سرش پرپر می زند و توان عروج ندارد و چون نام مبارک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله را با درود یادآوری کند دعایش به مرتبه اجابت عروج می نماید...
در این ماه معظم از مناجات زیبای شعبانیه که مورد توجه همه ائمه علیهم السلام بوده است، غافل نباشیم
"التماس دعا"
امروز روز احمد و تثبیت مرتضاست در دست مِهرِ دست خدا، دست مجتباست
وآن نازدانه ای که در آغوش مصطفی است باشد حسین فاطمه، سلطان قلب هاست
وآن بانویی که چرخ به تعظیم او خم است خیرالنّسای عالم و بانوی مریم است
آیت الله جوادی آملی
فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» این «حُسَیْنٌ مِنِّی» را میشود فهمید، چون نوه و فرزند اوست؛ اما «أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» یک توجیه میخواهد. همین تعبیر را درباره امام مجتبی هم فرمود که «حسَنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حسَن». یک طرف این جمله روشن است که «حسَنٌ مِنِّی»؛ فرزند من است؛ اما «أَنَا مِنْ حسَن» توجیه میخواهد. بخش سوم بیان نورانی حضرت است که درباره امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) فرمود, فرمود: «عَلِیٌّ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ»، و مکرّر هم فرمود. این «عَلِیٌّ مِنِّی» یعنی چه؟ از دو طرفش مشکل دارد، هم «أَنَا مِنْ عَلِیٍّ» مشکل دارد و جای سؤال است، هم «عَلِیٌّ مِنِّی».
اما این آیه نورانی مباهله به همه این سؤالها پاسخ میدهد، در این آیه ذات اقدس الهی وجود مبارک حضرت امیر را به منزله جان پیغمبر حساب کرده است ﴿وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ﴾. اگر بگوییم من از خودم هستم خودم هم از من است سؤالی ندارد؛ چون یک واقعیت است. تعبیر قرآن کریم هم تعبیر معرفتی و حُکمی و عقلی است و همه معارف را به همراه دارد. آن بیان نورانی که در روایات هست که «کُلُّهُم من نور واحِد» روشن میکند که اینها یک حقیقتاند به چهارده لباس در آمدند؛ آن وقت هم « أَنَا مِنْ عَلِیٍّ و عَلِیٌّ مِنِّی» معنایش روشن میشود هم «أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ». چرا وجود مبارک رسول خدا این حرف را درباره پسرش ابراهیم نگفت, درباره نوهاش میگوید, ابراهیم پسر او بود؛ نگفت ابراهیم از من است، هر پدری یک پسری دارد؛ اما «نبیّ بما أنّه نبیّ» بخواهد بگوید من از فلان کس هستم؛ یعنی مسئله امامت, ولایت, نبوّت یک نور است این نور گاهی به صورت پیامبر در میآید گاهی به صورت صدیقه کبرا در میآید, گاهی به صورت دوازده امام در میآید؛ البته در هر جایی درجه خاصّ خودش را دارد و مرتبه مخصوص خودش را دارد، حکم مخصوص خودش را دارد؛ لذا آنچه در روایات ما هست که «عَلِیٌّ مِنِّی و أَنَا مِنْ عَلِیٍّ» که این را قبلاً فرمود و بعد از مباهله به صورت رسمیتر بیان فرمود، درباره ائمه دیگر؛ این آیه مباهله، خیلی شفاف و روشن میکند؛ این تعارف نیست این یک تحقیق است نه تشبیه, نه تمثیل و نه مانند آن؛ «أَنَا مِنْ عَلِیٍّ و عَلِیٌّ مِنِّی» و در بعضی از روایات هم دارد که آیه نازل شده است که این بخش برائت را یا خود شما در مکه باید برای مردم قرائت کنید، «أَوْ رَجُلٌ مِنْک». پس «عَلِیٌّ مِنِّی و أَنَا مِنْ عَلِیٍّ», «حسن منّی و أنا من حسن», «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»، اینها حقیقتی است که از آیه مباهله برمیآید و از مفاخر ما شیعهها همین فرداست که بیست و چهارم ذیحجه است، آیه ﴿فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ﴾ همین آیه مباهله است که باید این روز را گرامی داشت. اینها جزء اعیاد رسمی ماست، اینها جزء مفاخر و مدارک ماست، اینها جزء دین ماست. این روزها را باید به رسمیّت شناخت و درباره آنها بحثهایی که مربوط به آن روزهاست عنایت کرد. عید مباهله گرامی باد
روز عرفه آمد و شد تازه امیدم آغوش گشودی که به سوی تو دویدم
من آمدهام باز توانم بده امروز اصلاً تو بیا راه نشانم بده امروز
روز نیایش
و روز بارش چشمهای خاکیان
امروز من به امید عفو و دوستی تو آماده شدهام و از درگاهت،
رحمت و کرامت درخواست میکنم. این عرفه را روز عفو و تقرب ما قرار ده…
هر دلی که از عرفه بویی برده باشد، صدای چینش خشتهای تکامل را در روح خویش میشنود.
در عرفه دعای تکامل ما را پذیرا باش…
خداوندا
در این روز، از درگاه خویش ما را مران
ای خدای مهربان!
بر من روزی حلال را وسعت بخش و جسم و دینم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و انس مبدل کن و از آتش جهنم رهایم ساز…
در این روز، دستهای خود را به سوی آن بی نیاز بالا میبریم و پیوسته
دعا میکنیم: خدایا! غروب این روز را با غروب گناهانمان یکی گردان.و ظهور حجت عالم امکان را نزدیک بگردان
آمین یا رب العالمین
دهه کرامت از اول ذیقعده سالـروز میــلاد مسعود کــریمه اهل بیت حضـرت فاطمه معصومه(س) تا دهم ذیقعده سالروز میلاد پر نور امام رضا(ع) می باشد.
دهه کرامت یادآور لطیفترین علائق و مهر و وفای کمنظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است، مهر و وفایی که خواهر مهـربان و دلداده را به هجــرت وادار نمـوده و غربت و بیـماری و مرگ را در فصـل جوانی برای او آسـان کرده است. دهه کرامـت یادآور تحول آفرینی بانوان آسمـانی است و این که میتوانند رهبری دلهای صدها میلیون مسلمان را در طی اعصار عهدهدار بشوند.
دهه کرامت یادآور زهرا و زینب (علیهماالسلام) است.
ذیقعده شد و بهار ایران آمد در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد
روز یکم کریمه آل رسول در یازدهم شاه خراسان آمد
این روز خجسته را به تمامی دختران سرزمین مادری ام تبریک عرض می نمایم.
ایام نشاط و شور امت آمد هنگام سرور و اخذ حاجت آمد
در روز سه و چهار ماه شعبان از جانب حق سه پیک رحمت آمد
میلاد حسین است و ابوالفضل و علی یعنی که سه منشأ سعادت آمد
آن ماه که ماه حاجتش میخوانند ما بین دو خورشید امامت آمد
حلول ماه شعبان المعظّم مبارک باد
شعبان ماهی است که منسوب است به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى کرد به ماه رمضان و مى فرمود: "شعبان ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود" و از امام صادق علیه السلام روایت است که چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود: اى گروه اصحاب! من مى دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله مى فرمود: شعبان ماه من است پس روزه بدارید! در این ماه براى محبّت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست.
اعمال مشترکه ماه شعبان
اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دوّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هر روز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند.
سوّم تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است که از آن جناب سؤ ال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض کرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست. عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت کند همچنانکه یکى از شما شتر بچّه اش را تربیت مى کند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى که بقدر کوه اُحُد شده باشد
چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواب بسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى که دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مى کنند آسمانها را پس ملائکه عرض مى کنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حق تعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا و بیست حاجت ازحاجت هاى آخرت او را برآورد.
در هاله ای از نور، آرام آرام پیش می آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم میشد.
عده ای سایه نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور دارند؛ با صلیبهای به ظاهر آراسته، با ناآرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می کردند و تمام ذهنشان سرشار از شکّ بود؛ شکّ به آنچه در دست و دلشان بود.
امّا آنان که در هاله ای از نور پیش می آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود.
هستی، چنان غرق تماشایشان بود که انگار خداوند، بهشت را به معرض تماشا گذاشته است. تواضع خورشید در آسمان و کُرنش خاک در زمین نشان می داد که آن «پنج تن»، آیینه ی جمال الهی اند؛ برگزیدگان راستین خداوند در زمین. و عنایت الهی، آنان را زیر چتری از حمایت گرفته است. عطر «کسای» حقیقت از وجودشان می تراوید و نگاهشان آکنده از تبسّم مِهربانی بود.
پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه ی عظمت الهی و سر چشمه ی زلال معرفت است.
چه کسی می تواند به انکار برخیزد؛ وقتی که آدم علیه السلام بگوید: اِلهی یا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمّدٍ صلی الله علیه وآله و سلم ...؟
وقتی که نوح بگوید: ...، وقتی ابراهیم و موسی و عیسی بگوید: ... چه کسی می تواند انکار کند!
محمّد صلی الله علیه وآله و سلم یعنی: قرآن، یعنی: لَوْلاک لَما خَلَقتُ الْاَفْلاک؛ علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام یعنی: محمد صلی الله علیه وآله و سلم، یعنی: اِنَما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ اَهْلَ البَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا.
چه کسی می تواند سخاوت خورشید، شرافت ماه، صداقت آب، کرامتِ درخت و نجابت گل را نادیده بگیرد.؟!
رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش دستهایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابو حارثه جریان گرفت او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می نشیند، او که آسمان و زمین می ستایندش. از آن لحظه که دستهایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه ی دشتها و کوهها را متلاشی خواهد کرد. از جا می خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم می گذارد: ای ستوده ترین خلقت الهی، ای آسمانی ترین آیینه ی خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت تو است و رشته ی جان ما در دستهای آسمانی ات.
در دایره ی قسمت، ما نقطه ی تسلیمیم لطف، آنچه تو اندیشی، حکم، آنچه تو فرمایی
عید قربان است یا عید عنایات خداست
عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست
عید سعید قربان را ــ که یکی از خاطرههای بزرگ تاریخی همهی متدیّنین جهان
است ــ تبریک عرض میکنم به ملّت عزیز ایران و به همهی مسلمانان و به
پیروان ادیان ابراهیمی.
دههی اوّل ذیحجّه، دههی خاطرههای آموزنده و دههی تضرّع و انابهی الیاللّه
خاطرهی روز عید قربان، خاطرهی بزرگی است؛ اساساً دههی اوّل ذیحجّه،
دههی خاطرهها است. در ماه ذیحجّه، هر دههای یک خصوصیّتی دارد؛ دههی
اوّل، هم دههی خاطرههای پُرشکوه و مهم و آموزنده است و هم دههی تضرّع و
توجّه و انابهی الیاللّه است. خاطرهها از خاطرات مربوط به حضرت موسیٰ
(علیه السّلام) شروع میشود که مسئلهی «وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ
لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ
لَیْلَة» [است که] چهل شب میعاد حضرت موسیٰ با پروردگار عالم در کوه طور
یا همان میقاتی که بود طول کشیده؛ که در تفسیر هست که این چهل شب از اوّلِ
شبِ اوّل ذیقعده است تا شب عید قربان. و اوّل، قرار سی شب است، بعد ده شب
اضافه میشود که همین ده شب ذیحجّه است؛ که این[موضوع]، اهمّیّت این شبها
را نشان میدهد.
رنجهای حضرت موسیٰ در این خاطرات مشخّص است. خب زحمات فراوان حضرت موسیٰ
(علیه السّلام) در مصر، درگیری با فرعون و مشکلات عجیب و غریبی که بعد از
برگشتن از مدیَن تا بیرون آمدن از مصر برای این بزرگوار پیش آمد ــ در
رابطهی با فرعون، در رابطهی با بنیاسرائیل، در رابطهی با سَحَره و
دیگران ــ و بعد از آن معجزهی عظیمی که اتّفاق افتاد، که دریا شکافته شد و
دشمنِ بنیاسرائیل با همهی نیروهایش جلوی چشم آنها غرق شد، خب این دیگر
باید یک ایمان ثابت مستقرّی را در بنیاسرائیل به وجود میآورد؛[ولی] این
جوری نشد. اوّل که گفتند «اِجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَة»، که
دنبال شرک و بتپرستی و مانند[بودند و] اینها دلشان پَر زد برای بتپرستی
ــ این اوّل کار بود ــ بعد هم که قضیّهی گوساله [بود] که این ظاهراً
مربوط به همین چهل روز است؛ که این بزرگوار وقتی که از میعاد برگشت، دید که
اوضاع دگرگون شده و ملّت برگشتند.
چه رنج بزرگی است برای یک پیغمبر، یک داعیِ الیاللّه، با این همه زحمت
عدّهای را در راه خدا به راه بیندازد و ایمان به اینها تلقین بکند، بعد به
یک چیز جزئی اینها از این ایمان برگردند! که در قرآن دارد «وَاَلقَی
الاَلواحَ وَاَخَذَ بِرَأسِ اَخیهِ یَجُرُّهُ اِلَیه»، حضرت این وضع را
که دیدند، بشدّت خشمگین، ناراحت، متأسّف شدند، که در قرآن حدّاقل دو جا به
این [موضوع] اشاره شده است، که «لا تَکونوا کَالَّذینَ آذَوا موسىٰ»؛
آزار بنیاسرائیل به حضرت موسیٰ در اینجا ذکر شده؛ یک جا هم در سورهی صف
است که «قالَ موسىٰ لِقَومِهِ یا قَومِ لِمَ تُؤذونَنی وَقَد تَعلَمونَ
أَنّی رَسولُ اللَّهِ إِلَیکُم»؛ این نشاندهندهی آن است که اذیّت و
آزار بنیاسرائیل به حضرت موسیٰ خیلی بزرگ بوده؛ این ده شب خاطرهی این
واقعات(۶) مهمّ تاریخی است و به ما نشان میدهد که حرکت در راه حق با وجود
معجزاتی مثل معجزات موسیٰ چقدر مشکلات دارد و چطور باید با این مشکلات
مواجه شد و صبر کرد، که این یک خاطره است. بعد مسئلهی روز عرفه است که روز
دعا و توسّل و توجّه و اوج توجّه به خدا است که در روایت از امام صادق
(علیه السّلام) نقل شده که ایشان فرمودند پدرم، یعنی حضرت باقر، در روز
عرفه در عرفات در هوای داغِ آنجا روزه میگرفتند ــ که لابد روزهی نذری
بوده است ــ و دعا میخواندند و ...
مقام معظم رهبری - 99/5/10
ای حـــرمت ملجا درماندگان
آقا سلام میدهم از جان و دل به تو ...
تا این که بشنوم «وَ علیک السّلام» را
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام )
🌟حالا که نیامدم دمت را بفرست
☀️من نیستم آن جا کرمت را بفرست
🌟گفتم که مریضم و دوا می خواهم
☀️پس گرد و غبار حرمت را بفرست
🌸تولد امام مهربانی ها حضرت امام رضا(ع) بر تمامی دوستداران اهل بیت مبارک باد.🌸
✨ در این روز زیبا و عزیز برای ظهور فرزند برومندش آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی دعا کنیم تا مرهمی باشد بر آلام این دنیای پر درد.
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
ای نگاه تـو کلید بخت خوش اقبالها
کاش دیدارت میسر بود دراین سالها
ندبهات آرامش نابی بـه دلها هدیه داد
دورمان کرد از هجوم پوچ قیل و قالها
هر سحر بعد از نماز صبح، حافظ خواندهایم
تا بیاید نامت ای فریاد رس! در فالها
در نماز عیدمان هم آرزویی جز تـو نیست
اینکه پایانی شوی بر جنگها، جنجالها
آخرین افطاری این ماه نزدیک اسـت و کاش
روی ماهت جلوهگر باشد در استهلال ها
ماه شعبان ماه دعا و مناجات با خداست. ماه تهذیب و آمادگی برای ورود به رمضان است. اعمال و دعاهای فراوانی در این ماه وارد شده است. تولد امام حسین، امام سجاد، حضرت ابوالفضل و حضرت صاحب الزمان، مهدی علیهم السلام در این ماه واقع شده است. مناجات شعبانیه از مهمترین دعاهای این ماه است.
تنها ماهی که در آن، شهادت هیچ یک از معصومان واقع نشده، ماه شعبان است .ماهی سرتاسر شادی، خیر و برکت که مهم ترین آنان، تولد دو امام همام است. چه راز و رمزی بین سالار شهیدان علیهم السلام و نهمین فرزندش وجود دارد؟ چرا باید در شب میلاد امام حسین علیهم السلام لحظه ها را با یاد و نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چراغانی کرد؟ چرا باید برترین و بهترین عمل در شب نیمه شعبان،زیارت امام حسین علیهم السلام باشد؟ بارزترین پیوند این دو دردانه هستی چیست؟
در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. تمامیِ ماه مبارک رمضان، لیلـة القدر، شب مبعث پیامبر(ص)، عید سعید غدیر و...در شمار این ایّام مبارک است. امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان نیز در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به وفور به اهمیّت این ماه اشاره شده است. بنابر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم(ص) در یکی از سال ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند. قسمت هایی از این خطبه چنین است: «شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می شمارند و حقّ آن را می شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می گردد و در آن بهشت آذین بسته می شود. و این ماه را شعبان نامیده اند زیرا در آن ارزاق مؤمنان تقسیم می شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می دهد.»
بگو با خستگان، صبح سعادت سر زد از خاور مشام جان خوشبو میشود ار نکهت دلبر
سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا تبسم می کند منجی عالم بر رخ مادر
خدایا عیدی ما را ظهور او عنایت کن کـه ما را جز ظهور او نباشد حاجتی دیگر
حلول ماه مبارک شعبان، ماه رسول خدا « ص »؛
مطلع النور، ماه آماده سازی روح برای وارد شدن بـه ضیافت الله
بر عموم شعبانیان مبارکباد
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣