کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا
اگر
چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا
گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت
برادر
خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا
ز هر دلــشوره ای دل را به دریــای تو
باید زد
که
قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا
دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم
و
قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا
دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون
حسین
و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا
بدون زهر هم معصو مه ی دور از رضا می مرد
مـــثالش
زینـب کبـــری، دلایـــل می شود پیــدا
"السلام علیک یا بنت الحسین علیه السلام و اشفعی لنا فی الجنة"
ولادت حضرت معصومه (س) مبارک
دل در گرو ولای زینب | جان باد همی فدای زینب |
از عشق حسینی اش چه گویم | شرمنده کند وفای زینب |
ازدواج امیر المؤ منین على علیه السلام با ام البنین سلام الله علیها
پس از آنکه امیر المؤ منین على بن ابى طالب علیه السلام به سوگ پاره تن و ریحانه رسول خدا محمد بن عبد الله صلى الله علیه و آله یعنى سرور زنان عالمیان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه شهیده راه ولایت و امامت نشست ، برادرش عقیل بن ابى طالب علیه السلام را که آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برایش همسرى از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیرى براى مولا به ارمغان آورد که سالار شهیدان حسین بن على علیه السلام را در کربلا یارى کند.
عقیل ، فاطمه کلابیه علیه السلام را براى حضرت على علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش ، بنى کلاب ، در شجاعت بى مانند بودند. بنى کلاب از حیث شجاعت و دلاورى در میان عرب زبانزد بودند.
بــاغ گــل یــاس سـلام علیک مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
ای همه از خود سفرت تاحسین اذن دخـول حــرمت یاحسین
سایـــهنشین حـــرم آفتــاب غــرق شــده در کــرم آفتاب
فـــاطمه دوم حیــدر شــدی مادر یک ماه و سه اختر شدی
طوبـی، طوبـی لک زیـن احترام دختـر زهـرا بـه تو گوید سلام
قـدر تـو گـوی شرف از ناس برد ارث ادب را ز تــو عبــاس بــرد
جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟ جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد
جز تو که در کرب و بلای حسین چـار پسـر کــرده فـدای حسین
چـار پســر دادی و زیــن افتخــار شــد حــرم چــار امــامت مــزار
پــاسخ آن وفــا و احســاس تــو فاطمــه شــد مــادر عبـاس تــو
چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک
لیـک جوانــان عــرب ره سپـــر در پـی تابـوت تــو همچـون پسر
بــر لبشـان نالـه یا فاطمه اشـک فشاندنـد بــرایت همـه
دیــده اوتـاد بــرایت گـریست سیــدسجّاد بــرایت گــریست
نیست عجب اینکه به ترفیع تو فاطمـه آیــد پــی تشییـع تو
بـه غیـرت و وفا و احساس تو بـه خـون پیشانـی عبـاس تو
ناله جانسوز تو در گوش ماست چوبۀ تابوت تو بر دوش ماست
بـاز هـم آی ماه شهادت فروز مراسـم دفـن تـو مـیبود روز
بـر در بیـت تـو شـرارت نشد بر گل روی تـو جسـارت نشد
ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس لگــد بـه پهلـوت نـزد هیچکس
کـاش شـود جـاری اشـک همه از حـرمت تــا حـرم فاطمه
بــاغ گــل یــاس سلام علیک مــادر عبـــاس ســلام علیک
ای بــه بنیــن تــو درود همـه فاطمه یا فاطمه یافاطمه
شادی روح حضرت ام البنین صلوات
روز پنجم ماه صفر مصادف است با روز شهادت حضرت رقیه (س) در خرابه شهر شام. کودکی که هنوز انگار صدای درخواست پدر از سوی وی، در کوچه پسکوچههای تاریک تاریخ بشری به گوش میرسد.
حضرت رقیه(س) دختر اباعبدالله الحسین(ع)، چهار یا سه سال پیش از واقعه کربلا (میان سالهاى 57 و 58 هجرى قمرى) در مدینه منوره دیده به جهان گشود. . نام شریفش «رقیه»، «فاطمه» و «زینب» و پدرش حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و مادرش در منابع تاریخى به درستى بیان نشده است. گویا مادرش "ام ولد" یا "ام اسحاق" بوده است.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣