مهم دیده شدن یک مرد از ناحیه ی همسرش برای او یک مزیت مهم است.
وقتی «زهرا» فرمود : من احدی ازاهل زمین را بر «علی» مقدم نخواهم داشت یعنی چه ؟ یعنی شوهر من خیلی مهم است و هیچ مصیبتی بالاتر از این برای مرد نیست که همسرش او را مهم نداند ، همسرش ارزشهای او را پاسداری و پاسبانی نکند . حالا بالا تر این فاجعه کجا درست می شود ؟ جایی که زن خانه زبان تحقیر داشته باشد ، زبان تخفیف داشته باشد ، از بیان کمالات و امتیازات و فخامت اجتماعی یا در هر حوزه ای که شوهرش برخوردار است از بیان آن عاجز باشد.
زن و شوهر دینی و ایمانی باید اینجور به هم نگاه کنند . در این نگاه است که زمینه های تربیت اعلی بوجود می آید . با این نگاه است که یک زن و شوهر می توانند چهل سال ، پنچاه سال ، شصت سال ، کمتر ، بیشتر با هم زندگی کنند ، نه اینکه همدیگر را تحمل کنند .
برخیز که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب است امروز
۲۲ بهمن ماه یاد آور حماسه مردم ایران مبارک باد
اگر جریان ازدواج و مراحل شناخت و خواستگاری عاقلانه باشد ، عالمانه باشد ، بدور از هیجانات کاذب یا سخت گیری های بی مورد یا اهمال و سهل انگاری های بی جا ، انجام شود ، بطور طبیعی هیچ زمینه ای برای استفاده ی، هیچ پسری از حق طلاق استفاده نمی کند چون می خواهد زندگی کند . اما اگر انتخاب هوشمندانه نباشد، همین فضایی که معمولا دختر و پسر ها و خانواده ی دختر و پسر به علتهای مختلف خودشان به سر خودشان می آورند،
اگر انتخاب هوشمندانه نباشد ؛
اولا ) با تعیین شروط یا سلب اختیارات قانونی از یک پسر هیچ تضمینی برای تداوم زندگی وجود نخواهد آمد، تردید نداشته باشید .
ثانیا ) وقتی آبها از اسیاب افتاد و دختر و پسر به عنوان زن و شوهر، زیر یک سقف رفتند و زندگیشان را آغاز کردند ، تجربه گفته که ؛ مناسبات اینها متاثر از سوء رفتارهای دوران خواستگاری و نامزدی ، دستخوش تغییرات بنیادین می شود، برداشته می شود ، اینها سر زندگی خودشان رفته اند ، پدر و مادر آن امکان و اختیاری که قبلا بر سر دختر داشتند بطور طبیعی از دست می دهند ، آن احاطه دیگر وجود ندارد . پسر همه ی آن خاطرات در ذهنش شروع می کند به تداعی شدن ، یاد آوری شدن ، یا زندگی خودش و همسرش را تباه می کند یا زندگی خودش و همسرش و خانواده های هر دو طرف را تلخ می کند ، و گاهی اوقات اینها تمام شدنی نیست ...
دکتر قنبری از سبک زندگی اسلامی می گوید:
برای دریافت فایل کلیک کنید
حجم: 14.9 مگابایت
هم در مبارزات اینجور بود، هم در ایفای نقش در تشکیل نظام، هم در
دوران بسرعت پدید آمدهی بعد از تشکیل نظام؛ یعنی دوران جنگ، دوران محنت،
دوران امتحان سخت؛ «حتّی اذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت». اوضاع و احوال
در دوران جنگ سخت شد. حالا بعضیها جنگ را از تلویزیون و رادیو و اینها
میشنفتند، بعضیها با جسم و جان و تنِ خودشان توی میدان جنگ بودند. دوران سختی بود. در این دوران سخت،
نقش زنان، یک نقش فوقالعاده بود؛ نقش مادران شهدا، نقش همسران شهدا، نقش
زنان مباشر در میدان جنگ، در کارهای پشتیبانی و بعضاً بندرت در کارهای
عملیاتی و نظامی یک نقش فوقالعاده بود. زنها حتّی در بخشهای نظامی هم فعال بودند؛
همین نوشتهی خانم حسینی - دا - این را نشان میدهد.
اینها یک مجموعهی کاری است که واقعاً با هیچ معیاری، با هیچ ترازوئی قابل اندازهگیری نیست. مادر، مادر شهید، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید؛ شوخی نیست؛ اینها به زبان آسان میآید. بچهی انسان سرما میخورد، دو تا سرفه میکند، چقدر نگران میشویم؟ یک بچهی انسان برود کشته بشود، دومی برود کشته بشود، سومی برود کشته بشود؛ شوخی است؟ و این مادر با همان احساسات مادرانهی سالم و جوشان و پرفوران، آنچنان نقشی ایفاء کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند بچههاشان را بفرستند میدان جنگ. اگر این مادرها آن وقتی که جنازهی بچههاشان میآمد یا حتّی نمیآمد، آه و ناله میکردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ میکردند، مطمئناً جنگ در همان سالهای اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است.
همسران صبور شهدا، زنهای جوان، شوهران جوانِ
خودشان را در آغاز زندگی شیرین خانوادگىِ مورد آرزو از دست بدهند. اولاً
راضی بشوند این شوهر جوان بلند شود برود جائی که ممکن است برنگردد؛ بعد هم
شهادت او را تحمل کنند؛ بعد هم افتخار کنند، سرشان را بالا بگیرند. اینها
آن نقشهای بی بدیل است. بعد آنچه که تا امروز ادامه دارد، همسری با جانبازان
است. خانمهائی رفتند همسر جانبازان شدند. یک مرد ناقصِ معیوبِ احیاناً
بداخلاقِ به خاطر وضع جسمی یا اختلالات ناشی از موجگرفتگی و غیره را انسان
به عنوان یک متعهد و یک مسئول، داوطلبانه و بدون هیچ اجباری برود
پذیرائیاش را به عهده بگیرد، خیلی فداکاری کرده است. یک وقت شما میگوئید من
میآیم روزی دو ساعت از شما پذیرائی میکنم. خب، هر روزی که شما میروید، او
از شما تشکر میکند. یک وقت هست که نخیر، شما خودتان را به عنوان همسر او
توی خانهی او میگذارید؛ شدید بدهکار! یعنی طبیعت کار این است که باید شما
این کار را بکنید. اینها این فداکاری را کردند. اصلاً نمیشود نقش زنان را
محاسبه کرد.
و من اقرار کنم، اعتراف کنم؛ اول کسی که این نقش را فهمید،
امام بزرگوار ما بود. امام نقش زنان را فهمید؛ والّا بودند بزرگانی از علما که ما با اینها
بگومگو داشتیم، که اصلاً زنها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها
میگفتند زنها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمی که انسان به او تکیه
میداد، خاطرجمع میشد، تا بتواند در مقابل اینجور نظراتی که از مراکز مهمی
هم ارائه میشد، بایستد، حصار رأی امام و فکر امام و عزم امام بود. رحمت
خدای متعال تا ابدالآبدین بر این مرد بزرگ باد.
به هر حال نقش زنان، یک
نقش بیبدیلی است. پس خود این نقش، اقتضاء میکند؛ چون آینده دارد.
آینده احتیاج دارد به این حضور زنانه در مجموعهی حضور ملی. پس بایستی ما راجع به مسئلهی زن و حفظ این ظرفیت که در جامعهی ما وجود دارد، تلاش کنیم. این دلیل اول است برای اینکه باید به مسئلهی زن بپردازیم.۱۳۹۰/۱۰/۱۴
خواستگاری و تمنای پاک و مومنانه داشتن یک زن از سوی یک مرد واجد شرایط ودارای صلاحیت یعنی درحقیقت صیانت از لطایف روحی و روانی یک زن است و یک دختر است . چرا ؟ چون در منطق اسلام ، زن نه تنها یک گل است بلکه زیبا ترین گل دایره ی هستی است . حالا هر کسی قبول داشته باشد وچه کسی این را نخواهد ، نر و ماده اش فرق نمی کند چون یک وقتهایی خود خانمها از این حریم با عظمتشان صیانت نمی کنند .
یک مطلب مهمتری که در موضوع ازدواج باعث می شود که زن در خواست کننده نباشد بلکه مرد درخواست کننده باشد این است که زن نقطه ی کانونی حیاست . اصلا حیا با زن معنا پیدا می کند نه اینکه مرد باید بی حیا باشد یا حیا نداشتن مرد عیب نیست . چرا خیلی عیب بزرگی است ،مردی که حیا نداشته باشد، مردی که احساس نداشته باشد از مردانگی بویی هم نبرده است ...
سبک زندگی اسلامی با گویش دکتر قنبری:
برای دریافت فایل کلیک کنید
حجم: 15.9 مگابایت
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣